آتش جنگ قره باغ پس از 6هفته بالاخره خاموش شد و جمهوری آذربایجان و ارمنستان به یک آتش بس هرچند موقت دست یافتند. اگرچه باکو توانست بسیاری از مناطق قره باغ به جز استپاناکرت را به چنگ آورد. آتش جنگی که از اوایل مهرماه روشن شده بود، بالاخره در سه شنبه پیش به اجبار روسیه اگرچه موقت خاموش شد. این صلح را موقت باید دانست چرا که باکو نتوانست تمام قره باغ را به چنگ آورد و مناطق اصلی قره باغ کوهستانی را نیز محاصره کرده است. از طرفی ارامنه نیز از دست نیکول پاشینیان نخست وزیرشان شاکی هستند و با حیثیتی دانستن این قضیه از سوی آنها قطعا نخواهند توانست که قره باغ را از ارمنستان جدا ببینند. این روند پایان یافتن نزاع قره باغ در شرایط فعلی فقط به سوی کشورهای فروشنده اسلحه و کارتلهای این صنعت است؛ چرا که با شکننده بودن این وضعیت، آتش جنگ به زیر خاکستر رفته است و هر دو طرف جنگ برای تقویت خود دست به خریدهای تسلیحاتی خواهند زد. البته کاخ کرملین با اجبار باکو و ایروان به آتش بس، طرح صلحی که در چند سال گذشته سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه به دنبال آن بود را اجرایی کرد. اجرایی شدنی که هزینه آن خون و ویرانی در قره باغ بود.
حال اجرایی شدن طرح لاوروف چه اتفاقی برای منطقه و سرزمین ما ایران میافتد؟ بر اساس طرح لاوروف، آغدام، کلبجار، لاچین و قازاخ به باکو واگذار و حاکمیت الهام علیاف در این شهرها برقرار خواهد شد. همچنین نخجوان و باکو از طریق کریدور لاچین به یکدیگر متصل خواهند شد و ایران عملا با ارمنستان دیگر مرزی نخواهد داشت. اما اینها فقط پیامدهای سرزمینی اجرایی شدن طرح لاوروف است.
پیامدهای حقیقی طرح لاوروف برای ایران، قطع رابطه زمینی ایران با اروپاست. این طرح چند سال پیش ارائه شده و تهران با آن به شدت مخالفت کرده بود. با این وجود در عصری که سیاست خارجی ایران همه چیز را به برجام گره زده است و کشورهایی جز آمریکا، انگلیس و فرانسه را برای ارتباط گرفتن نمیبیند، تحولاتی در نزدیکی مرزهای کشور اتفاق افتاده است که میتواند بر جوانب مهمی از کشور مثل امنیت، اقتصاد و مهمتر از همه استقلال و تمامیت سرزمینی اثر بگذارد. در حقیقت انفعال وزارت خارجه در این مسئله، باعث شد نقش مهم ایران در مسئله قره باغ از بین برود و آنکارا جای تهران را در این مناقشه بگیرد. خلاصه که ایران نفوذ منطقهای خود در قفقاز را از دست داد و این اتفاق اولین بار است که در طول تاریخ ایران از عصر اردشیر بابکان که خود را پادشاه ایران و انیران خواند تا امروز به وقوع پیوسته است.
جدایی ایران از اروپا نتیجه دیگر این آتش بس است. ایران و ارمنستان در سالهای اخیر رابطه خوبی داشتند و ارمنستان یک مسیر ترانزیتی ایران به اروپا بود. این مسیر با وجود تحولات منطقه امنتر از دیگر مسیرها بود. اگرچه عراقچی معاون وزیر خارجه این قطع ارتباط را تکذیب کرده ، اما در قرارداد صلح آمده اتصال نخجوان به باکو با نظارت روسها تصریح شده است و این در عمل جز به قطع ارتباط ایران با اروپا نمیانجامد چرا که با وجود رویکرد ضد ایرانی دولت باکو بعید است این راه برای ایران باز باشد. ضمنا ایران که مهمترین مسیر ورود کالا به نخجوان بود واین مسیر اهمیت خاصی برای اقتصاد کشور داشت، از دست داد. این امر ارزآوری برای ایران را کاهش خواهد داد و موجب بیکاری در مسیر جاده ترانزیتی و مرز جلفا خواهد شد.
دیگر پیامد اجرایی شدن طرح لاوروف، باز شدن پای ترکیه به معادلات انرژی در قفقاز خواهد بود. با کشف شدن منابع جدیدی از انرژی در جمهوری آذربایجان، ترکیه تلاشهای بیشتری برای نفوذ در آذربایجان انجام داد و با وصل شدن نخجوان به باکو، خود را به این جریان انرژی وصل کرده است. این امر از جمله عواملی است که موقعیت ژئوپولتیکی ایران را برای قفقاز تضعیف خواهد کرد.
اما مهمترین پیامد طرح لاوروف برای ایران، گسترش نفوذ جریانهای تجزیه طلب پانترک در ایران و آشوبگری آنان است. با انقطاع ایران از ارمنستان، دشمنان ایران مرز بیشتری برای تاثیرگذاری بر ایران در اختیار خواهند گرفت. جریان تجزیه طلب متاسفانه تحت لواهای مختلفی در تبریز، ارومیه و دیگر شهرهای آذربایجان تقویت و از سوی باکو حمایت میشوند. با رویکرد نوعثمانیگری ترکیه و ضدایرانی باکو، ما شاهد آشوبگری تجزیه طلبان در ایران خواهیم بود. از سوی دیگر، حضور شبه نظامیان تکفیری وابسته به ترکیه در منطقه و دشمنی دیرینه آنها با شیعیان آنها به سوی مرز ایران برای جنگ خواهند آمد. حضور نیروی زمینی ارتش در مرز با ارمنستان را در همین زمینه باید تحلیل کرد. همچنین که در روزهای اخیر شاهد هستیم تروریستها از خاک ترکیه برای حمله به نیروهای مرزبانی ایران استفاده میکنند و ترکیه نیز در برابر آنها واکنشی نشان میدهد و با این سکوت نشان میدهد که راضی به اعمال پلید آنهاست. باید منتظر اینگونه اقدامات از مرز منقطع با ارمنستان و نخجوان باشیم.
در زمانهای که دولت روحانی و وزارت خارجهاش انفعال را برگزیدهاند، امید برای حفظ ایران زمین به نیروهای نظامی است. امید است که ستاد مشترک نیروهای مسلح تدبیر لازم را برای کشور اتخاذ نماید. ان شاءالله.
سجاد کمالی/ پژوهشگر علوم سیاسی
همه نظرات و تئوری پردازی های شما درست نیست ، شما در نظر بگیر اگر جنگ بین دو کشور ادامه پیدا می کرد ، یکسال دیگر از نظر امنیت مرزها در چه وضعیتی بودیم ، شما علاوه بر جنبه سیاسی جنبه امنیتی را نیز خوب بررسی کنید .