مدیتیشن برای کسانی که دچار این ۵ مشکل مزمن هستند نه تنها مفید نیست بلکه میتواند به بدتر شدن وضع آنها منجر شود.
مدیتیشن ابزار زیبایی برای پرورش خوداندیشی و آرامش ذهن است، اما نه برای همه! مدیتیشن اَشکال زیادی دارد. هرگونه فعالیتی که تقویتکنندهی آرامش، خوداندیشی و خودآگاهی باشد را میتوان نوعی مدیتیشن در نظر گرفت.
در این مطلب روی مدیتیشن سنتی تمرکز میکنیم: نشستن در سکوت، تمرکز روی تنفس و آرام کردن ذهن و بدن. شاید در ظاهر تمرین آرامشبخشی به نظر برسد، اما مشکل کجاست؟ اگر دچار یکی از بیماریهای مزمن زیر هستید، مدیتیشن گزینه مناسبی برای شما نیست.
۱. اضطراب شدید: اضطراب، دنیای درونی شما را آغشته به افکار مزاحم و وسواسگونه، نشخوار فکری یا کجخیالی میکند. در نتیجه، توجه کردن به این دنیای درونی (سازوکار مدیتیشن) سبب افزایش هراس و ناراحتی این افراد خواهد شد.
۲. افسردگیِ در حال پیشرفت: کسانی که با افسردگی سروکله میزنند، خودشان را منزوی میکنند، از دنیا فاصله میگیرند و زمان بیش از حد زیادی را در تنهایی سپری میکنند. مدیتیشن این قبیل گرایشات آنها را تشدید میکند.
۳. ضربههای روحی: این قبیل ضربات موجب گسستگی و حملات پانیک (وحشتزدگی) میشود. وقتی ضربات روحی برانگیخته شوند، ذهن به متلاشی شدن گرایش پیدا میکند، بنابراین تلاش برای آرام کردن افکار با مدیتیشن به یک چالش حلنشدنی تبدیل میشود.
۴. دورههای روانپریشی: روانپریشی به طور کلی به عنوان وقفهی واقعیت تعریف میشود که طی آن خودپندارهی فرد، بیثبات و شکننده است. مدیتیشن این وقفه را بیشتر و کژاندیشیها را تشدید میکند.
۵. اعتیاد: اگر کسی در اوج اعتیاد باشد، هیچ شکلی از مدیتیشن در او اثر نمیکند، برعکس، مدیتیشن میلِ شدید به مصرف مواد مخدر و الکل را افزایش میدهد.
مدیتیشن غیرسنتی
در اَشکال غیرسنتیِ مدیتیشن، توجه شما با انجام یک کار یا فعالیت به دنیای بیرون معطوف میشود. مدیتیشنهایی که شامل تجربیات لمسی شوند، شما را از دنیای خودتان بیرون میکشند و در پریشانیهای درونی شما وقفه ایجاد میکنند. برای مثال، من با مرد جوانی کار میکردم که بعد از یک تصادف وحشتناک دچار آسیب روحی، اضطراب و نشانههای اختلال استرس پس از سانحه شده بود. صرفنظر از تلاشهایش برای روی آوردن به مدیتیشن برای آرام کردنِ ذهنش، با شکست مواجه شد و نتیجهای نگرفت. در واقع، با هر تلاش حالش بدتر میشد! تا اینکه یک روز حین مرتب کردن گاراژ، یک تکه کوچکِ تازهبریدهشدهی کاج را پیدا کرد. چاقوی جیبیاش را درآورد، روی یک جعبه نشست و شروع به کندهکاری روی چوب کرد. هرقدر بیشتر روی چوب تمرکز میکرد، آرامش بیشتری احساس میکرد.
برای او کندهکاری روی چوب تبدیل به شکل جدیدی از مدیتیشن شد. اوایل، اشیاء سادهی خانگی از قبیل چنگال و قاشق چوبی میساخت و آنها را به دوستان و خانواده هدیه میداد. به مرور کندهکاریهای بزرگتر را تجربه کرد و حتی در یک کلاس هنری هم ثبتنام کرد. او با این شکلِ جدید مدیتیشن توانست ضربان قلب، متابولیسم و ذهنش را آرام کند و روی چیزی غیر از «دردی» که داشت تمرکز کند. اشیائی که او میساخت نماد شفای او بودند.
چگونه مدیتیشن مناسب خودتان را پیدا کنید
به کارهای بیسروصدایی فکر کنید که از انجامشان لذت میبرید و با انجامشان انرژی و تمرکز ذهنتان بالا میرود. به حس و حالتان پس از انجام این فعالیتها دقت کنید؛ اگر احساس آرامش بیشتری میکنید پس در مسیرِ درستی قرار دارید. برخی از اَشکالِ غیرسنتیِ مدیتیشن عبارتند از: پیادهروی، کوهنوردی، ماهیگیری، شنا، موجسواری، نقاشی، آشپزی، آواز خواندن، ورزش، نوشتن، نرمش، رنگآمیزی، صنایع دستی، دوچرخهسواری، مطالعه یا باغبانی. برای یافتن شکلِ مناسبِ مدیتیشن برای خودتان باید زمان صرف کنید و آزمایش کنید تا بتوانید از این ماجراجویی لذت ببرید.
دیدگاه تان را بنویسید