مارک فیتزپاتریک در وبسایت اندیشکده iiss (مرکز بین المللی مطالعات استراتژیک) نوشت: 9 مه، دومین سالگرد خروج آمریکا از توافق هستهای ایران یا برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA) است. به همین مناسبت مایک پمپئو، وزیر امور خارجه توییت کرد که امروز بعد از خروج از برجام آمریکاییها ایمن تر و خاورمیانه در صلح و آرامش بیشتری است. پمپئو در حالی این ادعا را مطرح کرده که ما از هر سمتی که به ماجرا نگاه میکنیم شرایط برعکس به نظر میرسد.
در ادامه این مطلب آمده است: در حوزه هستهای، خروج رئیس جمهور دونالد ترامپ از برجام ایران را وادار کرد که از یکسری تعهدات خود در برجام عقب نشینی کند، اتفاقی که دولت ترامپ پیشتر تصور میکرد، رخ نخواهد داد. در سپتامبر سال 2018، یک مقام ارشد دولت به گروه بینالمللی بحران گفت که آمریکا میتواند از برجام خارج شود در حالی که ایران به آن پایبند بماند. ایران تا یک سال پیش به لطف محدودیتهای برجام، 1 سال با تولید اورانیوم غنی شده مورد نیاز برای تولید بمب هستهای فاصله داشت، اما حالا با کاهش محدودیتهای خود تنها 6 ماه با این مهم فاصله دارد.
البته ایران کاملاً از توافق خارج نشده و همچنان بازرسی پیشرفته از مراکز خود در چارچوب برجام را میپذیرد. تهران همچنان تاکید میکند که در صورت دریافت منافع اقتصادی پیش بینی شده در توافقنامه، مجددا تمام مفاد آن را رعایت کند.
در زمینه صلح، طی یک سال گذشته، ایران به تأسیسات نفتی عربستان سعودی و تانکرهای نفتی در خلیج فارس حمله کرده است(!). این کشور همچنین مستقیما به وسیله موشکهای بالستیک پایگاههای آمریکایی در عراق را هدف قرار داده، ضمن اینکه نیروهای شبه نظامیاش هم بارها چنین کاری را تکرار کردهاند. تمام این فعالیتها ناشی از گسست در روابطی است که ترامپ آن را ایجاد کرد. منطقه خاورمیانه امروز به لطف خروج ترامپ از برجام آرامش کمتری دارد در نتیجه آمریکاییها هم از امنیت کمتری برخوردار هستند.
در حوزه اقتصادی، تحمیل و تقویت تحریمهای اقتصادی از سوی ترامپ قطعا ایران را تضعیف کرده است. صادرات نفت از 2.5 میلیون بشکه در روز به چند صد هزار کاهش یافته، که آن هم با تخفیف و به سختی فروخته میشود. اقتصاد ایران در سال 2019 با 7.65 درصد کاهش کوچکتر شده و پیشبینی میشود امسال 6 درصد دیگر هم سقوط کند. ایران در اقدامی بی سابقه خواهان 5 میلیارد دلار بودجه اضطراری از صندوق بین المللی پول برای مقابله با بیماری همهگیر کرونا ویروس شد. ایجاد فشار اقتصادی تنها دستاویزی است که ترامپ و حامیاناش با تکیه بر آن خود را پیروز این تنش میدانند، اما افزایش فشار بر ایران خود به معنای از بین رفتن ثبات منطقه و در خطر قرار گرفتن نیروهای آمریکایی است.
پیامدهای نظری فشار اقتصادی بر ایران
در این باره دو تئوری نسبتا غیر واقعی ارائه شده است. اولین مورد این است که فشار اقتصادی باعث میشود جمهوری اسلامی سقوط کرده و جای خود را به یک حکومت طرفدار آمریکا بدهد. به گفته یاران ترامپ، مانند رودی جولیانی، وکیل شخصی وی و جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی، گروه تبعیدی مجاهدین خلق (منافقین) گزینه جایگزینی است، گروهی با سابقه فعالیتهای تروریستی که از هیچ حمایتی در بین مردم ایران برخوردار نیست.
مخالفان جمهوری اسلامی ایران به این ادعاهای طلبکارانه مبنی بر اینکه ایران در آستانه فروپاشی اقتصادی است علاقه دارند و این ادعا را بیش از دو سال است که به طور مکرر تکرار میکنند، اما با گذشت چهار دهه از تحریمها، ایران دیگر راه مقاومت را یاد گرفته است.
در این بین، یک نظریه پیچیدهتر، اما به همان اندازه اشتباه وجود دارد که بر این عقیده استوار است که جنگ با جمهوری اسلامی ایران دیر یا زود اجتناب ناپذیر است. با توجه به پیشبینی این درگیری در آینده، این استدلال مطرح میشود که بهتر است اکنون به هر طریق ممکن ایران را تضعیف کنیم. بنابراین فشار حداکثری نه برای بازگرداندن ایران به میز معامله که برای تضعیف آن در صورت جنگ احتمالی آینده است.
خطای واضح این تحلیل این است که جنگ را اجتناب ناپذیر میداند در حالی که با یک سری اقدامات میتوان از درگیری اجتناب کرد. اگر آمریکا ایران را تحریک نکند تهران هیچ دلیلی نمیبیند که بخواهد منافع آمریکا را تهدید کند. اختلافات بسیار واقعی که آمریکا با ایران دارد از طریق ابزارهای صلح آمیز مثل دیپلماسی، ایجاد ائتلاف و بازدارندگی قابل حل است.
در میان این ابزارها، دولت ترامپ تهدید را در اولویت قرار داده و به مذاکره و مشارکت کوتاه مدت میپردازد. با این حال هیچ نشانی هم از عقب نشینی در رفتار ایران دیده نمیشود.
اظهارات پمپئو مبنی بر اینکه آمریکاییها بعد از خروج از برجام از امنیت بیشتری برخوردارند و خاورمیانه هم امروز آرامتر از دو سال پیش است، دروغی بیش نیست. خروج از برجام یک اشتباه ناخوشایند در سیاست خارجی آمریکا بود.
دیدگاه تان را بنویسید