در این مقاله با اشاره به تبریکات زودهنگام رهبران مختلف جهان پس از پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا، که حتی رهبرانی مانند “بوریس جانسون” نخست وزیر بریتانیا، “امانوئل مکرون” رئیس جمهور فرانسه، “جوزپه کنته” نخستوزیر ایتالیا، “مایکل مارتین” نخست وزیر ایرلند، و “پدرو سانچز” نخست وزیر اسپانیا را نیز شامل میشد و چنان پرتعداد بود که “فاکسنیوز” حامی ترامپ هم توانایی کتمان و نادیده گرفتن این استقبال را نداشت، چنین آمده: «بیتردید رهبران دنیا یک بار دیگر از این که میتوانند با یک رهبر منطقی و معقول گفتگو کنند، شادمانند و از این امر لذت میبردند. بیراه نیست اگر بگوییم آنها هم از اینکه ترامپ و تیمش را چهار سال دیگر تحمل نخواهند کرد، و حالا میتوانند با گروه دیگری ارتباط داشته باشند، از ته دل خوشحال شدهاند.
با این حال یک نکته نادرست مهم و البته گمراه کننده در این میان وجود دارد و آنهایی که در جایگاهها و موقعیتهای مختلف به جو بایدن تبریک گفتهاند، این مورد مهم را فراموش کردهاند که «به رغم تصور همه، خروج ترامپ از دنیای سیاسی آمریکا به این معنا نیست که بعد از او دوباره به دوره قبل از او باز خواهیم گشت. نه. نقطه بازگشتی در این بین وجود ندارد. چون دنیا مثل دوران قبل از ترامپ نیست و همه چیز در این چهار سال تغییر کرده است. چون روابط آمریکا با دوستان و دشمنانش با چهار سال پیش تفاوت دارد و شبیه روابط چهار سال قبل نیست. و چون سازمانها و نهادهای دیپلماتیک شبیه چهار سال پیش نیستند. در واقع بعد از انتخابات شماری از دموکراتها و به خصوص مقامات دولت اوباما در تلاش هستند اوضاع به دوره قبل از ترامپ بازگردد. اما وقوع چنین اتفاقی محال است. نمیشود نسبت به رخدادهای دوره ریاست جمهوری ترامپ بیتفاوت ماند باشند».
در ادامه میخوانیم: آمریکا از سال ۲۰۱۶ به این سو دیگر اعتبار و آبرویی در مجامع بینالمللی ندارد. در واقع ترامپ به این اعتبار خدشه وارد کرده است. آمریکا دیگر مهمترین دموکراسی جهان نیست. همچنین در این سالها نظام سیاسی آمریکا به شدت ناکارآمد نشان داده و البته نگاه دنیا به رهبران سیاسی ایالات متحده آمریکا نیز در جهان تغییر کرده و آنها را به عنوان چهرههایی خطرناک نگریستهاند. در این زمینه میتوان به چند نظرسنجی مهم اشاره کرد که حاکی از این امر هستند. مثلا نظرسنجیهایی اخیرا منتشر شده که حکایت از این دارند که ۷۰ درصد کره ایها و ۶۰ درصد ژاپنیها دیگر آمریکا را به عنوان یک دوست قدیمی ندیده و به این متحد سابق به مثابه یک تهدید نگاه میکنند. حتی نظرسنجیهای آلمان نشان میدهد که مردم این کشور از دونالد ترامپ بیشتر نفرت دارند، تا ولادیمیر پوتین، کیم جونگ اون رهبر کره شمالی یا شی جینپینگ، رئیس جمهور چین.
نباید فراموش کرد که در جهان امروز اخبار در دسترس همگان هستند و نمیتوان چیزی را مخفی نگه داشت. در ادامه یادداشت آمده که این ویژگی جهان امروز باعث میشود هیچکدام از اقدامات و رفتارهای تنشزای ترامپ از یاد نرود. از جمله ادعاهای تنشزای او و طرفدارانش درباره وقوع تقلب در انتخابات اخیر- که اوضاع را به شدت متشنج کرده و آمریکا را از کشوری با ادعای دموکراسی و ترویج ارزشهای دموکراتیک در جهان، به کشوری که مهمترین انتخاباتش آکنده از تقلب است، وامینماید.
نویسنده آتلانتیک اعتقاد دارد که علاوه بر برهه انتخابات، ترامپ در تمام دوره چهار ساله ریاست جمهوریش تقریبا تمام ارزشهای آمریکایی را زیر پا گذاشته است. تا جایی که دیگر یک آمریکایی نمیتواند کشورش را کشوری سالم و دور از استبداد و فساد بداند.
این اقدامات نادرست تنها بر آمریکاییها و طرز تلقیشان از خود موثر نبوده- بلکه دیگر کشورها را هم به صرافت انداخته جهان بدون آمریکا را هم تصور کنند. تصوری که حاصل بیاعتمادی عمیق مردم جهان به آمریکا است و البته به عقیده نویسنده مقاله سودش تنها به یک سری کشور معدود رسیده است.
یکی از کشورهایی که بیشترین استفاده را از رویکردهای نابخردانه ترامپ برده، چین است- که به رغم تمام لفاظیها و ادعاهای ضد چینی ترامپ و مقاماتی مانند مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، تنها نیاز به چهار سال دیگر ریاست جمهوری ترامپ یا کسی مثل او دارد، تا جای آمریکا را در عرصه معادلات و نهادهای بینالمللی بگیرد. یعنی در شرایطی که تا همین چند وقت پیش چین حکومتی خوشنام در دنیا نبود، الان آمریکای ترامپ در مجامع بینالمللی بیآبروتر و بیاعتبارتر از چین است.
دیدگاه تان را بنویسید