کریم همتی، در قالب ۱۴ نکته کلیدی، مدیریت بیماری کرونا را تشریح کرد. نکات بیان شده به شرح زیر است:
نکته نخست: تاکید بر این نکته که کرونا به عنوان ویروسی عالم گیر یک موضوع سیاسی نیست و صرفاً یک بیماری است که بشدت تحت تأثیر مراودات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی قرار دارد. بنابراین فراتر از مسئولیت فردی، یک مسئولیت پذیری اجتماعی جهان شمول برای آن وجود دارد.
نکته دوم: از آنجایی که این بیماری فراتر از جنبه بیولوژیکی از نظر تکثیر و شیوع وابسته به مسائل فرهنگی و اجتماعی است، تجویز یک نسخه در نقطهای از جهان برای مبارزه با آن لزوماً تضمینی برای پاسخگویی مثبت به آن در سایر مناطق نیست. در مبارزه با بیماری کرونا میبایست تکثر فرهنگی و بسترهای جامعه شناختی آن را نیز در نظر گرفت. لزوماً نوع کنشی که مثلاً در چین و ژاپن برای مقابله در نظر گرفته شده و حتی منجر به کاهش ابتلاء و درمان بیماری شده، ممکن است در ایران، ترکیه و ایتالیا پاسخگو نباشد. بنابراین هر اقدامی باید همراه با شناخت بسترهای اجتماعی آن شکل بگیرد.
نکته سوم: متهم کردن و تقصیر را گردن فرد، نهاد، کشوری خاص و … انداختن در شرایط فعلی هیچ دردی را دوا نخواهد کرد و صرفاً موجب افزایش اضطراب اجتماعی میشود. در سطح جهانی با وجودی که چین منشأ این بیماری بوده و از آنجا به تمام دنیا سرایت کرده است اما با مردم چین همدردی میشود. کسی مردم این کشور، فرهنگ و سبک زندگی و تغذیهای آنان را محکوم و مورد شماتت قرار نمیدهد. در داخل کشور ما هم باید تلاش کنیم از متهم کردن همدیگر برحذر باشیم. شهر، مکان و صنف و یا طبقه خاص اجتماعی را طرد و مورد اتهام قرار ندهیم. متأسفانه گاهی مشاهده میشود که مردم و حتی مسئولان در مقابل هم قرار میگیرند. در حال حاضر ما بیش از هر چیزی به همدلی و همراهی نیاز داریم.
نکته چهارم: مناطق غیر بحرانی به اندازه مناطق درگیر بحران نیازمند توجه هستند و هیچ نقطهای نباید از برنامههای مداخلهای به دور باشد. این موضوع از آنجا اهمیت دارد که بدانیم هیچ جا امن نیست و یک فرد ناقل به تنهایی میتواند منشأ انتقال و آلوده کردن یک جامعه باشد. بنابراین باید تدابیر محافظتی و مداخلاتی برای همه جا لحاظ شود و شیوع پایین ویروس در یک منطقه و یا شهر را دلیل عدم حضور و مداخله خود نپنداریم.
نکته پنجم: تکیه بر مشارکت مردمی به عنوان نیرومندترین عامل مبارزه با بیماری کرونا؛ باید باور کنیم که بدون همراهی مردم هرگز مبارزه با بیماری موفقیتآمیز نخواهد بود. برای همراه کردن مردم با سیستم بهداشتی و درمانی باید از همه ابزارهای ممکن بهره گرفت. راه کار این موضوع این است که به تک تک افراد جامعه مسئولیت ببخشیم. مسئول نمودن افراد فقط به شخص معطوف نیست بلکه به کل جامعه مربوط میشود این مساله بیشترین تأثیر را بر کنترل بیماری خواهد داشت.
نکته ششم: تاکید بر آموزش عمومی و کانالیزه کردن آن برای عموم مردم، با قبول این واقعیت که هیچ مداخلهای به اندازه آموزش مفید، یکدست و در عین حال ساده و گیرا، نمیتواند به برنامه ریزان و مدیران کمک نماید. در این مسیر ضروری است از از ابزار رسانه، شبکههای اجتماعی و مجازی، صداوسیما و … حداکثر بهره برده شود.
نکته هفتم: استفاده از ظرفیتهای بر زمین مانده برای مبارزه با بیماری کرونا، که در این موضوع میتوان به دو بخش مهم اشاره کرد. اولین مورد آن بهرهگیری از دانش و نیروی افراد متخصص و کار آزموده است که در شرایط کنونی و با توجه به کمبود نیرو بصورت رسمی در صحنه حضور ندارند. مهمترین این افراد بازنشستگان حوزه بهداشت و درمان همچون پزشکان، پرستاران و …، هم چنین استفاده مناسب از ظرفیت سمنها، نهادهای دانشجویی و سایر داوطلبان آموزش دیده است. از نظر سخت افزاری هم باید لیستی از مهمترین مکانها و ابزارهای در دسترس و مناسب برای شروع مداخله تهیه و در موارد نیاز استفاده کرد.
نکته هشتم: جذب مشارکت درمانی، اقتصادی و لجستیکی از ایرانیان مقیم خارج از کشور، این موضوع به ویژه در شرایط تحریم و تروریسم اقتصادی فعلی میتواند یک ستون اتکا تلقی شود. تعدادی زیادی از ایرانیان دلسوز در خارج از کشور وجود دارند که میخواهند و میتوانند به مدد سیستم بهداشتی درمانی کشور در شرایط فعلی بیایند اما در شرایط سردرگمی و سرگردانی قرار دارند و نمیدانند چطور کمک کنند. در این زمینه میبایست کمیتههای معتمد اجتماعی شکل بگیرد که ضمن جذب این افراد، حداکثر بهرهوری ایجاد شود.
نکته نهم: جذب کمکهای بینالمللی و تسهیل روند این امر: این موضوع اگرچه با نقش آفرینی وزارت خارجه میتواند بیشترین تأثیر را داشته باشد، اما در کنار آن اطلاع رسانی دقیق، تاکید بر ارائه آمار صحیح و ترسیم درست وضعیت بهداشتی درمانی کشور میتواند نهادهای بینالمللی را ترغیب به کمک بهتر در شرایط بحرانی قرار دهد. این کانال مشترک میتواند با همراهی نهادهای درگیر در مبارزه با بیماری (هم نهادهای رسمی و هم سازمانهای مردم نهاد) شکل گیرد.
نکته دهم: استمداد از افراد با نفوذ اجتماعی برای جمع آوری کمکهای مردمی و همراه کردن آنها با طرحهای هلال احمر با توجه به اینکه متأسفانه اعتماد اجتماعی نسبت به نهادهای رسمی تا حدودی مخدوش شده است، بازیابی این اعتماد میتواند در شرایط فعلی بسیار مفید و مؤثر باشد. در این موضوع تغییر نگاه به بازیگران، ورزشکاران (به اصطلاح سلبریتی ها) و … نیاز است. ذائقه مردم را باید درک کرد و برای همه اقشار اجتماعی مرجع مورد احترام و اتکای را معرفی و از آنها درخواست نمود به کمک سازمانهایی چون هلال احمر وزارت بهداشت و… بشتابند.
نکته یازدهم: با توجه به اینکه دوره حضور این ویروس و میزان خسارات احتمالی آن هنوز مشخص نیست، هلال احمر میبایست خود را برای بدترین شرایط آماده کند. یعنی حداقل یک دوره زمانی شش ماهه و کار با جمعیت میلیونی که نیاز به غربالگری دارند، (اگرچه مبتلا به ویروس هم نباشند) در نظر بگیرد. وقتی چنین نگاهی وجود داشته باشد به طور قطع در بسیج امکانات، جلوگیری از تحلیل قوای نیروی درمانی، تقسیم منابع مالی، درمانی و … حداکثر بهرهوری صورت خواهد گرفت.
نکته دوازدهم: انعطاف پذیری در برابر خواست اجتماعی، پرهیز از روشهای نظامی و امنیتی مگر در موارد بسیار خاص با تکیه بر شناخت فرهنگی و اجتماعی مردم: با توجه به اینکه مدت زمان حضور ویروس مشخص نیست "نمیتوان بیش از اندازه انتظار داشت مردم در خانهها بمانند" و در این زمینه به زور متوسل شد. اگر چنین اتفاقی صورت پذیرد باید منتظر سه پیامد منفی آن باشیم:
الف: نگه داشتن مردم در خانهها برای مدت طولانی میسر نیست چرا که تأمین معیشت آنها در سطح وسیع برای سیستم حمایتی دولتی بسیار مشکل است و حتی بحران آفرین است. مشکلات روانی و اجتماعی ناشی محبوس بودن در خانهها، تشدید بیماریهای جسمی غیرقابل پیش بینی، مسمومیتها و … از تبعات احتمالی آن خواهد بود.
ب: مردم بیشتر از یک بازه زمانی مشخص از نظر روانی قادر نخواهند بود محبوس در خانهها باشند. بنابراین به زودی قانون گریزی و نوعی برخورد اجتماعی همراه با انگ زنی شکل خواهد گرفت که خود منشأ بحران اجتماعی دیگری خواهد بود.
ج: توسل به زور برای نگه داشتن مردم در چنین شرایطی ابتدا مردم را در مقابل حکومت و سپس مردم را در مقابل مردم قرار خواهد داد به طوری که در نهایت منجر به ایجاد پدیده با عنوان «بحران در بحران» خواهد بود.
نکته سیزدهم: رصد فضای شبکههای اجتماعی، منابع اطلاعاتی و اطلاع دهی باید در دستور کار جدی قرار گیرد. راهکار این موضوع هم بازیابی اعتماد اجتماعی است. به یاد داشته باشیم هیچ عنصری به اندازه صداقت و شفافیت در همراهی مردم مؤثر نیست. آن روزی که اعتماد اجتماعی به سیستم بهداشتی و درمانی سلب شود بزرگترین خدمتها هم از جانب مردم خیانت تلقی خواهد شد. برای پیشگیری از چنین روندی لازم است اتاق شیشهای آمار و اطلاعات شکل بگیرد و مردم باور کنند که آنچه دریافت میکنند و از آنها خواسته میشود به صلاح آنهاست.
نکته چهاردهم: در نهایت لازم میبینیم در شرایط حساس کنونی همگان را به دعای خیر و توکل بر پروردگار یکتا دعوت کنم. هرگاه توکل به مفهوم صحیح کلمه در جان انسان پیاده شود به یقین امیدآفرین، نیرو بخش و باعث تقویت اراده و تحکیم مقاومت در مقابل بلایا، مصائب و بیماری هاست. ایمان داشته باشیم که خداوند کریم که از رگهای گردنمان به ما نزدیکتر است به ما لطف و عنایت دارد و هیچ لحظهای ما را به خود وا نمیگذارد و انشاالله بر پایه ایمان، توکل و استمداد از حضرت حق بر این مشکل هم پیروز خواهیم شد.
دیدگاه تان را بنویسید