ارسال به دیگران پرینت

با کرونا، قرون وسطایی برخورد کنید تا نابود شود!

دو راه برای مبارزه با اپیدمی ها وجود دارد: روش های قرون وسطایی و روشهای مدرن. روش مدرن به معنای تسلیم در برابر قدرت عوامل بیماری زا است: تصدیق کنید که عوامل بیماری زا غیرقابل توقف هستند و سعی کنید با اختراعات مدرن قرن بیستم از جمله واکسن های جدید ، آنتی بیوتیک ها و مراقبت های بیمارستانی تخصصی از یک سو و دوربین های حرارتی که در جستجوی افراد مبتلا به تب هستند، از سوی دیگر با شیوع بیماری های اپیدمیک مبارزه کنید. راه قرون وسطایی، که از دوران مرگ سیاه به ارث رسیده است وحشیانه است: مرزها را ببندید ، کشتی ها را قرنطینه کنید ، شهروندان را در شهرهای شیوع بیماری وحشت زده منزوی کنید.


با کرونا، قرون وسطایی برخورد کنید تا نابود شود!

دونالد مک نیل خبرنگار علمی که از سا 2002 اپیدمی ها را پوشش داده، در مطلبی تحت عنوان «برای مبارزه با کرونا، قرون وسطایی برخورد کنید» در نیویورک تایمز نوشت: دو راه برای مبارزه با اپیدمی ها  وجود دارد:  روش های قرون وسطایی و روشهای مدرن. روش مدرن به معنای تسلیم در برابر قدرت عوامل بیماری زا است: تصدیق کنید که عوامل بیماری زا غیرقابل توقف هستند و سعی کنید با اختراعات مدرن قرن بیستم از جمله واکسن های جدید ، آنتی بیوتیک ها و مراقبت های بیمارستانی تخصصی از یک سو و  دوربین های حرارتی که در جستجوی افراد مبتلا به تب هستند، از سوی دیگر با شیوع بیماری های اپیدمیک مبارزه کنید. راه قرون وسطایی، که از دوران اپیدمی «مرگ سیاه» به ارث رسیده است خشن است: مرزها را ببندید ، کشتی ها را قرنطینه کنید ، شهروندان را در شهرهای شیوع بیماری وحشت زده منزوی کنید.

 برای اولین بار بیش از یک قرن پیش، جهان تصمیم گرفت که با یک ویروس جدید و وحشتناک به جای دستکش لاتکس، با مشت آهنین مقابله کند. این روش حداقل برای مدتی کار کرد و ممکن است هنوز هم در خدمت یک هدف مشخص موثر باشد.

رهبر چین ، شی جینپینگ ، توانست شهر ووهان را (که شیوع ویروس کرونا آنجا آغاز کند ) با همین روش قرنطینه کند. زیرا چین مکانی است که یک رهبر همیشه از خود می پرسد ، "مائو چه خواهد کرد؟" و فقط همان روشی را اجرایی خواهد کرد که نظام باورهای اساسی چین از او می خواهد. بر اساس بوروکراسی مذکور، هیچ فردی اجازه خروج از ووهان را نداشت حتی اگر مجبور بود در خیابانها بخوابد.

کاخ سفید نیز در خلاف روال تاریخ اخیر آمریکا ، تصمیم گرفت که با اقدامات تهاجمی مانند ممنوعیت ورود غیر آمریکایی هایی که اخیراً در چین بوده اند با موضوع مواجه شود و به آمریکایی ها توصیه می کرد که به چین یا کره جنوبی نروند و این یعنی همان روش قرون وسطایی که مدت ها بود در این کشور دیده نشده بود. البته پیش از این نیز برخی ایالت ها و شهرها  در شرایط حاد اقدام به قرنطینه های محلی کرده اند ، اما طبق گفته دکتر هوارد مارکل ، مورخ پزشکی و نویسنده  کتاب "قرنطینه!" از سال 1892 تا کنون در تاریخ ایالات متحده هیچ نوع محدودیت ملی برای ورود به این کشور وجود نداشته است.

در آن سال ، رئیس جمهور بنیامین هریسون دستور داد که کلیه کشتی های هامبورگ به مدت 20 روز در خارج از ساحل نگهداری شود زیرا مقامات آن شهر، به عنوان یکی از بزرگترین بنادر جهان، مشکوک به وبا بودند. ظاهرا این طرح موفق شد. ایالات متحده در سالهای 1832 ، 1849 ، 1870 و 1910 شیوع وبا داشت اما در سال 1892 خیر.

بسیاری از چهره های بهداشت عمومی جهان، بستن مرزهای  یک کشور را یک تاکتیک باستانی و تقریباً غیرممکن در عصر جت می دانند.اما برای دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده چنین اقدامی طبیعی است. وی در سال 2014 ، هنگامی که تعدادی از کارکنان پزشکی قهرمان آمریکایی در حین نبرد با ابولا در غرب آفریقا آلوده شدند درخواست کرد همانجا بمانند تا بمیرند!(البته آنها برگشتند و زنده مانده بودند.)

سرعت و کشندگی ظاهری این ویروس باعث شد تا پزشکان باتجربه کارگروه ویروس در کاخ سفید تا حدودی نگران شوند. این ویروس با سرعتی خیره کننده در حال انتشار است. گرچه داده هایی دقیقی درباره وضعیت انتشار نداریم اما به هر حال داده های رسمی نیز بیش از حد نگران کننده اند و برخی کارشناسان سرعت انتشار این ویروس را به آنفولانزای اسپانیا که در سال 1918 در بخشهای گسنرده ای از جهان قربانی گرفت تشبیه می کنند. در نتیجه ، کارشناسان بهداشت کاخ سفید تأیید کردند که بهتر است ارتباطات هوایی با چین نیز تا مدت زمانی نامشخص قطع شود.

آنها حتی ایستگاه های قرنطینه ای را در پایگاه های نظامی ایجاد کردند شبیه همان کاری که ونیزی ها در زمان اوج شیوع مرگ سیاه(طاعون) در جزیره ونیز انجام دادند. این امر باعث شده است تا برای سایر متخصصان بهداشت عمومی وضعیتی پیچیده رخ دهد. اغلب متخصصان بهداشت عمومی معتقدند محدودیت های مسافرتی می توانند بیش از آن که باعث جلوگیری از شیوع بیماری شوند، منجر به بروز وحشت ، احساس بدبختی و مرگ شوند. جمعیت قرنطینه شده ممکن است بیمارستان ها را محاصره کنند و میزان عفونت را نیز تشدید کنند. مرزهای بسته می تواند ورود داروهای حیاتی مانند انسولین را قطع کند. بسته شدن کارخانه و مغازه به معنای از بین رفتن دستمزد، ایجاد مشکلات و احتمالاً تشدید رکود اقتصادی می شود.

به طور رسمی ، سازمان بهداشت جهانی با محدودیت های سفر و تجارت مخالف است. حتی زمانی که در 30 ژانویه این بیماری خطرناک را یک اورژانس جهانی اعلام کرد، کشورها را تشویق به منزویو ایزوله کردن یکدیگر نکرد.

اما اکنون نوع واکنش سازمان بهداشت جهانی با کرونا در چین تفاوتی معنا دار با بیانیه های دیگر این سازمان دارد. رئیس سازمان بهداشت جهانی که همراه تیمی از  چین بازدید کرده است می گوید این هفته چین "یکی از باستانی ترین استراتژی ها را انجام داد و در قالب یکی از بلند پروازانه ترین ، چابک ترین و هجومی ترین اقدامات بیماری را به شکلی تاریخی مهار کرده است. "

تنها نتیجه ای که می توان از این اظهار نظر گرفت این است که تیم های الگویابی ویروسی در سازمان بهداشت جهانی نتیجه گرفته اند که محدودیت های مسافرتی گسترش ویروس در خارج از چین را طی دو تا سه هفته اخیر کاهش داده است.از نظر ایالات متحده احتمالاً تأخیر ورود بیماری با کمک ایزوله کردن چین بسیار بیشتر بود. داده های مربوط به ترافیک هوایی نشان می دهد که پروازهای چین به ایالات متحده چندین برابر پروازهای چین به اروپا کاهش یافته اند.

البته اکنون در کالیفرنیا مواردی از بیماری مشاهده شده است ، اما هیچ نشانه ای از شیوع گسترده بیماری مانند مواردی که در ایتالیا دیدیم در دست نیست. اقدامات سخت و بی رحمانه ، آزادی خواهان مدنی را وحشت زده می کند، اما به نظر می رسد همین اقداما سختگیرانه اند که زندگی را نجات می دهند، به ویژه هنگامی که در روزهای اولیه شیوع بیماری تحمیل می شوند.

شناخته شده ترین نمونه مدرن  را می توان شیوع شدید ایدز در کوبا دانست. در دهه 1980 ، کوبا و ایالات متحده هر دو از عالم گیر شدن ایدز به شدت آسیب دیدند. در کوبا ، ویروس ابتدا هزاران سرباز ، پزشک و پرستار را که در آفریقا خدمت کرده بودند ، آلوده کرد.پاسخ رژیم کاسترو انجام آزمایش اجباری بود. سپس همه افراد آلوده را وارد اردوگاه های قرنطینه کردند. این اردوگاه ها سیاه چاله ها نبودند بلکه  شامل خانه های ییلاقی ، باغها ، مراقبت های پزشکی ، غذای مناسب و ... بود.

در همین حال ، ایالات متحده یک رویکرد حقوقی و قانونی اتخاذ کرد. حتی اصرار برای آزمایش ایدز بدون مشاوره های مختلف روانی و پزشکی اولیه و رضایت بیمار ممنوع اعلام شد و همین موضوع نیز بسیاری از آزمایش دادن فراری داد و در نتیجه عده زیادی ناقل این بیماری بودند اما خبر نداشتند.  پس از توسعه سه گانه درمانی در اواسط دهه 1990 ، بیشتر اردوگاه های کوبا بسته شدند.

اما تفاوت در تعداد افراد نجات یافته کاملا محسوس بود. میزان  آلودگی کوبا برای دهه ها در حدود یک ششم  آمریکایی ها بود. شهر نیویورک و کوبا تقریباً به یک اندازه بیمار داشتند. در 30 سال اول اپیدمی ، کمتر از 2500 کوبایی در اثر ایدز درگذشتند در حالی که در نیویورک این رقم بیش از 78000 نفر بود.

البته ایالات متحده نمی تواند کل دنیا را قرنطینه کند. حتی اگر همه سفرهای هوایی متوقف شود ، ویروس می تواند به آمریکای لاتین یا کانادا برسد و از مرزهای ایالات متحده نیز عبور کند. اما انفجار نارنجک ویروسی در چین، برای سایر کشورها زمان خرید تا اقدامات آموزشی و احتیاطی را تشدید کنند و البته برای یافتن درمان و واکسن تلاش کنند.

چین از سال 221 قبل از میلاد سلطنت امپراتوری داشت. اما ایالات متحده زاده شورش های مدنی است و به حقوق فردی بها می دهد. با این وجود کنترل محلی و جناح گرایی سیاسی می تواند در صورت بروز بحران خطرات زیادی را به همراه آورد. در سال های 1918 و 1919 ، هنگامی که آنفولانزای اسپانیایی موجی را در سراسر ایالات متحده ایجاد کرد، شهرهای مختلف به روش های خاص خود واکنش نشان دادند.

شهرهایی مانند سنت لوئیس که به سرعت واکنش نشان دادند از  لغو رژه ها و بازی های ورزشی تا  تعطیل کردن مدارس ، سیستم های ترانزیت و دفاتر دولتی را آزمود و در نهایت مرگ و میر کمتری نسبت به همسایگان خود ثبت کرد. در شهرهایی مانند فیلادلفیا و پیتسبورگ که به دلیل فشارهای سیاسی و فشار شرکتهای محلی برای جلوگیری از تعطیل شدن احتیاط کمتری به خرج دادند تعداد تلفات بسیار بالاتر بود.

دتر مارکل می گوید:"در هنگام شیوع یک بیماری اپیدمیک هر جامعه ای نیاز به یک رهبر واحد دارد و این عقیده که همه گروهها حق دارند تصمیم بگیرند خطرناک است.

 

منبع : انتخاب
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه