سیاست خارجی در همه کشورها دستور العمل محور است؛ بدین ترتیب که دیپلماتها به عنوان کارگزاران سیاست خارجی، بر اساس قوانین موجود در کشور، سیاستهای کلان ابلاغ شده و در نهایت بر اساس دستور العمل موردی، در تعاملات با نظام بین الملل، منافع ملی کشور را پیگیری میکنند.
طبیعتا سیاست خارجی کشور ما نیز تابعی از تصمیمات و سیاستهای کلان نظام سیاسی است. این تصمیمات گاهی اصول کلان مصرح در قانون اساسی و یا سیاستهای کلان نظام است؛ گاهی قانون و مقررات مصوب پارلمان یا مصوبات شورای امنیت ملی در موضوعات مرتبط با سیاست خارجی است و گاهی هم مصوبات و دستور العملهای دولت است.
اگر چه به صورت طبیعی این مجموعهها با هم تعارضاتی ندارند، اما اغلب در پویاییهای موجود در سیاست داخلی و همچنین محیط بین الملل، ممکن است که تقدم و تاخر یا اولویت بندی هایی، درمصادیق مختلف، رعایت شود. با این وجود تردیدی نیست که چارچوب عمل سیاست خارجی کشور در محیط بین الملل را موارد مذکور، ترسیم میکند. اگر چه تحلیلهای پیشینی، برآوردها و دادههای اطلاعاتی کارگزاران و تحلیل گران سیاست خارجی، نقشی قابل تامل در فرایند تصمیم گیری نهادهای سیاستگذار دارد، اما به هر روی، وزات امور خارجه در عمل تابع سیاستها و دستور العملهای ابلاغ شده است و مبنای عمل خود را در محیط بین الملل این اصول، سیاستها و دستور العملها میداند.
این نکته هم قابل کتمان نیست که هر تصمیمی که از سوی نهادهای مذکور در حوزه سیاست خارجی ابلاغ میشود ممکن است برای کشور «پیامدها» و یا «هزینه»هایی در محیط بین الملل برداشته باشد؛ مدیریت هزینههای احتمالی و جهت دادن به پیامدهای تصمیمات نظام سیاسی در محیط بین الملل، دقیقا جایی است که دیپلماسی ظهور میکند. البته منظور این نیست که رویکرد سیاست خارجی کشورها، صرفا هزینه و پیامد منفی داشته باشد؛ بلکه در این یادداشت از پیامدهای مثبت و مزیت ها، تعمدا صرف نظر شده است تا هنر دیپلماسی بهتر و دقیقتر لمس شود.
اخیرا در کشور ما قانون در مجلس شورای اسلامی با عنوان قانون اقدام راهبردی برای رفع تحریمها مصوب شد که در نگاه اول، اجرای این قانون توسط دولت و البته دستگاههای دخیل، پیامدهایی را برای کشور در محیط بین الملل به دنبال داشت، پیامدهایی که میتوان آن را در یک دامنه با نگاه خوشبیانه تا یک نگاه بدبینانه تحلیل کرد. یک رویکرد که کشور ما در سالهای گذشته آن را تجربه کرده این بود که قانون و مصوبات مجلس و نهادهای عالی کشور، بدون توجه به هزینههای آن در محیط بین الملل اجرا شود.
رویکردی که در آن هزینه تصمیمات، هیچ انگاشته میشد و طبیعتا دیپلماسی هم در آن مقطع تعطیل شده بود؛ نماد تام و تمام این رویکرد در جمله معروف یکی از مقامات ارشد کشور تجسم یافته بود که قطعنامههای شورای امنیت ملل متحد را کاغذ پاره میخواند و شورای امنیت را دعوت میکرد که قطعنامههای بیشتری را علیه ایران صادر کند با این مضمون که آنقدر قطعنامه صادر کنند که قطعنامه دان آنان پاره شود.
یک رویکرد دیگر را در روزهای اخیر مشاهده کردیم؛ رویکردی که ضمن اجرای قوانین نهاد قانونگذار و مصوبات نهادهای عالی، میکوشد که این تصمیمات را با ابتکار در عمل، تلاش و تعامل و همچنین هزینه دادن در محیط داخلی، به گونهای اجرا کند که ضمن اینکه مصوبه یا قانون مصوب به هدف غایی اش برسد، کمترین هزینه را برای کشور در برداشته باشد. روشن است که اتخاذ چنین رویکردی هم شهامت و شجاعت میخواهد و هم وطن دوستی و البته تخصص و مهارت. در مساله قانون راهبردی رفع تحریم ها، اگر سازمان انرژی اتمی و وزارت امور خارجه تعهد و تخصص لازم را نداشتند و شخص رئیس جمهور پایمردی نمیکرد، تردیدی نبود که این قانون به ضد خودش تبدیل میگشت؛ اما این هنر دیپلماسی است که قانون را با کمترین هزینه اجرا کرد.
این بدان معنا نیست که بعد از گذشت دوران سه ماهه توافق ایران وآژانس بین المللی انرژی اتمی، همه امور به سامان خواهد شد؛ چه اینکه بازیگران این حوزه در عرصه داخلی و بین المللی بازی خود را خواهند کرد؛ مساله این است که دیپلماسی امروز ایران این توان را دارد که فرصتهای هر چند محدود و کوچک، استفاده کند و هزینههای احتمالی را به گونهای مدیریت کند که کمترین آسیب ممکن را برای کشور در پی داشته باشد. دیپلماسی امروز ایران ظرائف و قدرتی دارد که جز در مقایسه با دورههای پیشین نمیتوان آن را به درستی درک و تحلیل کرد.
دیپلماسی امروز ایران نه تنها میتواند از همراهی اروپاییها با آمریکا در شورای امنیت ملل متحد جلوگیری کند، بلکه میتواند از همراهی آمریکایی با سه کشور اروپایی در ارائه قطعنامه علیه ایران در شورای حکام هم ممانعت به عمل آورد به گونهای که سه کشور ارائه کننده قطعنامه علیه ایران در شورای حکام خود، قطعنامه شان را پس میگیرند.
دستاورد و توان دیپلماسی ایران امروز را برای رقابتهای سیاسی داخلی، کم اهمیت جلوه ندهیم. دیپلماسی امروز ایران برای همه ایران است. امروز را ببینیم، به گذشته نگاه کنیم و مراقب آینده باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید