سه کینگدام ارنا
جای ورزشگاه ۱۲۰ هزار نفری در شهر آفتاب خرداد سه کینگدام آرنا در قلب تهران داشته باشیدکوچک، زیبا و خیرهکننده؛ واژههایی برای توصیف استادیوم تازه تاسیس عربستان.
بازیکن سابق چلسی در حین بازی زبان خود را بلعید! | بابا رحمان مصدوم شد
در ورودی کینگدام آرنا امیر قلعهنویی را حسابی تحویل گرفتند. از جلوی در ورودی کینگدام آرنا، یک اسکواد قوی هیکل با دشداشه سرمهای، سرمربی تیم ملی ایران و مدیرعامل باشگاه سپاهان را به سمت مبلهایی که در جایگاه ویایپی چیده شده بود، هدایت کرد تا لحظاتی بعد یک پیشخدمت با قهوه عربی، خود را به این گوشه سالن برساند.
ورود ما به این استادیوم درخشان، پس از یکی دو ساعت گیر کردن در روز شلوغ ریاض و تماشای جشن یوم البدایه، به خیره ماندن به ارتفاع سقف، نورپردازی، چیدمان فوقالعاده و عبور و مرور نیروی انسانی مفصلی بود که برای دیدار سپاهان و الهلال در نظر گرفته شده بود.
در ترک سالن، باید مسافتی را تا جایگاه خبرنگاران طی میکردیم.
در این مسیر هر گیت ورودی توسط یک هوادار الهلال کنترل میشد تا خریداران بلیت سر جای خود مستقر بشوند. رفتار افرادی که ورزشگاه را کنترل میکردند، کاملا دوستانه و مسئولانه بود و ما برای رسیدن به جایگاه خبرنگاران با طی کردن چند طبقه از روی پلههای بلند فلزی به جایی رسیدیم که بازی را از زاویه نسبتا خوب در نظر داشته باشیم. اگرچه با افتتاح سریع و سه ماهه این ورزشگاه بزرگ، هنوز جایگاه خبرنگاران به صورت رسمی افتتاح نشده و بنابراین ما بدون امکانات خاص (سیم برق، محل نصب کابل و…) مقابل میزهای ساده کوچکی نشستیم و به همراه خبرنگاران عربستانی بازی را دیدیم.
جایگاه روبروی خبرنگاران، به دو قسمت تقسیم شده بود.
اتاقکهای مجهز ویآیپی و یک سکوی هواداری که قاعدتا برای طرفداران ثروتمندتر در نظر گرفته شده بود. زیر جایگاه خبرنگاران هم بخش دیگری از هواداران الهلال کنار هم نشسته بودند، در حالی که با شروع بازی همگی پرچم سفید و آبی را در دست گرفته و با همراهی فوقالعاده جو عجیبی را در ورزشگاه ایجاد میکردند. آنها هواداران تربیتشده، کاملا هماهنگ و متحد بودند و اگرچه تیمشان مقابل سپاهان بیست و چهارمین برد متوالی را آورد، اما اگر نتیجه بازی با شکست هم تمام میشد، در ماموریت آنها خللی وارد نمیشد. آنها تنها برای همراهی تیم به استادیوم آمده بودند.
ورزشگاه کینگدام آرنا، یک اثر هنری و یک شاهکار استادیومسازی است که شرکتهای مختلفی از سراسر جهان در اجرای آن مشارکت داشتند. از خود عربستانیها و پیمانکاران بزرگشان گرفته تا شرکتهای آمریکایی، سوئدی و… . در حالی که تنها نقشه ضعف ورزشگاه چمن آن است که به دلیل سرپوشیده بودن استادیوم، نور کافی به آن نمیرسد. با این حال از تدارکات بلافاصله مسابقه بعد از پایان مسابقه مشخص بود که این مسئله هم مشکل خاصی در آینده ایجاد نخواهد کرد.
استادیومی که به گوشه گوشهاش مسلط بودی و اگر صحنهای را از دست میدادی، میتوانستی از مانیتورهای غولآسا که روبروی چشمت وجود داشت، موقعیت را دنبال کنی. محل اصلی جلوس هواداران در پشت دو دروازه و در جایگاههای شیبداری بود که احتمالا در هر سمت نزدیک ۱۰ هزار نفر را در خود جای میداد. یک سمت اولتراها و هواداران دو آتشه با نظم خاص مه با یک طبل رهبری میشدند و یک سمت دیگر هوادارانی که مثل گروه کر نوازندگان اصلی را همراهی میکردند.
جالب اینکه این ورزشگاه در دورهای افتتاح شده گه وزارت ورزش ایران با دستور رییس جمهوری به صرافت ساخت یک ورزشگاه جدید و بزرگ افتاده است. یک استادیوم ۱۲۰ هزار نفری که تعداد صندلیهایش با انتقاد جدی مواجه شده. چرا که در جهان جدید دیگر کسی ورزشگاههای عظیم نمیسازد.
استادیومی که سه سال در اختیار الهلال قرار گرفته تا بازیهای خانگی را در آن انجام بدهد و آنها کاملا خشنود و راضی، در حال لذت بردن از این فضای مستطیلی شکل هستند که انگار توسط میکلآنژ طراحی شده.
اگر از منوچهر نیکفر مدیرعامل سپاهان هم سوال کنید حتما به شما خواهد گفت که به جای نقش جهان ۷۵ هزار نفری، چه خوب بود که سپاهان هم یک استادیوم کوچک، جمع و جور و سرشار از نور و لبریز از شوق و سروصدا داشت. ورزشگاهی با هزینه کمتر برای نگهداری و زیبایی خاصی که بشود به آن افتخار کرد.
دیدگاه تان را بنویسید