لیندا کیانی متولد 23 شهریور 1359 در آبادان ، بازیگر سینما و تلویزیون است.فارغ التحصیل لیسانس و فوق لیسانس رشته فلسفه از دانشگاه مفید می باشد که تئاتر شروع کرد تا اینکه با معرفی شریفی نیا وارد تلویزیون شد.
فوق لیسانس فلسفه
- گستره سکوت (1393)
- یافت آباد (1395)
- زهرماری(1397)
- زعفرانیه 14 تیر (1397)
- خجالت نکش (1396)
- اکسیدان (1396)
- انزوا (1395)
- ماجرای نیمروز (1395)
- گاو زخمی (1393)
- ناسپاس (1388)
- آقای هفت رنگ (1387)
آثار سینمایی و تلویزیونی لیندا کیانی
- 1384گارد ساحلیمحسن شاه محمدی
- 1386ساعت شنیبهرام بهرامیان
- 1387روز حسرتسیروس مقدم
- 1388رستگارانسیروس مقدم
- 1390وضعیت سفیدحمید نعمت الله
- 1390تا ثریاسیروس مقدم
- 1391ماتادورفرهاد نجفی
- 1391پایتخت (فصل دوم)سیروس مقدم
- 1392مهرآبادسید فرید سجادی حسینی
- 1393سال های ابریمهدی کرم پور
- 1393مدینه سیروس مقدم
- 1394نفس گرممحمدمهدی عسگرپور
- 1394پشت بام تهرانبهرنگ توفیقی
- 1395دورهمیمهران مدیری
- 1395کشیک قلبحسین مهکام
- 1395چرخ فلکعزیزالله حمید نژاد
- 1395-96پرستارانعلیرضا افخمی
- 1397دلدادگانمنوچهر هادی
لیندا کیانی در یک خانواده آبادانی با یک خواهر و چهار برادر دیگر بزرگ شد
بعد از گرفتن لیسانس بخاطر علاقه ای که داشت به کلاس های بازیگری رفت و زیر نظر شریفی نیا و آزیتا حاجیان این دوره ها را سپری کرد
او سپس دوره فن بیان را هم نزد استاد مرحوم حمید سمندریان و سرکار خانم مهتاب کرامتی گذراند
در سال 1386 وقتی 27 ساله بود با معرفی محمدرضا شریفی نیا وارد سریال ساعت شنی به کارگردانی بهرام بهرامیان شد و با نقش مهتاب مورد توجه قرار گرفت
با فیلم سینمایی آقای هفت رنگ سال 1387 بازی در سینما را تجربه کرد تا اینکه همین سال با روز حسرت به کارگردانی سیروس مقدم چهره اش دیده تر شد
بازی در سریال رستگاران سال 1388 و سریال وضعیت سفید سال 1390 مشهورتر کرد
مدتی شایعه شده بود لیندا کیانی با ایمان حضرتی (بازیگر) ازدواج کرده است که دلیل آن صرفا چند عکس مشترک در پشت صحنه فیلمی بود که بعدا تکذیب شد
لیندا کیانی در سال 98 وقتی 39 ساله بود ازدواج کرد ، او این خبر را در ویژه برنامه عید فطری برنامه کودک شو تایید کرد
یکی از بهترین احساس هایی که همواره در زندگی ام داشته ام همنشینی و هم صحبتی با آدم های بزرگ و متفاوت بوده است
یکی از همان آدم های بزرگ که مصاحبت کوتاه ولی تاثیر گذاری با او داشتم حسین پناهی بود، مرد بزرگی که هر یک خطش برای من فلسفه است.
زندگی و سادگی خط به خط شعرهایش قدرت تکان دادن آدمها را دارد، دیدارم با او کوتاه بود اما تک تک حرفهایش در ذهنم مانده است
در کودکی تنها دغدغه فکری ای که داشتم وجود خدا بود
شب و روز را دنبال چگونگی وجود خدا می گشتم، هزار سوال بی جواب در اینباره داشتم که هیچ کس پاسخی برای آنها نداشت
برای همین به سمت فلسفه رفت تا جواب سوالاتش را بگیرید
خیلی احساس خوشبختی دارم، چرا که سایه مادرم بالای سرم است
همه با هم هستیم و هر شب که می خوابم خدا را شکر می کنم و از بودن همه خانواده در کنار هم احساس خوشبختی دارم
بدون شک در سینما باند بازی وجود دارد و هر کسی ارتباط برقرار میکند نوش جونش اما هر کسی هم مثل من اهل رابطه نیست باید لطمه بخورد.
در هنرستان کمال الملک یکسال دوره سیاه قلم دید و حالا برای دل خود گاهی از طبیعت بی جان یا ماهی ها نقاشی می کند
سریال پرستاران تجربه تلخی بود چرا که حالتی از دیکتاتوری در پشت صحنه وجود داشت و من اصلا آن کار را دوست ندارم، همه چیز آن پروژه کارمندی بود.
● طرفدار تیم پرسپولیس می باشد
● عروسک جناب خان را به کلاه قرمزی ترجیه می دهد
● دست پخت خیلی خوبی در آشپزی دارد
● از بین ثروت و علم ، ثروت را انتخاب می کند
● دوست دارد دو سه تا فرزند پسر داشته باشد
● دست فرمون خوبی دارد
منابع : ویکی پدیا و فتوکده