تا زمانی که تحریمهای یک جانبه و فشار حداکثری آمریکا در سطوح سیاسی، اقتصادی و امنیتی علیه ایران در صدر اخبار بود و ترامپ با آن شوی تبلیغاتی و سیاسیاش را پیش میبرد، مساله حل بود و راههای انحرافی برای تهدید و فشار به ایران به شکل افراطی دنبال نمیشد، اما همین که "کفگیر ته دیگ" خورد و از سویی فشارها برای نتیجه مورد نظر ترامپ کارساز نشد، او به سراغ حاشیه، اذیت کردن و ایجاد هزینه برای ایران، اعضای باقی مانده در برجام و جامعه بینالملل حرکت کرد. آمریکا در یک سال گذشته از هیچ تلاشی برای فشار به ایران و حتی تهدید و ترور نظامی فروگذار نبوده است اما توسل این کشور به اقدامات غیرقانونی و استفاده از ابزارهای حقوقی و بینالمللی در راستای اهدافش، کم کم کشورهای جهان و حتی متحدان اروپاییاش را در حمایت از این کشور در صحنه بینالملل عقب نشاند.
ترور یکی از بلند پایهترین فرماندهان نظامی در خاک کشوری دیگر، تهدید و ارعاب در منطقه خلیج فارس و تنگه هرمز به عنوان یکی از مهمترین آبراههای بینالمللی ترانزیت کالا و نفت و ایرانهراسی و یا کشاندن موضوع ایران به دادگاههای بینالمللی در حالی که شکست او از قبل قابل پیشبینی بود و در گام آخر تلاش برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران در شورای امنیت که طبق برجام و قطعنامه 2231 در مهرماه سال جاری و در سال پنجم اجرای برجام پس از حدود 13 سال لغو میشود از جمله اقدامات قابل توجهی بود که دونالد ترامپ و دستگاه سیاست خارجیاش در سه سال گذشته برای از بین بردن برجام انجام داده است. اینها صرفا اقداماتی بود که نسبت به ایران داشته است و در کنار آن باید به ده ها اقدامی که در سطح بینالملل بر خلاف رویکرد همکاری جویانه بوده است نیز اشاره کرد.
دونالد ترامپ برای دو بار پیشنویس قطعنامهای را با هدف تمدید تحریم تسلیحاتی ایران به شورای امنیت ارایه کرد؛ بار اول با وتوی چین و روسیه رد شد، بار دوم مفتضحانهتر از قبل علاوه بر رای مخالف پکن و مسکو، 11 عضو شورای امنیت که در میان آنها انگلیس، فرانسه و آلمان نیز حاضر بودند به این پیشنویس رای ممتنع دادند. بعد از این شکست و با وجود اینکه ترامپ به وضوح خود در اقدام علیه برجام و ایران در "تنها" ترین وضعیت در جامعه بینالملل است همچنان بر تلاشهای کور خود اصرار دارد.
در ادامه اقدامات دستگاه سیاست خارجی آمریکا، ترامپ قصد دارد هفته آینده "اسنپ بک" یا مکانیسم ماشه را به بهانه نقض فاحش برجام و قطعنامه 2231 با این استدلال که ایران به تعهدات خود طبق برجام عمل نمیکند و اقدام به پرتاب ماهواره نظامی کرده است، فعال کند.
مکانیسم ماشه اشاره به بازگشت خودکار تحریمها دارد که باید توسط یکی از طرفهای مشارکتکننده در توافق هستهای فعال شود. اما چون دولت ترامپ هنگام خروج از برجام در متن بیانیه مطبوعاتیاش از عبارت "پایان دادن به مشارکت آمریکا در برجام" استفاده کرد در عمل به لحاظ قانونی و حقوقی حقی برای استفاده از مفاد برجام علیه یک عضو ندارد چرا که به طور کامل از این توافق خارج شده است و جای نام آمریکا در این توافق خالی است. دولت ترامپ هر استدلالی که بخواهد میتواند داشته باشد اما به نظر میرسد که استدلالهایش بنیانی لرزان دارد و به آنها برای استفاده از مفاد اجرای مکانیسم ماشه کمکی نخواهد کرد. شاید اگر آمریکا در برجام بود و به این شکل تیشه به ریشه این توافق نمی زد و تلاش دیپلماتیک همپیمانانش را به شکلی مفتضحانه از بین نمی برد امروز حداقل حمایت سیاسی در بین این کشورها که دارای حق وتو در شورای امنیت هستند برخوردار بود اما بعد از رد پیش نویش دوم آمریکا در شورای امنیت، آمریکا باید این پیام را به روشنی دریافت کرده باشد که در اقدام برای فعال کردن مکانیسم ماشه باز هم تنهاست و همانطور که مقامات و شخصیتهای سیاسی و رسمی آمریکا نیز گفتهاند در این بازی هم شکست خواهد خورد.
بر اساس برجام، ساز و کار رفع اختلاف در مورد نقض فاحش برجام به این شکل است که اگر هر یک از هفت عضو برجام ادعا کند که یکی از طرفها نقضکننده برجام است، برای حل این اختلاف بر اساس بند ۳۶ و ۳۷ کمیسیون حل اختلاف تشکیل میشود و موضوع مورد اختلاف اگر در این کمیسیون حل نشود موضوع به شورای امنیت ارجاع داده خواهد شد. در روند بررسی اختلاف در کمیسیون حل اختلاف چهار مرحله در نظر گرفته شده است: مرحله اول اجلاس معاونان وزیران خارجه است که اگر به توافق نرسند در مرحله دوم اجلاس وزیران امور خارجه برای بررسی موضوع تشکیل میشود و اگر بازهم به راهحلی نرسیدند در مرحله سوم موضوع به کمیته حکمیت میرود که متشکل از نماینده ایران، نماینده طرف اروپایی و یک کشور بیطرف است. اگر در این مرحله هم طرف ها به نتیجه نرسند، در مرحله آخر موضوع به شورای امنیت میرود و شورای امنیت حداکثر ۳۰ روز مهلت دارد تا به موضوع رسیدگی کند. اگر موضوع در شورای امنیت فیصله یابد و همه اعضای شورای امنیت درباره نتیجه کار به توافق برسند نتیجه در قطعنامهای جدید تعیین و اعلام میشود و همگان باید طبق قطعنامه رفتار کنند، اما اگر به هر دلیلی قطعنامه صادر نشود به طور خودکار، شش قطعنامه شورای امنیت تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل که در گذشته و قبل از برجام و در دولت قبل از دولت حسن روحانی تصویب و اجرا شده است، باز میگردد و تحریمهای اقتصادی در سطح بینالمللی یک بار دیگر اجرا میشود.
بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت که بر مبنای آن توافق هستهای تایید شد، هر یک از اعضای این توافق این حق را دارد که به تنهایی تحریمهای شورای امنیت درباره ایران که طبق برجام تعلیق شده است را بازگرداند. مقامات دولت ترامپ ادعا میکنند که گرچه آمریکا دیگر عضوی از برجام نیست، همچنان تمام حقوق اعضا را بر طبق قطعنامه 2231 داراست و قصد دارد از این حق در صورتی که به چیزی (تمدید تحریم تسلیحاتی ایران) که میخواهد نرسد، استفاده کند. تهدید آمریکا درباره به کار بستن مکانیزم ماشه با هدف ترساندن اروپاییها به منظور جلب حمایت آنها برای آنکه به تمدید تحریم تسلیحاتی ایران رای دهند و یا چین و روسیه را با خود در این راه همراه سازند نه تنها به نتیجه نرسید بلکه نتایج به مراتب بدتری در سطح افکار عمومی و جامعه بینالملل برای آمریکا در بر داشت. با این حال ترامپ اعلام کرد که به زودی برای فعال کردن مکانیسم ماشه اقدام می کند.
به لحاظ تئوریک تلاش آمریکا برای فعال کردن مکانیسم ماشه شاید امکانپذیر است اما قطعا با مخالفت جدی چین و روسیه و حتی کشورهای اروپایی و دیگر اعضای شورای امنیت مواجه خواهد شد چرا که از نظر اروپایی ها و چین و روسیه، آمریکا در پی "کشتن" برجام است و آنها نمیخواهند اجازه دهند این اتفاق روی دهد.
کارشناسان خارجی بر این نظرند که این اقدام آمریکا خلاف قوانین منشور ملل متحد است و جلوه خوبی برای آمریکا ندارد و در نهایت به بحثهای توفانی و طولانی در شورای امنیت منجر خواهد شد.
شاید آمریکا بتواند این مکانیسم را فعال کند و تحریم های شورای امنیت باز گردد اما در عمل کشورها با این مساله همراهی نکنند به ویژه احتمال این که چین و روسیه فوری بعد از اکتبر اقدام به فروش سلاح به ایران کنند وجود دارد و به این شکل دیگر اعتباری برای آمریکا باقی نمیماند و از سویی اعتبار شورای امنیت به شدت متزلزل خواهد شد. هم چنین این روند می تواند به درگیری بیشتر چین و روسیه با آمریکا بینجامد و در نهایت آمریکا در هدفی که دنبال می کند موفق نخواهد شد.
آمریکا امیدوار بود بتواند یکی از سه کشور اروپایی عضو برجام به ویژه انگلیس را برای فعال کردن مکانیسم ماشه راضی کند اما این تلاش بعد از آنکه انگلیس نیز در نشست شورای امنیت هفته گذشته به پیشنویس قطعنامه آمریکا رای ممتنع داد بی نتیجه ماند.
به گزارش ایسنا، برجام و قطعنامه 2231 در ارایه راهکار برای برون رفت از شرایط فعلی ساکت هستند. هر چند که خروج آمریکا از برجام مسجل است اما خروج آن از قطعنامه صراحت حقوقی در سطح بینالمللی ندارد و آمریکا از این فضای خالی سعی دارد مداخله کند از سویی در تاریخ سازمان ملل چنین وضعیتی کمتر دیده شده است از این رو باید گفت چند هفته آتی با یکی از کم سابقهترین چالشهای سیاسی، حقوقی و امنیتی تاریخ شورای امنیت و سازمان ملل متحد رو به رو خواهیم بود.
تا کنون تمامی اعضای باقی مانده در برجام و به طور کلی جامعه جهانی در تمامی کارزارهایی که دولت ترامپ علیه برجام و ایران شکل داده است متفقالقول بر حمایت و ادامه اجرای برجام تاکید کردهاند و این حمایت کم سابقه همه جانبه همچنان جریان دارد.
اتحادیه اروپا به صراحت گفته است با توجه به این که آمریکا به طور یکجانبه از برجام در سال 2018 خارج شد و در فعالیتهای بعدی مربوط به برجام حضور نیافت، از این رو این کشور نمیتواند به عنوان کشور مشارکتکننده در برجام تلقی شود. بنابر این معتقدیم آمریکا در موقعیتی نیست که به مکانیسمهای تعریف شده برای شرکای برجام از جمله مکانیسم ماشه متوسل شود.
روسیه در این باره اعلام کرده است که آمریکا میخواهد اسنپ بک را پیشنهاد دهد اما این کشور در ابتدا باید این مساله را به کمیسیون مشترک حل اختلاف برجام ارجاع دهد. برای این منظور باید موقعیت این کشور را به عنوان عضو کمیسیون مشترک برجام احیا کرد و این کشور (آمریکا) به طور کامل مفاد برجام را رعایت کند به گونهای که قابل بازرسی و راستیآزمایی باشد. آمریکا به اشتباه فکر میکند بندهای ۱۰ و ۱۱ قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت به این کشور امکان میدهد به اسنپ بک برای احیای تحریمهای شورای امنیت در مورد ایران متوسل شود. هر دو بند به صراحت میگویند که این اقدام (استفاده از اسنپ بک) فقط با کمک مراحل پیشبینی شده در برجام ممکن است.
چین نیز در آخرین موضع گیری خود درباره برجام با اشاره به تلاشهای آمریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران اعلام کرد: آمریکا تلاش دارد تا از طریق اعمال فشار برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی شورای امنیت علیه ایران و تهدید به فعالسازی بازگرداندن سریع ساز و کار تحریمها (مکانیسم ماشه) بیش از این برجام را تضعیف کند. چین معتقد است که حفظ و اجرای برجام شیوه درست و مناسبی برای حل موضوع هستهای ایران است. ایران در نتیجه فشار حداکثری ایالات متحده، در حال کاهش تعهداتش (در قبال برجام) است. طرفین برجام باید با تقویت گفتوگو رایزنی در چارچوب کمیسیون مشترک، به شیوهای گام به گام و متقابل به دنبال راهحلی برای حل اختلاف نظرات باشند و توازن حقوق و تعهدات ذیل برجام را احیا کنند.
ایران نیز در روزهای اخیر و پس از رای منفی شورای امنیت به پیشنویس قطعنامه آمریکا درباره ادعای آمریکاییها مبنی بر داشتن حق در استفاده از مکانیسم ماشه، اعلام کرد که" آنها مدعی شدند اگر این قطعنامه رای نیاورد، به سمت استفاده از مکانیسم ماشه بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ میروند، اما رای شورای امنیت به پیشنویس قطعنامه آنها نشان داد که سیاست آمریکا یا برداشت آنها یا بازی با کلماتی که میخواهند یک برداشت ناصواب حقوقی از ۲۲۳۱ ارائه دهند، تا چه حد در سطح بینالمللی مقبولیت دارد.
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان نیز در آخرین اظهاراتش در اینباره گفت: اسنپ بک آمریکا آنچنان غیرقانونی است که قابل پذیرش نیست و آمریکاییها این را میدانند. خیال نکنید اگر حرفی را بلند زدند و تکرار کردند حق دارند. آمریکا میداند نمی تواند اسنپ بک کند. هشتم می ۲۰۱۸ آقای بولتون در اوج سرخوشی از اینکه برجام را نابود کرد و ظرف سه ماه ایران را هم نابود میکند در مصاحبه مطبوعاتیاش در کاخ سفید اعلام کرد که ما دیگر عضو برجام نیستیم که از اسنپ بک استفاده کنیم. هنوز صورت جلسه این اظهارات روی سایت کاخ سفید است، مگر اینکه من بگویم و بعد بروند آن جمله را بردارند.
هر چند ایران بعد از خروج آمریکا با سیاست صبر استراتژیک آرام آرام شروع به کاهش تعهداتش ذیل برجام کرد و در نهایت در پنج گام به روند فعالیتهای هستهای خود قبل از برجام بازگشت اما این رفتار ایران با توجه به اجرا نشدن تعهدات اقتصادی و سیاسی کشورهای باقی مانده در برجام و با وجود انتقاداتی که اعضای برجام نسبت به ایران مطرح میکردند به فعال شدن مکانیسم ماشه نینجامید.
به گزارش ایسنا، سیاست خارجی ترامپ در سالهای گذشته به سمتی رفته است که حتی دوستان و همپیمانانش را از همراهی با او ناامید کرده است. آمریکا در اجرای اهدافش علاوه بر یکجانبه گرایی، قانون جنگل را پیش گرفته و هرجا مانعی حقوقی و قانونی بر سر راهش بود، سعی کرده با زور یا استفاده از ابزارهای بینالمللی در اختیارش این موانع را از سر راه بردارد. از این رو قابل پیشبینی است که تحمل و تابآوری کشورهای اروپایی و دیگر همپیمانان قدرتمند آمریکا از جمله کره جنوبی، ژاپن و غیره در مقابل اقدامات یک جانبه که برهم زننده نظم و امنیت بینالملل و حاکمیت قانون در جهان است، به سر آید.
نکته قابل توجه در شرایط فعلی این است که آمریکا اقداماتش علیه ایران، برجام و نیز در موارد دیگر از جمله مساله فلسطین و مسایل منطقه را در راستای نظم و امنیت بینالملل تعریف و تفسیر میکند اما کشورهای دیگر کاملا این اقدامات را بر هم زننده این دو مولفه در سطح منطقه و بینالملل ارزیابی میکنند. رای ممتنع کشورهای اروپایی در هفته گذشته به پیشنویش قطعنامه آمریکا در شورای امنیت دقیقا بر همین استدلال بود که رای مثبت دادن به این پیشنویس چیزی را جز تشدید تنش در منطقه عوض نخواهد کرد.
در عین حال آنچه در شورای امنیت به زودی شاهد خواهیم بود، نبرد تفاسیر حقوقی و سیاسی بینالمللی میان کشورهای طرفدار حفظ برجام و مخالفان آن به ویژه آمریکا است اما بیش از آن نمایش قدرت و اراده سیاسی قدرتهای بزرگ مقابل یکدیگر است. به نظر این نمایش، صحنه ای است برای زورآزمایی قدرتهایی که داعیه سردمداری جهان را در آینده دارند.
دیدگاه تان را بنویسید