نخستین بیانیه گروه ویژه اقدام مالی در مورد ایران در روز 11 اکتبر 2007 (برابر با 19 مهر 1386) صادر شد که طی آن این گروه از کشورها خواست با توجه به ایرادهای ادعایی موجود در نظام مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم ایران، در تعامل با این کشور دقت ویژه اعمال کنند.
زمانی که این بیانیه صادر شد، دو سال و دو ماه و هفت روز از اولین دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد گذشته بود. اطلاعات دقیقی در دست نیست که در چه زمانی ایران تعامل خود را با گروه ویژه اقدام مالی آغاز کرد، اما پنج ماه بعد و در بیانیه مورخ 28 فوریه 2008 (برابر با 9 اسفند 1386)، گروه ویژه اعلام کرد که ایران با این نهاد وارد تعامل شده و این گروه از تعهدات ارائه شده از سوی ایران برای بهبود نظام مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم خود استقبال میکند. تعهدی که هشت سال بعد به صورت کتبی از سوی علی طیبنیا وزیر وقت امور اقتصادی و دارایی، در دولت حسن روحانی به گروه ویژه ارائه شد؛ در حالی که شرایط این گروه و همچنین شرایط ایران طی این زمان دستخوش تغییرات فراوانی شده بود؛ از جمله آنکه حدود هفت سالی نام ایران در فهرست موسوم به فهرست سیاه (اقدام تقابلی) گروه ویژه قرار گرفت و در هر سال سه بیانیه علیه ایران صادر شد و مجموع این 20 بیانیه، ریسک همکاری با بانکهای ایرانی را بسیار بالا برد. آتشی که برجام هم در عمر کوتاهش نتوانست آن را سرد کند.
گروه ویژه اقدام مالی نیز طی این سالها شاهد تغییرات زیادی بوده است. این گروه که با 16 کشور عضو، فعالیت خود را در سال 1989 آغاز کرده بود، در سالهای 1991-1990 شاهد اضافه شدن 11 عضو دیگر از جمله ترکیه بود. در آن سالها گروه ویژه چندان شناخته شده نبود و شاید کمتر کسی گمان میبرد که توصیههایش مقبولیتی را که امروزه شاهد آن هستیم به دست بیاورد. اینکه کشوری مانند ترکیه در آن سالها (برابر با سالهای 1369-1368 ، و کمی پس از پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران) به عضویت این گروه در میآید نیز به نوبه خود جالب است. تقریباً بدینی است که اگر ترکیه در سالهای اخیر قصد داشت به عضویت این گروه در بیاید به احتمال بسیار زیاد این امر برای آن کشور چندان آسان نبود؛ چه آنکه ترکیه در این مدت یک بار تا یک قدمی لغو عضویت پیش رفته و هم اینک نیز در فهرست خاکستری گروه ویژه قرار دارد و اگر اقدامات لازم را انجام ندهد دور از ذهن نیست که به فهرست سیاه منتقل شده و عضویت خود را مجدداً در خطر ببیند (اتفاقی که احتمال دارد برای روسیه هم رخ دهد).
در صورتی که ایران در آن سالها تصمیم میگرفت از فهرستهای عمومی گروه ویژه خارج شود (به شرط آنکه میتوانست در مقابل بهانهجوییهای آتی این گروه نیز بایستد) احتمالاً راه سادهتری در پیش داشت. در آن سالها هنوز آرژانتین به عضویت این گروه در نیامده بود. در دسامبر 2018 رژیم صهیونیستی نیز به عضویت گروه ویژه درآمد و در ژوئن 2019 و در میانه تعاملات ایران با این گروه، عربستان سعودی نیز عضو گروه ویژه اقدام مالی شد و اینگونه بود که حصول اجماع به نفع ایران سختتر شد.
علیالقاعده کشورها برای عضویت در هر گروهی از جمله گروه ویژه اقدام مالی ابتدا الزامات موجود را مورد بررسی قرار میدهند. اگر چه توصیههای گروه ویژه ثابت نیست و به صورت مداوم در حال تغییر است؛ لیکن عضویت کشورها (اعم از اینکه در گروه اصلی باشد یا گروههای منطقهای) شانس اعلام نظر و رایزنی در مورد توصیههای جدید را برای ایشان فراهم میآورد. طی سالهای ابتدایی که ایران تعاملات مثبت خود را با گروه ویژه آغاز کرد (سالهای 2008 و 2009 به گواه بیانیههای گروه ویژه) توصیههای قدیم گروه ویژه نافذ و اجرایی بود و از کشورها انتظار میرفت مقررات خود را طبق این توصیهها تدوین کرده و آنها را اجرا کنند. لیکن در بازنگری کلی توصیهها که نتیجه آن در سال 2012 منتشر شد، دو مانع برای تعامل ایران با گروه ویژه به توصیهها اضافه شد: اول شمول موضوع تأمین مالی اشاعه سلاحهای کشتارجمعی و دوم لزوم اثبات کارآمدی نظام مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم (علاوه بر الزامات قانونی و اجرایی). بدیهی است که «کارآمدی» موضوعی است که اثبات آن بسیار سختتر از اثبات «رعایت الزامات قانونی و اجرایی» است و این امر برای کشوری مانند ایران، به دلایل سیاسی و امکان اعمال سلیقههای فردی، علیالقاعده سختتر نیز هست. علاوه بر این دو مورد، سیل تغییرات در توصیهها کماکان ادامه دارد که برخی از آنها میتواند به طور جدی شرایط را برای ایران پیچیدهتر کند.
از جمله تغییرات رخ داده میتوان به این موارد اشاره کرد: اصلاح توصیههای 37 و 40 (مبنی بر اینکه رازداری حقوقی نباید مانع معاضدت قضایی شود)، اصلاح توصیه 5 (شمول موضوع تهدید جنگجویان تروریستی خارجی)، توصیه 8 (تشریح اینکه کدام دسته از مؤسسات غیرانتفاعی باید مشمول نظارت باشند)، اصلاح توصیه 7 (بازنگری در تعریف «اشخاص تعیین شده» و «بدون تأخیر» به منظور همراستایی بیشتر با قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد)، توصیه 18 (لزوم تسهیم اطلاعات مربوط به معاملات مشکوک درون
گروههای مالی)، توصیه 21 (در خصوص محرمانه بودن اطلاعات مربوط به گزارشهای پولشویی)، توصیه 2 (در مورد تطبیق مقررات مبارزه با پولشویی و قوانین رازداری و حفاظت از دادهها و همچنین تسهیم اطلاعات بین مقامات ذیصلاح داخلی کشورها)، توصیه 15 (اضافه کردن مبحث داراییهای مجازی و ارائهدهندگان خدمات مربوط به این نوع داراییها) و توصیه 23 (الزام اعمال برنامههای در سطح گروه کاری از طریق مشاغل و حرفههای غیرمالی تعیین شده). اما یکی از مهمترین تغییراتی که در توصیهها رخ داد و احتمال دارد بتواند وضعیت ایران را متأثر کند، تغییر توصیه یک و یادداشت تفسیری آن در اکتبر 2020 بوده است. توصیه یک با موضوع «رویکرد ریسک محور» یکی از توصیههای کلیدی و زیربنایی تلقی میشود که آثار آن محدود به این توصیه نمیماند و در توصیههای مختلف از جمله توصیه 10 (مربوط به شناسایی مشتری) بروز و ظهور پیدا میکند. همچنین طبق توصیه یک کشورها سند ریسک پولشویی و تأمین مالی تروریسم خود را تهیه میکنند و آن را مبنای اقدامات آتی خود در این حوزه قرار میدهند. تا پیش از اکتبر 2020 ، گروه ویژه توصیه کرده بود که کشورها در انجام اقدامات مربوط به مبارزه با «پولشویی و تأمین مالی تروریسم» رویکرد ریسک محور اتخاذ کرده و یافتههای این رویکرد را مبنای تخصیص منابع خود قرار دهند.
از این رو موضوعات مربوط به مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم در 39 توصیه وجود داشت و موضوع مربوط به تأمین مالی اشاعه سلاحهای کشتار جمعی – که به دلیل قطعنامههای صادره توسط شورای امنیت سازمان ملل، ایران را متأثر میسازد – صرفاً محدود به یک توصیه بود و آثار آن نیز در همان توصیه باقی میماند. به این معنی که اگر کشوری تصمیم میگرفت به هر دلیلی بخش مالی این قطعنامهها علیه ایران یا کره شمالی را اجرا نکند، نهایت اینکه در ارزیابیهای بینالمللی که در مورد اجرای توصیهها از آن کشور به عمل میآمد در همان توصیه رتبه خوبی دریافت نمیکرد. اما زمانی که موضوع اشاعه به توصیه یک و پس از آن توصیه دو (در خصوص همکاریهای بینالمللی) و توصیه 15 (در مورد ارائهدهندگان خدمات مربوط به داراییهای مجازی) تسری یافت، این شرایط نیز تغییر کرد و از این پس عدم اجرای بخش مالی قطعنامههای صادره توسط سازمان ملل علیه کشورهای مد نظر احتمالاً در بخشهای متفاوتی از ارزیابی کشورها خود را نشان خواهد داد.
یکی دیگر از تغییراتی که طی این سالها رخ داده افزایش نسبی مقبولیت توصیههای این گروه بین کشورها بوده است. گواه آن تا سالها پس از شروع فعالیت گروه ویژه، بانکهای ایرانی است که بدون هیچ مشکلی با بهترین بانکهای کارگزار خارجی تعامل کاری داشتند؛ این در حالی است که بانکهای ایرانی در آن سالها برای برخی سوالات پرسشنامههای مبارزه با پولشویی دریافتی از بانکهای کارگزار (از جمله اینکه آیا در کشور شما اصولاً پولشویی جرمانگاری شده است یا خیر) پاسخ قطعی نداشتند. اگر چه به تدریج روابط کارگزاری بانکهای ایرانی به دلیل تحریمهای ناعادلانه قطع شد؛ لیکن تجربه کوتاهمدت پسابرجام و تعاملاتی که
بانکهای ایرانی با کارگزاران بعضاً درجه دوم و سوم بانکی شروع کردند نشان داد که این پرسشنامهها جایگاه بسیار مهمی برای ایجاد و حفظ روابط کارگزاری بانکی پیدا کردهاند و در صورتی که پرسشنامههای آنها به صورت کامل از سوی بانکهای ایران تکمیل نمیشد، مأمور تطبیق بانک خارجی با شروع فعالیت کارگزاری بانکی موافقت نمیکرد.
یکی دیگر از بخشهایی که شاهد تغییرات است، روند رتبههای دریافت شده توسط کشورها در زمینه اجرای 40 توصیه گروه ویژه اقدام مالی است که حاکی از جدی شدن موضوع نزد آنهاست. در سالهای ابتدایی تعداد زیادی از کشورها در مورد بخش زیادی از توصیهها رتبههای خوبی دریافت نمیکردند (شایان ذکر آنکه در نتیجه ارزیابیها، چهار رتبه «کاملاً اجرا میشود»، «تا حد زیادی اجرا میشود»، «نسبتاً اجرا میشود» و «اصلاً اجرا نمیشود» تعلق نمییابد). شاهد آنکه در مورد توصیه 7 (موضوع اشاعه سلاحهای کشتار جمعی که صرفاً علیه «کره شمالی» و «ایران» است) بعضاً کشورهایی رتبه خوب دریافت نمیکردند که در آن برهه زمانی اصولاً هیچ گونه همکاری اقتصادی یا حتی سیاسی با ایران نداشتند. شاید یکی از جالبترین نمونهها گزارش ارزیابی وضعیت اجرای توصیههای گروه ویژه در عربستان سعودی باشد که در سپتامبر 2018 و در زمان قطع روابط سیاسی ایران و این کشور منتشر شد (موضوع نبود رابطه میان دو کشور در متن گزارش مذکور نیز تصریح شده است). عربستان در هیچ کدام از دو بخشی که مربوط به اعمال تحریمهای مالی وابسته به قطعنامههای اشاعه است (از جمله علیه ایران) نتوانست رتبه خوبی دریافت کند. در حوزه قانونگذاری در این بخش، عربستان رتبه «نسبتاً مطابق است» و در بخش کارآمدی اجرای توصیه مذکور رتبه «پایین» را دریافت کرده است. رتبههای پایین موجود سبب میشد سطح توقع از کشوری مانند ایران نیز به طور مثال پایین بیاید؛ لیکن جدول مقایسه رتبههای تلفیقی ارزیابی کشورها در حال حاضر نشان میدهد طی سالهای اخیر رتبههای «به طور کامل یا تا حد زیادی اجرا میشود» افزایش چشمگیری داشته و اصولاً کشورها از این مرحله عبور کردهاند و در حال حاضر چالش ارتقای وضعیت «کارآمدی» اجرای توصیهها را دارند.
آخرین مورد تغییرات رخ داده که احتمالاً تعامل با این گروه را برای برخی کشورها مشکلتر میکند، سختگیری بیشتری است که در برنامه اقدامی که گروه ویژه به کشورها طی سالهای اخیر ارائه داده رخ داده است. به این معنا که در سالهای قبل، برنامههای اقدام ارائه شده طبق توصیههای قدیم گروه ویژه بود و توصیه 7 و اثبات کارآمدی در آن جای نداشت؛ لیکن طبق اخبار غیررسمی موجود، برنامههای اقدام جدید این گروه طبق توصیههای جدید و الزامات لاینفک آن است که اجرای آن برای کشورها سختتر است. طبق آخرین بیانیه صادره از سوی گروه ویژه برنامه اقدام فعلی ایران که براساس توصیههای قدیمی است کماکان نافذ است.
بدیهی است که با پیشروی فناوریهای نوین از جمله رواج بیشتر رمزارزها و همچنین اقدامات جدید مجرمان که پیچیدگیهای خاص خود را دارند، اقدامات نهادهای بینالمللی و بینالدولی فعال در حوزه مبارزه با پولشویی از جمله گروه ویژه اقدام مالی نیز پیچیدگیهای بیشتری خواهد یافت که کار را برای تمامی کشورها سختتر خواهد کرد.
در مورد تعامل جمهوری اسلامی ایران و گروه ویژه اقدام مالی به نظر میرسد در حال حاضر راهبرد مشخص و قطعی به افکار عمومی ارائه نشده و ممکن است تصمیمگیری سلبی یا ایجابی در این خصوص به عوامل دیگر بستگی داشته باشد؛ لیکن در مجموع براساس شواهد و اطلاعات ارائه شده شاید بتوان اینگونه نتیجه گرفت که تاکنون زمان در گروه ویژه به نفع ایران سپری نشده و اگر ایران تعامل خود را زمانی آغاز میکرد که اجرای توصیهها سهلتر و حضور کشورهای غیرهمسو کمتر بود، احتمالاً میتوانست از این حضور بهره بیشتری برده و در تصمیمات این نهاد در حد خود نقش مؤثری ایفا کند و البته از آثار سوء و منفی آن نیز بیشتر در امان بماند. از این موضوع و تأکید بر وقتشناسی در تصمیمات کلان، میتوان برای تعاملات آتی درس گرفت تا بتوان بهتر از منافع ملی حمایت کرد.
دیدگاه تان را بنویسید