همه مردم آرزوی موفقیت دولت سیدابراهیم رئیسی را دارند. نه به خاطر رئیسی، برای زندگی خودشان. تورم و گرانی آنها را تبدیل به آدمهای درحال غرق کرده ؛ آنهایی که آب به نزدیکیهای چانهشان رسیده و استرس وجودشان را فراگرفته است.
مصطفی داننده- لوله خانهای ترکیده بود و آب میرفت. اهالی ساختمان این لوله ترکیده را میدیدند اما به جای ترمیم آن، کف حیاط را کندند و آنجا به دنبال مشکل میگشتند و هر روز هم به یکدیگر وعده میدادند که به زودی مشکلات حل خواهد شد.
حالا کشور ما هم مثل این ساختمان است. میبینند که تحریم، اقتصاد کشور را نیمه جان کرده است اما با شعار و حرف زدن میخواهند جلوی تحریم بایستند.
چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم، تنها راه نجات اقتصاد ایران از شرایط فعلی از مسیر سیاست خارجی و برجام میگذرد. بله، رئیس جمهور میگوید ما اقتصاد کشور را به احیای برجام گره نزدهایم، امات وقتی درست نگاه میکنی، گرههای پشت سر هم را میبینی که تنها یک راه برای باز شدن آن وجود دارد و آنهم توافق هستهای است.
بله، اگر مسیر غیر برجام را ندیده بودیم، میشد به راه دیگری فکر کرد اما از زمان روی کارآمدن دولت سیزدهم تا به امروز معلوم شد که زندگی خارج از چارچوب برجام، سختتر از آنی است که بسیاری فکر میکردند.
برخی از سیاسیون ایران که هم در مجلس حضور دارند و هم در دولت، درک درستی از واقعیتهای جامعه ندارند. بسیاری از آنها قبل از اینکه روی کار بیایند در فضای مجازی، طرحهای شاذی میدادند که هرکسی آنها را میخواند با خود میگفت؛ چه خوب اگر اینها سر کار بیایند یک ژاپن اسلامی به جمع قدرتهای اقتصادی جهان اضافه میشود.
آنها سرکار آمدند اما وضعیت اقتصادی کشور به گونهای شد که مردم برای دولت گذشته، خدابیامرزی میخواستند. رئیسی از 7 هزار صفحه برنامه اقتصادی حرف زده بود. الان بسیاری از ناظران سیاسی از خود میپرسند پس این هفت هزار صفحه کجاست؟ آن وعدهها چه شد؟ چرا بورس همچنان در وضعیت قرمز است و هیج فرقی با دوران حسن روحانی نکرده است؟
همه مردم آرزوی موفقیت دولت سیدابراهیم رئیسی را دارند. نه به خاطر رئیسی، برای زندگی خودشان. تورم و گرانی آنها را تبدیل به آدمهای درحال غرق کرده. آنهایی که آب به نزدیکیهای چانهشان رسیده و استرس وجودشان را فراگرفته است.
چند ماه دیگر دولت یک ساله میشود و دیگر نمیشود گفت که تازه آمدهایم و باید صبر کنید. چه سیاستمدارانی که در زمانهای کوتاه کارهایی کردند که نامشان برای همیشه در تاریخ ثبت شد. دکتر مصدق تنها 27 ماه در راس کار بود و تاریخ ایران را تغییر داد.
کافی است اهالی دولت و مجلس، پاهایشان روی زمین باشد و تصمیماتشان مبتنی بر واقعیتهای جامعه باشد. کاش آنها مثل سعدی بودند و نه حافظ.
دورود برنویسنده کاش مسئولان ماهم شعورداشتند