از مجلس صحبتهایی مبنی فشار برای اجرای برخی پروژههای سدسازی در دریاچه ارومیه به گوش میرسد، سدهایی که به گفته برخی کارشناسان میتوانند سد راه آب ورودی به این دریاچه نیمهجان شوند و مسیر آن را از سمت احیا به نابودی تغییر دهند.
مدتی پیش حجت الاسلام سید سلمان ذاکر نماینده مردم ارومیه، اعلام کرده بود که "در راستای احیای دریاچه ارومیه" با دستور وزیر نیرو ساخت دو سد نیمه کاره نازلو و باراندوز تکمیل میشوند و این کار برای "کشاورزی منطقه حائز اهمیت است." این حرفها نگرانیهای زیادی درباره احیای دریاچه ارومیه به وجود آورده است، دریاچهای که چه به دلیل بارندگیها و چه به دلیل اقدامات انجام شده در بهترین وضعیت دهه اخیر قرار دارد.
او تنها نماینده موافق تکمیل سدسازیها نیست، انور حبیب زاده بوکانی، نماینده بوکان، هم چندی پیش در گفتوگویی با خانه ملت گفته بود که سد شهرچای یکی از مطالبات اصلی مردم است که در مجلس هفتم گلنک زنی شده و پس از صرف میلیارد تومان هزینه ادامه ساخت آن با مصوبه کارشناسی ستاد احیا تعطیل شد و باید در این مصوبه تجدید نظر شود چراکه سد سیمینه رود نقش مهمی در رونق کشاورزی و کاهش بیکاری و مهار آب های جاری و هدر رفتن آب های سطحی درمنطقه دارد، این سد می تواند به پایان برسد.
البته مسئولان میگویند، از سرگیری پروژههای سدسازی در اطراف دریاچه ارومیه ممکن نیست، مسعود تجریشی، معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست و مدیر دفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه، در همین رابطه به خبرآنلاین گفته بود: « قطعا میتوانیم نسبت به سدسازی سوالی مطرح کنیم اما به نظر من این رویه برگشتپذیر نیست و هیچ نشانهای هم وجود ندارد که این اتفاق رخ بدهد. همه ما دنبال خدمت هستیم، اما به نظر من ساخت این سدها تقریبا غیرممکن است.»
بیشتر بخوانید: شروع دوباره سدسازی در اطراف دریاچه ارومیه؟/ تجریشی:سازمان محیطزیست مجوز نمیدهد
مصوبهای که سدسازی در اطراف دریاچه ارومیه را متوقف کرد در روزهای پایانی است؟
در واقع تجریشی به قانونی اشاره میکند که در سال ۱۳۹۳، چند ماه پس از تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه، به تصویب رسید که بر اساس آن «کلیه طرحهای سدسازی در دست مطالعه و اجرایی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه» متوقف شدند.
این مصوبه چنین معنایی داشت که امکان ساخت چهار سد بزرگ سیمینهرود، لیلان، باراندوز و نازلو مجموعاً با ظرفیت تنظیم ۸۱۰ میلیون مترمکعب و ۲۹ سد استانی مجموعاً با ظرفیت تنظیم ۴۶۰ میلیون مترمکعب وجود ندارد و از سویی دیگر حقآبه دریاچه ارومیه هم باید پرداخت شود.
علیرضا شریعت، مدیر دفتر پایش ستاد احیای دریاچه ارومیه، در رابطه با علت تصویب چنین قانونی به خبرآنلاین میگوید: «براساس گزارش گروه تخصیص وزارت نیرو، مجموع عوامل طبیعی مثل کاهش بارش و افزایش دما، مسئول تنها ۳۱ درصد از بحران خشکی دریاچه ارومیه هستند و ۶۹ درصد مابقی، ماحصل عوامل انسانی مانند توسعه کشاورزی ناشی از ایجاد ظرفیت دسترسی به آب تنظیم شده بیشتر حاصل از احداث سدها و افزایش برداشت از منابع آب زیرزمینی بوده است.»
او افزود: «در واقع تمرکز گروههای تحقیقاتی دولتی و مستقل بر مسأله و با بهرهگیری از روشهای متنوع علمی، پرده از این حقیقت برداشته شد که استفاده فزاینده و بیرویه از منابع آب حوضه آبریز دریاچه ارومیه و بیتوجهی به نیاز زیستمحیطی دریاچه ارومیه، عامل اصلی بروز بحران بوده و تحقق احیای پایدار دریاچه ارومیه در گرو مدیریت برداشت از منابع آب تجدیدپذیر حوضه است.»
به همین دلیل ساخت سدهایی که مسیر آب را از دریاچه ارومیه به اراضی دیگر تغییر میدادند، متوقف شد، تا شاید دریاچه ارومیه در مسیر احیا قرار بگیرد. اما حالا یک سال بیشتر از پایان کار دولت و ستاد احیای دریاچه ارومیه باقی نمانده است و این میتواند به معنای پایان مصوبه و شروع پروژههای سدسازی و شاید خشکی دوباره دریاچه ارومیه باشد، موضوعی که به نظر میرسد برخی از مسئولین هم منتظر آن هستند.
براساس گزارش روابط عمومی استانداری آذربایجان غربی، محمدمهدی شهریاری استاندار این استان چندی پیش گفت که "امسال کار ستاد احیای دریاچه ارومیه پایان میپذیرد و درخواستهای زیادی درباره بهینهسازی مصرف آب در بخش کشاورزی داریم که در پی اجرای آن هستیم." او همچنین گفته بود که با کار ستاد احیای دریاچه ارومیه، "محدودیت هایی برای حقابه کشاورزی اعمال و پروژه های سدسازی در دریاچه ارومیه متوقف شد."
تاریخ دریاچه ارومیه نشان میدهد؛ سدسازی به معنای بحران است
تجربه بحرانی که دریاچه ارومیه را یک بار تا مرز خشکی برد، نشان میدهد که ساختوساز سدها در حوضه آبریز دریاچه اصلا به سود دریاچه ارومیه نیست و این سدها میتوانند میزان آب ورودی به دریاچه را کمتر و کمتر کنند.
در سال ۱۳۷۴ در این منطقه تنها دو سد بزرگ با قدرت تنظیم ۹۹۵میلیون متر مکعب آب وجود داشت، در سال ۱۳۹۲ تعداد این سدها به ۱۲ عدد رسید و وزارت نیرو مسئولیت تنظیم ۱۹۶۰ میلیون متر مکعب آب دیگر را برعهده گرفت، یعنی یک میلیارد متر مکعب بیشتر از ۳۰ سال قبل، در این میان هر سال تراز دریاچه کاهش پیدا کرد و کار به جایی رسید که بسیاری باور کنند دریاچه ارومیه کاملا خشک شده است.
شریعت میگوید: «برخلاف آنچه اخیراً گفته میشود که از سرگیری احداث سدها در راستای احیای دریاچه ارومیه است، تجربه تاریخی دریاچه ارومیه از احداث سدهای جدید در بازه زمانی ۱۳۷۴ الی ۱۳۹۲، یعنی همان بازه زمانی که افت تراز دریاچه ارومیه بیشتر از زمانهای دیگر رخ داده است، گواه ارتباط زمان بهرهبرداری هر سد با افت تراز دریاچه ارومیه است.ضمن اینکه همزمان با احداث هر یک از سدهای مذکور، روند افت تراز دریاچه ارومیه به دلیل بیتوجهی به حقابه زیستمحیطی آن، شتاب بیشتری به خود گرفته است.»
اگر نازلو و باراندوز ساخته شوند...
بعد از آن، در هفت سال اخیر خبری از احداث هیچ سدی در اطراف دریاچه نبود و از سوی دیگر با انجام برخی اقدامات مثل افزایش بهرهوری در بخش کشاورزی و از سویی افزایش بارندگیها وضعیت دریاچه ارومیه به شدت بهتر شد تا جایی که به گفته برخی از مسئولان با ادامه روند کنونی امکان احیای دریاچه تا سال ۱۴۰۶ وجود دارد.
اما با پایان کار ستاد احیای دریاچه ارومیه و خبرهایی که از همین حالا از مجلس و برخی مسئولان استانی میآید، به نظر میرسد اگر پروژه تکمیل سد نازلو و باراندوز اجرایی شود، این احتمال وجود دارد که مسیر نمودار تراز دریاچه ارومیه دوباره نزولی شود و بقای دریاچه ارومیه در خطر قرار بگیرد.
مدیر دفتر پایش ستاد احیای دریاچه ارومیه، در این رابطه میگوید: «مشخصا در مورد دو سد نازلو و باراندوز با ظرفیت ذخیرههای ۱۷۰ و ۹۱ میلیون مترمکعب، تجربه نشان میدهد با احداث آنها و در نتیجه توسعه مصارف کشاورزی در پایاب آنها، سهم تعریف شده برای این رودخانهها از کل نیاز زیستمحیطی دریاچه ارومیه در مجوز تخصیص منابع آب حوضه آبریز دریاچه ارومیه وزارت نیرو که به ترتیب ۱۱۷ و ۱۴۹ میلیون مترمکعب است، احقاق نخواهد شد و این، به معنای از دست رفتن سرمایههای مالی، علمی، اجرایی و اجتماعی مصرف شده در مسیر احیای دریاچه ارومیه است.»
دو راهی پایانی دریاچه ارومیه؛ سدسازی و خشکی، یا کشاورزی پایدار و احیا؟
به نظر میرسد، احداث این دو سد و شروع پروژههای بعدی، وضعیت اطراف دریاچه ارومیه را به همان شرایط سالها میرساند، بیشتر منابع آب صرف بخش کشاورزی میشود و پرداخت حقآبه دریاچه در خطر قرار میگیرد.
به گفته کارشناسان انجام اقداماتی دیگر هم میتواند، وضعیت کشاورزی را در اطراف دریاچه ارومیه بهبود ببخشد و نیازی به سدسازی برای بهبود شرایط کشاورزی در این منطقه وجود ندارد. تجریشی در رابطه با این موضوع به خبرآنلاین گفت: «ما در ایران به ازای هر متر معکب آب ۱.۵ دلار محصول دلار تولید می کنیم، در کشورهایی که روی کشاورزی خود کار کردهاند این عدد ۳ تا ۵ برابر است. این تصور که برای توسعه باید سدسازی انجام بشود برای دو دهه پیش است، تجربه ارومیه به ما اثبات کرده است که بین سدسازی و توسعه ارتباطی وجود ندارد.»
اما موافقان سدسازی، باور دارند که اجرای پروژههایشان راه حل بهبود وضعیت کشاورزی حوضه آبریز دریاچه، موضوعی که کارشناسان را را نسبت شروع به بحرانی دوباره در اطراف دریاچه ارومیهای که ۱۱هزار میلیارد هزینه احیای آن شده، نگران کرده است.
شریعت در این رابطه میگوید: «در شرایطی که عزم عمومی جامعه بر تحقق احیای دریاچه متمرکز است و دریاچه نیز به خاطر هفت سال تلاش شبانهروزی در شرایطی امیدآفرین قرار دارد، اینکه به جای حمایت از مدیریت مصرف آب و ترویج فرهنگ بهینهسازی مصرف به پدیده مردود احداث سدهای جدید برگردیم، روندی را شروع میکنیم در کوتاه مدت بقای دریاچه و در میان مدت سلامت مردم منطقه را تهدید میکند.»
دیدگاه تان را بنویسید