با دستگیری اعضای یک باند سرقت در منطقه فردوسی مشهد، ماجرای نگهبانی لو رفت که خود سرکرده دزدان بود.
در پی افزایش سرقت از خانه باغ های اطراف آرامگاه فردوسی مشهد که موجب نگرانی باغداران و برخی اهالی منطقه شده بود، تلاش گسترده ای از سوی نیروهای پاسگاه انتظامی فردوسی برای شناسایی و دستگیری عامل یا عاملان سرقت های مذکور آغاز شد. آنان در اولین مرحله از اقدامات پلیسی به تجزیه و تحلیل های کارشناسی سرقت ها پرداختند و سپس رصدهای اطلاعاتی را در تعامل با شوراهای محلی، ریش سفیدان و به کارگیری منابع و مخبران ادامه دادند.
ماموران انتظامی سپس با کسب مجوزهای قضایی و در یک عملیات ضربتی موفق شدند اسماعیل را در همین مخفیگاه دستگیر کنند و به مقر انتظامی انتقال دهند. این متهم که از دستگیری خود هنوز در شوک بود تلاش کرد خود را بی خبر از ماجرای دستبرد به باغ ویلاها نشان دهد به همین دلیل ارتکاب هرگونه جرمی را انکار می کرد تا این که نیروهای تجسس اسناد و مدارک مستندی را رو کردند که دیگر متهم با دیدن آن ها چاره ای جز بیان حقیقت نیافت.
از سوی دیگر گروه تخصصی از نیروهای زبده تجسس با هدایت ستوان یکم رادپور (رئیس پاسگاه) و با راهنمایی و دستورات ویژه قاضی رحمانی (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی)، وارد عمل شدند و دامنه عملیات را به سمت افراد مظنون در منطقه کشاندند. آنان پس از مدتی فعالیت های اطلاعاتی به سرنخ هایی رسیدند که نشان می داد چند تن از اتباع خارجی غیرمجاز در سرقت های مذکور نقش دارند بنابراین عملیات نامحسوس پلیس به شناسایی دو تبعه خارجی به نام های احمد و اسماعیل انجامید و در ادامه پاتوق آن ها در بولوار شاهنامه به محاصره نیروهای تجسس درآمد.
گزارش خراسان حاکی است: او به ناچار لب به اعتراف گشود و راز یک باند سرقت از خانه باغ ها را فاش کرد. متهم این پرونده گفت: از مدتی قبل با همدستی پنج نفر دیگر از دوستان و هموطنان مان به اموال با ارزش داخل باغ ها دستبرد می زنیم و هیچ گاه فکر نمی کردیم دستگیر شویم چون «احمد» (یکی از متهمان) نگهبان باغ های مذکور بود و اهالی محل به او اطمینان داشتند به گونه ای که حتی برخی از اموال شان را به امانت نزد او می گذاشتند.
بنابر گزارش خراسان، به دنبال اعترافات این متهم، بلافاصله افسران ورزیده تجسس با هماهنگی قضایی، مخفیگاه متهمان دیگر را نیز شناسایی کردند و «احمد» را به همراه دو تن از اعضای باند در بولوار شاهنامه 34 به دام انداختند.
در بازرسی از محل نگهبانی سرکرده باند و دیگر مخفیگاه های آنان مقادیر زیادی لوازم سرقتی به ارزش تقریبی یک میلیارد ریال کشف شد و تحقیقات برای دستگیری دیگر اعضای فراری باند و همچنین کشف سرقتهای احتمالی دیگر آنان ادامه یافت.
وی ادامه داد: زمانی که «احمد» نقشه سرقت از باغ ویلاها را با ما درمیان گذاشت ما هم با او همراهی کردیم چون کسی به او مشکوک نمی شد! «احمد» به بهانه سرکشی از باغ ها، شرایط، موقعیت و مکان های سرقت را می سنجید ، سپس ما به آن خانه باغ دستبرد می زدیم و لوازم سرقتی را به او می دادیم چون «احمد» سرکرده باند بود و پس از فروش لوازم سهم ما را هم می داد.
البته او بیشتر لوازم را در باغ های خالی از سکنه مخفی می کرد که نگهبانی از آن مکان ها را به عهده داشت اما درون باغ هایی که لوازمی با ارزش بیشتر نگهداری می شد، دیگر «احمد» خودش به آن جا دستبرد می زد!
دیدگاه تان را بنویسید