آیا تابهحال اسم آموزش با دوز بالا به گوشتان خورده است؟ high-dosage tutoring یک روش آموزشی است که معمولاً برای دانشآموزانی با نیازهای آموزشی ویژه، نظیر دانشآموزان با مشکلات یادگیری یا کمبود دانش، استفاده میشود.
استارتآپها چگونه به رشد صنعت قهوه کمک کردهاند؟ | نوآوری با بوی قهوه
در این روش، دانشآموزان بهطور منظم و قوی از سوی مربیان یا معلمان با تخصص موضوعی خاص و به صورت فراوان یا به عبارت دیگر «با دوز بالا» توسیع و بهبود دانش و مهارتهای خود را تقویت میکنند. این روش بر اساس این ایده است که تمرین و تکرار مستمر باعث تسلط بیشتر بر موضوعات آموزشی میشود و این موجب افزایش عملکرد و توانمندیهای دانشآموزان میشود. روش آموزش با دوز بالا در دهههای اخیر رایج شده، اما این روش آموزشی از طریق پژوهشها و آزمایشها، اثربخشی خود را اثبات کرده است. ابتداییترین شواهد از استفاده از این روش در دهه ۱۹۶۰ میلادی در زمینه آموزش کودکان با موسیقی و فنون نمایشی مشاهده شد. در حوزه آموزش عمومی، آموزش با دوز بالا بیشتر در دهههای اخیر مورد استفاده قرار گرفته است و به عنوان یک روش موثر برای بهبود یادگیری و عملکرد دانشآموزان شناخته میشود. آموزش با دوز بالا به دلیل تمرکز بیشتر و تعداد کلاسهای بیشتر، به سرعت باعث بهبود یادگیری دانشآموزان میشود. این روش فرصتهای بیشتری را برای تمرین و تکرار فراهم میکند که به تقویت مفاهیم و مهارتهای آموزشی منجر میشود. این امر باعث افزایش عملکرد و اعتمادبهنفس دانشآموزان میشود، زیرا آنها با تمرینهای بیشتر، مسئولیتهای بیشتر و حمایت فراوان، تواناییهای خود را ارتقا میدهند. با آنکه آموزش با دوز بالا یکی از موثرترین روشها برای بهبود یادگیری دانشآموزان، یافتن راههایی برای ارائه آموزش با دوز بالا در مقیاس بزرگ همچنان یک چالش بزرگ برای کشورهاست. دو چالش اصلی برای افزایش مقیاس آموزش با دوز بالا، هزینه و نیروی انسانی است. یکی از راهحلهای ممکن، کاهش هزینهها با جایگزین کردن مقداری از زمان معلم با فناوری یادگیری به کمک کامپیوتر (CAL) است. پرسش این است: آیا انجام این کار باعث کاهش اثربخشی میشود؟ مونیکا پیبات، جاناتان گوریان، سلمان ا. خان، مایکل لافورست تاکر و بهاویا میشرا در مقالهای به بررسی این موضوع پرداختند. آنها شواهدی از یک کارآزمایی تصادفی کنترلشده (RCT) با حدود چهار هزار دانشآموز در دو منطقه آمریکا در سالهای 2019-2018 و 2020-2019 ارائه میدهند. این مقاله اثربخشی یک برنامه تدریس خصوصی ریاضی در مدارس را آزمایش میکند که در آن دانشآموزان در گروههای چهارنفره کار میکنند؛ دو دانشآموز با یک معلم خصوصی کار میکردند، در حالی که دو دانشآموز دیگر روی یادگیری به کمک کامپیوتر (CAL) فعالیت داشتند. نتایج نشان میدهد که الگوی تدریس خصوصی با کمک کامپیوتر هزینههای هر دانشآموز را تقریباً 30 درصد کمتر از الگوی تدریس خصوصی دو به یک کاهش میدهد. در نهایت یافتههای مقاله نشاندهنده این است که استفاده از فناوری ممکن است راهی برای افزایش مقیاسپذیری آموزش با دوز بالا (HDT) باشد. در ادامه خلاصهای از این مقاله ارائه میشود.
مقاله به دنبال چیست؟
یکی از مشکلات اساسی یادگیری دانشآموزان در آمریکا، نبود منابع کافی برای ارائه آموزش با دوز بالا به دانشآموزان با نیازهای آموزشی ویژه، مانند دانشآموزان با مشکلات یادگیری یا کمبود دانش است که باعث ایجاد فاصله در سطح عملکرد و پیشرفت تحصیلی آنها میشود. بهبود این مشکلات میتواند با توسعه برنامهها و منابع آموزش با دوز بالا، ایجاد فرصتهای برابر یادگیری برای تمامی دانشآموزان و تقویت توانمندی آنها در تحصیلات بهبود یابد. در نتیجه میتوان گفت مشکل یادگیری دانشآموزان در آمریکا آنقدرها هم مربوط به مسائل آموزشی نیست، بلکه مشکل مقیاس است. به عنوان مثال، شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد استفاده از روش آموزش با دوز بالا به نمرات آزمون دانشآموزان کمک میکند. اما این موضوع ثابت نشده است که شیوههای استفادهشده از طریق این مدارس -از جمله آموزش با دوز بالا- میتوانند با مقیاس بزرگ اجرا شوند و همچنان اثربخشی خود را حفظ کنند. به عبارتی شک داریم که دستاوردهای این مدارس را بتوان در مقیاس بزرگ تعمیم داد. به احتمال زیاد، تلاش برای انجام این کار بسیار پرهزینه و تا حد زیادی بیاثر خواهد بود.
در این مقاله نویسندگان به این موضوع میپردازند که آیا توسعه فناوری آموزشی و پلتفرمهای یادگیری به کمک کامپیوتر با کیفیت بالا (CAL) ممکن است این مسئله مقیاس را حل کند یا خیر. آنها بر ادغام استراتژیک فناوری در تدریس خصوصی با دوز بالا (HDT) تمرکز میکنند که یک استراتژی آموزشی خاص است که از سوی وزیر آموزش آمریکا (میگل کاردونا) در دوران کرونا برای مدارس بسیاری از مناطق توصیه و اجرا شد. تدریس خصوصی در گروههای کوچک در طول روز با تکرار بالا و با برنامه درسی ساختاریافته میتواند بهطور قابل ملاحظهای یادگیری دانشآموزان را بهبود بخشد. همانطور که در مقاله بلوم (1984) اشاره شده است، تدریس خصوصی در گروههای کوچک نشاندهنده «بهترین شرایط یادگیری است که میتوان آن را اجرایی کرد». در حالی که شواهد نشان داده است که این رویکرد تا حد زیادی از دیدگاه بخش عمومی مقرونبهصرفه است، هزینههای مربوط به این روش بسیار بالاست. بنابراین یک چالش کلیدی برای مقیاسبندی این رویکرد، هزینه آن است.
یکی از پیشرفتهای مهم در حل این چالش از بینش سازمان غیرانتفاعی ساگا ناشی میشود: اینکه تدریس خصوصی در گروههای کوچک و تدریس در کلاس درس اساساً با یکدیگر متفاوت هستند. Saga Education یک سازمان غیرانتفاعی است که در حوزه آموزش و پرورش فعالیت میکند. این سازمان به منظور کمک به بهبود عملکرد تحصیلی آنان اقدام به ارائه خدمات تقویتی و مشاوره آموزشی به دانشآموزان در مدارس عمومی میکند. اهداف Saga Education شامل افزایش نرخ فراگیری، کاهش نرخ انصراف و افزایش اعتمادبهنفس دانشآموزان است. در تمامی سیستمهای آموزشی، معلمان معتقدند که دو بخش مهم و سخت تدریس، مدیریت کلاس درسی و فردی کردن آموزش است. به همین دلیل، مدارس معمولاً به کلاسهای آموزشی برای معلمان نیاز دارند. حتی پیشرفتهای اخیر در اثربخشی معلمان در چند سال اول تدریس، ناشی از یادگیری بیشتر در حین کار است. در کنار این آموزشها، فرضیه بنیادی درباره تدریس خصوصی به ما میگوید که اگر اندازه کلاس به اندازه کافی کوچک شود، ماهیت تدریس از نظر کیفی تغییر میکند. برای آزمایش این فرضیه به اطلاعات کلاسهای خصوصی نیاز داریم. از آنجا که وظیفه ارائه آموزش به نسبت گذشته سادهتر شده است، افراد زیادی بدون آموزش قبلی میتوانند به عنوان معلم در مدارس اجازه تدریس داشته باشند یا به عنوان معلم خصوصی تدریس کنند، مانند دانشجویانی که به تازگی فارغالتحصیل شدهاند یا افرادی که برای مدت یک سال حرفه خود را تغییر میدهند و به دنبال کار هستند. دو کارآزمایی تصادفی کنترلشده در مقیاس بزرگ (RCTs) از شیکاگو این فرضیه را تایید میکند. یافتههای مقاله گوریان و همکاران (2023) نشان میدهد که با هزینه حدود 3500 دلار به ازای هر دانشآموز در سال برای تدریس خصوصی دو به یک (دو دانشآموز و یک معلم) برای یک ساعت در روز، مقدار یادگیری دانشآموزان دبیرستان در ریاضی دو تا سه برابر میشود. با این حال، حتی با وجود این الگوی نوآورانه در مدرسه، هزینه و کمبود نیروی کار که شاهد آن هستیم، هر دو موانع اصلی برای افزایش مقیاس آموزش با دوز بالا برای هر دانشآموزی است که از آن بهره میبرد.
یافتههای مقاله
مقاله حاضر یک بینش دیگر از سازمان غیرانتفاعی ساگا را آزمایش میکند: استفاده استراتژیک از فناوری ممکن است نیازهای هزینه و نیروی کار را بدون ریسک کاهش اثربخشی، کاهش دهد. برنامههای یادگیری به کمک رایانه (CAL) با کیفیت بالا، پتانسیل این را دارند که هم زمان انجام کار را کم کنند و هم آموزشها را شخصیسازی کنند. کاری که تدریس خصوصی میتواند انجام دهد و CAL نمیتواند، ارتباط انسانی با دانشآموز است. این ارتباط انسانی بین معلم و دانشآموز ممکن است به مشارکت و انگیزه دانشآموز کمک کند. نتیجه این است که فقدان یک ارتباط انسانی ممکن است یکی از دلایلی باشد که به نظر میرسد بازدهی نهایی در زمان دانشجویی صرفشده در CAL را کاهش دهد. برای مثال، در طول همهگیری کووید 19، مشخص شد که تکیه انحصاری بر فناوری به عنوان یک روش آموزشی میتواند موجب جدایی دانشآموزان از درس و اجتماع شود. در این مقاله، نویسندگان نتایج یک RCT در مقیاس بزرگ را ارائه میکنند که اثرات یک الگوی تدریس خصوصی چهار به یک را آزمایش میکند که در آن چهار دانشآموز کلاس نهم با یک معلم شخصی پشت میز مینشینند و دانشآموزان روزهایی منظم از هفته به صورت دوتایی یا با معلم کار میکنند یا کل زمان 50 دقیقه کلاس را با CAL مشغول یادگیری هستند. به منظور مقایسه میزان کارایی، این روش با الگوی تدریس خصوصی مورد مطالعه از سوی گوریان و همکاران (2023) که دانشآموزان هر روز یک دوره کلاس 50دقیقهای را با یک معلم خصوصی به نسبت دو به یک سپری کردند، مقایسه میشود. ساگا الگوی تدریس خصوصی چهار به یک را (آنچه در ادامه مدل «ساگا فناوری» نامیده میشود) طی سالهای تحصیلی 2019-2018 و 2020-2019 در سه دبیرستان در شیکاگو و چهار دبیرستان دیگر در نیویورک ارائه کرد. با توجه به اختلالات غیرمنتظره همهگیری کرونا که در اوایل سال 2020 شروع شد، نویسندگان این مقاله عمدتاً بر نتایج سال تحصیلی 2019-2018 تمرکز میکنند. نتیجه مورد بررسی آنها، نمرات آزمون پیشرفت ریاضی پایان سال است. آنها همچنین اثرات تخمینی را بر سایر نتایج تحصیلی (مانند معدل معدل، شکست در دوره و حضور و غیاب) بررسی میکنند و تداوم تاثیرات یادگیری را با اندازهگیری اثرات درمانی در طول سال تحصیلی بعدی، پس از پایان مداخله آموزشی ارزیابی میکنند.
برای گروه اول در سال 2019–2018، تخمینها نشان میدهد که الگوی تدریس خصوصی «ساگا فناوری» اثرات این الگو در روش (intent-to-treat (ITT بر نمرات آزمون ریاضی دانشآموزان 19 /0 انحراف استاندارد و در روش treatment-on-the-treated (TOT)I 23 /0 انحراف معیار بوده است. این دستاورد دانشآموزان در نمرات آزمون ریاضی معادل سهچهارم تا یک سال کامل یادگیری اضافی است. در میان مطالعات مداخلات آموزشی برای دوره متوسطه دانشآموزان، تاثیراتی با این بزرگی کمنظیر است. شاید حتی قابلتوجهتر این باشد که اثرات TOT از روزهای متناوب با CAL، 23 /0 انحراف معیار تقریباً به اندازه اثر TOT تدریس روزانه است. به عبارت دیگر، نسبت به تدریس خصوصی روزانه، ترکیب فناوری با تدریس خصوصی، هزینهها را تا 30 درصد کاهش میدهد، تعداد معلمان مورد نیاز برای خدمت را تا 50 درصد کم میکند، و با این حال تقریباً به همان اندازه بر یادگیری دانشآموزان تاثیر میگذارد.
برخی از یافتهها نشان میدهد تدریس خصوصی نمرات آزمون را صرفاً با «آموزش به آزمون» افزایش نمیدهد، بلکه نقش مفیدی بر یادگیری نیز دارد. به عنوان مثال، در گروه اول مشخص میشود که شرکت در تدریس خصوصی باعث افزایش 24 /0 امتیازی در GPA درس ریاضی (افزایش 13درصدی نسبت به میانگین) و کاهش 22درصدی در مردود شدن دروس ریاضی شد. در این مقاله هیچ اثر قابل تشخیصی بر روی دروس غیرریاضی یا نتایج رفتاری مانند حضور و غیاب و تعلیق مدرسه پیدا نشد. نویسندگان این مقاله همچنین بررسی میکنند که آیا تاثیرات گروه اول در سال تحصیلی بعدی نیز ادامه دارد یا خیر. آنها متوجه شدند که شرکت در تدریس خصوصی در طول سال 2019-2018 اثرات مثبت و قابل توجهی بر معدل ریاضی میانسال در طول سال تحصیلی بعدی به میزان 15 /0 امتیاز (TOT) و کاهش 20درصدی در مردود شدن در دروس ریاضی ترم اول ایجاد میکند.
کرونا و تدریس خصوصی
اختلال در تحصیل و کاهش بیسابقه یادگیری دانشآموزان ناشی از همهگیری کرونا، نتایج این مطالعه را قابل توجه کرده است. بر اساس نتایج ارزیابی ملی پیشرفت تحصیلی (NAEP) در سال 2022، میانگین نمرات ریاضی دانشآموزان پایه چهارم و هشتم بیشترین کاهش را از زمان ارزیابیهای اولیه در سال 1990 به ثبت رساندند (لافاو و همکاران، 2022). کاهش نمره آزمون همگانی بوده، اما بیشتر متوجه کودکان محروم بوده است. وزیر آموزش و پرورش آمریکا، مناطق سراسر این کشور را تشویق کرد تا بودجه فدرال را برای آموزش در اولویت قرار دهند تا به غلبه بر کاهش یادگیری ناشی از همهگیری کمک کنند. حتی با وجود این افزایش قابل توجه بودجه فدرال، مدارس در سراسر آمریکا قادر به ارائه آموزشها با دوز بالا برای کمک به دانشآموزان که تحت تاثیر نامطلوب این همهگیری بودند نبود. نتایج ارائهشده در این مقاله با این ایده سازگار است که میتوان از کامپیوترها (CAL) برای مدتی به عنوان جایگزین معلم استفاده کرد تا بهطور قابل ملاحظهای هزینههای گسترش مزایای تدریس خصوصی را کاهش دهد.
پس از همهگیری کرونا، وزیر آموزش آمریکا، میگل کاردونا، مدارس را تشویق کرد تا با بخشی از 122 میلیارددلاری که دولت فدرال برای غلبه بر کاهش یادگیری ناشی از بیماری همهگیر فراهم کرده است، از روش تدریس خصوصی با دوز بالا حمایت کنند. با این حال، مدارس با هدف گسترش ابتکارات آموزشی خود با موانع مختلفی روبهرو هستند. یکی از مهمترین چالشها برای گسترش روش آموزش با دوز بالا هزینه آن است. علاوه بر این، دشواری جذب و استخدام معلمان، به ویژه معلمان تماموقت، احتمالاً هزینههای مرتبط با تدریس خصوصی با دوز بالا را افزایش میدهد. در این مقاله یک رویکرد با هزینه کمتر و مقیاسپذیرتر ارزیابی میشود. در مدل تدریس خصوصی توسعهیافته از طریق آموزش ساگا به نام «فناوری ساگا»، به جای تدریس خصوصی روزانه دو به یک، دانشآموزان در گروههای چهار به یک با معلمان خود کار میکنند؛ بهطور متناوب بین روزهای کار با معلم به صورت جفت دانشآموز و روزهای یادگیری به کمک کامپیوتر (CAL)، مشغول یادگیری هستند. از طریق یک بررسی که با مشارکت سازمان غیرانتفاعی ساگا، مدارس دولتی شیکاگو و اداره آموزش شهر نیویورک در طول سالهای تحصیلی 2019-2018 و 2020-2019 اجرا شد، نویسندگان این مقاله دستاوردهای یادگیری در این روش را با روش تدریس خصوصی دو به یک مقایسه کردند. یافتههای مقاله نشان میدهد که ترکیب فناوری در تدریس خصوصی میتواند هزینهها را تا حدود 30 درصد کاهش و همچنین تعداد معلمان مورد نیاز برای خدمت را تا 50 درصد کاهش دهد.
دیدگاه تان را بنویسید