سجاد بهزادی- رئیس جمهور آینده هر که می خواهد باشد، او نمی تواند فرار مغزها وسرمایه ها را مسئله ای کم اهمیت بداند؛ زیرا که بسیاری از چالش های امروز ایران به دلیل نبود سرمایه است.
بحران نخست:
طبق آمارها ایران در زمینه مهاجرت مغزها یکی از کشورهای در صدر لیست جهانی است و گفته می شود سالانه ۱۸۰ هزار نیروی متخصص ایرانی کشور را ترک می کنند. دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز با تاکید بر اینکه ۵۴ هزار ایرانی در خارج از کشور تحصیل می کنند، این مسئله را یک توطئه دشمنانه دانسته و به تازگی گفته است "دشمنان انقلاب اسلامی دنبال شکار نخبگانمان هستند؛" درحالی که مسئله فراتر آن است که برایش نسخه "تئوری توطئه" چیده شود و"دشمن" را عامل این چالش بدانیم.
در حالی که همچنان یکی از مهم ترین بحران های کشور شیوع ویروس کرونا است. جالب است بدانید رئیس هیئت مدیره نظام پرستاری تهران، از مهاجرت ماهانه ۵۰۰ پرستار ایرانی به خارج از کشور خبر داد وگفت اغلب پرستاران ایرانی به کشورهای آمریکای شمالی مثل کانادا، و سوئد در اروپا و همچنین برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس مهاجرت میکنند.
ما حتی از نظرفارغالتحصیلان خارجی مقطع دکتری در آمریکا نیز در رتبه پنجم قرار گرفته ایم.
بررسی آمار یک دهه گذشته (۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹) نشان میدهد، پس از چین، هند، کره جنوبی و تایوان، ایرانی ها بیشترین فارغالتحصیلان مقطع دکتری آمریکا را تشکیل می دهند و از هر ۴۰ نفر خارجی که مدرک دکتری گرفتند، یک نفر ایرانی بوده است. یعنی در یک دهه گذشته دقیقا ۵۵۰۶ نفر ایرانی در آمریکا مدرک دکتری گرفتهاند و بر اساس آمار سال ۲۰۱۵ تقریبا پنج هزار نفر از این افراد در آمریکا ماندگار شدهاند.
از مجموع ۵۴ هزار دانشجوی ایرانی که در خارج از کشور تحصیل می کنند ۲۵ درصد آنها با رتبه سه رقمی کنکور مهاجرت کردهاند.
بحران دوم:
تنها نخبه ها ودانشجویان نیستند که کشور را ترک می کنند. آقا زاده ها وفرزندان برخی مسئولان و برخورداران جامعه نیز بر اساس ثروتی که دارند این وطن را برای زیستن لایق نمی دانند.
سیدمحمد غرضی که علیرغم میل خود، نتوانست به خاطر مصوبه شورای نگهبان در خصوص شرایط داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰، ثبتنام کند به تازگی گفته است: "امروز ۵ هزار نفر از فرزندان مسئولان کشور در آمریکا سکونت دارند و دلارهای مردم را بردند و فکر میکنند که زندگی میکنند اما من مطمئنم که آنها خفت دنیا و آخرت را با خود و پدرانشان حمل میکنند".
یک بار هم محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی در دوره محمود احمدی نژادگفته بود "در حال حاضر ۱۴۸ میلیارد دلار موجودی حساب آقازاده های ما در بانک های خارجی است و این موجودی بیشتر از ذخایر ایران است."
عباس آخوندی وزیر سابق راه و شهرسازی، که او هم در انتخابات ۱۴۰۰ احراز صلاحیت نشد به تازگی گفته است: "در سه سال گذشته حدود ۱۵ میلیارد دلار صرف خرید خانه در خارج شده و با سیاستهای غلط داخلی، ایرانیها طی سه ماه اخیر ۱۶۰۰ خانه در ترکیه خریدند. به گفته مرکز آمار ترکیه، ایرانی ها باز هم بزرگ ترین گروه خریدار خارجی خانه در این کشور هستند. نتیجه حرکتهای تند این است که ظرف ۵۰ سال گذشته سه و یک دهم میلیون نفر از ایران بیرون رفتهاند یعنی سه و هشت دهم درصد جمعیت ما مهاجرت کردهاند."
در گزارشی که به تازگی ایلنا منتشر کرده است" اتباع ایرانی 5 هزار و 939 واحد مسکونی در ترکیه خریداری کردهاند."
بحران سوم:
سقوط پول وسرمایه ملی و گرانی ها، کار را به جایی رسانده است که بسیاری از افغان ها هم ناامنی کشورشان را به ماندن در کشور ما ترجیح می دهند. براساس آمارها رکورد بیشترین بازگشت مهاجران افغانستانی فاقد مدرک از ایران در سال ۲۰۲۰ شکسته شده است. برخی از کارشناسان سقوط ارزش ریال و شرایط سخت بازار کار را از مهم ترین علل بازگشت آنها میدانند. طبق برآوردهای سازمان بینالمللی مهاجرت (IOM) تنها در سال ۲۰۲۰ حدود ۸۵۹ هزار مهاجر افغانستانی از ایران به کشور خود بازگشتند.
از طرفی گفته شده است افزایشکوچ کارگران افغانستانی از ایران، ساخت وساز را تا ۴۰ درصد گران تر کرده است. از آنجا که ۷۵ درصد نیروی کار سادۀ صنعت ساختمان اتباع افغانستانی بودند با رفتن آنها شاهد افزایش ۱۰۰درصدی دستمزدها هستیم. برای همین در روزهای گذشته خبری مبنی بر رشد ۳۵ درصدی مهاجرت اتباع افغانستان از ایران منتشر شد؛ خبری که می تواند در سال ۱۴۰۰ بر صنعت ساختمان ایران سایه بیافکند و بر وضعیت بازار کار کارگران ساده ساختمانی و دستمزدهای آنها تاثیرگذار باشد.
سخن آخر:
ساختارها به گونه ای است که رئیس جمهور آینده ایران نظامی باشد یا غیر نظامی، چپ باشد یا راست،بد باشد یا بدتر، خوب باشد یا خوب تر؛ سخت است کشور را به آنچنان توسعه ای نزدیک کند که رفته ها برگردند؛ اما حداقل کاری کنید مانده ها دل شان خوش باشد حالا که دستشان از رفتن کوتاه است.
رئیس جمهور آینده هم می تواند در برابر سیل مهاجرت، مانند آن مجری زن ظاهر شود که در قامت کارشناس گفت " اگر کسی اعتقاد ندارد جمع کند و از ایران برود. برود آنجایی که آن رفاه و آن مدل زندگی وجود دارد! " و هم می تواند مهاجرت و فرار مغزها وسرمایه ها را پاشنه آشیل سیستم بداند.
اگر رئیس جمهورآینده برای فرار مغزها و سرمایه ها کاری نکند وکشور مدام با کاهش انباشت سرمایه انسانی و در نهایت زیان اقتصادی واجتماعی روبرو شود این بحران وارد مرحله تازه تری خواهد شد. همان مرحله ای که سوریه، عراق و افغانستان تجربه می کنند.
افراد جامعه را بیش از این در دوراهی "بروم یا بمانم" قرار ندهید. امروز مانند گذشته نیست و بسیاری از خانواده های ایرانی، یا خود و یا دربستگان شان، افرادی هستند که مهاجرت کرده اند و بسیاری هم که مانده اند نیز روزانه سودای ترک وطن دارند و با این پرسش سخت کلنجار می روند که بروند یا بمانند؟
آنها با خود نوستالوژی ترانه آن خواننده ایرانی را تکرار می کنند که می خواند "همه رفتن کسی دور و برم نیست؛ چنین بی کس شدن در باورم نیست/ اگر این آخر و این عاقبت بود؛ به جز افسوس هوایی در سرم نیست".
دیدگاه تان را بنویسید