زهره نوروزپور: مذاکرات صلح طالبان با آمریکا هفته گذشته در دوحه منعقد شد. نشستی که حواشی بسیار داشت و طی آن بار دیگر پرچم طالبان به رسمیت شناخته شد! پس از 19 سال حضور در نهایت دستاورد آمریکا این بود که حکومتی که از طالبان گرفته است به آنها پس دهد! نقطه سرخط!
اما این توافق هم صلح را به این کشور باز نگرداند! طالبان پس از جشن به رسمیت یافتن عمارتش اعلام کرد که از فردا حملات خود را علیه نیروهای خارجی متوقف می کنیم و عوض آن به نیروهای امنیتی افغانستان حمله می کنیم!
اولین اشتباه طالبان و اشرف غنی در همین مورد نهفته بود که در مذاکرات میان طالبان و آمریکا رئیس جمهور این کشور نماینده ای از طرف دولت مرکزی به کابل نفرستاد و حتی در این مذاکرات سنگ اندازی کرد. دومین خطای گروه های درگیر در افغانستان مذاکره با آمریکا قبل از مذاکرات بین الافغانی بود. افغان ها با طالبان باید قبل از اینکه با واشنگتن توافق کنند مشکلات را میان خودشان حل و فصل کنند و بعد سراغ آمریکایی ها می رفتند. همین سبب شد که امروز با اغاز تحلیف دو رئیس جمهور مدعی، ذبیح االله مجاهد سخنگوی طالبان به خبرگزاری رویترز بگوید که اینها با خود کنار نیامده اند و سر قدرت دعوا دارند چه طور می خواهند مذاکرات بین الافغانی داشته باشند؟ طالبان در ادامه گفته است: فکر نمیکنیم آنان بتوانند برای مذاکرات میان افغانها آماده شوند زیرا اختلاف نظرهایی میان این سیاستمداران وجود دارد که حتی به برگزاری دو مراسم تحلیف انجامیده است.
وی افزود: به جای تحلیف، از آنان میخواهیم بر مذاکرات بینالافغانی متمرکز شوند. "ما از آنان میخواهیم اختلاف نظرهای داخلی را کنار بگذارند، تحلیف را متوقف کنند و در راستای صلح کار کنند."
مجاهد گفت: یک مساله دیگر این است که هیچ گام عملیای برای اجرای شرط توافق آمریکا و طالبان مبنی بر آزادی 5000 زندانی این گروه از سوی دولت افغانستان صورت نگرفته است. اشرف غنی این درخواست را رد کرده است.
در همین حال پس از وعده حمله طالبان به نیروهای افغان، داعش در کابل حمام خون به راه انداخت و بیش از 30 تن را به کام مرگ فرستاد! دومین حمله پس از توافق لحظه سخنرانی اشرف غنی به عنوان رئیس جمهور در مراسم تحلیف یعنی امروز بود.
این دو حمله چه پیام هایی دارد؟
پس از توافق طالبان و آمریکا قابل پیش بینی بود که افغانستان روی صلح را نخواهد دید. به دو دلیل؛ اینکه دو گروه طالبان و داعش در بلندی های قندوز به سمت سین کیانگ چین، و ازبکستان به مدت یکسال یا حتی بیشتر در حال تبادل آتش بودند هنوز ارام نگرفته اند چراکه اهداف بلند مدتی را دنبال می کنند. داعشی های افغانستان که عمده آنها از سمت چچن، ازبکستان و ایغور های چین هستند، سه هدف را دنبال می کنند، نفوذ در چین، روسیه و خراسان بزرگ (مشهد)، طالبان به مقابله با داعشی های شمال افغانستان درآمد و حملات آنها را دفع کرد اما نه به طور کامل.از سوی دیگر ناظران می گویند آمریکا پس از تحولات سوریه و عراق به گروه های تروریستی داعش کمک کرد که به افغانستان منتقل شوند و درآنجافعالیت خود را علیه منافع اقتصادی سه کشور و امنیت آنها آغاز کند.
این دو حمله شاید پیامی هم به آمریکا باشد هم به دولت مرکزی مبنی بر اینکه اگر طالبان در بدنه قدرت افغانستان قرار بگیرد روی ارامش نخواهید دید و پیام بعدی به آمریکا است، به دلیل توافق با طالبان آنها با این حمله پیام دادند که دولت مورد حمایت واشنگتن چه اشرف غنی چه طالبان را قبول نداریم. کما اینکه این حمله به مراسم تحلیف عبدالله عبدالله انجام نشد و اینکه ترامپ اولین رئیس جمهور خارجی بود که به اشرف غنی تبریک گفت و این تبریک به معنی این است که دولت عبدالله مردود است. این در حالی است که برخی ناظران معتقدند که توافق آمریکا با طالبان بر سر نفوذ داعش در این کشور بود تا راه برای این گروه هموارتر شود و به همین علت فعالان افغانی می گویند ترامپ افغانستان را تحویل داعش داد.
با این حساب باید گفت که ظاهرا افغانستان با سرعت بسیار بالا دموکراسی نسبی زمان حامد کرزی که حاصل کنفرانس بن بود را پشت سر می گذارد و به سمت جنگ داخلی با قدرت هرچه تمام تر پیش می رود.
آن روزی که اشرف غنی حقیرانه در میان نظامیان امریکایی و بدون دعوت ایستاده بود و به سخنان ترامپ گوش می داد تنها و تنها به فکر در قدرت ماندن بود نه جان مردم افغانستان نه صلح پایدار در کشوری جنگ زده و ستم دیده.
حملات اخیر نگران کننده است از وضعیت همسایه شرقی، از سوی دیگر طالبان این روزها تنها به قدرت گرفتن خود فکر می کند از سویی داعش قدرت نمایی می کند و با این حملات پیام می دهد،از سوی دیگر دو رئیس جمهور مدعی پیروزی هستند و هرکدام جداگانه یک مراسم تحلیف برگزار کردند. هدیه آمریکایی از نوع تفرقه بینداز و حکومت کن! ولی اینبار این تفرقه خطرناک است چرا که دو تفکر افراطی در این کشور قدرت گرفته اند. طالبان که در بدنه دولت مرکزی فعال شد و داعش که حملات چریکی و انتحاری را آغاز کرده است! تکلیف همسایگان از این حجم نا امنی در افغان چه می شود؟ ایا ایران برای روزهای بی ثباتی و جنگ داخلی این کشور برنامه ای دارد؟ به نظر می رسد که دستگاه سیاست خارجی کشورمان باید گروه های افغان را دعوت به گفتگوهای مکرر، به مذاکره بین الافغانی بیش از گذشته تشویق کند. همانگونه که نقش ایران در نتیجه کنفرانس بُن عملی شد و حداقل افغان ها چند سالی با ارامش زندگی کردند.
آغاز نمایشنامه غمانگیز؛ غنی و عبدالله سوگند یاد کردند
خبرنگار کابل نیوز در کانال تلگرامی خود دراینباره نوشت: سرانجام پس از جنجالها و کشمکشها بر سر کرسی ریاست جمهوری و دخالت زلمی خلیلزاد برای حل این تنشها، اشرف غنی و عبدالله عبدالله به طور جداگانه بهعنوان رییس جمهور سوگند یاد کردند و تلاشهای امریکا در رأس خلیلزاد ناکام ماند که آثار آن به خوبی در چهره وی نمایان بود.
اما چیزی که در این قضیه نگران کننده است، وجود دو حکومت موازی، دو دستگی سیاسیون و اوجگیری بحران در این کشور میباشد که آینده افغانستان را در تاریکی قرار داده و نگرانیها را پیرامون آغاز یک جنگ داخلی دیگر بیشتر میکند. امریکا در بازی برد و باخت در افغانستان باخت، کمیسیون انتخابات نیز بدون ابطال 300 هزار رای جنجالی و تقلبی اشرف غنی را برنده انتخابات اعلام کرد، از آنسو هم عبدالله عبدالله با جمع کثیری از سیاسیون کشور حکومت همه شمول را شکل دادند، اما تنها کسانی که از این وضعیت استفاده بهینه و بزرگ میکنند، طالبان است که شرایط، ادعای آنان را تقویت و میتوانند از آب گِلآلود ماهی بگیرند.
بدون تردید در شرایط کنونی و همزمان با مذاکرات صلح با طالبان، افغانها نیازشدید به یک اجماع ملی و سیاسی همراه با حکومت مقتدر و مشروع دارند، ولی امروز این فرصت از دست رفت و تبعات آن بسا خطرناک و نگران کننده است که نه غنی، نه امریکا و نه هم دیگر سیاسیونی که داد جمهوریت سر میدهند، قادر به مهار آن خواهند بود.
از جانب دیگر آغاز این نمایشنامه غمانگیز از سناریوی تهیه شده توسط امریکا بود، به این منظور که با تشکیل حکومتهای موازی و تشدید بحران، زمینه را برای حضور بیشتر خود فراهم کرده و طالبان را نیز همانند عروسک خیمهشببازی در بدنه نظام جا دهد تا به دهل واشنگتن برقصند.
آنچه میدانم؛ امروز دموکراسی دفن شد و مردم افغانستان به 20 سال قبل برگشتند که پیامدهای آن خطرناک و قربانی آن ملت افغانستان خواهند بود.رویدادهای امروز مثلث قدرت را شکل داد که یک کنج آن مردم و حکومت مردمی، گوشه دیگر تقلب و دیکتاتوری و زاویه سوم هم امارت طالبانی قرار دارد که بُرد امارت محتمل است.
دیدگاه تان را بنویسید