ارسال به دیگران پرینت

زنده‌زنده سوختند

رئیس منطقه حفاظت‌شده خاییز: اکنون فصل تخمگذاری کبک و تیهو است درخت‌ها و سایه‌ صخره‌ها پر از لانه است و لانه‌ها هر کدام چهار، پنج تخم کوچک در خود دارد، همه‌شان پخته و سیاه شده است

زنده‌زنده سوختند

در خاییز وقت تخمگذاری کبک‌ها بود. تازه باید جوجه «تیهو»ها از تخم درمی‌آمدند روی شاخه‌های بلوط. پرنده‌های شکاری سر از تخم درآورده بودند، در هر لانه سه‌، چهار جوجه گرسنه اما همه‌شان خاکستر شدند، همه‌ لانه‌ها و تخم‌ها و جوجه‌ها. شعله‌های آتش که گسترده شد، گله گراز‌ها از خاییز گرختند. پلنگ‌ها کجا رفته‌اند؟ هنوز کسی نمی‌داند. اما محیط‌بانان تن کوچک سوخته پرنده‌ها و مارها را در خاییز دیده‌اند و سوختن بلوط‌ و بنه، دل‌شان را سوزانده است. فصل گرماست و فصل آتش. آتش چند روزه دشتستان بوشهر ‌هزار و صد هکتار از مراتع ارتفاعات کوه سیاه (تحت مدیریت منابع طبیعی) را سوزاند؛۳۰‌درصد از پوشش درختی و ۸۰‌درصد از پوشش مرتعی. در منطقه حفاظت‌شده خاییز هنوز معلوم نیست آتش با حیات جانوران و گیاهان چه کرده است. صبح دیروز اگرچه بعضی مسئولان جلوی دوربین‌ها از خاموشی آتش گفتند، اما مردم فریاد می‌زدند که آتش هنوز خاموش نشده است. این منطقه بین استان‌های خوزستان و کهگیلویه قرار گرفته و بخش جنوبی آن در نزدیکی بهبهان، تا همین دیروز در آتش بود. شعله‌ها اما تمام مناطق بکر این زیستگاه را سوزاندند؛ از تنگ چاه‌ریگک به بهبهان آمدند، تنگ خشک، تنگ زرد و تنگ شیخ را رد کردند و رسیدند به تنگ علمدار.

چنان آتشی در تنگ شیخ و علمدار برپا بود که بیش از صد زن و مرد از گروه‌های مردمی برای کمک آمدند و وقتی شاخه‌های ‌تر را در دستان محیط‌بانان دیدند، دستگاه دمنده خریدند و به دست‌شان دادند. دیروز تمام تلاش آنها این بود که آتش در علمدار خاموش شود و به روستای خاییز و منطقه تنگ تکاب نرسد.

زنده‌زنده سوختند

خاییز با داشتن گونه‌های ارزشمند گیاهی و جانوری گوناگون ٢٢‌سال پیش به‌عنوان منطقه حفاظت‌شده به مناطق تحت مدیریت سازمان محیط‌زیست پیوست. گیاهانش از بلوط، بنه، کلخنگ، بادام، ارزن، زالزالک، گون و گیاهان دارویی آویشن، برنجاس، لیزک و جانورانش شاهین، بحری، کبک، تیهو، کبوتر‌ها، گنجشک‌سانان، کمرکولی، هدهد، دارکوب، سارگپه، عقاب‌ها، بازها، کلاغ، تشی، گرگ، کفتار، روباه و پلنگ. آخرین سرشماری‌ها می‌گفت شمار کل و بز در این منطقه کوهستانی به ١٥٠٠ رأس رسیده است، اما آتش که به خاییز رسید، آنها گریختند و به ارتفاعات رفتند.  هدایت‌الله دیده‌بان، رئیس منطقه حفاظت‌شده خاییز دو روز پیش با بالگرد ارتش، زمین سوخته را از آسمان دید؛ «یک گستره سیاه وسیع» او دیده ‌است حیات‌وحش در بسیاری از نقاطی که آتش‌سوزی عمیقی داشته یا سوخته‌اند، یا گریخته‌اند:   «چهارپایان به کوه پناه برده‌اند؛ کل‌ها و بزها. گرازها رفته‌اند. کاش پرنده‌ها هم رفته بودند و آتش نمی‌گرفتند. دیدن‌شان دلم را آتش می‌زند. پرنده‌ها سوخته‌اند و خاکستر شده‌اند.» این‌طور که او می‌گوید اکنون فصل تخمگذاری کبک و تیهو است. درخت‌ها و سایه‌ صخره‌ها پر از لانه است و لانه‌ها هر کدام چهار، پنج تخم کوچک در خود دارد، همه‌شان پخته و سیاه شده است:   «الان فصل جوجه‌گذاری آنهاست. بعد از اسفند و فروردین جوجه‌ها سر از تخم بیرون می‌آورند و در هر لانه سه، چهار جوجه هست که کم‌کم پرواز و شکار می‌آموزند، اما همه‌شان مرده‌اند. عقاب مارخور، عقاب دو برادر، شاهین، عقاب دشتی، سارگپه، بحری، دلیجه، جغد و عقاب ماهی‌خوار، همه‌شان مرده‌اند. خدا را شکر که جوجه‌های عقاب ماهی‌خوار اینجا لانه‌سازی نمی‌کنند وگرنه تمام صخره‌های صعب لانه‌شان بود، هر لانه‌ای روی این صخره‌ها بود، سوخت. کمرکولی و چکاوک‌ها تخمگذاری و پرواز کردند، اما کبک و تیهو نه، زنده‌‌زنده سوختند.» در فصل بهار تنگ علمدار و تنگ شیخ که حالا درگیر آتشند، چشم‌ها از سبزی بلوط‌ها پر می‌شد؛ سرمحیط‌بان از پوشش گیاهی و گل‌های زیبای بادام تصویر گرفته و اکنون همه زیبایی‌ها پیش چشمش سوخته است: «خیلی سخت است، خیلی. بلوط‌های تنومندی را سوخته دیدم که پشت‌شان کمین می‌کردیم و رد شکارچیان را می‌گرفتیم.»

به گفته او تخمین میزان خسارت به محیط‌زیست درحال حاضر ممکن نیست، مگر آتش خاموش شود و فرصتی دست دهد که با جی‌پی‌اس و پهپاد مطالعه دقیقی انجام شود. مدیرکل منابع طبیعی کهگیلویه اما گفته براساس ارزیابی‌های اولیه ۲۵۰ هکتار از جنگل‌ها و مراتع در این منطقه طعمه حریق شده است. دیده‌بان می‌گوید: «خاییز چنان سوخته است که بعید می‌دانیم در صد ‌سال اخیر چنین آتشی به جانش افتاده باشد.»

مردم به کمک آمدند

روز شنبه محیط‌بانان خبردار شدند که بالگرد به ضلع شمالی خاییز آب پاشید، اما هر چه منتظر شدند به ضلع جنوبی در بهبهان نیامد. آنها می‌گویند اگر می‌آمد همان ٢٠‌درصد آتش باقی‌مانده در بلندی‌ها خاموش می‌شد. فقط یک بالگرد آبپاش یک‌بار در ساعت ٣ عصر روز شنبه آبی بر آتش ریخت و رفت و مثل روزهای گذشته گفتند که بنزین ندارد. شب که شد مردم بهبهان شعله‌ها را از حیاط و پشت‌بام خانه‌شان دیدند. لباس‌های نیروهایی که برای خاموشی آتش رفته‌اند، یعنی مردم دوستدار طبیعت، کوهنوردان، محیط‌بانان، هلال‌احمری‌ها از دود آتش سیاه شده و دست و پایشان زخم خورده. شنبه ‌شب چند گروه تشکیل شد، اکیپ‌های ١٠، ١٥ نفره. قرار بر این بود که گروه‌ها همان صبح به سمت مسیر آتشی بروند که به تنگ علمدار رسیده بود. «علمدار یک تنگ بسیار با ارزش و وسیع است که اگر آتش به آن برسد، کنترل آن غیرممکن خواهد بود. صخره‌های کوتاهی دارد که پر از بلوط است و حتی بالگرد هم در آن جای مانور ندارد.

وسعت این تنگ آن‌قدر بزرگ است که از دهانه‌اش وارد شوید و بیرون بیایید، یک ساعت پیاده‌روی باید کرد. آنجا چشمه‌های روان دارد و زیستگاه خوب کل و بز و پرنده‌هاست. اگر این نقطه بسوزد، روستای خاییز و تنگ تکاب هم خواهد سوخت، آن‌وقت دیگر چیزی برای از دست دادن نخواهیم داشت.» همه همراه شده‌اند و از دیروز تمام انرژی‌شان را گذاشته‌اند روی علمدار. اما خاموش کردن آتش کار آسانی نیست. سه و نیم بامداد شنبه گروه‌ها درحال خاموش‌کردن آتش بودند که کوه ریزش کرد. بلوط‌ها که می‌سوزند، زمین و صخره‌ها سست می‌شود و از هم می‌پاشد و می‌ریزد بر سر کسانی که درحال خاموش‌کردن آتش‌اند. باید به سرعت واکنش نشان داد. رئیس منطقه حفاظت‌شده خاییز می‌گوید دمنده تمام نیاز منطقه است: «یک دستگاه دمنده که مثل کوله‌پشتی روی دوش می‌اندازند و سوختش بنزین است. دمنده با اکسیژن آتش را خاموش می‌کند و قیمت هر کدام از ٢‌میلیون و ٥٠٠‌هزار تومان شروع می‌شود.» اما در پاسگاه محیط‌بانی خاییز هیچ دمنده‌ای نیست. «تازه روز شنبه منابع طبیعی که دو دمنده دارد، دستگاه‌هایش را به منطقه آورد. به آنها اعتراض کردم که چرا این‌قدر دیر. چه فایده. تمام کوه‌های کوهدشت یک دمنده دارد. همان وقت که آتش به راه افتاد، اگر پیش از آنکه به منطقه ما برسد، با دمنده خاموشش می‌کردند، کار به اینجا نمی‌کشید.»

روز شنبه شهردار بهبهان با هزینه شخصی چهار دستگاه دمنده خرید. گروه‌های مردمی دیگر هم دیروز به خرید چهار دستگاه دمنده دیگر کمک کردند.  یکی از شب‌های آتش‌سوزی خاییز، یکی از نیروها تشنه و خسته مسیر را گم کرد. وقتی او را پیدا کردند که از بی‌حالی روی زمین علمدار دراز کشیده بود. «رفتن به مسیر آتش در ارتفاعات آن هم در این گرما کاری دشوار است. باید کوله‌پشتی سنگینی به دوش انداخت، با چند بطری آب یخ. اما مثلا تا بخواهی به ارتفاعات تنگ شیخ برسی، خیلی که چابک باشی، دو ساعت و نیم در راهی. در این مدت دو سه بطری یک و نیم لیتری آب می‌خوری و وقتی به آتش می‌رسی که نه آب داری، نه انرژی. آن گرمای آتش فشاری به سر آدم می‌آورد که چشمانش از تشنگی کور می‌شود.»

نگهبان آتش مهارشده‌ایم

شنبه عصر گفتند که آتش مهار شده و خاییز آرام گرفته است، اما همین که باد وزیدن گرفت، زبانه‌های سرخ دوباره سبزی خاییز را درنوردیدند. یاسر فاطمی یکی از محیط‌بانانی بود که با خبر مهار آتش خود را به پایین کوه رساند، اما تاب نیاورد و دوباره با یک دمنده به بلندی‌ها رفت. «عصر شنبه گفتند آتش مهار شده اما باد عصرگاهی همه‌چیز را خراب کرد. همه نیروها ارتفاعات را ترک کرده بودند. وقتی به همراه یکی از دوستان به بالای کوه رسیدیم، با صحنه غیرقابل وصفی روبه‌رو شدیم. بیشترین حجم آتش‌سوزی را شب یکشنبه داشتیم.» آتش طوری دوروبر شاخ‌وبرگ‌ها می‌پیچید که یاسر و دوستانش کاری از دست‌شان برنمی‌آمد، برای همین نشستند و چشم دوختند به آتش. «شعله‌ها چنان بلند بود که کاری از دست‌مان برنمی‌آمد. نشستیم و نگاه کردیم تا ساعت یک و دو شب که باد کمی از شدت افتاد.

بعد شروع کردیم به خاموش‌کردن تا صبح که زنگ زدیم و گفتیم آب نداریم.» گروهی برای بردن آب و آذوقه به سمت کوه رفتند تا محیط‌بانان گلویی تازه کنند. «گروه که آذوقه آورد یکی، دوساعتی هم کمک‌مان کرد تا اکیپ مردمی که سازمان محیط‌زیست راضی‌شان کرده بود، رسیدند. بالاخره آتش را مهار کردیم. هنوز اینجاییم. باید از مهار آتش مطمئن شویم. بخش مشرف به بهبهان سوخته و دیگر چیزی برای سوختن نیست، اما می‌ترسیم آتش به دهدشت برسد.» بسیاری از نیروها هنوز روی کوه‌های صعب‌العبورند. بالگردهای آب‌پاش صبح دیروز سر رسیدند. دو بالگرد که هر کدام ١٥-١٠بار رفتند و آمدند و خروارها آب بر سر آتش ریختند. «بالگردها در فاصله ١٥-١٠کیلومتری ما آب‌ها را خالی می‌کردند و ما فقط دودش را می‌دیدیم.»    

منبع : شهروند
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه