حمیدرضا سروری
مالک احمد نظام الملک که بعدها با نام احمد نظامشاه اول نامبردار گردید در سال1490م. موفق شد جهانگیرخان فرماندار نظامی ناحیۀ تلنگانا را که از سوی بهمنیان عهدهدار این سمت بود را شکست دهد. مالک احمد در نزدیکی روستای بهینگار(Bhingar) این پیروزی نظامی را به دست آورد و برای بزرگداشت این پیروزی دستور داد کوشک و باغی ساخته شود. محمد قاسم هندوشاه استرآبادی به ساخته شدن این باغ اشاره کرده است و چنان که نوشته از آن باغ با نام باغ نظام یاد میشده است (فرشته،317:1393). اطراف باغ محصور بوده، این کوشک و باغ بعدها و در پی ساخته شدن دژ احمدنگر درون دژ جای میگیرد. مالک احمد در سال1494م. شهر احمدنگر را پایهریزی کرد و البته خلاف دیگر پادشاهیهای دکن، او و جانشینانش درون شهر زندگی نمیکردند بلکه بیشتر درکوشکها و باغهای اطراف شهر به سر میبردند و در واقع بیشتر زمان آنها در تفرجگاههای اطراف شهر سپری میشد. احمد نظامشاه اول در سال1510م.کوشک دیگری را درون باغ نظام ساخت. به نظر میرسد هرچند به شکل بسیار محدود ولی سنگ بنای دژ احمدنگر در همین زمان گذاشته شده است. دژ احمدنگر در زمان فرمانروایی حسین نظامشاه اول گستردهتر و بزرگتر شد و ساخت دژ را در واقع باید به حسین نظامشاه نسبت داد و این موضوع با توجه به کتیبۀ موجود در دیوار خارجی دژ نیز تأیید میشود. دژ از نظر معماری دارای ویژگیهای منحصر به فردی است که آن را تا اندازهای از دیگر دژهای دودمانهای مسلمان دکن متمایز میکند. طرح و پلانی دایرهای شکل دارد و تنها دارای یک دروازۀ ورودی است و البته یک راه مخفی هم برای گریز به هنگام حملۀ احتمالی دشمن پیشبینی شده است. حسین نظامشاه بیشتر به دلیل نقشی که در اتحاد بین پادشاهیهای دکن داشت مشهور است. وی همراه دیگر پادشاهیهای دکن زمینۀ فروپاشی رامارایا(Rama Raya) آخرین شاه دودمان هندوی ویجایانگر را در نبرد تالیکوتا(Talikota) فراهم کرد. او از توپهای جنگی ساخته شده به دست رومیخان بهره برد و با استفاده از این توپها موفق شد همراه با دیگر پادشاهیهای دکن رامارایا را شکست دهد. از دیگر رویدادهایی که در دژ احمدنگر اتفاق افتاده و باعث شهرت بیشتر این دژ شده است دفاع جانانۀ چند بیبی(Chand Bibi) ملکۀ معروف دورۀ نظامشاهی، دختر حسین نظامشاه اول و همسر علی عادلشاه اول از فرمانروایان دودمان عادلشاهی در بیجاپور در برابر حملۀ گورکانیان یا مغولان کبیر به احمدنگر در چند سال پایانی سدۀ شانزدهم میلادیست که البته با شکست چند بیبی و نظامشاهیان همراه شد. دژ احمدنگر مدتی در اختیار دودمان هندوی ماراتا(Maratha) بود تا اینکه در سال1803م. به دست لرد ولسلی(Lord Wellesley) بریتانیایی اشغال شد. در بخش ورودی دژ دو توپ جنگی بریتانیایی مدل هویتزر(Howitzer) که متعلق به سال1847م. هستند دیده میشود((Sohoni,2015:103-104 انگلیسیها به هنگام جنگ جهانی اول از دژ احمدنگر به عنوان زندان استفاده میکردند و جالب اینکه دکتر لندرس آلمانی و لیستهمن کنسول آلمان در بوشهر که از یاران و همراهان ویلهلم واسموس، لورنس آلمانی در ایران به شمار میآمدند و در ایران به دست انگلیسیها اسیر گشته و به هندوستان فرستاده شده بودند چندین سال را در همین دژ احمدنگر زندانی بودند (گروتروپ،170:1399). دژ احمدنگر در جنگ جهانی دوم هم زندان بود و این بار زندان رهبران استقلال هندوستان، درحیاطی بزرگ که به وسیلۀ ساختمانهایی یک طبقه احاطه شده است و موسوم به (Leaders' Block) است دوازده تن از رهبران جنبش استقلال هند دو سال و نیم زندانی بودند. جواهر لعل نهرو، مولانا عبل کلام آزاد، سردار والابای پاتل، شری شانکار رائو دیو، آصف علی، دکتر پرافولا چاندراگوش، هارکریشنا مهتاب، آچاریا کریپالانی، دکتر سیتارامایا، پاندیت گوویند والاب پانت، آچاریا نارندرا دیو و سید محمود. از این میان چاندرا گوش در ماه ژوئن سال1944م. و سید محمود در اکتبر1944م. آزاد شدند ولی10تن دیگر تا ماه مارس و آوریل سال1945م. درون دژ اسیر بودند. جواهر لعل نهرو در روزهایی که زندانی بود کتاب بسیار معروف خود کشف هند را نوشت. یکی از نکتههای بسیار جالب توجه در مورد این کتاب ارزشمند اشاره جواهرلعل نهرو فقید به چگونگی و کیفیت پیوندهای بین ایران و هندوستان است. برگهایی از همین کتاب با دستخط نهرو و البته میز و صندلی و تخت خواب جواهر لعل نهرو در همین محل به نمایش درآمده است. به هنگام بازدیدم از دژ احمدنگر موفق شدم اتاق نهرو و دیگر رهبران نهضت استقلال هند را ببینم، هرچند شوربختانه دژ احمدنگر امروزه مقر نیروهای ارتش هند است! و تنها بخشهای بسیار کمی از دژ را میتوان دید و امکان بازدید از بخش بزرگی از دژ وجود ندارد!
در زمینۀ وجود کتیبه در دژ که بیانگر چگونگی ساخته شدن آن باشد باید گفت که تا سال2010م. تصور میشد که سنگنبشتهای در این مورد وجود ندارد در حالیکه کتیبهای جالب توجه به زبان پارسی و به هنگام تمیز کردن دیوارهای بیرونی دژ در بخش بلندی نمایان شد و این موضوع وقتی روی داد که دیوار بیرونی دژ از گیاهان خودرو تمیز شد. پوشکار سهونی در یادداشتی کوتاه کتیبه را معرفی کرده و آن را چنین خوانده است:
در عهد نظامشاه سلطان زمان -- شد قلعه احمدنگرا رشک جنان
گردون فلک کشد همی سنگ و گچش-- از برج فلک زیاده گشتست از آن
تعریف حصار او کسی گر بکند-- کز کنگرهاش بصد زبان گشته بیان
برجی که شرف یافته زو چرخ فلک-- تاریخ بنایش طلب از سنجرخان
جالب است که در این کتیبه احمدنگر به شکل احمدنگرا نوشته شده که البته موضوع غریبی نیست و ظاهراً در برخی از سکههای نظامشاهی هم همین گونه نوشته شده است. کنار نام سنجرخان، تاریخ 964ه/1556-1557م. نگاشته شده و نتیجه کلی این که دژ احمدنگر بر اساس همین کتیبه در زمان فرمانروایی حسین نظامشاه اول بنا گردیده و تاریخی که برای ساخت دژ ارائه شده یک دهه پیش از نبرد تالیکوتا(1565م) است. سنجرخان در سال 981ه/1574-1573م. نیز مسجدی را در دژ دیگری به نام دارور(Dharur) ساخته است. برخی از ویژگیهای معماری اروپایی را هم میتوان در دژ دید به ویژه در شکل و ساختار برجهای دژ این موضوع تا اندازهای دیده میشود. این نفوذ را میتوان در راستای رابطۀ خوب حسین نظامشاه اول با پرتغالیها جستجو کرد(Sohoni&Kwiatkowski,2019:723-726). در پایان میتوان گفت کتیبۀ دژ احمدنگر چگونگی و سال ساخت دژ را بیان میکند، قلعهای که نقش مهمی در تاریخ دودمان نظامشاهی داشته است. به هنگام بازدیدم از دژ در مهرماه سال1398خورشیدی اثر و نشانهای از این کتیبه نیافتم!چه بسا دوباره علفهای هرز و شاخ و برگهای درختان خودرویی که روی دژ رشد میکنند روی آن را پوشاندهاند! داستانی که در هندوستان بسیار رایج است و معمولاً هم تلاشی برای از بین بردن علفهای هرز و شاخههای خودرو گیاهان بر روی آثار باستانی نمیشود! علفها و شاخههایی که بسیار زیان بخش هستند.
یارینامه
فرنگی
Sohoni,Pushkar.2015.Aurangabad With Daulatabad,Khuldabad And Ahmadnagar,Jaico Publishing House,Mumbai,pp.102-104.
Sohoni,Pushkar.and Kwiatkowski,William.2019. Notice. An Unpublished Inscription from the Fort of Ahmadnagar,in Journal of the Royal Asiatic Society , Volume 29, Issue 4, pp. 723 – 726.
پارسی
هندوشاه استرآبادی،محمد قاسم.1393.تاریخ فرشته،از عادلشاهیان تا بریدشاهیان،(جلدسوم)،تصحیح،تعلیق،توضیح و اضافات: دکتر محمدرضا نصیری،انجمن آثار و مفاخر فرهنگی،تهران،ص.317.
گروتروپ،هندریک.1397.ویلهلم واسموس لورنس آلمانی همراه دلیران تنگستان،ترجمۀ جواد سید اشرف،تهران، نشر ققنوس،ص.170.
دیدگاه تان را بنویسید