از دهشت فراگیر جنگ جهانی دوم تاکنون بشریت چنین اندیشناک در بهت و حیرت فرو نرفته بود و چنین درماندگی را در برابر یک ویروس تجربه نکرده بود؛ پدیدهای که حتی بسیاری از دانشمندان و سیاستمداران برجسته و مبرز را در شناخت و چیستی آن ناتوان جلوه میدهد و به چالش میکشد. ویروسی که تهدیدات و تلفات فراوان به وجود آورده و سیستمهای سیاسی و اجتماعی را عاصی کرده است؛ تاآنجاکه خیلی از پیشگوییها را نیز بیاثر ساخته است. به گزارش دستاندرکاران، اقتصاد جهانی از این بابت دچار آسیبهای سهمناک شده و جهت مخرب این آسیبها بیشتر متوجه طبقات و اقشار محروم جوامع است و پرسش اساسی این است که چنین وضعیتی تا چه زمانی دوام خواهد داشت و آیا در دوران جهانیشدن الگوی سرمایهداری نولیبرال، این الگو خواهد توانست برای معضلات و مشکلات انباشته جوامع امروز راهحلی بیابد؟
جهان پساکرونا چگونه جهانی خواهد بود؟ آیا آنگونه که برخی ابراز امیدواری میکنند، جهان با تغییرات بهتری روبهرو خواهد شد یا آسیبهای بیشتری را تجربه خواهد کرد؟ اینها مسائل و پرسشهای نگرانکنندهای است که برخی متفکران و نخبگان سیاسی سعی کردهاند به آنها بپردازند.
تحریریه «تایمز مالی» به نقل از روزنامه «فایننشال تایمز» با چرخشی حیرتانگیز به سبک دهههای گذشته به «تعطیلشدنهای اقتصادی، نابرابری اجتماعی و بیکاری گسترده در غرب» به دنبال شیوع فراگیر ویروس پرداخته و مینویسد که این ویروس «درعینحال نوری خیرهکننده بر نابرابریهای موجود میتاباند و حتی نابرابریهای جدید خلق میکند... . آزمون بزرگی که همه کشورها با آن روبهرو خواهند شد، این است که آیا احساسات و تلقیهای فعلی از هدف مشترک به جامعه پس از بحران شکل خواهد داد یا نه؟». روزنامه در ادامه مطلب افزوده است: «بحران امروز دارد عیان میکند که کشورهای ثروتمند تا چه اندازه از تحقق این آرمان بازماندهاند...».
به همان میزان که نبرد برای مهار این پاندمی پرده از ناآمادگی نظام سلامت برداشته است، شکنندگی اقتصادهای بسیاری کشورها را هم عیان کرده است و دولتها دست و پا میزنند تا جلوی ورشکستگیهای تودهای را بگیرند و از پسِ بیکاری تودهای برآیند. با وجود فراخوانهای الهامبخش به بسیج علمی، واقعیت این است که در این ماجرا ما همه با هم نیستیم... . در پس همه اینها، خدمات عمومی فاقد تأمین مالی کافی زیر بار کاربست سیاستهای بحران کمر خم میکنند... . اصلاحات رادیکال –معکوسکردن جهتگیری غالب سیاستگذاری در چهار دهه گذشته- را روی میز بگذاریم. دولتها مجبور خواهند شد نقشی فعالانهتر در اقتصاد برعهده گیرند.
آنها باید خدمات عمومی را به دیده سرمایهگذاری بنگرند و نه به دیده بدهی و آسیبپذیر و به جستوجوی راههایی برآیند تا بازارهای کار را کمتر بیثبات و ناامن کنند. بازتوزیع بار دیگر در دستور کار قرار خواهد گرفت و امتیازات سالخوردگان و ثروتمندان مورد پرسش. نویسندگان مقاله درعینحال به جنبه «امیدبخش» این ویروس فراگیر در «تزریق حس باهمبودن» اشاره و ابراز کردهاند که «اگر خواهان فداکاری جمعی هستیم، باید قراردادی اجتماعی پیشکش کنیم که به نفع همگان باشد».
نوام چامسکی همچنان بهحق پیدایش کرونا و فجایع دیگر نظیر تهدیدات جنگ هستهای و گرمشدن سیاره زمین را پیامد ناگزیر «اعمال سیاستهای» نولیبرالی دانسته است. درعینحال او بر آن است که جهان پساکرونا با دو گزینه محتمل روبهرو خواهد شد: «یا بهمراتب بر شمار نظامهای تمامیتخواه و مستبد افزوده میشود یا یک بازسازی بنیادین با وضعیت انسانیتر در جوامع بنیان نهاده خواهد شد». او یقین دارد که سرنوشت انسانها اکنون در دستان «دلقکهای بیمارگونه جامعهستیز، مانند ترامپ و همفکرانش» است. چامسکی باورمند است که «دموکراسی امید اصلی ما برای فائقآمدن بر این بحران است؛ یک مشارکت آگاهانه و تعاملی مردم برای تعیین سرنوشت خود. اگر اینطور نشود، ما محکوم هستیم. اگر ما سرنوشتمان را به دست دلقکهای جامعهستیز بسپاریم، کار ما تمام است». «سیاست هویت» و رویکرد جوامع و کشورها به هویتهای راست افراطی و ناسیونالیسم نیز از دیگر دغدغههای چامسکی است.
یورگن هابرماس آخرین فیلسوف آلمانی بازمانده از مکتب «فرانکفورت» بهتازگی در مصاحبهای با روزنامه «لوموند» در پرسشی در زمینه آموزههای اخلاقی، فلسفی و سیاسی در وضعیت حاضر بر آن است: «از نظر فلسفی، میبینیم که این اپیدمی جهانی، اندیشیدن را نزد همه تقویت کرده. نوع تفکری که تاکنون منحصر به کارشناسان بود، حالا نزد مردم بیشتر شده. هرکس باید تصمیم بگیرد و دست به عمل بزند؛ آنهم با آگاهی از ندانستن...». او به محدودیت دانستههای پزشکان، متخصصان و دولتهایی که از آنها مشاوره میگیرند و نیز به محدودیت امکانات اشاره میکند و به چالشهای اخلاقی و سیاسی بزرگ اینگونه میپردازد: «مسئولان سیاسی وقتی از یک سو به زیانهای اقتصادی و اجتماعی فکر میکنند و از سوی دیگر به تعداد تلفاتی که میتواند قابل جلوگیری باشد، باید از وسوسه تفکر ابزاری و فایدهگرا (اوتیلیتاریستی) پرهیز کنند».
او اینگونه به طرح پرسش اساسی خود میپردازد: «آیا حاضریم که به خاطر رونق مادی و اجتناب از فجایع اجتماعی ناشی از بحران اقتصادی، شمار مرگومیر اجتماعی بیشتری را بپذیریم؟». او که همواره در پی رشد ابزاری صنعت و تکنولوژی، امیدوار بود انسان به واسطه «خرد نقاد»، «گفتمان بینالاذهانی» و «عقلانیت» بر کژدیسیهای سرمایهداری فائق آید، آرزوی دموکراسی و وحدت یکپارچه و پایدار اروپا را میپرورد، نگرانی خویش را از اکنون و آینده اروپا پنهان نمیکند: «اروپا چه از نظر سیاسی و چه از نظر اقتصادی و بهویژه در حوزه یورو، واحد پول اروپا، در حال فرورفتن در حلقهای از مشکلات است که البته خود مسبب آن است و دراینمیان حکومتهای اروپایی که از شجاعت و خلاقیت بیبهرهاند، تنها به این بسنده میکنند که هر بار یکدیگر را مسئول وضعیت فعلی معرفی کنند... . آمیزهای از انتقال و سرگیجگی». هابرماس در زمینه سیاستهای احزاب چپ بر آن است که «احزاب چپ اروپایی ساختمان، سیاست و قانونگذاری نهادهای اروپا را مورد انتقاد قرار میدهند، توجه خود را بر تقسیم کاری متمرکز میکنند که میان دولت-ملت و اتحادیه اروپا ایجاد شده و تنها سرمشق اقتصاد نولیبرال را تحکیم کرده است».
هنری کیسینجر، سیاستمدار باسابقه و طراح روابط بینالملل آمریکایی که همواره در مواقع بسیار حساس بروز بحرانها و معضلات داخلی و جهانی نظریهپردازی میکند، بهتازگی در زمینههای چندی دیدگاههای خویش را با روزنامه «والاستریت ژورنال» مطرح کرده است. او بر آن است که «اثرات زیانهای شیوع ویروس کرونا بر سلامت مردم گذرا است؛ اما ممکن است که نوسانات و تغییرات سیاسی و اقتصادی آن تا چندین نسل ادامه داشته باشد». او باور دارد: «هنگامی که اپیدمی کووید۱۹ به پایان برسد، نهادهای بسیاری از کشورهای جهان شکست خواهند خورد و به زانو خواهند افتاد. واقعیت این است که جهان پس از ویروس کرونا هرگز مانند قبل نخواهد بود». کیسینجر با تأکید بر لزوم عزم همگانی در فائقآمدن بر این ویروس،کرونا را بزرگترین چالش حال حاضر رهبران جهان میداند و کاربست سه راهکار اصلی برای مقابله با تبعات داخلی و جهانی این ویروس را به دولت آمریکا پیشنهاد میدهد؛ توسعه علم برای مقابله با بیماریهای واگیردار، ترمیم زیانهای واردشده به اقتصاد جهانی متأثر از این مسئله و حمایت از نظام لیبرالیستی در جهان، محورهای این پیشنهادها را تشکیل میدهند. او توصیه میکند که شکست در برابر این چالش میتواند جهان را به سوی تنشها و درگیریهای فزاینده سوق دهد.
دانیل بل، جامعهشناس آمریکایی و مبدع برجسته نظریه «جامعه فراصنعتی» است. آثار سپسین پدیدآمده در این زمینه بهنوعی در راستای همین نظریه هستند. هرچند گفته میشود که از دیدگاهها و پژوهشهای دیگران برای تدوین نظریه خویش بهره گرفته است. نظریه هیجانانگیز و درعینحال پرچالش بل بر سه بنیاد استوار است: ۱-دانش محور و فناوری پیشرفته ۲-متخصصسالاری ۳-جایگزینی جامعه خدماتی. در این عرصه جامعه از رابطه «انسان- زمین، انسان- صنعت به رابطه انسان-انسان گذر میکند.
بنیان «جامعه فراصنعتی» اساسا بر محوریت «پیشرفت وقفهناپذیر تکنولوژی» نهاده شده است. اکنون در زمان حاضر ما شاهد شکلگیری جنبههایی از این نظریه در کشورهای پیشرفته صنعتی هستیم؛ هرچند بیشتر در زمینه هوش مصنوعی برای کنترل اجتماعی کاربرد آن محسوستر است تا در زمینههای دیگر و این بهنوعی هراس برخی سیاستمداران و دانشمندان را برانگیخته است. این هراس را بهوضوح میتوان در دیدگاههای کیسینجر دید.
کیسینجر در نشریه «آتلانتیک» هشدار داده که هوش مصنوعی ممکن است جهان را به جایی برساند که در آن انسانها دیگر قادر به فهم هیچ چیزی نباشند و به درجهای از پیشرفت برسد که بتواند تصمیمهایی ماورای ذهن و تصور آنها بگیرد». از سوی دیگر مدیرعامل شرکت «اسپیسایکس» و «تسلا موتورز» افشا کرد که «هوش مصنوعی از بمب اتم خطرناکتر است»؛ اما شماری از گردانندگان شرکتهای فناوری جهانی، این نگرانیها را بیمورد و ناشی از نبود شناخت انسان در هر دوران از آینده میدانند. شاید بهترین تصویر چشماندازی است که دیتر زیچه، مدیرعامل شرکت خودروسازی بنز، در برابر دیدگانمان ترسیم میکند:
حذف ۸۰ درصد رفتوآمدهای شهری، بلعیدن همه صنایع به وسیله نرمافزار و اطلاعات در مدت پنج تا ۱۰ سال آینده، اداره بزرگترین شرکت خدماتی تاکسیرانی به نام اوبر (uber) به وسیله نرمافزار، تشخیص صددرصد انواع بیماریها به واسطه انواع نرمافزارها، موفقیت در زمینه لقاح مصنوعی تا ۹۹ درصد، پیشبینی سامانههای هوش مصنوعی از آینده، بهرهگیری از کشاورزی بدون خاک و مبتنی بر دادهها با بهرهوری ۹۹درصدی در مصرف آب و الغای کشاورزی سنتی، جایگزینی پول دیجیتالی بهعنوان پشتوانه ارز در جهان، نقش همهجانبه سیستمهای اطلاعاتی در انجام امور، ازمیانرفتن 70 تا 80 درصد مشاغل تا 20 سال آینده و... .
دیدگاه تان را بنویسید