این آهنگساز در پروژه بینالمللی «صداها و پلها» قطعه ای را با علیرضا قربانی به نام «نازنینی» ساخت که اوایل ماه مرداد منتشر خواهد شد.
در این اثر در کنار علیرضا قربانی، قیصر نیظامی خواننده معروف کشمیری نیز اشعاری از ابراهیم مسکین را میخواند. اشعار فارسی این قطعه سروده فریدون مشیری است. افشین هاشمی کارگردان سینما و تئاتر هم قطعه «نازنینِی» را در قالب نماهنگی به تصویر میکشد.
به همین انگیزه با مطوری ـ آهنگساز ایرانی ساکن امریکا ـ درباره موضوعاتی چون ساخت قطعه «ناز نی نی»، فعالیتهای هنری اش در دوران قرنطینه، تأثیرات احتمالی بحران کرونا بر موسیقی و همچنین وضعیت موسیقی فیلم در کشورمان به گفت وگو پرداخته است.
چگونگی آغاز پروژه «صداها و پلها»
مطوری در ابتدا درباره پروژه «صداها و پلها» و ساخت قطعه « نازنینی»، میگوید: پروژه «صداها و پلها» که در سال ۲۰۱۹ آغاز شد را به عنوان پایاننامه دانشجویی ام ارائه دادم. دلیل ساخت چنین پروژهای این بود که تحصیلات من در رشته آهنگسازی جهانی بوده است، همچنین در دانشگاه با فردی به نام جمالمحمد که رییس گروه موسیقی جهانی بود، آشنا شدم و به واسطه همکاری با او به فضای موسیقی جهانی علاقهمند شدم.
این آهنگساز ادامه می دهد: شعر، شناسنامه ادبی هر فرهنگ است و موسیقی صدای ملودیک آن فرهنگ. در این پروژه شاعرانی مختلف از نقاط و زمانهای مختلف، تحت تاثیر یک موضوع مشترک شعر سرودهاند و یا احساس خود را به صورت شعر بیان کردهاند. حال این موضوع مشترک و هم زمانی سرودهها، برای من حاوی یک ایده جدید در خلق روایت جدیدتر از ترکیب این سرودهها بود، البته سعی کردم که این روایت جدید را نماینده هر فرهنگی قرار دهم.
او اضافه می کند: آقای علیرضا قربانی یکی از هنرمندان و چهرههای موفق بینالمللی و نماینده خوبی از فرهنگ ما در آواز است. از طرف دیگر با کمک دوستان و روابطی که داشتم توانستم با یکسری خواننده دیگر همانند بمبای جِیشیری از هندوستان، سیلویا وود اسمیت از آمریکا، قیصر نیظامی از کشمیر و تعدادی از نوازندگان مطرح در موسیقی جهانی از جمله نوازندگان گروه «سیلک رود یویوما» که در فرهنگ خود و فضای جهانی هنرمندان مطرحی هستند، همکاری داشته باشم. در ادامه به انجام رساندن این پروژه با این نگاه پیش رفت که بین تمامی فرهنگها، روابط مستقیمی وجود دارد که از موسیقی و ادبیات نشأت میگیرد؛ البته موسیقی میتواند حتی ادبیات فرهنگهای مختلف را به هم نزدیک کند زیرا موسیقی لهجه و زبان خاصی ندارد و تنها از یکسری اصوات ایجاد میشود که برای همه ما قابل درک و شنیدن است. در نتیجه این موسیقی کمک خواهد کرد تا این روایتها در فضای جهانی به گوش مخاطبان برسد؛ البته آثاری که ساخته شدند متعلق به جای خاصی نیستند، بلکه موسیقی سعی کرده جایگاه مناسبی برای آن اشعار باشد.
این هنرمند درباره حضور قیصر نیظامی در این پروژه بیان میکند: برنامه از پیش تعیین شدهای برای حضور ایشان نداشتم. اوایل امسال آلبومی را به نام «زنده از نیویورک» با گروهی به نام «سایبریت فایو» منتشر کردیم که سنتور و کوئینتت زهی بود. قرار بود اجراهایی را از این آلبوم داشته باشیم که یکی از آنها در ۲۱ مارس همزمان با عید نوروز باید در «بوستون سلبریتی سیریز» روی صحنه میرفت که به علت شیوع کرونا لغو شد. در ادامه وقتی یکی از دوستانم که مشاور زبانشناسی پروژه «صداها و پلها» است، متوجه لغو برنامههایم شد، مرا به آقای نیظامی معرفی کرد. البته من پیش از آن هم ایشان را میشناختم؛ زیرا او و استاد رحیمبخش در مناطق کشمیر، افغانستان و پاکستان جزو غزل خوانان و آوازخوانهای مطرح و پر آوازه هستند.
مطوری تصریح میکند: آقای نیظامی برای برگزاری کنسرت به امریکا آمده بود ولی به دلیل شیوع کرونا، برنامههای او هم لغو شده بود. در نهایت باتوجه به شرایط مشابهی که داشتیم، در ابتدا یک اجرای مشترک آنلاین برگزار کردیم. جالب است بدانید ایشان اصلا نه علاقهای به فضاهای مجازی دارد نه در فضاهای مجازی افراد زیادی ایشان را دنبال میکنند، اما چنان استقبالی از کنسرتهای آنلاینِ ایشان پیش آمد که من را متعجب کرد. البته ایشان یکی از پرطرفدارترین غزل خوانان شمال هند محسوب میشوند. در ادامه با وجود اینکه پروژه «صداها و پلها» به مراحل پایانی رسیده است و به زودی منتشر خواهد شد، ولی تصمیم گرفتم مذاکراتی با ایشان داشته باشم که به پروژه اضافه شوند.
او ادامه میدهد: وقتی که قرار شد آقای قیصر نیظامی هم به پروژه اضافه شود، قطعه «نازنینی» خلق شد که در ساخت آن از قسمتی از یکی از کارهای خود ایشان الهام گرفتهام. البته قطعه دیگری را هم ساختم که به زبان فارسی اردو است. این اثر جزو قطعات پروژه بود که هیچ وقت از آن استفاده نکرده بودم ولی این بار آقای قربانی و نیظامی روی آن خواندند که به زودی آن را هم منتشر و یا در آلبوم قرار خواهیم داد. در نهایت پروژه «صداها و پلها» با هشت قطعه و با حضور هنرمندان مختلف دنیا به اتمام رسید و احتمالا طی چهار یا پنج ماه آینده منتشر خواهد شد.
موسیقی موریکونه از فیلم جلوتر بود
در بخشی دیگر، به صحبت درباره موسیقی فیلم پرداختیم. مدت زیادی از مرگ یکی از بزرگان موسیقی فیلم ـ انیو موریکونه ـ نمیگذرد؛ هنرمندی که در سالهای حیاتش، آثار ماندگار بسیاری را از خود به جا گذاشت و توانست به یک منبع الهام برای آهنگسازان جوان تبدیل شود. آثار موریکونه در خارج از فیلم هایشان هم دارای هویت بودند و میتوانستند به عنوان یک اثر مستقل ارائه شوند. اکنون مطوری که سابقه ساخت موسیقی فیلم را دارد و فیلم «کلمبوس» (سال ۱۳۹۷) از کارهای او محسوب می شود، درباره یک اثر خوب موسیقی فیلم بیان میکند: یکی از طرفداران موسیقی آقای موریکونه هستم و همیشه آثار او را گوش دادهام و سعی کردهام از آنالیز آثار او درس بگیرم و الگو برداری کنم. وقتی درباره آقای موریکونه صحبت میکنیم، یعنی درباره یک شاعر در موسیقی فیلم صحبت میکنیم. او به جز اینکه موسیقی فیلم را به خوبی میساخت، تنظیمهای ارکستراسیون بسیار درخشانی هم داشت و آهنگساز، رهبر ارکستر و نوازنده ترومپت بسیار خوبی بود و کلیه ویژگیهای یک آهنگساز و موسیقیدان نابغه را داشت.
او ادامه میدهد: موریکونه باتوجه به سبک و ویژگیهایی که در کار خود داشت، وقتی که برای یک فیلم موسیقی میساخت، آن فیلم تحت تأثیر موسیقی قرار میگرفت؛ زیرا ایشان، هم تصویر را خوب میشناختند و هم ملودی ساز بی نظیری بودند، برخلاف خیلی از آهنگسازان فیلم که قصدشان این است که تنها در خدمت فیلم باشند و سعی میکنند موسیقی صرفا محلی از فضا سازی های متنوع باشد. ولی ایشان سکانس به سکانس تمام احساس تصویر را به طرز شگفت انگیزی با موسیقی بیان میکردند. از طرفی وقتی آثار او را گوش میدهید، متوجه خواهید شد که متعلق به چه کسی است. او دریافتهای زیادی از موسیقی کلاسیک داشت، موسیقی جهانی را بسیار خوب میشناخت و با فلسفه تصویر به طور کامل آشنایی داشت و میدانست چه ارزش افزودهای را به یک تصویر ارائه دهد؛ البته موسیقی ایشان خیلی وقتها از قاب تصویر فیلم جلوتر بود ولی ترکیب موسیقی و تصویر باعث هیجان و دلبستگی بیشتر بین مخاطب و فیلم میشد.
مطوری تصریح میکند: از زمانی که هانس زیمر و ایدههای مدرن در موسیقی فیلم ظهور پیدا کردند، ارکسترهای الکترونیک ورود جدیتری به عرصه موسیقی فیلم داشتند و ملودی سازی جای خودش را به فضا سازیهای متناسب با روند تصویر داد. دیگر همانند گذشته کمتر موسیقی فیلمی را داریم که در خاطرمان بماند و به مرور خاطره یک فیلم کمک کند.
وقتی موسیقی فیلم را فقط ویترین میبینند
این آهنگساز درباره وضعیت موسیقی فیلم در آثار سینمای ایران، با بیان اینکه اغلب کارگردانان ایرانی، موسیقی فیلم را ویترینی برای فیلم میبینند نه عنصری که به بیان احساس فیلم کمک کند، ادامه میدهد: سینمای ما در دنیا مطرح است، ولی متأسفانه بنا بر دلایل مختلف، موسیقی فیلمهای ما چنین برآیندی را ندارند. البته آهنگسازان فیلم خوب در ایران زیاد داریم و هر از چند سالی برای برخی فیلمها، آثار قابل توجهی ساخته میشود که میتوان آنها را دنبال کرد و در ذهنها ماندگار میشوند. اما جز تعداد محدودی از کارگردانان، مابقی خیلی به ماهیت موسیقی و تأثیر آن بر فیلم اعتقاد ندارند، ولی در دنیای امروز شاهد هستیم که یک آهنگساز موسیقی فیلم، شانه به شانه کارگردان قدم برمیدارد و قاب تصویر کارگردان را رنگینتر میکند.
تأثیر بحران کرونا بر موسیقی
او درباره تاثیر بحران کرونا بر موسیقی میگوید: باید از دو دریچه به این موضوع نگاه کرد؛ اول اینکه هر قشری از جامعه یک سری ضرورتها و رسالتها نسبت به هر اتفاقی، چه خوب یا چه بد دارد؛ به عنوان مثال در زمان شیوع کرونا، کادر درمانی رسالت مراقبت از سلامت مردم را دارند و دولت وظیفه دیگری. ولی هنرمندان چه در حوزه تجسمی و چه در حوزه موسیقی، رسالت دارند به جامعه انرژی، شادی و امید بدهند تا بتواند از این شرایط گذر کند. اولین اتفاقی که در موسیقی افتاد، این بود که خیلی از هنرمندان گفتوگوهایی را با موسیقیدانانی در خارج از ایران شروع کردند که منجر به اجراهای آنلاین و حتی ساخت آثار مشترک شد. چنین گفتگوهایی باعث تبادل فرهنگ، دانش و سلیقه میشود که ما همیشه در ایران در این فضا مهجور بودهایم.
این موسیقیدان در ادامه با طرح این سوال که چرا هیچگاه نتوانستهایم مثل دیگر ملل موسیقی ایران را بسط و گسترش جهانی دهیم؟ پاسخ میدهد: زیرا مهجورتر بودهایم، مرزهایمان بستهتر بوده و امکان این گفتگوها وجود نداشته است. ولی شیوع کرونا باعث آغاز این گفتوگوها شد؛ چون هنرمندانی که در سال های مدام در حال به انجام رساندن پروژههای مختلف هستند، در این مدت مجبور بودند در خانه خود بنشینند و زمانشان را که قبلا در حال کار کردن بودند، با چیزهای دیگری پر کنند. در نتیجه گفتمانها شکل گرفت که اتفاق مثبتی بود و امیدوارم وقتی شرایط به حالت عادی بازگشت، آن را به فراموشی نسپاریم.
او اضافه میکند: اصولا یک هنرمند بر اساس اتفاقهای نشأت گرفته از اجتماع و اطراف خود آثاری را تولید میکند، ولی نمیدانم که آیا اتفاقی مانند کرونا که در سطح جهانی رخ داد، اثر یک اتفاق محلی را خواهد داشت یا نه؟ البته یک سری آثار در جهت حمایت از کادر درمانی و شادی مردم تولید شد، ولی شاید ماندگاری آنها تنها در حد این باشد که شاید ۲۰ سال دیگر با گوش دادن به آنها، خاطرات این زمان را مرور کنیم. ولی آثاری که نتیجه گفتمانهای بین هنرمندان در مدت کرونا خواهد بود، ماندگار و ارزش بالایی خواهند داشت و سال آینده آثار زیادی که در نتیجه این ارتباطات شکل گرفته منتشر خواهد شد. خود من حدود سه ماه پیش با دو هنرمند برزیلی و چینی شروع به خلق یک سری آثار در یک فضای بدون کلام کردهایم.
باتوجه به صحبتهای مطوری، او پروژههایی را در دست تولید دارد که به لحاظ جغرافیایی با همکارانش فاصله زیادی دارد؛ این هنرمند در این زمینه توضیح میدهد: یکی از دلایل جذابیت پروژه «صداها و پلها» برای من، به فاصلههای جغرافیایی بازمیگردد؛ چراکه برای ساخت اثر، هر کدام از نوازندگان در یک ایالت از امریکا و یا کشورهای مختلف به سر میبرند که پس از ساخت موسیقی، اثر را مثلا برای ضبط صدای خواننده به ایران ارسال میکردیم. اینکه هر کدام از نوازندگان در جایی دیگر بودند و در حالی که من در حین ضبط در استودیو همراهشان نبودهام ساز زدند و اثر را برای من ارسال کردهاند، اتفاق جالبی بود؛ البته بیشتر اوقات هم اجرای موسیقی درست بود.
کرونا به ما فرصت تحلیل آثارمان را داد
در بخش پایانی این گفت وگو مطوری با بیان اینکه خلاقیت در هنر، اصل و پایه نمود یک اثر است، ادامه میدهد: چه بسا هنرمندانی در شرایط سخت دوران کرونا چنان خلاقانه به خلق آثار هنری پرداختند که هم به ماندگاری اثر و هم به انتقال پیام هنرمند به مخاطبانش کمک شایانی کرد.
او اضافه میکند: در ایام کرونا شرایط به این صورت شد که اگر من به صورت پشت سر هم پروژههایی را به انجام میرساندم، به یک باره متوقف شدم و مجبور شدم در خانه خود بمانم، تأمل کنم و کارنامه کاری خود را بررسی کنم. به گمانم در اوایل کرونا خیلی از هنرمندان آثاری را که از گذشته داشتند و منتشر نکرده بودند، به مرحله نشر رساندند تا شاید جای خالی فعالیتهای اجرایی بدین صورت پر شود. ولی در آن زمان باتوجه به آمارهایی که منتشر میشد، میزان استفاده مردم از آثار موسیقایی گسترش پیدا کرده بود و آثار زیادی از ما دوباره شنیده شد. در نتیجه وقتی که مردم و یا حتی خود هنرمند باری دیگر با آثار گذشته خود مواجه میشد و نقدهایی را از مردم دریافت میکرد، این فرصت برای او به وجود میآمد که آثار خود را بررسی کند. به نظرم خیلی از ما آثار خود را تحلیل کردیم و شروع به خلق آثاری کردیم که فضای متفاوتی داشته باشد. احتمالا آثاری که در آینده منتشر میشود از لحاظ زیبایی شناسی و جذابیت به دلیل اتفاقاتی که در این مدت افتاد، کیفیت بیشتری نسبت به آثار قبلتر خواهند داشت.
دیدگاه تان را بنویسید