حسین کیانی: اخیرا تصاویری از علی لاریجانی در حین تدریس مجازی برای دانشجویان دانشگاه تهران در فضای مجازی منتشر شده است. او البته تنها شخصیتی نیست که در شرایط سیاسی فعلی ترجیح داده به فضای آکادمیک برگردد، فضایی که همواره شبیه به ملجایی برای چهره هایی بوده که تا اطلاع ثانوی قصد ورود به عرصه سیاسی را ندارند یا به آن به عنوان فرصت تنفسی برای رهایی از جنجال های آزاردهنده سیاسی نگاه می کنند.
در زیر نگاهی کوتاه به برخی شخصیت هایی که رویه مذکور را پیش گرفته اند، انداخته ایم.
لاریجانی؛ بازگشت به ایام کانت خوانی
فرزند دوم خانواده میرزا هاشمی آملی، مرجع تقلید، از دهه شصت سمت های حائز اهمیتی از جمله وزارت ارشاد، ریاست صداوسیما و دبیری شورای عالی امنیت ملی را برعهده داشته است. او که روزی در حلقه ی نخست موثران و معتمدان جریان راست بود، حالا به خیل بسیاری دیگر در طیف مطرودین مضغوب این جناح صاحب قدرت تبدیل شده است. گرچه عملکرد لاریجانی در دهه هفتاد و هشتاد با محافظه کاری گره خورده است، اما از دهه هفتاد رگه هایی از تفکراتی در تضاد با جناح راست داشت. روزنوشت های مختصر او در دوران صداوسیما و همچنین خاطرات آیت الله هاشمی موید این تفاوت دیدگاه لاریجانی است که این روز به روز بیشتر شده و سرانجام به خصومت دوستان سابقش با او بدل شده است. او که در انتخابات گذشته ی ریاست جمهوری در اقدامی غیرقابل انتظار از سوی شورای نگهبان اجازه ی حضور در رقابت ها را پیدا نکرد، این روزها به دانشگاه تهران بازگشته و مشغول تدریس فلسفه است.
محمد جواد ظریف
نامش با برجام و دیپلماسی گره خورده است، اما در کتاب خاطراتش که پیش از سال 92 منتشر شده، خسته از هجمه ها و تبدیل سیاست خارجی به امری جناحی در ایران، می گوید اگر برگردم، مهندسی را انتخاب می کنم. ظریف در دهه پنجاه، به دلیل نگرانی پدر از احتمال دستگیری او، به آمریکا فرستاده شد، جایی که ظریف جوان تصمیم گرفته بود در رشته ی کامپیوتر تحصیل کند، اما تحولات ناگهانی در ایران باعث تغییر دیدگاه او شد. پس از انقلاب، از همان روزهای نخست در کنسولگری ایران در سانفراسیسکو برای کمک حقوقی به دانشجویان گرفتار در پی ماجرای بحران گرونگاگیری، حاضر شد. پله پله رشد کرد و در اواسط دهه شصت تبدیل به مذاکره کننده اصلی قطعنامه 598 تبدیل شد. تبحر حقوقی و دیپلماتیک او اما باعث شد در سال های آتی نیز در تحولات مختلفی مثل آزادی گروگان های امریکایی در لبنان، مذاکرات تشکیل دولت افغانستان پس از سقوط طالبان، گفتگوها با امریکا پیش از حمله امریکا به عراق، تلاش برای جلوگیری از امنیتی سازی ایران در دهه هشتاد و ... نقش مهمی ایفا کند. ظریف پیش از دولت روحانی، هم از سوی دانشگاه های معتبر در غرب پیشنهاد تدریس دریافت کرده بود، هم از سوی سازمان ملل و ماهاتیر محمد پیشنهاد اجرایی. او اما ترجیح داده در ایران بماند و تجربیات دیپلماتیک و دانشش از روابط بین الملل را به دانشجویان در دانشگاه تهران منتقل کند.
علی اکبر صالحی
پیش از انقلاب مدرک دکتری فیزیک هسته ای خود را از یکی از برترین دانشگاه های جهان یعنی MIT دریافت کرد، جایی که موفق به ارائه نظریه ای جدید شد. در نهایت اما تصمیم گرفت به ایران بازگردد و در دانشگاه شریف و سازمان انرژی اتمی مشغول به کار شود. صالحی در ایام انقلاب از جمله افرادی بود که طی دیدار با شورای انقلاب با تعطیلی نیروگاه بوشهر مخالفت کرد. بعدها در دهه هفتاد، با تاکید و اصرار سیدمحمد خاتمی به عنوان نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی معرفی شد، دوره ای که در آن موفق شد نگاه منفی محمد البرادعی مدیرکل آژانس به ایران را تا حد زیادی تغییر دهد. چندین سال بعد، وقتی رئیس سازمان انرژی اتمی شد، غنی سازی 20 درصد را در کمال حیرت ناظران داخلی و خارجی کلید زد. سپس در قامت وزیر خارجه، با وجود مخالفت سعید جلیلی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی و محمود احمدی نژاد مذاکرات با آمریکا را در مسقط پیش برد، امری که برای او هزینه های زیادی در داخل کشور داشت. چه اینکه جلیلی بارها در مسیر گفتگوها سنگ اندازی کرد و حتی باوجود کسب اجازه ی صالحی از رهبری، خواستار اخذ نظر مجدد از ایشان شد. در ادامه ی مسیر تنش زدایی، صالحی در کنار ظریف دو عضو کلیدی انعقاد توافق هسته ای در ژنو بودند. گفته می شود حضور صالحی به حدی موثر بوده است که باری که مذاکرات با بن بست بی سابقه ای مواجه شده بود، ابتکار این دانشمند اتمی بود که قفل مذاکرات را شکست. او اما همچون ظریف در داخل بازهم مورد هجمه قرار گرفت، تا جایی که در مجلس با تهدید قتل از سوی یکی از نمایندگان مواجه شد. صالحی که بارها از سوی مقامات ارشد عمان از جمله سلطان قابوس برای مشاوره و احداث یک شهرک علمی در این کشور دعوت شده بود، این روزها تشخیص داده که در کشور خود در حوزه ی تخصصی مورد نیاز ایران در دانشگاه صنعتی شریف تدریس کند.
علی مطهری
علی مطهری نماینده ادوار مجلس بود. مطهری ابتدا با لیست اصولگرایان وارد مجلس شد اما هر چه زمان گذشت به اصلاح طلبان نزدیک شد. تا جایی که به دلیل مواضعش مورد غضب تندروها قرار گرفت. با رد صلاحیت در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری، علی مطهری که دکتری خود را در رشتهٔ فلسفه و کلام اسلامی از دانشگاه تهران اخذ کرده در دانشگاه به تدریس مشغول شد.
سیاستمدارانی که خانه امن خود را در حوزه پیدا کردند
رفت و آمد سیاستمداران به محیط های علمی فقط مختص دانشگاه نیست. بلکه برخی از چهره ها با خداحافظی از سیاست به حوزه علمیه رفتند و به کار حوزوی پرداختند.
آیت الله موسوی اردبیلی
آیت الله موسوی اردبیلی بعد از شهید بهشتی تا سال ۱۳۶۸ رئیس دیوان عالی کشور بود. بعد از رحلت امام خمینی از سیاست کناره گیری کرد و به قم بازگشت. آیت الله اردبیلی در سال ۸۰ رساله علمیه منتشر خود را منتشر کرد. موسوی اردبیلی سال ۱۳۹۱ در سخنانی در درس خارج از فقه خود، از مردم طلب حلالیت کرد و گفت: «من از طرف خودم حرف میزنم، به دیگران کاری ندارم. من از کارهای کرده و نکرده خودم نگرانم. اگر همه ما درست عمل کرده بودیم وضع این نبود. ولی گمان میکنم همه ما، همه مسئولین، از سابق تاکنون، باید از مردم عذرخواهی کنیم»
آیت الله صافی گلپایگانی
آیت الله صافی در سال ۱۳۵۹ از سوی امام خمینی به عضویت شورای نگهبان منصوب شد و هشت سال دبیر شورای نگهبان بود. آیت الله صافی سال ۱۳۶۸ از شورای نگهبان استعفا داد. دلیل این استعفا اختلافات با وزارت کشور در مورد شمارش آرای انتخابات مجلس سوم بود؛ مجلسی که در آن جناح چپ به پیروزی رسیده بود. او در حوزه علمیه قم، به تدریس میپردازد. رساله آیت الله صافی در سال ۱۳۷۲ منتشر شد. جمله مشهور او، «اینکه با بسیاری از کشورها قهر باشیم صحیح نیست» که او در دیدار در دیدار با رئیس مجلس در روز روز ۲۹ مهرماه ۱۴۰۰ بیان شد، واکنش های بسیار زیادی به همراه داشت. یک سایت اصولگرا به تندی به او تاخت و دیدگاه او را تحلیل سراپا غلط و تقلید سیاسی از سکولارها عنوان کرد که با واکنش های زیادی همراه شد؛ آیت الله صافی از موضع خود عقب نشینی نکرد اما گفت که تنها خواهان عزت کشور است و از کسی شکایتی ندارد.
آیت الله صانعی
آیت الله یوسف صانعی در ۱۸ سالگی مورد تقدیر آیتالله بروجردی، مرجع اعظم جهان تشیع قرار گرفت. امام خمینی در مورد او گفت «من آقای صانعی را مثل یک فرزند بزرگ کرده ام. ایشان وقتی با من صحبت میکردند، من حظّ میبردم از معلومات ایشان.» او در اسفند ۱۳۵۸ از طرف امام خمینی در شورای نگهبان منصوب شد. صانعی در سال ۱۳۶۱ از شورای نگهبان کنارهگیری کرد و در همان تاریخ از طرف امام خمینی به دادستانی کل کشور منصوب شد. آیت الله صانعی در سال ۱۳۶۴ از دادستانی استعفا داد او بعد از بازگشت به قم دیگر مسئولیتی قبول نکرد و به تدریس در حوزه علمیه و تحقیق پرداخت. رساله علمیه او در سال ۱۳۷۲ منتشر شد.
از ابتدای انقلاب تاکنون بسیاری از چهرههای سیاسی که یا خود دیگر تمایلی به حضور در عرصه سیاسی نداشتند یا به نحوی کنار گذاشته شده بودند به محیطهای علمی رفتند و به فعالیت های آکادمیک پرداختند. حضور برخی چهرهها در دانشگاه به صورت موقت بوده و با تغییر شرایط دوباره به عرصه سیاست بازگشتند. حال باید دید لاریجانی، ظریف، صالحی و سایر سیاستمدارانی که فعلا گوشه دنج دانشگاه را بر هیاهوی دنیای سیاست ترجیح داده اند، دوباره میتواند به عرصه سیاست بازگردد یا حضوری طولانی مدت در دانشگاه خواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید