ارسال به دیگران پرینت

در چه شرایط روانی بازگشایی مدارس انجام شد؟ | اضطراب بچه ها را نادیده گرفتیم

یکی از نخستین انتقادها به بازگشایی مدارس این بود که بچه‌ها لزوم رعایت پروتکل‌ها را نمی‌دانند. بچه‌ها مرتب از سر و کول هم بالا می‌روند و یکجا نمی‌ایستند. به طنز گفتند که بچه‌ها ماسک خود را با هم عوض کرده بودند زیرا یکی از ماسک دیگری خوشش آمده بود. این موارد را چگونه می‌توان مدیریت کرد؟

در چه شرایط روانی بازگشایی مدارس انجام شد؟ | اضطراب بچه ها را نادیده گرفتیم

به این نگاه نکنید که بر سر بازگشایی مدارس بحث داشته‌ایم و داریم به این بنگرید که سال‌ها آموزش و پرورش بر سر ورود تکنولوژی به مدرسه‌ها مقاومت کرده و خیلی ساده دانش‌آموزان را از داشتن گوشی هوشمند و تبلت منع می‌کرد یا از معلمان نمی‌خواست که با تکنولوژی همراه شوند.همین «کرونا» سبب شد تا کلاس‌های آنلاین مدرسه‌ها و دانش‌آموزان با تکنولوژی و اینترنت پیوندی تازه کنند و معلمان مجبور شوند اینترنت و کاربردهایش را بیشتر و بهتر به کار بگیرند. «کرونا» موجب شده سبک زندگی را تغییر دهیم و اگر قرار است جامعه سبک زندگی‌اش را تغییر دهد طبیعی است که باید کودکان و نوجوانان هم در این تغییر نقشی برعهده بگیرند. برای همین موضوع شروع سال تحصیلی را نباید خیلی منفی نگریست و فقط باید توجه کرد که به دانش‌آموزان که در دو سن کودکی و نوجوانی هستند چه آموزش‌هایی را انتقال داد.موضوعی که دکتر کتایون خوشابی، روانپزشک کودک و نوجوان به تشریح آن پرداخته است. این فوق‌تخصص روانپزشکی اطفال می‌گوید: نوجوانان در سنین نوجوانی همکاری پایین‌تری دارند و به همین دلیل کار با نوجوانان خیلی سخت است. این سختی در مورد هر مساله دیگری هم غیر از بیماری کووید19 قابل لمس است، به‌ویژه اگر تاکیدی ازسوی والدین انجام گیرد یا به رعایت قوانین اجتماعی گوشزد شود با مخالفت مواجه می‌شوند و اصطلاحا می‌گوییم نوجوانی سن لجبازی است.

او که دانشیاری دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی را در کارنامه دارد و کتابی نیز تحت عنوان «کودک‌آزاری» به رشته تحریر درآورده درمورد چگونگی آموزش به کودکان در مورد کرونا تاکید می‌کند: خانواده‌ها از دادن هرگونه اطلاعات اضافه به آنها خودداری کنند. اطلاعاتی که موجب بزرگ کردن میزان خطر، بزرگ‌انگاری یا کوچک‌انگاری در اصل قضیه باشد هیچ کمکی به بچه‌ها نمی‌کند. ما باید به عنوان والدین اطلاعات علمی در زمینه پیشگیری و آموزشی به آنها بدهیم و این انتقال اطلاعات نباید توام با اضطراب باشد. مشروح این گفت‌وگو و نقش اینفلوئنسرها در همراه کردن نوجوانان در پیشگیری از شیوع کرونا را در ادامه می‌خوانید.

 

سال تحصیلی برای دانش‌آموزان در حالی شروع شده است که نگرانی از ادامه سرایت کرونا وجود دارد. با توجه به اینکه کودکان واکنش‌های مختلفی از جمله گوشه‌گیری، شب‌ ادراری، چسبیدن به والدین و نظایر آن دارند این نگرانی وجود دارد که آیا در میان دانش‌آموزان هم باید شاهد بروز چنین رفتارهایی باشیم.

مشخصا درباره دانش‌آموزان دوره ابتدایی این پرسش را مطرح می‌کنم تا بعد سراغ نوجوانان در متوسطه اول و دوم هم برویم.

یکی از مسائل مهمی که در ارتباط با کودکان داریم، روش انتقال اطلاعات لازم در هر موردی به بچه‌هاست. هر چه سن بچه‌ها پایین‌تر باشد طبیعتا این وضعیت انتقال می‌تواند روی وضعیت روحی و عاطفی آنها اثرگذار باشد. وقتی در همه دنیا در مورد کرونا با یک وضعیت جدید مواجه شدند، همه‌گیری جدیدی که خطرات زیادی را برای سلامت انسان‌ها دربر داشته و دارد، طبیعی است که بچه‌ها هم باید اطلاعاتی را در حد نیازشان در زمینه مواجهه با این ویروس و بیماری ناشی از سرایت آن یعنی کووید 19 داشته باشند.اینک که سال تحصیلی آغاز شده و در برخی مقاطع در آستانه شروع سال تحصیلی هستیم باید توجه داشته باشیم که به دانش‌آموزان چه اطلاعاتی و چه توصیه‌هایی را منتقل کنیم. در گام نخست باید توجه داشته باشیم که با کودکان متفاوت از نوجوانان رفتار کنیم. بنابراین در مورد کودکان که دانش‌آموز دوره ابتدایی هستند، مساله این است که ما تا چه حد می‌توانیم در مورد کووید 19 به آنها اطلاعات بدهیم.به عبارت دیگر چه حدی از اطلاعات را چه زمانی به آنها باید بدهیم و تا چه حدی آنها را با خطرات همه‌گیری آشنا کنیم تا سطح اضطراب آنها را بالا نبریم. این تاکید از آن جهت است که می‌دانیم وقتی سطح اضطراب افراد چه در خردسالان و چه بزرگسالان بالا رود، مشکلات زیادی را رقم می‌زند. با این توضیح باید ابتدا به این نکته توجه کنیم که سهم کودکان از کرونا و داشتن اطلاعات درباره این ویروس چه سطحی است و ما چه سطحی را برای آنها قائل هستیم؟ این روزها ما مرتب در معرض خبر فوت و تعداد مبتلایان به کووید 19 هستیم.حال این پرسش به میان می‌آید که این اطلاعات اصلا به درد کودکان ما به ویژه در مورد کودکان محصل در دوره ابتدایی می‌خورد یا خیر؟ به نظر می‌رسد، جواب این سوال منفی است و چنین اطلاعاتی به درد کودکان نمی‌خورد که دلایل آن را هم در ادامه خواهم گفت. آن چیزی که بچه‌های ما باید به آن دسترسی داشته باشند، آن سهمی است که آنها از کرونا ممکن است، داشته باشند.این سهم فقط مسائل مربوط به پیشگیری است که آن شامل فاصله‌گذاری اجتماعی، شستن دست و زدن ماسک است. طبیعتا بچه‌ها در این سن الگوهای پیشگیری را در خانواده از والدین خود دریافت می‌کنند و بعد در محیط‌های اجتماعی و فضای آنلاین. پس در این دوره سنی مشخص‌ترین سهم بچه‌ها آموختن روش‌های پیشگیری است. با این توضیح باید تاکید کنیم که خانواده‌ها از دادن هر گونه اطلاعات اضافه به آنها خودداری کنند.اطلاعاتی که موجب بزرگ کردن میزان خطر، بزرگ‌انگاری یا کوچک‌انگاری در اصل قضیه باشد هیچ کمکی به بچه‌ها نمی‌کند. ما باید به عنوان والدین اطلاعات علمی در زمینه پیشگیری و آموزشی به آنها بدهیم و این انتقال اطلاعات نباید توام با اضطراب باشد. با بزرگنمایی میزان خطر بیماری عملا سطح اضطراب کودکان را بالا می‌بریم. پس اینکه چه تعداد از مبتلایان به کووید 19 جان ‌باخته‌اند یا اینکه چه تعدادی به این بیماری مبتلا شده‌اند، ربطی به بچه‌ها ندارد.در مورد واکسن کووید 19 هم وضعیت همین است. وقتی هنوز دنیا با وضعیتی درباره این بیماری روبه‌روست که اطلاعات قطعی ندارد و واکسن هم تولید نشده، دادن هر اطلاعاتی در این زمینه می‌تواند زیادی باشد و موجب بزرگنمایی یا کوچک‌نمایی شود. بزرگنمایی می‌تواند سطح اضطراب کودک را بالا ببرد و کوچک‌نمایی می‌تواند منجر به نادیده گرفتن اصول پیشگیری شود.

یکی از مسائلی که در مورد ویروس کرونا مطرح است، این است که باورپذیر نبود و جامعه در بسیاری موارد این ویروس و بیماری ناشی از آن را به شوخی گرفته و باور نکردند. برای کودکان که شناخت کمتری نسبت به بیماری‌های عفونی و آثار آن دارند چگونه باید باورپذیری این ویروس را تبیین کنیم؟

رعایت اصول پیشگیری اول به خود ما والدین برمی‌گردد اینکه چقدر این همه‌گیری را جدی گرفته‌ایم و خود این خطر را مهم برشمرده‌ایم. اگر خودمان این همه‌گیری را جدی نگرفته باشیم و برای مثال به ‌طور مرتب دست نشوییم، فاصله‌گذاری اجتماعی را رعایت نکنیم و در مکان‌های عمومی ماسک نزنیم، طبیعی است که نمی‌توانیم الگوی خوبی برای فرزندان‌مان باشیم.بنابراین به نظر می‌رسد، اصول همه‌گیری در مورد کرونا را باید نظیر سایر قواعد اجتماعی مثل بستن کمربند ایمنی موقع رانندگی به کودکان‌مان گوشزد کنیم. نکته مهم این است که ما باید این نکته را هم خودمان درک کنیم و هم به فرزندان‌مان بگوییم که طبق پیش‌بینی سازمان بهداشت جهانی ویروس کرونا در چند ماهه اخیر همراه ما بوده و در ماه‌های آینده تا 2 سال آینده هم همراه ما خواهد بود.به همین دلیل هم ما باید قوانین اجتماعی جدیدی به کار ببندیم که یکی از آنها این است که کودکان‌مان را عادت دهیم به محض ورود به خانه 30 تا 40 ثانیه دست‌های‌شان را بشویند. نکته دیگر در مورد استفاده از ماسک است.وقتی ما والدین به درستی از ماسک استفاده نکنیم مثلا تا ماسک می‌زنیم، بگوییم وای خفه شدم، اصلا نمی‌توانم نفس بکشم و اصلا نمی‌توانم با ماسک حرف بزنم طبیعتا بچه‌های‌مان این الگوهای رفتاری را می‌آموزند و با همین جملات نسبت به ماسک و فاصله‌گذاری اجتماعی موضع می‌گیرند. اما در مقابل وقتی نشان دهیم که قانون‌پذیر هستیم و چه در خانه و چه در بیرون از خانه پیرو قانون هستیم آن وقت می‌توانیم الگوی مناسبی برای آنها و امیدوار باشیم که آنها هم تبعیت کنند.

شما هم این صحنه‌ها را شاهد بوده‌اید که بچه‌های دبستانی وقتی از مدرسه خارج می‌شوند، روپوش‌شان را درمی‌آورند و بعد با آن به جان هم می‌افتند حالا اگر همین کار را با ماسک بکنند چه می‌شود.از طرفی گفته می‌شود در فصل پاییز آنفلوآنزا بیشتر از مدرسه‌ها به جامعه شایع شده است. حال اگر بچه‌ها باور نکنند که رعایت این پروتکل‌ها چه آثاری دارد چه باید کرد؟یکی از مسائلی که در بسیاری از خانواده‌ها شاهدش بودیم، این بود که آنها همه‌گیری را جدی نگرفتند و همین باعث بروز رفتارهایی شد که میزان ابتلا را بالا برد.همین عدم استفاده از ماسک می‌تواند آسیب زیادی به ما وارد کند. پس اگر همین موضوع را بتوانیم خودمان رعایت کنیم به کودکان‌مان هم می‌آموزیم که استفاده از ماسک مسوولیت‌پذیری ما را نشان می‌دهد که چگونه هم از ابتلای خودمان به بیماری جلوگیری می‌کنیم و هم چگونه مانع از انتقال بیماری به دیگران می‌شویم. اما همین که با موضوع به عنوان شوخی برخورد کنیم یا آن را جدی نگیریم عملا نمی‌توانیم برای کودکان‌مان هم الگوی خوبی باشیم و همین می‌شود که همچنان در برخی موارد با انکار این ویروس و بیماری ناشی از آن در جامعه مواجهیم.

یکی از نخستین انتقادها به بازگشایی مدارس این بود که بچه‌ها لزوم رعایت پروتکل‌ها را نمی‌دانند. بچه‌ها مرتب از سر و کول هم بالا می‌روند و یکجا نمی‌ایستند. به طنز گفتند که بچه‌ها ماسک خود را با هم عوض کرده بودند زیرا یکی از ماسک دیگری خوشش آمده بود. این موارد را چگونه می‌توان مدیریت کرد؟

ما در آموزش‌ها به کودکان همواره تاکید داشته‌ایم که باید به فاصله یک دست از دیگری موقعیت خود را حفظ کنند.علاوه بر این تاکید می‌کنیم که نباید دیگری را لمس کنند. الان باید تغییراتی در این آموزش‌ها بدهیم. باید به دانش‌آموزان تاکید کنیم که دست‌کم به اندازه دو دست باید فاصله خود با همکلاسی یا دانش‌آموز دیگر را رعایت کنند. قانون دست ‌زدن ممنوع را به آنها آموزش دهیم که از دست زدن به چیزهای مختلف خودداری کنند و عمدتا از وسایل شخصی خود استفاده کنند. ما به عنوان والدین باید به بچه‌ها تاکید کنیم که به عنوان افراد قانونمند این الگوها را اجرا کنیم تا علاوه بر تضمین سلامت خودمان، سلامت دیگران هم تامین شود.از سوی دیگر اگر ما در خانه خودمان به وسواس افتاده‌ایم باید مراقبت کنیم تا جلوی کودکان این تکرارهای اجباری و وسواسی را از خود کمتر بروز دهیم.

حالا اگر آنچه گفتید که نباید با دادن اطلاعات نادرست موجب بالا رفتن سطح اضطراب بچه‌ها شویم و آنها دچار اضطراب شدند چطور باید به آنها کمک کنیم و از چه نشانه‌هایی باید بهره بگیریم.

مهم‌ترین علایم اضطرابی که کودکان از خود بروز می‌دهند، ناخن جویدن و شب ‌ادراری است. از سوی دیگر باید توجه داشته باشیم که اگر سطح اضطراب کودکان بالا برود آنها دچار ترس از دست دادن والدین خود می‌شوند. به عبارت دیگر آنها نگران از دست دادن والدین به دلیل ابتلا به کووید 19 می‌شوند. حالا کافی است آنها ببینند که والدین خود مرتب در حال استفاده از مواد ضد عفونی‌کننده و الکل هستند.قطعا بچه‌ها از ما سوالاتی درباره این بیماری و کارهای مربوط به آن دارند. باید به آنها اطمینان دهیم که با رعایت مسائل و اصول پیشگیری احتمال ابتلا به حداقل می‌رسد و با پیشگیری می‌توانیم خیال آنها را راحت کنیم. استفاده از ماسک را باید در خانه با بچه‌ها تمرین کنیم. طبیعی است اگر پدر و مادرها خود در استفاده از ماسک اکراه داشته باشند، بچه‌های‌شان هم این کار را خواهند کرد. در مجموع مسائل مربوط به همه‌گیری یک بیماری آن هم بیماری کووید 19 که هنوز ابعاد ناشناخته بسیاری دارد، اضطراب‌انگیز است و ما باید تلاش کنیم کمترین اضطراب به کودکان منتقل شود.

یکی از مسائلی که با شروع سال تحصیلی با آن مواجهیم، این است با دانش‌آموزانی که در سن کودکی هستند و با دانش‌آموزانی که در سن نوجوانی هستند چگونه باید رفتار کنیم. طبیعتا هم سطح اطلاعات و هم شیوه رفتارمان باید متفاوت باشد. شما چه توصیه‌ای در این مورد دارید و به خانواده‌هایی که دانش‌آموز نوجوان دارند چه تاکیدی دارید؟

نوجوانان در سنین نوجوانی همکاری پایین‌تری دارند و به همین دلیل کار با نوجوانان خیلی سخت است. این سختی در مورد هر مساله دیگری هم غیر از بیماری کووید 19 قابل لمس است. به ویژه اگر تاکیدی از سوی والدین انجام گیرد یا به رعایت قوانین اجتماعی گوشزد شود با مخالفت مواجه می‌شوند و اصطلاحا می‌گوییم، نوجوانی سن لجبازی است.نوجوانان عموما نافرمانی می‌کنند و حرف ‌شنوی ندارند. بنابراین ممکن است که خیلی از پروتکل‌ها یا اصول پیشگیری را به همین دلیل رعایت نکنند. ما باید بتوانیم برای آنها تبیین کنیم که اگر این موارد خوب رعایت نشود، میزان شیوع بیماری در جامعه بیشتر می‌شود. در اینجا باید از الگوهای اجتماعی که نوجوانان آنها را قبول دارند، استفاده کنیم.در حال حاضر الگوهایی نظیر سلبریتی‌ها، فوتبالیست‌ها یا هر شخصیتی که تاثیرگذاری داشته باشد، می‌توانند بهتر و بیشتر از والدین یا اولیای مدرسه در این مورد موثر واقع شوند. اینفلوئنسرها در این زمینه باید به کمک گرفته شوند تا نوجوانان با هر ایدئولوژی که برای خود انتخاب کرده‌اند این تاکیدها و این آموزه‌ها را دریافت کنند. پس در ارتباط با نوجوانان عملا کار سخت‌تر است و ممکن است با این آموزه‌ها و اصول پیشگیری لجبازانه برخورد کنند و ما باید از رسانه‌های مجازی در این زمینه بیشتر بهره بگیریم.

گرچه با شروع سال تحصیلی ممکن است تغییری در برنامه‌های خانواده‌ها و فرزندان‌شان ایجاد شود اما به هر حال رعایت این اصول بهداشتی و پروتکل‌های پیشگیری از شیوع بیماری خسته‌کننده است. بسیاری از مردم هم واقعا سختگیرانه این موارد را رعایت کرده‌اند. با خستگی چگونه باید رفتار کنند.

 

طبیعی است که مدت زیادی در خانه ماندن می‌تواند سخت باشد. همچنین افراد بیشتری در خانه در کنار هم هستند و ساعات شلوغی خانه بیشتر شده است.وظیفه والدین این است که بتوانند به این بخش وضعیت پیش آمده، توجه کنند و در خانه تا جایی که می‌توانند اسباب تفریح بچه‌ها را فراهم کنند. بچه‌ها زودتر از والدین خسته می‌شوند باید با ابتکار عمل بازی‌های مختلفی را برای‌شان تدارک ببینند. الان که استفاده از کلاس‌های آنلاین مورد توجه و تاکید قرار گرفته خود این وضعیت می‌تواند بچه‌ها را خسته کند.برگزاری کلاس‌های آنلاین کار ساده‌ای نیست و باید توجه داشته باشیم که برای همین شیوه برگزاری هم باید به فکر آثار و جوانب آن باشیم. نکته مهم دیگر این است که این وضعیت حداقل تا 2 سال دیگر همراه ماست. بنابراین باید بتوانیم تغییراتی مناسب در این عرصه ارایه کنیم. در مواردی ممکن است به سبب بالا رفتن سطح اضطراب از دارو درمانی استفاده کنیم ولی در موارد بسیاری بازی درمانی کمک بسیاری می‌کند.

 

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه