رئیس کمیته علمی ستاد ملی مبارزه با کرونا اظهار داشت: برای اینکه همه مردم ایران واکسینه شوند، ۱۶۰ میلیون دوز واکسن لازم است. برنامههای واکسیناسیون، میزان دوز تزریقی و ایمنی، در خرداد و مهرماه حتما تغییر میکند؛ اما فکر میکنم تا اواخر پاییز ۱۴۰۰، حداقل ۷۰ درصد مردم واکسینه شوند.
مصطفی قانعی رییس کمیته علمی ستاد ملی مبارزه با کرونا و عضو کمیته واکسن کووید-۱۹ گفت: «چه زمانی همه مردم ایران دربرابر کرونا واکسینه میشوند؟» این پرسشی است که این روزها ذهن بسیاری از شهروندان را درگیر کرده است، شهروندانی که منتظرند کار واکسیناسیون گروههای دارای اولویت به اتمام برسد تا نوبت به آنها برسد. به جز این دغدغه این روزها برخی ادعا میکنند حاضر به تزریق واکسن نیستند و در مقابل برخی میپرسند آیا مخالفت این افراد با تزریق واکسن برای سایر افراد خطرناک است.
در روزهایی که دومین محموله واکسن اسپوتنیک وی روسیه وارد کشور شده و تزریق واکسن به کادر درمان در دستور کار است با مصطفی قانعی، رئیس کمیته علمی ستاد ملی مبارزه با کرونا و عضو کمیته واکسن کووید-۱۹ گپ زدهایم، او به پرسشهای ما درباره واکسن ساخت روسیه و برنامه واکسیناسیون ضد کرونا در کشورمان پاسخ داده است. آن طور که او میگوید تا آذر۱۴۰۰ عموم مردم واکسینه خواهند شد. او برای نخستین بار از قیمت واکسن اسپوتنیک وی نیز سخن به میان آورد و گفت هر دوز این واکسن ۴ تا ۵ دلار برای دولت هزینه دارد و برای واکسیناسیون کشور به حدود ۱۶۰ میلیون دوز واکسن نیاز است. با توجه به این اطلاعات با یک حساب سرانگشتی میتوان گفت اگر دلار ۲۳هزار تومانی مبنای محاسبه قرار بگیرد هر دوز از این واکسن ۱۱۵ هزار تومان قیمت دارد. از آنجا که گفته میشود کشورمان به ۱۶۰ میلیون دوز از این واکسن نیاز دارد باید حدود ۱۸ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان برای خرید این حجم از واکسن روسی هزینه شود.
در یکسال گذشته با توجه به شیوع بیماری کووید-۱۹ شاهد عملکرد سریع و بهموقع در زمینههای مختلف تولیدات موردنیاز برای پیشگیری و مقابله با ویروس سارس-کو۲ بهویژه در حوزه زیستفناوری بودیم و در مواردی مثل تولید ونتیلاتور، عملکرد مثبت چشمگیری داشتیم. اگر از میان آنها بخواهید اثرگذارترین اقدام محققان را که در ابتدا این باور در موردشان وجود نداشت، نام ببرید به کدام حوزه اشاره میکنید؟
موضوع توان مقابله زیستفناوران کشور با شیوع بیماری کرونا، بهکلی از جنس چالش بود و نه از جنس برنامه. زمانی که اسفند۹۸، خبر انتشار ویروس کرونا در کشور مطرح شد، ابتدا سازمان بهداشت جهانی، کیت تشخیص در اختیارمان گذاشت اما با گسترش این بیماری مشخص بود محموله بعدی در کار نخواهد بود و این محموله نیز فقط نیاز یکماه را برطرف میکرد. از سوی دیگر توصیه اکید سازمان بهداشت جهانی نیز این بود که اگر میخواهید کشورتان را در برابر این بیماری محافظت کنید، تنها راهکار، تشخیص دقیق است.
به همین علت باید خودمان دستبهکار میشدیم اما در آن زمان شرکت خاصی نداشتیم که تجربه تولید کیتهای تشخیصی به روش پیسیآر داشتهباشد. البته شش ماه پیشازاین زمان از سوی ستاد زیستفناوری، شتابدهندهای را برای تولید کیتهای تشخیصی راهاندازی کردهبودیم. هرچند این شتابدهنده نیز آمادگی ویژهای برای تولید این نوع کیت تشخیص نداشت اما وجود چنین پایگاهی برای تجمع متخصصان و پژوهشگران حوزه تولید کیتهای تشخیصی موجب شد در زمان نیاز بتوانند بلافاصله دست به اقدام بزنند و در کمتر از دو ماه، کیتهای تشخیص داخلی آماده بهرهبرداری شد. این اتفاق چیزی نبود که فقط ما به آن باور نداشتهباشیم. کل دنیا نیز باور نمیکرد در چنین مدت کوتاهی متخصصان ما موفق به تولید انبوه کیتهای تشخیصی دقیق شوند. حدود چهار ماه بعد این حوزه به حوزهای رقابتی میان شرکتهای مختلف تبدیل شد و حتی پس از شش ماه بهجایی رسید که شرکتها ناراضی بودند چرا به آنها اجازه صادرات داده نمیشود.
در دنیا یکی از شاخصهای توانمندی هر کشوری، فاصله تبدیل نیاز به فناوری تا صنعتیشدن و ورودش به بازار است. این فاصله در کشور ما تا پیشازاین در حدود شش سال برآورد میشد اما در این چالش به شش ماه کاهش یافت. همین اتفاق در مورد کیت تشخیص سریع نیز افتاد و بهمحض اینکه سازمان بهداشت جهانی استفاده از این روش را تایید کرد طی کمتر از شش ماه در کشور به مرحله تولید انبوه رسید.
پس چرا باوجود سابقه طولانی واکسنسازی در کشور شاهد این اقدام سریع درزمینه تولید واکسن نبودیم؟
در حوزه واکسن با وقفهای ششماهه وارد عمل شدیم.
یعنی دانش کافی برای ورود به بحث تولید واکسن در کشور وجود نداشت؟ یا محققان دیر دستبهکار شدند؟
اتفاقا هم توانمندی لازم در کشور وجود داشت و هم متخصصان مشغول انجام تحقیقات بودند اما اتفاقی که در کشورهای دیگر موجب شتاب بالای روند تحقیقات و تولید واکسن شد، پیشخرید واکسن از شرکتهایی بود که در حال تحقیقات بودند؛ واکسنی که در آن زمان هنوز وجود نداشت و حتی وارد مرحله اول بررسی بالینی نیز نشدهبود. واکسن مدرنا، بایوانتک، واکسن هند و... همگی چند میلیون دوز از واکسنشان از سوی شرکتهای بزرگ یا نهادهای دولتی پیشخرید شد. علتش هم این بود که ممکن بود این تحقیقات با شکست روبهرو شود.
بنابراین اگر از آنها پشتیبانی نمیشد، تمام ریسک متوجه شرکت تولیدکنندهبود و کسی راضی نمیشد این حجم از ریسک را به خود وارد کند، به این امید که شاید واکسنش کارایی لازم را نشان داد. چنانکه تحقیقات واکسنی که در دانشگاه کوئیزلند در حال انجام بود، یک میلیارد دوز پیشخرید شد اما در مراحل بررسی بالینی با شکست روبهرو شد. انستیتو پاستور فرانسه باسابقه بیش از ۱۰۰سال در واکسنسازی نیز واکسنش در مرحله بالینی متوقف شد اما در این موارد شرکتی خسارت ندید و ورشکست نشد.
چنانچه ما هم در اسفند۹۸ اعلام میکردیم اگر شرکتی آمادگی کار روی واکسن را دارد، ۱۰میلیون دوز از واکسنش را میخریم، قطعا با سرعت بیشتری این اتفاق پیش میرفت.
چرا ما شاهد چنین حمایتی در کشور نبودیم؟
این که ما چنین اقدامی نداشتیم نشان از ناآگاهی مسؤولان نبود. وزیر بهداشت در همان زمان دنیا را رصد میکرد و از این نوع سیاستگذاری در کشورهای دیگر آگاه بود. اما قوانینی در کشور داریم که به راحتی اجازه چنین سرمایهگذاریهای خطرپذیری را به دولت نمیدهد. نهادهای نظارتی متعدد مانند دیوان محاسبات کشور، بر هزینهها و قراردادهای دولتی نظارت دارند و وقتی قراردادی برای محصولی که مشخص نیست به مرحله تولید برسد یا نه بسته شود جلوی آن گرفته خواهدشد.
اگر کشوری در حوزه علوم زیستی بخواهد به پیشرفتی دست پیدا کند، نیاز به بستری دارد که مدام از محقق سوال و جواب نکند و محصولمحور نباشد. زیرا در تحقیقات زیستی موفقیت یک طرح پیش از انجام آن واقعا قابل پیشبینی نیست و ماهیت آن با طرحهای صنعتی به کلی متفاوت است.
به نظر شما پس از تجربههایی که از رویارویی با کووید-۱۹ داشتیم، اکنون این نگرش در کشور به وجود آمدهاست؟
نه هنوز.
پس چطور اکنون هشت نوع مختلف از واکسن در کشور در مسیر تولید قرار دارد؟
با توجه به سمتی که به عنوان دبیر ستاد توسعه زیستفناوری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری داشتم، زمانی که از سوی وزیر بهداشت حکم عضویت در کمیته تولید واکسن ملی را دریافت کردم، این موضوع را مطرح کردم که برای موفقیت در این مسیر باید از شرکتها واکسن پیش خرید شود. وزیر محترم بهداشت بنا به ملاحظاتی که باید داشتهباشد تا بعدا حواشی مختلفی پیرامون این مسأله ایجاد نشود، موافقت نکرد. پیشنهاد بعدیام این بود حداقل زمانی که به مرحله سوم بالینی رسیدند ۱۵میلیون دوز از آنها پیشخرید شود که این پیشنهاد پذیرفته شد.
آیا عقد قرارداد پیشخرید در آخرین مرحله بررسی بالینی که شرکتها عملا دیگر قرار است روی هزاران نفر واکسنشان را بررسی کنند، برای شرکتها راهگشا خواهد بود؟
همین نیز اتفاق خوبی است. زیرا ممکن است چند شرکت با موفقیت مراحل بررسی بالینی را پشت سر بگذارند، بعد چند ماه بعد که زمان تولید تجاری آنهاست، در یکی از نشریات معتبر علمی گفته شود یکی از آنها کارایی بهتری از بقیه دارد. بعد کشور تصمیم بگیرد فقط از همان نمونه بهتر استفاده کند؛ در این شرایط تکلیف شرکتهای دیگر چه خواهد بود!؟ این شرکتها برای تولید واکسن و گذراندن مراحل مختلف وام دریافت کردهاند، اگر در پایان کار از آنها خرید نشود خسارت بزرگی خواهند دید. در واقع با این طرح حتی اگر فقط یکی از واکسنها قرار باشد استفاده شود، دولت تضمین کرده واکسنهای دیگر را نیز خریداری کند، حتی اگر قرار نباشد استفاده شود، خسارتی متوجه شرکتی که موفق به تولید واکسن شده نخواهد بود.
بیانات رهبر معظم انقلاب در خصوص عدم اطمینان به واکسنهای آمریکایی و انگلیسی بر مبنای نتایج علمی بهدست آمده از بررسیهایی بود که برای خرید واکسن داشتید یا بیشتر از جنبه سیاسی از سوی ایشان مطرح شد؟
قطعا مقام اول کشور باید از دیدگاه کلانتری مسائل را در نظر بگیرد و بر مبنای اطلاعات مختلفی که در مورد فعالیتهای کشورها میبیند تصمیمات استراتژیک کشور را اتخاذ کند.
در شرایطی که آمریکا جلوی انتقال محموله خریداری شده واکسن آنفلوانزای ما را در ترکیه گرفت، شرکت فایزر از دادن داروی سرطان پیشخریدشده ما امتناع کرد و بهطور مشخص از هیچ دشمنی در حق ما کوتاهی نکردند، چطور باید اعتمادی برای دریافت واکسن از آنها وجود میداشت؟ این مسائل در کنار شتابزدگیهای سیاسی برای صدور مجوزهای تزریق اضطراری این واکسنها در آمریکا و سابقه دشمنی آنها منجر به تصمیم استراتژیک رهبر معظم انقلاب شد.
البته پیش از این تصمیم، دریافت ۱۰۰هزار دوز واکسن فایزر که اعلام کردهبودند میخواهند از یک خیریه به ایران بدهند از سوی کمیته واکسن رد شدهبود.
علتش چه بود؟
اولین نکته، نیاز این واکسن به زنجیره سرد منفی ۸۰ درجه سانتیگراد برای انتقال و نگهداری است که واقعا چالش بزرگی برای ما بود. البته از اظهارنظر من در این مورد در یکی از برنامههای تلویزیونی حرفهایی مطرح شد که خود فایزر زنجیره سرد را تأمین میکند و بحث منحرف شد. اما مسأله اصلی فقط مشکل زنجیره سرد نبود. واکسن فایزر که بر مبنای مولکولهای امآراِناِی طراحی شدهاست، نسل جدیدی از واکسن است که هنوز مراحل بالینی خود را بهطور کامل طی نکردهاست و نمیتوانیم نسبت به عوارض جانبی آن مطمئن باشیم. باید صبر میکردیم تا این واکسن حداقل مرحله سوم بالینی که در حال حاضر در حال پیگیری است را به پایان برساند و بعد در مورد آن تصمیم بگیریم. یکی از نکاتی که با شروع تزریق بر اساس مجوز اضطراری در مورد این واکسن مشخص شده این است که میزان مرگومیر در میان سالمندان بالاست. نکتهای که در آن زمان هنوز مشخص نشده بود.
ضمن این که اگر این ۱۰۰ هزار دوز را دریافت میکردیم، باید برای چه کسانی استفاده میکردیم؟ چطور میتوانستیم افراد دارای اولویت را از میان جمعیت کشور مشخص کنیم. قطعا با حواشی بسیار زیادی روبهرو میشدیم. از طرفی زمانی که شما محمولهای را از شرکت مبدأ به صورت رسمی خریداری میکنید با تمام اطلاعات و مجوزها و مستندات دریافت میکنید. اما این ۱۰۰هزار دوز بهصورت غیررسمی و نامشخصی قرار بود وارد شود و ورود مادهای بیولوژیک بدون هیچ مستندات روشنی آن هم زمانی که هنوز مراحل کارآزمایی بالینی را طی نکردهاست به کشور از اساس درست نبود.
اگر فناوری مورد استفاده در این واکسن کارآمد نیست، چرا یکی از شرکتهای تولیدکننده داخلی در حال توسعه همین نوع از واکسن است؟
من نمیگویم این واکسن کارآمد نیست؛ اتفاقا کارایی بالایی دارد اما به دلیل برخی عوارضی که به همراه دارد در بدن افراد سالمند توان تحمل برای آن کافی نیست. بنابراین اگر موفق به تولید این نوع از واکسن شویم، براساس دادههای بهدست آمده از تزریق وسیع واکسن فایزر میتوانیم تصمیم بگیریم از آن برای چه گروهی از افراد استفاده کنیم. برای مثال براساس اطلاعاتی که تاکنون از نتایج تزریق این واکسن در اختیار داریم، میتوانیم بگوییم این واکسن بهتر است برای واکسیناسیون افراد جوان زیر ۳۰سال استفاده شود.
فکر میکنید برای واکسیناسیون، اجباری هم وجود داشتهباشد یا تصمیم افراد برای واکسنزدن یا نزدن اختیاری خواهد بود؟
هنوز در این مورد تصمیمگیری نشدهاست. پیش از واکسیناسیون باید پیمایشهای علمی انجام شود تا میزان آمادگی جامعه برای واکسیناسیون مشخص شود.
با توجه به حواشی پیشآمده در هفتههای گذشته به نظرتان میزان اعتماد عمومی به واکسیناسیون سراسری کاهش پیدا نکردهاست؟
این موضوع فقط در مورد کشور ما نیست. در بیشتر کشورهای دنیا برخی شایعات و خبررسانیها موجب شکلگیری موجی برای مقابله مردم با واکسیناسیون شدهاست. حالا اگر این موضوع به نحوی در جامعه گسترش پیدا کند که به سلامت آحاد جامعه و اقتصاد کشور صدمه بزند، حاکمیت نمیتواند صبر کند و وارد عمل میشود. با وضع قواعدی میتوان کنترل اوضاع را در دست گرفت. برای مثال افرادی که میخواهند به سفر بروند حتما باید گذرنامه واکسن دریافت کنند.
این راهکار حواشی زیادی به همراه نخواهد داشت؟
قطعا دارد اما اولویت این است که مانع مرگومیر افراد جامعه شویم. در حال حاضر اروپا هم چنین راهکاری را در پیش گرفته و قرار است اگر فردی بخواهد بین کشورها تردد کنند، گذرنامه واکسن برایش صادر شود.
با توجه به نگرانیهایی که در پی هجمهها علیه خرید و تولید واکسن در کشور ایجاد شده، فکر میکنید چطور میتوان امنیتخاطر عمومی را برای اجرای برنامه واکسیناسیون به جامعه بازگرداند؟
تمام این نگرانیها و دلواپسیها پیش از آن که واکسیناسیونی در کشور شروع شدهباشد رخ دادهاست. ارائه گزارش شفاف از نتایج واکسیناسیون در جلب اعتماد عمومی نقش مهمی دارد. آرژانتین تزریق واکسن اسپوتنیک روسیه را آغاز کرده و هر نفر که وارد این طرح میشود پیگیری فرد به صورت شفاف در اختیار عموم جامعه قرار میگیرد. تاکنون نیز از این واکسن عوارضی را گزارش نکردهاند.
ما نیز چنین گزارشهایی را خواهیم داشت؟
تا جایی که حریم خصوصی افراد اجازه دهد، میتوان بدون انتشار مشخصات فرد و جزئیات، نتایج پیگیریهای واکسن را گزارش کرد بنابراین اعتمادسازی روند چندان پیچیدهای نخواهد داشت. به فرض اگر در ۱۰۰هزار دوز تزریق واکسن عوارضی گزارش نشود، همه افراد تمایل خواهند داشت که واکسینه شوند و قطعا اطمینان به مرور در روند واکسیناسیون شکل خواهد گرفت.
نکته دیگری که دراینباره وجود دارد، تنوع سبد واکسنی است که ما در اختیار داریم. این تنوع این فرصت را فراهم میکند که براساس شرایط جسمانی و وضعیت سلامت هر گروه از جامعه نوع متناسب از میان واکسنها انتخاب شود تا بهترین نتیجه را بتوانیم بهدست آوریم. این در حالی است که یکی از ایرادهایی که به ستاد کرونا گرفته شد این بود که چرا بودجه خود را در واکسنهای متفاوتی سرمایهگذاری کرد و فقط سراغ یک نوع که جواب قابل قبولی داده نرفتهایم؟ واقعیت این است که شش ماه عقبافتادن ما از جریان جهانی توسعه واکسن، این فرصت را فراهم کرد که بتوانیم نتایج تزریق واکسنهای مختلف را رصد کنیم و در زمان واکسیناسیون در کشور از این اطلاعات در جهت بهینهسازی واکسیناسیون بهره ببریم.
آیا واکسیناسیون برای مردم هزینهای خواهد داشت؟
بر اساس قانون، واکسیناسیون در کشور ما بر عهده دولت است اما اگر منابع مورد نیاز برای این موضوع تأمین نشود، واکسیناسیون گروههای پرخطر به عهده دولت خواهد بود و ممکن است برای گروههای کمخطر با هزینه همراه باشد.
با توجه به این سبد متنوع واکسنی که در نظر گرفتهاید، آیا تعرفه خاصی برای همه واکسنها تعریف میشود یا واکسنها قیمتهای متنوعی خواهند داشت و افراد براساس بودجه خود باید از میان آنها انتخاب کنند؟
در حال حاضر مبنای قیمتگذاری برای محصولات داخلی ۷۰درصد نمونه خارجی مشابه در نظر گرفته شده اما در مورد نحوه عرضه واکسن تصمیمگیری نشدهاست.
در این حالت ممکن است برخی بگویند به دلیل تفاوت قیمتی، اقشار کمدرآمد جامعه قدرت انتخاب از میان گزینههای موجود را نخواهند داشت و مجبور میشوند نمونه ایرانی را بخرند. نظر شما چیست؟
متأسفانه در روزهای اخیر شاهد اظهارنظرهایی از سوی متخصصان بالینی در مورد عملکرد واکسنها، آن هم در زمانی بودیم که هنوز نتایجی از آنها بهدست نیامدهاست. واقعیت این است که متخصص بالینی الزاما متخصص حوزه واکسن نیست و با فرآیند تولید واکسن و تفاوتهای میان انواع واکسن آشنایی کاملی ندارد و نباید در مورد آن اظهارنظر غیرتخصصی کند. نباید توانمندی بالای تولیدات زیستفناوری که در کشور وجود دارد را دست کم بگیریم؛ ایران در حال حاضر با وجود شرایط تحریم، ۲۴ داروی زیستفناوری تولید میکند. ما در غرب آسیا رقیبی برای این موضوع نداریم و با فاصله، یکهتاز میدان هستیم.
زمانی که هر یک از واکسنهای ایرانی به مرحله تولید انبوه برسد یعنی از مراحل دشوار و متعدد راستیآزمایی و بررسی نهادهای ذیربط مانند سازمان غذا و دارو و کمیته اخلاق با موفقیت عبور کردهاست. فرآوردههای زیستی بر خلاف فرآوردههای دارویی شیمیایی مانند قرص استامینوفن که به یکبار اخذ مجوز نیاز دارد، باید برای هر سری تولید خود مجدد مراحل بررسی را طی و مجوز مورد نیاز را دریافت کند و بعد وارد بازار شود. پس قطعا اگر واکسنی موفق به اخذ مجوز شود، به مراتب قابل اطمینانتر از نمونههای خارجی خواهد بود.
مزیت مهم واکسن ایرانی نسبت به نمونههای خارجی چه خواهد بود؟
مطمئن باشید وقتی نتایج کارآزماییهای بالینی این واکسنها به صورت علمی منتشر شود و در اختیار متخصصان قرار بگیرد، همان افرادی که میگفتند واکسن ایرانی نمیزنند، فقط خواهان واکسن ایرانی خواهند بود. حساسیتهای موجود در حوزه فرآوردههای زیستی و زیستفناوری به گونهای است که بهتر است به تولیدات خارجی اعتماد نکنیم و تولید زیر چشممان انجام شود، زیرا قطعا آن نظارت و دقتی که ما برای تولیدات داخلی داریم، شرکتهای خارجی برای ما ندارند. از طرف دیگر، الزاما همان کیفیتی را که برای مصارف خود در نظر میگیرند برای سفارش ما لحاظ نمیکنند. برای مثال به ما میگویند از پایگاه هند خود به شما واکسن میدهیم. پس شاید نمونهای که به ما میفروشند با نمونه مصرفیشان همکیفیت نباشد. بنابراین در شرایطی که این توانمندی بهخوبی در کشور وجود دارد، اعتماد کامل و سرسپردگی به کشورهای دیگر و یک محصول خاص جایز نیست. بلکه باید سبدی از محصولات را در دست داشتهباشیم و بر اساس نتایج علمی به دستآمده، هوشمندانه وارد عمل شویم.
با حواشی به وجود آمده و اظهارنظر از سوی برخی پزشکان و حتی افراد سرشناس غیرمتخصص در خصوص نوع واکسنهای خریداری شده و زمانبندی تزریق واکسن در کشور، نگرانیهایی میان مردم به وجود آمدهاست. دکتر قانعی در خصوص علت شکلگیری این دلواپسیها تصریح میکند: «ترسی که امروز در جامعه ایجاد شده ناشی از ابهام و نبود اطلاعات است، اما تا زمان انجام واکسیناسیون، اطلاعات قابل استناد زیادی از تزریق واکسنهای مختلف در سایر کشورها در دست خواهیمداشت که میتوانیم بر اساس آنها تصمیمگیری کنیم. زمانی که متخصصان این حوزه تایید کنند تمام انتخابها بر مبنای نتایج علمی است، مردم نیز با خیالی راحتتر آن را میپذیرند.»
وی در ادامه با اشاره به نقش رسانهها در پررنگ نشان دادن استفاده از واکسن در پایان دادن به شیوع بیماری کرونا میافزاید: «توجه ویژه رسانهها به واکسیناسیون کرونا از یک سو موجب تشویق جامعه به استفاده از واکسن خواهدشد اما از سوی دیگر موجب شکلگیری تصویری نادرست در ذهن مردم شده که تزریق واکسن قرار است به یکباره همهچیز را تغییر دهد و به این همهگیری پایان دهد. در صورتی که چنین چیزی واقعیت ندارد که بعد از واکسیناسیون زندگی یکباره به شرایط عادی بازگردد و دیگر نیازی به رعایت شیوهنامههای بهداشتی نباشد. یکی از مهمترین موضوعاتی که در دوران پس از واکسیناسیون باید مد نظر قرار بگیرد، امکان ناقلبودن افراد واکسینه است. یعنی فرد به دلیل آمادگی سیستم ایمنی به دنبال تزریق واکسن در مواجهه با ویروس، بیمار نمیشود اما ممکن است ناقل ویروس به سایر افرادی باشد که در برابر ویروس مصون نیستند. بنابراین تزریق واکسن پایان غائله کرونا نخواهدبود.»
رئیس کمیته علمی ستاد ملی مبارزه با کرونا در خصوص زمان بازگشت زندگی به شرایط عادی میافزاید: «بخشی از قطع زنجیرهانتقال به عهده واکسن است، بخشی به شستن دستها، بخشی به استفاده از ماسک و رعایت فاصلهگذاری اجتماعی. یعنی همه اینها در کنار هم به قطع زنجیرهانتقال منجر خواهدشد. به محض این که زنجیرهانتقال قطع شود و شش ماه در وضعیت آبی باقی بمانیم، از آن پس تشخیص و یافتن موردی بیماران اهمیت خواهدداشت. در این حالت به محض این که فردی در جامعه به کووید-۱۹ مبتلا شود، تمام اطرافیان و خانوادهاش مورد آزمایش قرار خواهندگرفت و بلافاصله افراد مبتلا شناسایی و قرنطینه میشوند تا بیماری دوباره گسترش وسیع پیدا نکند. انجام تستهای غربالگری دورهای و بررسی رصدخانهای جامعه منجر به شناسایی به موقع بیماران و قطع زنجیرهانتقال میشود.»
دکتر قانعی با اشاره به غیرقابل پیشبینی بودن روند تداوم و پایان یافتن کووید-۱۹ در جوامع، خاطرنشان میکند: «به هیچوجه نمیتوان به طور قطعی گفت ما دیرتر به این نقطه خواهیم رسید. باید دید تا چند ماه دیگر این بیماری چه شرایطی را به وجود میآورد. درست است که واکسیناسیون در کشور ما دیرتر آغاز میشود، اما تا آن زمان عده زیادی از افراد هم به این بیماری مبتلا شده و بهبود یافتهاند که با احتمال بسیار کمی در حد چهار نفر در هزار نفر ممکن است دوباره به این بیماری مبتلا شوند که خود این، نوعی واکسینهشدن افراد است. در کنار این موضوع واکسیناسیون هم بر اساس نتایج علمی به دست آمده با کارآیی بیشتری در گروههای مختلف انجام خواهدشد. بنابراین شاید خیلی زود موفق به قطع زنجیره شویم. باید دید تا آن زمان با چه ویژگیهای جدیدی در مورد این بیماری و یافتههای علمی جدید روبهرو خواهیمشد.»
دیدگاه تان را بنویسید