وای به حال ثروتمندان ناآماده و مغرور یونایتد!

 آشنایی با ناآشنا، اریک تن هگ (در هلندی:هَخ) Erik ten Hag و انچه در طول این سال ها در باره او می دانم، دیده ها و شنیده ها.

دمدمی مزاج است، وسواس کنترل و‌ بسیار متمرکز. از تاخیر متنفر است و حتی به بازیکنانش می گوید که چه چیزی بخوانند. هیچ کس از کنار گذاشته شدن مصون نیست (فقط از هالر بهترین گلزن اخیر آژاکس بپرسید) و شک‌ نداشته باشید با ثروتمندان ناموفق یونایتد سخت برخورد خواهد کرد.

وای به حال هر بازیکنی از منچستریونایتد که دیر سر تمرینات حاضر شود!

خانم ها و آقایان، اریک تن هاگ به عنوان سرمربی جدید منچستر یونایتد در اولدترافورد انتخاب شده است.

مربی هلندی شدیدا به وقت شناسی پایبند است. اگر قرار است کنفرانس مطبوعاتی در ظهر شروع شود، ساعت ۱۱.۵۹ وارد می شود و اولین سوال راس ۱۲ مطرح خواهد شد.

اگر سوالات مداوم و تکراری باشد و روی آن پافشاری شود، آستین ها را بالا می‌زند و به ساعتش نگاه می کند. این سیگنالی و نشانی است برای مسئول کنفرانس مطبوعاتی که همه چیز را جمع بندی کند. دیگر سوالی نیست؟

آنچه که من، طرفداران ایاکس (تلفظ هلندی آن)، هواداران فوتبال در هلند و گزارشگران و خبرنگاران هلندی طی هفته های اخیر در مصاحبه های مطبوعاتی و تبادلات و سوالات مبهم در مورد پست جدید او در منچستر یونایتد، شاهد آن بودیم.

از زمانی که مشخص شد تن هاگ کاندیدای مورد علاقه یونایتد است، مردی که امید باشگاهی در حال انحطاط است و همه امیدوارند تاثیری مشابه اریک کانتونا در سه دهه پیش داشته باشد، روزنامه‌نگاران بارها سعی کردند او را وادار کنند که در مورد آن صحبت کند. تلاش آنها هیچ‌گاه فایده ای نداشت.

کار من در زمین فوتبال است و نه در دفاتر باشگاه

روز جمعه، در کنفرانس مطبوعاتی پیش از فینال جام حذفی هلند مقابل پی اس وی آیندهوون، پاسخ او رک و پوست کنده بود: "بله، شما می‌توانید در این مورد از من سوال کنید، اما من اینجا هستم تا در مورد آژاکس صحبت کنم."

و برابر سوال بعدی بی معطلی به همین شکل کوتاه جواب داد: «یک بار دیگر حرفم را تکرار می‌کنم. آیا در مورد فینال جام حذفی سوالی دارید؟ در مورد آژاکس؟

حتی پس از پایان دیدار و  شکست ۲-۱ آژاکس مقابل پی اس وی آیندهوون، این موضوع و تابوی چند ماه گذشته دوباره مطرح شد.

بار دیگر پاسخ کوتاه بود: «اکنون باید این کنفرانس مطبوعاتی را ببندیم». این بار جواب به زبان انگلیسی قابل قبولی ابراز شد.

عصبانیت و دلخوری «تن هاگ» اخیراً به موضوعات دیگر هم سرایت کرده است.

«آندره اونانا» یکی از آن موارد است.

دروازه بان کامرونی پس از محرومیت ۹ ماهه برای دوپینگ، جای خود را به‌طور کمابیش در تیم اصلی پیدا کرده بود.

با این حال، تن هاگ از سطح آمادگی جسمانی و عملکرد اونانا راضی نبود و او را برای فینال یکشنبه به طور کامل از تیم کنار گذاشت. اونانا قبلاً گفته بود که "به این انتقادها اهمیت نمی دهد".

علی‌رغم واضح بودن دلایل، تن هاگ گفته بود که اونانا مجروح شده است و در یک مصاحبه تلویزیونی در ESPN ادعا و نظر قبلی خود را ادامه داد:

 تن هاگ: "اونانا مجروح شده است."

خبرنگار:"به نظر شما او مجروح شده است؟"

"من به شما گفتم او مجروح شده است."

"فکر نمی‌کنید دلیل دیگری داشته؟"

"گفتم که او مجروح شده است"

پاسخ نهایی با یک دست محکم به شانه خبرنگار همراه بود. دیگر سوالی نیست؟

در همان مصاحبه پرخاش و لحن جواب او به یک سوال دیدنی بود؛

"چرا برایان برابی ٢٠ ساله را به سباستین هالر، بهترین گلزن تیم با ٣٣ گل در این فصل ترجیح دادید، فکر می کنم این تصمیم را گرفتید تا عمق بیشتری در خط حمله ایجاد کنید؟"

تن هاگ: "چرا همیشه به سوالی که درون سوالت هست جواب میدی؟"

تصمیم تن هاگ درست نبود. نیمکت نشینی هالر نتیجه معکوس داشت و آژاکس نتوانست از ٢ ضربه کاری پی اس وی، در سه دقیقه در اوایل نیمه دوم، جان سالم به‌در برد.

وقتی بالاخره در دقیقه ٧٢ هالر را به زمین آورد، خیلی دیر بود، خیلی.

به‌طور فزآینده دیدگاه در هلند وجود داشت مبنی بر اینکه بسیاری معتقد بودند، تن هاگ بهتر بود در مورد یونایتد صحبت کند تا به سؤالات دائمی که به وضوح از آن متنفر بود پایان دهد و روابط با مطبوعات را آرام نگاه دارد.

این به آژاکس فرصت می‌داد تا روی پنج بازی باقی‌مانده فصل تمرکز کند، جایی که آنها در رقابت قهرمانی با چهار امتیاز اختلاف با پی اس وی در بالاترین نقطه جدول قرار دارند.

اگرچه نباید این واقعیت را نادیده بگیریم که تن هاگ متمرکز برای کسب عنوان قهرمانی دیگری در آخرین فصل خود با آژاکس است و نمی‌خواهد مسئله یونایتد همه چیز را تحت تاثیر قرار دهد. احتمالا این احترام به باشگاهی است که او از ٢٠١٧ مدیریت آن را به عهده داشته است.

متمرکز، و طرفدار بی جون و چرای "توتال فوتبال" هلند دهه ١٩٧٠

شهرت تن هاگ به عنوان شخصی که وسواس کنترل دارد، تصادفی نیست.

او مردی است که ساعت‌ها با لباس ورزشی خود در زمین تمرین به تجزیه و تحلیل دقیق همه جنبه‌های حریفان آینده تیمش می‌پردازد.

هیچ چیز به شانس واگذار نمی شود.

این حتی در طول خود مسابقه نیز ادامه دارد. همیشه یک تیم متشکل از چهار تکنسین فوتبالی که او به آنها اعتماد دارد بر روی سکوهای استادیوم می نشینند تا دیدی وسیع از عملکرد تیم در حین بازی داشته باشند.

همه این افراد از طریق یک هدست رادیویی با نیمکت در ارتباط هستند.

اما برخی چیزها وجود دارد که حتی تن هاگ و دستیارانش قادر به کنترل آن نیستند.

او بعد از باخت در فینال اظهار کرد: "امروز تنها یک تیم  مستحق بردن جام بود، آن آژاکس است. ما در عرض چند دقیقه دو اشتباه فردی مرتکب شدیم"

با همه اینها، تن هاگ در کنار زمین چهره ملایم و خونسردی دارد و احساسش را هرگز بروز نمی دهد.

مطمئن باشید، در اولدترافورد شاهد هیچ گونه حرکات تاریخی و به یادماندنی به سبک خوزه مورینیو یا لوئیس فن خال نخواهید بود، از دوران دستیاری گواردیولا در بایرن کاراکتر از چشمان تیزبین، حداقل طرفداران هلندی پنهان نماند. زمانی‌که گواردیولا دستان خود را بعد از گلی مهم به هوا می کوبید، مشتی کوچک واکنش او بود و تنها نشان تمامی احساس. سپس درجا به حالت مجسمه وار خود باز می‌گشت.

ولی مطمئن باشید اگر تصمیمات نابجایی علیه یونایتد از سوی داوران اتخاذ شود، انتظار ظهور چشمان خیره او را داشته باشید.

اما "تن هاگ" باید مراقب یک چیز باشد، گفته های خود، به خصوص در زبان دوم.

برخلاف نُرم معمول، تن هاگ در مقایسه با عمده مردم هلند با زبان انگلیسی راحت نیست.

پس از فینال جام حذفی اخیر و بعد از دو گلی که با VAR مردود اعلام شد، او مدعی شد؛"ایاکس در برابر بیش از ١١ بازیکن بازی کرد."

اولین نشست با مطبوعات انگلیسی به‌طور حتم جذاب خواهد بود. او به سرعت متوجه خواهد شد که با ورودش به یونایتد، خواسته‌های بی‌نهایت و توقعات بی‌شماری از رسانه های تمامی جهان از او وجود خواهد داشت و احتمالاً با آن راحت نخواهد بود.

مردی انقدر دقیق نباید در مورد اندازه و سایز یونایتد، توهم و پیش داوری غلطی داشته باشد. اما اگر داشته باشد، حضور در تور پیش از فصل آینده، برخورد با لیورپول در بانکوک و سپس دو بازی در زمین کریکت ملبورن با ظرفیت ١٠٠،٠٠٠ نفر، تمامی توهمات، سنجش و قضاوت‌های ذهنی او را متلاشی خواهد کرد. به‌طور حتم اندازه های ماموریت بزرگ و خطیر یونایتدی او عیان خواهد شد، پوست خواهد انداخت. و البته شک نکنید تمامی آنچه گفتم؛ با تمام احترام به ایاکس امستردام و فوتبال هلند بیان شد.

اخلاق خشک، کاری و قوی او نشان دهنده تربیت او در روستاهای شرق هلند است.

تن هاگ لهجه قوی ایالتی دارد و زمانی که برای اولین بار وارد آمستردام شد، از لهجه او علیه خود او استفاده شد و دلیل سخره گرفتن او در برنامه ها و شوهای تلویزیونی.

اما مثل همیشه، "موفقیت" و "سربلندی" بر شک و تردیدها پیروز شده است، حتی اگر او گهگاه به دلیل استفاده نابجا از زبان و لغات انگلیسی با صدای خشن، مورد تمسخر قرار گرفته شده باشد.

مصاحبه ای که او در "اسکای اسپورت" ایتالیا در زمان بازی آژاکس با رم در لیگ اروپا در فصل گذشته انجام داد، در فضای مجازی موجود است، ارزش جستجو دارد و تماشا:

"من ایتالیا را دوست دارم، فرهنگ را دوست دارم، مردم را دوست دارم، کشور را دوست دارم. این نیز فوق العاده است که چگونه آنها فوتبال را expire (در این جمله معانی چندگانه ایی دارد) می کنند. بله، واقعاً کشور خوبی است"

همه امیدوارند مربی جوان هلندی، تاثیری چون یوگی کلوپ بعد از ملحق شدن به لیورپول داشته باشد

زبان انگلیسی تن هاگ با کلاس های فشرده بهتر از پیش شده، حتی اگر همچنان ناخوداگاه هر پاسخ را با Ja یا Nee هلندی که همان Yes و No انگلیسی است، شروع کند.

همه خوب می دانیم، دقت، تمرکز، کامیابی و موفقیت، اقتدار و صلابت ایجاد می کند. بازیکنان یونایتد اطمینان داشته باشند که «تن هاگ» قوانین خود را وضع خواهد کرد. حتی زمانی که به عنوان مربی تیم جوانان شروع به کار کرد. زمان استراحت بازیکنان کاهش یافت و دیر رسیدن به تمرینات و نشست ها مساوی بود با تنبیه.

او کاملاً در کار خود غوطه ور می شود. تیم و بازیکنان. کلیپ های ویدیویی از حریفان آینده را برای آنها ارسال می کند و حتی به آنها توصیه می کند که کدام مقالات روزنامه را بخوانند.

این می تواند در رختکن یونایتد و تیمی که برای مدتی طولانی در ساحل آسودگی و بی خیالی، تر و خشک می شوند، یک شوک بی ادبانه محسوب شود. برخی از بازیکنان به یک مربی تندرو که هیچ استثنایی قائل نیست، به خوبی و سادگی برخورد نمی‌کنند، در مقابل تن هاگ نیز هرگز با رختکنی پر از چنین ستاره‌های پردرآمدی مواجه نشده است.

ناشکیبا در برابر هرگونه سوال در مورد شغل مربیگری منچستر

مطلبی می‌خواندم از دوست همیشگی تن هاگ، «لئون تن وورد» با «منچستر ایونینگ نیوز» که شاید جوابی به شبهه و شک من باشد:

«یکی از ویژگی های او مدیریت و کنترل اوضاع رختکن است. او به‌راحتی می تواند از پس شخصیت های به اصطلاح دشوار برآید.

این بازیکنان در هر تیمی هستند

ولی در نهایت همه آنها نظر مثبتی نسبت به او‌ دارند. در آژاکس نیز ابتدا باید بر شک و تردید غلبه می کرد اما در نهایت موفق شد.

او به وضوح شخصیت یک رئیس را دارد، اما در عین حال اجتماعی است و همه چیز را در مورد بازیکنان خود می داند»

«تِن وورده» اخیراً در مقاله ای برای Tubantia در مورد دوستش قلم زده است:

«یادم نمی‌آید که در یک بحث حق با من باشد. هنوز هم می توانم مجادله ایی را به یاد بیاورم. نه نمی توانم.

خاطرم است در آن دوران، روزی یکی از دوستان که سررشته در تنیس داشت، پرسید، راستی با استعدادترین تنیسور جهان کیه، راجر فدرر یا رافائل نادال.

به هر حال، او تنها کسی بود که در اتاق گفت نادال. همیشه انتخاب خود را دارد.

اریک معروف به این است که از ویژگی های متعدد و شناخته شده بازیکنان خود که از ترکیب کامل خود، نهایت استفاده را بکند و به‌طورقطع، شانس و‌ فرصت می‌دهد به بازیکنانی که در جلسات تمرینی آن هفته عملکرد خوبی داشته اند. همانطور که هالر با نشستن روی نیمکت خوب فهمید که هیچ کس در برابر انتخاب او مصون نیست.

دورانی لذت بخش و آموزشی با گواردیولا در بایرن مونیخ

درک‌فلسفه او از  فوتبال اهمیت زیادی دارد. کل تیم آژاکس، در یک نوع حرکت روان و‌ مداوم، یک نسخه «پست مدرن از -توتال فوتبال-هلند/فوتبال مطلق جمعی»، به‌طور دائم، عقب و جلو می‌رود و در بالا و پایین زمین حرکت می کند. رودخانه ایی همیشه جاری.

وقتی حمله صورت می گیرد، همه بازیکنان موظفند و «باید» تا نیمه زمین حریف پیش بیایند.

اما وقتی اپوزیسیون جلو می آید و‌ هجوم را آغاز می کند، همه، بدون استثنا، باید به عقب برگردند. در این سیستم حرکت سخت و مداوم مورد نیاز است»

و همه طرفداران یونایتد و فوتبال خوب می دانیم و شاهد بودیم که چگونه بازیکنان متنعم یونایتد، سیستم پرسینگ سنگین رالف رانگنیک را نادیده گرفتند و از اجرای آن رسما خودداری کردند.

امیدوارم، بازیکنان یونایتد، برای روح و حرفه فوتبال هم که شده، به اخلاق کاری و ایده های «اریک تن هاگ» احترام بگذارند.

برای فوکوس شدید روی کار خود، خانواده او در منطقه توئنته Twente ماندند و او فقط در روزهای مرخصی خود، سفر رفت و برگشت چهار ساعته ایی برای دیدار خانواده،  از آمستردام انجام می دهد.

اما ریشه های خود را به شهر زادگاهش هاکسبرگن، در فاصله کوتاهی از مرز آلمان، حفظ کرده است.

هر آخر هفته جویای آخرین نتایج تیم محل خود، Bon Boys می شود. تن هاگ در آن دوران کاپیتان یکی از تیم های جوانان آنجا بود. جالب اینجاست که تن هاگ هرگز نیاز نداشت تا انقدر خود را وقف کار کند. از خانواده ای بسیار ثروتمند و دارای شرکت های مالی و املاک.

اما فوتبال مدافع سابق را مجذوب خود کرد و مربیگری به یک مسیر طبیعی پس از دوران حرفه ای تبدیل شد. به خصوص در زمان مربیگری تیم دوم بایرن مونیخ  و از به اشتراک گذاشتن ایده های متفاوت با گواردیولا. شک نداریم دوران لذت بخشی بوده است. ضمن آنکه مطمئنم، از آنجایی که تن هاگ مسئول آموزش و کنترل تمرین بازیکنان به روش گواردیولا برای تیم اصلی بایرن بود، بسیاری از راه و روش های استاد اسپانیایی را به ارث برده است.

به‌طور حتم تن هاگ واهمه و‌ ترسی از مسئولیت های خود در یونایتد نخواهد داشت. بخش مهمی از پروسه و تصویری بسیار بزرگتر در پیش روی اوست. برای اثبات کیفیت کار خود و پاگذاردن در راه و ادامه مسیر مربیان بزرگ این اطراف،

و حتم دارم «تن هاگ» کاملا برای دفترنشینان و مالکان روشن ساخته که بهترین کمک او در بازسازی دوباره یونایتد و تبدیل اولدترافورد به معبدی ترسناک، پوشیدن لباس ورزشی در زمین تمرین ترافورد Trafford Training Centre در Carrington کارینگتون و دیکته عقاید و نظرات و متد خود خواهد بود.

جان مورتاگ، مدیر یونایتد، می‌تواند به معاملات و‌ نقل و انتقالات رسیدگی کند، و بازیکنان مورد نظر تن هاگ را در بازار آشفته و بی صاحب فوتبال خریداری کند و‌ نگران کار  سرمربی تیم نباشد.

و در این بین تنها کاری که بازیکنان یونایتد باید انجام دهند این است؛ به وقت سر تمرینات حاضر شوند و‌ مهمتر آنکه با دل و‌ جان چشم انداز او را بپذیرند.

چمن «همسایه‌ها» از همیشه سبزتر است. وقت کار و آبادانی رسیده. کار و کار و کار با یاری مرد وسواسی و اخمویی از هلند. آیا لاله هلندی، در آسمان ابری و هوای بارانی منچستر خواهد شکفت؟

و آیا بعد از این همه سال خشکی و‌ قحطی و‌ بی‌آبی، چمن سبز اولدترافورد از درخشش آفتاب چشمان ما را کور خواهد کرد؟

کارنامه سرمربی جدید یونایتد «اریک تن هاگ»

- متولد: ۲ فوریه ۱۹۷۰ در هاکسبرگن هلند

- به عنوان مدافع میانی برای باشگاه های هلندی FC Twente (سه دوره)، De Graafschap، RKC Waalwijk و Utrecht بازی کرد و ۳۳۶ بازی در لیگ انجام داد.

- قهرمان دسته دوم هلند با De Graafschap در ۹۱-۱۹۹۰ و جام حذفی هلند با FC Twente در ۰۲-۲۰۰۱.

- در سال ۲۰۱۲ با سرپرستی Go Ahead Eagles در دسته دوم، جایی که مارک اورمارس سهامدار آن بود، دوران مربیگری خود را اغاز کرد، و در اولین فصل خود ایگلز را بعد از ۱۷ سال به دسته یکم رساند.

- مربی تیم دوم بایرن مونیخ بین سال های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵، زمانی که پپ گواردیولا سرمربی تیم اصلی بود.

- در سال ۲۰۱۵ به عنوان سرمربی به اوترخت بازگشت و آنها را در دو فصل حضور در آنجا به مقام پنجم و چهارم در Eredivisie رساند.

- در دسامبر ۲۰۱۷ پس از اخراج مارسل کایزر به سرمربیگری آژاکس منصوب شد.

- با باشگاه آمستردام در فصل های ۱۹-۲۰۱۸ و ۲۱-۲۰۲۰ دوگانه، لیگ و جام حذفی هلند را فتح کرد و همچنین آنها را به نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا در سال ۲۰۱۹ رساند.