او در زندگی آنقدر سریع دویده است که امروز دیگر نه بادهای موافق و نه مخالف، هیچکدام نمیتوانند از رسیدن به اهداف و آرزوها دورش کنند. شروع ورزش شاید کار خیلیها باشد، اما ادامهاش و ماندن در آن، کار همه نیست. به ویژه اینکه دختری باشی در مسیر منهای فوتبال. این دوام آوردن خاصیت حرفهایهاست. او تا اینجا تا ۲۸ سالگی امروزش، فراز و نشیبهای بسیاری را در ورزش پشت سر گذاشتهاست. حتما در گذشته برای او هم پیش آمده که از بیمهریها خسته شود، بگوید کافی است و بخواهد کفشهایش را آویزان کند؛ اما مانده و با این تجربهها خودش را ساخته تا جایی که دوی سرعت، برایش به یک سبک زندگی تبدیل شدهاست.
همانوقتی که بسیاری از همسن و سالهایش در ابتدای زندگی مشترک درگیر شادیهایی هستند که شاید دیگر تکرار نشوند، او با همسرش به امید پیشرفت در ورزش، تصمیم میگیرند راهی کشوری شوند که نه زبان مشترکی با آنها دارد و نه فرهنگ... و عاقبت با وجود همه نمیشودها و نمیتوانیها، مجوزی کسب کنند برای حضور در رقابتهای جهانی. لذتی از جنسی متفاوت، از جنس ورزش و ریسکهای آن که حالا میتوانی سرت را بالا بگیری و بلند بگویی: من فرزانه فصیحی هستم.
صربستان؛ نقطه عطف
اولین دختر لژیونر دوومیدانی کشورمان درباره حضورش در باشگاه پارتیزان بلگراد به جامجم میگوید: «من با نام ایران به این باشگاه پیوستم. آنها رزومهام را دیدند و خواستند به تیمشان ملحق شوم و تمام امکانات را در اختیارم گذاشتند. صربستان به نوعی برای من نقطه عطف شد. خیلیها گفتند نرو، ورودی مسابقات جهانی غیرقابل دسترس است؛ اما من با کسب ورودی دوی ۶۰ متر، خودم را بیشتر پیدا کردم. متوجه شدم عدد و رقم صرفا زاییده ذهن آدمهاست و این ماییم که با آنها، محدودیت را برای خودمان تعریف میکنیم. در پارتیزان دیدم با امکانات کم نسبت به رقبا رکوردهای خوبی دارم و همین به من انگیزه داد. تمریناتم اصولی شدهبود و به آرامی در حال پیشرفت بودم. همه چیز سر جای خودش بود. با اینکه ورزشکاران چند تیم از باشگاههای رقیب داخل یک سالن و کنار هم تمرین میکردند، همه توجهشان به کار خودشان بود و کسی در کار دیگری سرک نمیکشید. مشورتهای فنی بین مربیان از باشگاههای مختلف وجود داشت و از دانش یکدیگر استفاده میکردند. اخلاق حرفهای بدون ادعا رعایت میشد.»
انتخابی که بازدارنده نبود
فصیحی در پاسخ به این پرسش که ازدواج در مسیر ورزش، برای او بازدارنده نبودهاست، عنوان میکند: «ازدواج برای بعضیها اینطور بوده و همیشه برای افراد بهویژه دخترها این نگرانی وجود دارد اما شاید بخش مهمی از این مسأله به انتخابهای ما و درک متقابل یکدیگر برمیگردد. همسر من همیشه مشوقم بوده و در ورزش به پیشرفتم کمک کرده است. وقتهایی که خسته بودم یا انرژیام کم شده، او به صبوری و ادامه کار ترغیبم میکرد. قبل از سفر به صربستان، من و همسرم نگران مسائل مختلفی بودیم. هزینههایی که فقط به عهده خودمان بود، آشنانبودن با زبان آنها. اینکه من از حدود سال ۹۰ در ایران معمولا قهرمان بودم و دوست نداشتم با شکست یا بدون پیشرفت به ایران برگردم. در واقع، همان ابتدای زندگی مشترک دست به ریسک بزرگی زدهبودیم و اگر همراهی و کمکهای همسرم نبود، نمیشد و حتی حالا هم که مربیام در صربستان است، همسرم در تمریناتم حضور دارد و نقش مربی راایفا میکند.»
همراهی خانواده
دارنده نشانهای نقره و برنز آسیایی، درباره حمایتهای خانواده پیش از ازدواج در مسیر زندگی ورزشیاش اضافه میکند: «من از کودکی و حدود هفتسالگی ورزش را با ژیمناستیک شروع کردم و این بدون حمایت و عشق خانواده امکان نداشت. بعدها در مدرسه و با معرفی یکی از معلمها در مسیر دوومیدانی قرار گرفتم که زحمات پدر و مادرم در این رشته کمتر از خودم نبود. پیش از ازدواج، در اصفهان تمرین میکردم و مسعود رحمانی، مربیام بود. او دلسوزانه و بدون هیچ چشمداشتی آموزش میداد و همیشه از ایشان سپاسگزارم. چون مربیام مرد بود پدرم باید در تمریناتم حاضر میشد. در سرما و گرما هر روز با هم میرفتیم و برمیگشتیم. مادرم در تمام مسابقاتم همراه و مشوقم بود. آنها بدون ابراز خستگی همیشه دلگرمی و تکیهگاه من در ورزش و زندگی بودهاند.»
حرفهایها و آرزوهایی که سقفی ندارند
برای ماندن در ورزش حرفهای فرزانه فصیحی به نتایجی رسیده و معتقد است ادامه مسیر پیشرفت میتواند بخشی از رسیدن به هدف باشد: «در ورزش باید کم توقع باشیم. من نه فقط از مسؤولان حتی از خانوادهام نیز سطح انتظاراتم را پایین آوردهام. وقتی هدفی داری و باید مسیری را برای رسیدن به آن طی کنی، بهتر است در فکر حرکت باشی و مقدمات. تمرکز بر تمرین، ورزشکار را از حاشیهها دور میکند. کمکم صبور بودن، مدیریت نگرانی، هیجان و کنترل احساسات را یاد میگیرد. اینها میشوند ویژگی حرفهای بودن و بخشی از مسیر پیشرفت که آن هم بخشی رسیدن به هدف است.»
او همچنین در مورد اهداف و آرزوهای خود تأکید میکند: «هنوز راضی نیستم. من در ابتدای مسیرم. کارهای زیادی باید انجام دهم. رقابتهای جهانی داخل سالن چین در اسفند ماه را در پیش داریم. بعد مسابقات و تورنمنتهای کسب سهمیه المپیک و انشاءا... بعد از آن المپیک، مسابقات آسیایی فضای باز، المپیک آسیایی داخل سالن و با رویدادهای مختلف همچنان این مسیر ادامه دارد.»
رکوردداری در دوران کرونا
فرزانه فصیحی، سال گذشته در مسابقات بینالمللی دوی ۶۰ متر داخل سالن ترکیه، رکورد ایران را جابهجا کرد و همین چند ماه پیش در دوی ۱۰۰ متر با زمان 11 ثانیه و 68 صدم ثانیه، رکورد باشگاهی ایران را در حالی به نام خودش ثبت کرد که کرونا بیشتر فضاهای ورزشی را به تعطیلی کشاندهبود: «وقتی از صربستان برگشتم، شرایط جسمی خوبی داشتم و در آمادگی کامل بودم. قرار بود ۲۵ اسفند ماه برگردیم و تمریناتم را زیر نظر مربی صربستانیام ادامه بدهم که با شیوع کرونا برنامهها تغییر کرد. رفتنمان کنسل شد و یکباره همه چیز تغییر کرد. باشگاهها تعطیل شدند و من دشواریهای بسیاری پشت سر گذاشتم. برای شرکت در رقابتهای لیگ برتر و حفظ استاندارد جسمانی خودم به ناچار حتی در زمین چمن و روی آسفالت هم تمرین کردم. اگر تمرینم به همان روال سابق ادامه داشت رکورد ملی را هم جابهجا میکردم که انشاءا... در ادامه کارم این اتفاق هم میافتد.»
من فرزانه فصیحی هستم
و در پایان از ملیپوش دوی سرعت کشورمان، پرسیدیم به عنوان سریعترین دختر ایران کدام یک از لقبها و ترکیبهای واژگانی را که به او دادهاند، بیشتر دوست دارد: «پیش از من هم این لقبها به افراد دیگری دادهشده، اصلا کار کلمات همین است یک روز برای دیگری، امروز برای من، بعدها هم برای آدمهای آینده، ترکیب شوند. به همین دلیل برای من مهم نیستند. با همه احترامی که به محبت دیگران دارم، با اینکه میدانم این لقبها نوعی توجه و ابراز لطف است، اما واقعا برایم فرقی ندارند. من فرزانه فصیحی هستم. برای این اسم از ایران تلاش میکنم و بیشتر از دختر باد، تندباد، غزال تیزپا و هر لقب دیگری نام خودم را بدون پیشوند یا پسوند ترجیح میدهم.»
دیدگاه تان را بنویسید