عصرایران؛ مصطفی داننده- دیروز عکسی در فضای مجازی دست به دست شد که در آن استاندار خوزستان در حال ذکر فرستادن قبل از آغاز برنامه زندهاش در تلویزیون بود. برنامهای که در تهران در حال رفتن روی آتن بود.
با دیدن عکس با خودم گفتم، استاندار در تهران چه میکند؟ خوزستان زیر آب است و مردم از قایق به جای ماشین استفاده میکنند، غلامرضا شریعتی در تهران به دنبال چه میگردد؟
میدانم، استاندارها معمولا هفتهای یک بار برای انجام کارها سری به پایتخت میزنند اما این رفت وآمد برای شرایط عادی است نه در وضعیت بحرانی سیل و غم.
وقتی در جایی ازاین کشور بلایی مثل سیل یا زلزله اتفاق میافتد، مسئولان از تهران بلند میشوند و راهی آن شهرستان میشوند و بعد استاندار یک استان سیلزده، خود به تهران آمده است! یاللعجب.
شاید بگویند که برای دیدار با مقامات عالی دولت راهی پایتخت شدهاند که پذیرفتنی نیست. این روزها خیلی راحت از طریق ودیو کنفرانس میشود با همه ارتباط برقرار کرد. این روزها به واسطه کرونا خیلی از نوهها با پدربزرگ و مادربزرگهای خود اینگونه صحبت میکنند چه برسد به رییس جمهور با یک استاندار!
شاید برای شرکت در برنامه تلویزیونی به تهران آمدهاند که باید بگوییم بهتر بود با مردم خوزستان از طریق شبکه خوزستان حرف میزدید. اگر میخواستید مردم ایران صدای شما را بشنوند بازهم از طریق ارتباطات اینترنتی میتوانستید حرفهای خود را بزنید.
تلویزیون با این بودجهای که میگیرد، توان برقراری یک ارتباط از راه دور دارد، خیالتان جمع.
مردم خیلی چیز عجیب و غریبی از شما نمیخواهند، فقط میخواهند مشکلاتشان را ببیند و راه حل آن را پیدا کنید.
سیل مثل یک غارتگر به زندگی مردم زده است. خیلی از وسایل برقی مردم بیچاره دیگر قابل استفاده نیست. خیلی از آنها با خونِدل زندگی خود را ساخته بودند و حالا میبینند که همه چیز را از دسته دادهاند و دوباره روز از نو، روزی از نو.
شاید شما ندانید اما تهیه یک زندگی ساده در این زمانه گرانی و تورم، رستم میخواهد. یک کارگر ساده چگونه میتواند دوباره یخچال، تلویزیون و وسایل برقی بخرد؟ چگونه میخواهد خیمه افتاده را علم کند؟
مردم خوزستان انتظار زیادی ندارند. آنهمه با همه سختیها ساختهاند. هنوز جای گلولههای عراق در برخی از شهرهای خوزستان مثل خرمشهر قابل مشاهده است. مردم میخواهند وقتی باران میآید، فاضلاب شهر سر از خانههای آنها در نیاورد. میخواهند وقتی باران میآید، خانههای آنها میزبان سیل نباشد.
خودتان را جای یکی از این مردم سیل زده بگذارید و ببیند که میتواند در عصر کرونا، تورم، گرانی، بیکاری و سیل، زندگی را مدیریت کنید؟ به خدا که سخت است. باید به تک تک سرپرستان خانوادههای ایرانی، نوبل اقتصاد بدهند که میتوانند در این شرایط سخت، ماه مالی را به پایان برسانند و چرخ زندگیشان را بچرخانند.
دیدگاه تان را بنویسید