قتل دوست صمیمی برای پول
مرد آرایشگر دست به قتل دوست صمیمیش زد تا بدهکاری 14 میلیون تومانی اش را نپردازد.
مرد آرایشگر که بدهکاری زیادی داشت دوستش را به خانه شان دعوت کرد و پس از گرفتن 14 میلیون تومان پول قرضی خواستگار دختر تاجر را به قتل رساند.
عقربه ها ساعت 2 بامداد یکشنبه 19 بهمن ماه سال گذشته را نشان می داد که مرد جوانی سراسیمه پای در اداره پلیس گذاشت و از پیدا شدن جسد خونین مرد جوانی در پراید سبز رنگ در کنار بزرگراه فتح پارک شده است.
بدین ترتیب تیمی از ماموران پلیس تهران برای تحقیق در محل حضور پیدا کردند و با جسد مرد جوانی که روی صندلی عقب در بین یک فرش پیچیده شده بود روبرو شدند.
پیدا شدن جسد یک مرد در صندلی پراید سبز رنگ
مرد جوان که ماجرای پیدا شدن جسد را به پلیس گزارش کرده بود در تحقیقات پلیسی گفت: در حال عبور از بزرگراه فتح بودم که پراید سبز رنگ که کنار بزرگراه توجه ام را جلب کرد و از روی کنجکاوی به سمت آن رفتم که ابتدا پاهای یک مرد را روی صندلی عقب دیدم که روی آن یک فرش بود و در ادامه آثار خون در داخل خودرو دیدم که از ترس به پلیس مراجعه کردم.
بدین ترتیب تیمی از کارآگاهان اداره 10 پلیس آگاهی تهران همراه بازپرس حبیب الله صادقی برای تحقیقات ویژه وارد عمل شدند و در گام نخست شماره پلاک پراید سبزرنگ بررسی شد و صاحب خودرو که مرد جوانی به نام محمد است شناسایی شد.
محمد وقتی شنید براید 40 ساله اش به نام احسان به قتل رسیده شوکه شد و به ماموران گفت: احسان حسابدار یک شرکت است و چند ساعت قبل خودرویم را برای انجام کاری امانت گرفت و دیگر از او خبری نداشتم که پلیس با من تماس گرفت و از به قتل رسیدن برادرم خبر داد.
عشق به دختر تاجر
کارآگاهان تحقیقات خود را آغاز کردند و مشخص شد احسان از یک سال قبل عاشق دختر یک تاجر شده است اما پدر این دختر جوان وقتی متوجه علاقه دخترش و احسان می شود با ازدواج آنها مخالفت می کند تا اینکه پس از یک سال مرد تاجر با ازدواج دخترش و احسان موافقت می کند و شب حادثه قرار بوده تا احسان همراه خانواده اش به خواستگاری دختر تاجر برود که سناریوی قتل احسان رقم خورده است.
بازپرس ویژه قتل در این مرحله دستور داد تا جسد احسان به پزشکی قانونی منتقل شود و در ادامه ماموران با توجه به مخالفت هایی که در ازدواج احسان و دختر پولدار بود احتمال دادند که یکی از بستگان مرد تاجر در این قتل نقش داشته تحقیقات خود را آغاز کردند اما مشخص شد خانواده مرد تاجر در قتل پسر جوان نقشی نداشته اند.
قتل بخاطر بدهکاری میلیونی
تجسس های پلیسی ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان پی بردند که احسان از چندی قبل با مرد آرایشگری به نام منوچهر آشنا شده و آخرین بار منوچهر در خودروی سبز رنگ همراه احسان در منطقه شهر قدس به سمت تهران دیده شده است.
همین سرنخ کافی بود تا ماموران به سراغ منوچهر رفته و او را به عنوان مظنون اصلی قتل احسان بازداشت کنند.
منوچهر از همان روزهای ابتدایی سکوت کرد و اصرار بر بیگناهی در ماجرای قتل احسان داشت تا اینکه سکوت را شکست و صبح امروز پیش روی بازپرس صادقی در شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران به قتل احسان به خاطر بدهکاری 14 میلیون تومانی اش اعتراف کرد.
قتل دوست صمیمی به خاطر 14 میلیون تومان
مرد آرایشگر که وسوسه پول های دوست صمیمی اش شده بود پس از گرفتن 14 میلیون تومان دست به قتل زد.
با احسان چطور آشنا شدی؟
4 ماه قبل با چند تن از دوستانم در یک قهوه خانه در شهر قدس در حال قلیان کشیدن بودیم که با احسان که از طرف یکی از دوستانمان به قهوه خانه آمده بود آشنا شدم و دوستی ما از آنجا شروع شد و روز به روز دوستی ما صمیمی تر شد و احسان بیشتر اوقات به مغازه آرایشگری ام می آمد و برخی اوقات که همسر و فرزندانم به سفر می رفتند به خانه ام می آمد.
با هم اختلاف داشتید؟
نه، خیلی با هم صمیمی بودیم.
پس چرا احسان را به قتل رساندی؟
شیطان فریبم داد و به خاطر 14 میلیون تومان وسوسه پول شدم و نقشه قتل را طراحی کردم.
وسوسه پول ؟!
قبل از اینکه کرونا وارد ایران شود همراه خانواده ام از یکی از شهرهای غربی کشور برای کار به ایران آمدم و در شهر قدس یک خانه و مغازه آرایشگری اجاره کردم و فکر می کردم با کار آرایشگری بتوانم هزینه های زندگی ام را تامین کنم اما با آدم ویروس کرونا زندگی ام خراب شد و 9 ماه بود که اجاره خانه یک میلیون تومانی ام عقب افتاده بود و به دوستانم بدهکار شده بودم، هر روز وضعیت مالی ام بدتر شده بود تا اینکه دو هفته قبل از قتل احسان به خانم آمد و با هم درددل کردم که او قول داد به من پول قرض بدهد که به قولش هم عمل کرد اما بعد از آن وسوسه شدم که او را به قتل برسانم تا بدهکاری ام را به نپردازم.
احسان از تو چک ضمانت گرفته بود؟
نه، سفته و چک نگرفته بود و حتی سود پول هم نمی خواستم و می گفت به من اطمینان دارد.
احسان را چطور به قتل رساندی؟
همسر و فرزندم به شهرمان رفته بودند که احسان را به خانه ام دعوت کردم و احسان با 14 میلیون تومان پولی که قول داده بود به خانه ام آمد و همه چیز خوب پیش می رفت تا اینکه وسوسه شیطان مرا فریب داد و در حالیکه احسان در حال میوه خوردن بود با میله آهنی که از قبل آماده کرده بودم از پشت چند ضربه به سر احسان زدم و او غرق خون روی زمین افتاد.
جسد را چطور انتقال دادی؟
ترسیده بودم چند ساعت بعد جسد را داخل فرش گذاشتم و جسد ا حسان را به خودروی خودش منتقل کردم و سوار بر پراید سبز رنگ به بزرگراه فتح رفتم و خودرو و جسد را درآنجا رها کردم و سپس با تاکسی به میدان آزادی رفته و از آنجا به خانه ام بازگشتم.
عذاب وجدان داری؟
بله، شب ها نمی توانم بخوابم و هر وقت می خوابیدم کابوس می دیدم و هر لحظه که چشمانم را می بستم چهره احسان جلوی ذهنم بود، در این مدت از خانه خارج نشدم تا اینکه خانواده ام به خانه بازگشتند و وقتی دیدند بهم ریخته هستم به آنها گفتم که بدهکار هستم و فکرم درگیری بدهکاری است تا اینکه 2 روز قبل پلیس مرا دستگیر کرد.
بنا بر این گزارش، بازپرس حبیب الله صادقی با توجه به وقوع جنایت که در شهرقدس بوده پس از اعترافات منوچهر 50 ساله به قتل، پرونده و متهم به قتل برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران پلیس آگاهی شهرستان شهر قدس قرار گرفت.
دیدگاه تان را بنویسید