ارژنگ امیرفضلی، بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر کشورمان، با یک عکس قدیمی از دوران نوجوانیاش، صفحه اینستاگرام خود را بهروز کرد.ارژنگ امیرفضلی عکسی از خود و دوستانش را در دوران نوجوانی، به اشتراک گذاشته و در توضیح آن نوشته است:
«فکر کنم حدود اول دبیرستان بودم، میشه ۱۴-۱۵ ساله، از چپ به راست: نادر، کاراتهکار بود و بدن عجیب و غریب نرمی داشت.
مازیار، رفیق صمیمی از دبستان تا راهنمایی مثل خودم درس نخون بود.
آخری اسمش را فراموش کردم ولی تازه دوست شده بودیم، جمعهها میرفتیم دربند، آهنگ هندی میخوند باحال و خلاصه کمدین خوبی بود.»
ارژنگ امیرفضلی، زاده ۱۳۴۹، فیلمها و سریالهایی چون «اخراجیها»، «محاکمه در خیابان»، «تبریز در مه» و «ساعت خوش» را در کارنامه دارد.
بیوگرافی ارژنگ امیرفضلی
نام: ارژنگ
نام خانوادگی :امیرفضلی
والدین ارژنگ امیرفضلی:حسین امیرفضلی بازیگر، کارگردان، تهیه کننده و صداپیشه رادیو
ملیت:ایرانی
پیشه:بازیگر،کارگردان
تولد:1349
محل تولد :تهران
بیوگرافی ارژنگ امیرفضلی
ارژنگ امیرفضلی بازیگر ایرانی است. او بیشتر بهعنوان یک کمدین شناخته شدهاست. وی پسر حسین امیرفضلی بازیگر میباشد.
ارژنگ امیرفضلی که همه او را به عنوان یکی از بازیگران کمدی میشناسند کار خود را با برنامه «نوروز 72» به کارگردانی داریوش کاردان، همراه با مهران مدیری و حمید لولایی آغاز کرد.
او به سرعت در عرصه هنر هفتم درخشید و علاوه بر بازیگری در سینما، تلویزیون و تئاتر، کارگردانی چند مجموعه تلویزیونی را نیز در کارنامه کار خود ثبت کرد.
از مهمترین آثار وی میتوان به «الو الو من جوجوام» (مرضیه برومند)، «جنگجوی پیروز» (مجتبی راعی)، «مربای شیرین» (مرضیه برومند)، «شارلاتان» (آرش معیریان)، «شام عروسی» (ابراهیم وحیدزاده)، «اخراجیها» (مسعود دهنمکی)، «اخراجیها2» (مسعود دهنمکی)، «محاکمه در خیابان» (مسعود کیمیایی) و «افراطیها» (جهانگیر جهانگیری) اشاره کرد. وی درباره حادثهای میگوید که بعد از گذشت سالهای سال هنوز گاهی تکرار آن آزارش میدهد.
امیرفضلی توضیح میدهد: «آدم شوخی هستم و زیاد عادت ندارم به مشکلاتی که پیش میآید به دید بد نگاه کنم. در کل آدمیزاد اینطوری است که به هر اتفاقی که امروز برایش بسیار تلخ و سخت است فردا به عنوان یک خاطره نگاه میکند.»
پدر ارژنگ امیر فضلی
حسین امیرفضلی متولد 1299 در تهران و درگذشت 1370 در تهران است.
حسین امیرفضلی مشهور به «هوشنگ امیرفضلی»، فعالیت هنری خود را با بازیگری تئاتر در سال 1322 آغاز و همزمان در رادیو نیز از پرکارترین هنرمندان بود.
همسر و فرزندان ارژنگ امیر فضلی
ارژنگ امیرفضلی متاهل است و پسری 6 ساله به نام کارن دارد. تئوری ای برای اینکه چرا مجموعه ساعت خوش تعطیل شد ندارم؛ فقط باهاش کنار آمدم. در اوج شهرت مجبور شدم بروم در یک شرکت، با حقوق ماهی 20 هزار تومان بازاریاب تبلیغاتی بشوم. زن هم گرفته بودم و واقعا 20 هزار تومان به هیچ جایم نمی رسید. هم خودم آنجا کار می کردم و هم خانم ام آمده بود آنجا کار می کرد ولی باز پولمان نمی رسید.
خصوصیات اخلاقی پدر ارژنگ امیرفضلی
جواب دادن به این سوال خیلی سخت است چون من دنیایی خاطره و آموزه از پدرم به یاد دارم و انتخاب یکی از آنها و بیانش دشوار است فقط می توانم بگویم که از نظر روحیات فردی جا پای پدرم گذاشته ام .اما از نظر اخلاقی پدرم خیلی بهتر از من بود.
جزئیات زندگی ارژنگ امیر فضلی
جزئیات زندگی من مثل یک مجموعه موسیقی است که در آن همه جور آهنگ و ترانه ای پیدا می شود و من بنا به حس و حالی که دارم برخی از این آهنگ ها را گوش می کنم .شاید زمانی فقط پاپ گوش کنم اما روزهایی را هم به گوش دادن آهنگ های سنتی اختصاص دهم. زندگی هم مجموعه ای از موسیقی های مختلف است که در هر موقعیتی یکی از آنها جذبت می کند.
ماجرای بیماری ارژنگ امیرفضلی
قبل از عید 1396 سر فیلمبرداری محله گل و بلبل بودم ، بعد از کار رفتم خانه، کله پاچه داغ کردم، خوردم، خوابیدم و با درد شدیدی در جناغ سینه بیدار شدم.
دیدم با مُسَکِن درست نمی شود، دولا دولا ماشین گرفتم رفتم بیمارستان، روی تخت بیمارستان از درد به خودم می پیچیدم و کسی که بالای سرم بود توضیح می داد که این جا خصوصی است و اول باید این قدر بریزید و …
گفتم فقط یک آژانس برایم بگیرید بروم جایی که بیمه تامین اجتماعی قبول کند، رفتم بیمارستان لبافینژاد؛ گفتند درد لوزالمعده است و باید بروم شهدای تجریش، با اورژانس بردندم آن جا، جایتان خالی، درد شدید و چاله چوله های خیابان !
فردا صبحش جراحی شدم، شکمم را باز کردند، درست کردند، بخیه زدند، رفو کردند، (به شوخی) فکر کنم گلدوزی هم کردند …
ماشین ارژنگ امیر فضلی
آن قدر درآمد دارم که فقط خرج روزانه ام را تامین کنم .جالب این جاست که بیشتر مردم فکر می کنند بازیگرها باید زندگی خاص و ویژه ای داشته باشند و زمانی که مرا پشت فرمان پراید می بینند، داد می زنند :ماشین بنزت را کجا گذاشتی ! مردم از ما توقع دارند زندگی شیکی داشته باشیم اما با این پول ها نمی شود، شیک زندگی کرد.
دیدگاه تان را بنویسید