۵۵آنلاین :
گفتني است طلاقهاي يکطرفه امروزه متاسفانه عاملي براي سوءاستفادههاي متعدد از سوي مردان يا زنان شده است، که اين خود بهيقين آثار منفي بسياري را مانند گذشتن از حق حضانت فرزندان، نگرفتن مهريه و نفقه و مواردي از اين دست ميکند.
زلزله خاموشي بهنام طلاق
آنچه مسلم است امروزه ميتوان طلاق را نوعي زلزله خاموش نيز دانست، چرا که سهلشدن طلاق و ازبينرفتن قبح آن در جامعه و بهخصوص در ميان برخي خانوادهها معضلات متعددي را براي فرزندان و در نهايت جامعه به دنبال داشته است تا جايي که بنا به گفته جامعهشناسان افزايش طلاق خود ميتواند بار اقتصادي بسياري را نيز به دولت تحميل کند و همچنين افزايش زندگيهاي مجردي را نيز ميتوان يکي ديگر از آثار منفي آن دانست.
کاهش سطح تحمل عامل افزايش طلاق
يکي از مهمترين دلايل افزايش طلاق در اين روزها را ميتوان کاهش سطح تحمل افراد عنوان کرد، چراکه در حال حاضر با ايجاد کوچکترين مشکل و يا اختلافنظر زوجين قصد جداشدن از يکديگر را دارند که البته بنا به گفته دکتر عليرضا نعمتزاده، روانشناس، نبود آموزشهاي لازم به زوجين و همچنين ازبينرفتن قبح طلاق در جامعه خود عاملي تاثيرگذار براي افزايش طلاق به حساب ميآيد، چراکه انتظار ميرود در سايه ارائه آموزشهاي لازم ديگر شاهد آمار بالاي طلاق در جامعه نيز نباشيم. هرچند در اين فرصت بايد متذکر شد که برخي مسئولان از کاهش آمار طلاق در جامعه خبر ميدهند، اين در حالي است که بايد به اين نکته نيز اشاره شود که امروزه ميزان ازدواج نيز بهطرز معناداري کاهش پيدا کرده است؛ بنابراين کاهش آمار طلاق بهمعني پايينآمدن ميزان جدايي افراد محسوب نميشود.
اعتياد عامل10درصد از طلاقها
طبق تحقيقات صورتگرفته در حال حاضر اعتياد تنها 10درصد از علت طلاقهاست، اين در حالي است که در گذشته اين عامل خود نقش تاثيرگذاري در افزايش طلاق داشت که اين خود گوياي افزايش دلايل متعدد و تاثيرگذار در طلاق است.
چندفرزندي عامل کاهش طلاق
طبق مطالعات صورتگرفته چندفرزندي خود ميتواند نقش تاثيرگذاري در کاهش تمايل افراد به طلاق داشته باشد، چراکه در بسياري موارد والدين تنها به دليل ترس از آينده فرزندان و همچنين تامين معيشت آنها از انجام طلاق سرباز ميزنند که البته در برخي موارد بهجاي طلاق حقوقي به طلاق عاطفي روي ميآورند که اين خود بهيقين ميتواند تبعات منفي گستردهاي را نيز به دنبال داشته باشد تا جايي که طبق گفته دکتر امانا... قراييمقدم افزايش طلاقهاي عاطفي ميتواند عاملي براي افزايش خيانت، خودکشي و يا ايجاد مشکلات روحي و رواني براي فرزندان شود.
تدوين لايحه سختکردن طلاق
چندي پيش معاون زنان و خانواده رئيسجمهور گفت که قرار است لايحهاي از طرف دولت به مجلس تقديم شود که در آن، شرايطي ايجاد شود تا مرداني که قصد طلاقدادن زنان خود را دارند، نتوانند بهسادگي اين کار را انجام دهند. لايحهاي که در صورت تصويب ميتواند طلاق را سختتر کند و بيشتر به دليل حفظ بنيان خانواده تدوين شده است. اما حال اين سوال مطرح ميشود که سختترشدن شرايط طلاق چه تبعات منفي را به دنبال خواهد داشت؛ با تدوين اين لايحه امکان افزايش مشکلات و اختلافات زوجين فراهم ميشود، چراکه بايد بهخاطر داشت در صورت کارشناسينبودن اين لايحه تبعات منفي آن بيشتر از آثار مثبتش خواهد بود.
گرفتن حق طلاق، اشتباهي رايج
متاسفانه امروزه برخي زنان بر اين باور هستند که با گرفتن حق طلاق بهراحتي ميتوانند اقدام به جداشدن و پاياندادن به زندگي مشترک کنند اما اين در حالي است که بايد دانست تا زماني که مرد اراده نکند صيغه طلاق جاري نميشود، بنابراين گرفتن حق طلاق نميتواند براي زن آثار مشابه آثار مرد را به دنبال داشته باشد. همچنين در اين فرصت بايد يادآور شد که گرفتن حق طلاق از سوي زنان خود عاملي براي رواج طلاقهاي توافقي در جامعه شده است، بهگونهاي که امروزه آمار طلاق توافقي بهطرز معناداري افزايش يافته که اين خود ميتواند نشان از بيتاثيربودن حق طلاق زنان باشد.
اهرمي بهنام حقوق مالي
پرواضح است که زنان تنها از طريق اهرم حقوق مالي ميتوانند طلاق را به تعويق و يا بهطور کامل از جريان بيندازند. هرچند امروزه با وجود قوانين متعدد متاسفانه مرد ميتواند با تقسيط نفقه و يا مهريه زن را طلاق دهد. بنابراين امروزه زن از نظر حقوقي پشتوانهاي ندارد.
ايجاد توازن ميان حقوق زن و مرد
يکي از موثرترين روشهاي کاهش آمار طلاق را ميتوان ايجاد توازن ميان حقوق زنان و مردان عنوان کرد، چراکه از اين طريق بهراحتي ميتوان شاهد کاهش آمار طلاق بود، بهگونهاي که ديگر زن براي جدايي يکطرفه نياز به بخشيدن مهريه و يا ناديدهگرفتن حق حضانت فرزندان خود را نخواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید