هرساله با آغاز فصل گرما، فصل آتشسوزیهای گسترده در مراتع و جنگلهای کشور شروع میشود. در روزهای گذشته علاوه بر جنگلهای گچساران، مناطق حفاظتشده در خاییز استان خوزستان نیز دچار آتشسوزی ویرانگر شده است. سازمان جنگلها و مراتع و سازمان حفاظت محیطزیست دو نهاد متولی منابع طبیعی و محیطزیست در ایران هستند که همهساله در زمان وقوع آتشسوزیها عملکردشان با انتقاد طرفداران محیطزیست روبهرو میشود. بیشتر این انتقادها بر محور کمبود امکانات خاموشسازی آتش و نیروی انسانی ماهر استوار است.کوشیده است همزمان با آتشسوزیهای گسترده در غرب و جنوب غرب ایران، در گفتوگو با عیسی کلانتری معاون رئیسجمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیطزیست وضع جنگلها را بررسی کند.
آقای کلانتری متأسفانه علاوه بر منطقه گچساران، دو روز است که جنگلهای منطقه حفاظتشده خاییز درحال سوختن است و امدادرسانیها بهشدت دچار اشکال بوده و آتشسوزی همچنان درحال پیشروی است. قبول دارید که علاوه بر کمبود شدید نیرو، محدودیتهای بسیاری در اعزام بالگرد به این منطقه وجود داشته است؟
خاییز یکی از مناطق صعبالعبور است که دسترسی زمینی به آن بسیار دشوار است و همین موضوع اطفای حریق در این منطقه را دشوار کرده است. البته کمبود نیروی محیطبان قابل کتمان نیست اما همه نیروهای موجود در منطقه برای اطفای حریق وارد میدان شدهاند، حتی نیروهای سپاه هم به کمک رفتهاند. متأسفانه در همین جریان یکی از نیروهای سپاه به شهادت رسید و یکی از محیطبانان از بالای کوه سقوط کرد. بنابراین کمبود نیروی محیطبان وجود دارد اما به دلیل شرایط اقتصادی کشور، امکان جذب نیرو وجود ندارد.
در اعزام بالگردها به مناطق دچار حریق، تأخیر و محدودیتهای جدی وجود دارد، بهطوری که گاه بعد از دو روز از وقوع آتشسوزی، نهایتا یک یا دو بالگرد به منطقه اعزام میشود. چرا سازمان محیطزیست از دسترسی به بالگرد محروم است؟
از زمان درخواست سازمان محیطزیست حداقل ٢٤ساعت طول میکشد تا بالگرد اعزام شود، چون همیشه آماده پرواز نیستند، باید نسبت به موارد امنیتی اطمینان حاصل شود، بعد پرواز صورت گیرد.
بالگردها اگر هم وجود داشته باشند، کمک زیادی به خاموشکردن آتش نمیکنند؛ چون در هر روز نهایتا بتوانند چهاربار پرواز کرده و آب بیاورند که در هر پرواز دو مترمکعب آب منتقل میکنند. مجموعا هشت مترمکعب یعنی نصف یک تانکر میشود. بنابراین کارایی چندانی ندارند. هرچند که از لحاظ روانی برای جامعه اثر مثبتی داشته باشد.
حتی دوسال پیش در جریان خاموشکردن آتش در بخش عراقی هورالعظیم، بالگرد و هواپیما نتوانست چندان موثر باشد با اینکه آن منطقه دشتی بود. مسلما این اثرگذاری در مناطق کوهستانی حتی کمتر است، ضمن اینکه من بهشدت نگران جان و سلامتی خلبان و سرنشینان بالگرد هستم؛ چون در کوهستان، دره و مناطق صعبالعبور مثل خاییز، خطراتی جان آنها را تهدید میکند.
اگر فکر میکنید بالگرد برای اطفای حریق مفید نیست، به راهکار موثری دست یافتهاید؟ هرچند که در این زمینه از تجربیات جهانی هم میتوان استفاده کرد.
در دنیا روشهایی برای اطفای حریق در مناطق جنگلی وجود دارد اما به سرمایهگذاریهای سنگین احتیاج دارد. برای راهاندازی هر پایگاه آتشنشانی هوایی، حداقل ٨٠٠میلیون دلار نیاز است و اگر بخواهیم در کل کشور، ٣٠ پایگاه راهاندازی کنیم، به دوونیممیلیارد دلار سرمایه احتیاج است. جدا از اینها، در شرایط کنونی، حتی اگر منابع مالی هم وجود داشته باشد، به دلیل تحریمها، امکان تأمین بالگرد و هواپیما وجود ندارد. به هرحال نه پولی برای خرید آن هست، نه فروشندهای که حاضر باشد اینها را تأمین کند.
جدا از تأمین تجهیزات مدرن برای اطفای حریق در مناطق جنگلی و مرتعی، گویا سازمان محیطزیست در دسترسی به بالگردهای موجود درکشور هم دچار محدودیت است؟
چهار یا پنج بالگرد ارتش وجود دارد که وزیر دفاع دستور لازم را برای هماهنگی با محیطزیست داده است و اگر سازمان محیطزیست درخواست بالگرد بدهد، ارسال صورت میگیرد اما این بالگردها هم نمیتوانند از فاصلههای ٢٠٠کیلومتری آب منتقل کنند بلکه باید در فاصلههای ١٠ تا ٢٠کیلومتری از استخر یا دریاچهای آبگیری کنند. در برخی مناطق صعبالعبور مثل خاییز هم نمیتوان با تانکر آب منتقل کرد. این بالگردها ظرفیت بالایی برای انتقال آب ندارند و کارایی آنها در مناطق کوهستانی کهگیلویهوبویراحمد تقریبا صفر است.
حتی اگر ١٠ تا بالگرد هم اعزام شود، نهایتا به اندازه یک ماشین آتشنشانی بتوانند آب به منطقه برسانند که برای خاموشکردن آتش ١٠٠٠ هکتاری موثر نخواهد بود.
پرواز بالگردها برای اطفای حریق در مناطق تحت مدیریت سازمان محیطزیست هزینهای برای سازمان دارد؟
هزینه آن را دولت و سازمان برنامه و بودجه به ارتش پرداخت میکند.
اما گفته میشود که به دلیل بدهی به ارتش پرواز بالگردها برای اطفای حریق با مشکل مواجه شده است.
وزیر دفاع دستور همکاری داده است. بدهی وجود دارد اما سازمان برنامه و بودجه تسویهحساب میکند. اینها مسأله جدی نیست اما آمادهشدن بالگردها برای پرواز ٢٤ تا ٤٨ساعت زمان میبرد.
کمبود امکانات در حوزه اطفای حریق مناطق تحت مدیریت محیطزیست محدود به نبود یا کمبود بالگرد نیست، حتی در برخی مناطق حتی بیل و آتشکوب هم برای خاموشکردن حریق وجود ندارد.
نباید مسأله را بزرگ کرد. ببینید سال قبل ٦٠٠هزار هکتار از جنگلهای کالیفرنیا که در نزدیکی دریا هم واقع شده، سوخت. با اینکه نیروی انسانی و تجهیزات مدرن برای اطفا دارند یا دومیلیون و ٣٠٠هزار هکتار از جنگلهای استرالیا در آتش سوخت. بنابراین آتش بخشی از اکولوژی جنگل است. باید بپذیریم که در اثر افزایش بارندگیها، رشد گیاهان و علفها افزایش یافته و در نتیجه با گرمشدن هوا احتمال آتشسوزی وجود دارد. البته در این میان بیاحتیاطیهای برخی شهروندان و گردشگران هم در وقوع حریق تأثیرگذار است.
برای اطفای حریق در مناطق تحت مدیریت سازمان محیطزیست به چه امکاناتی و چه تعداد نیروی انسانی نیاز دارید؟
درحال حاضر ٣هزار محیطبان کم داریم، سازمان برنامه و بودجه نمیتواند اجازه استخدام این تعداد نیرو را طی یک یا دوسال بدهد، برای همین تفاهم کردهایم که طی ١٠ سال فرصت جذب ٣٠٠ محیطبان در هر سال داده شود. برای ما جذب محیطبان قبل از بالگرد و ماشینهای آتشنشانی اولویت است. شما تصورکنید الان برای ساخت ١٠ پایگاه آتشنشانی هوایی، ٥٠٠میلیون دلار نیاز است. ٥٠٠میلیون دلار معادل ٨هزارمیلیارد تومان است. این رقم ١٠ برابر کل بودجه یکسال سازمان محیطزیست است. باید بتوانیم با حداقل هزینه حداکثر بهرهوری را داشته باشیم و حداکثر امکانات کشور برای اطفای حریق به کار گرفته شده است.
جدا از بحث امکانات شواهد نشان میدهد که برنامهریزی دقیقی هم برای اطفای حریق وجود ندارد.
برنامهریزی هم در قالب امکانات موجود محقق میشود. درحال حاضر سازمان برنامه و بودجه در پرداخت حقوق پرسنل دولتی دچار مشکل است. فروش نفت به حداقل ممکن رسیده است. پرداخت مالیات در کشور پایین است. دولت درآمدی ندارد. تحریمها سرجایشان هستند و به این دلیل تکنولوژی در اختیار ما قرار نمیگیرد. در چنین موقعیتی باید ببینیم چطور میتوان نهایت تلاش را برای حفاظت از محیطزیست کشور و جلوگیری از خسارتهای آتشسوزی اعمال کرد. وقتی پلاسکو در مرکز تهران آتش گرفت، با وجود تجمیع همه امکانات تهران بزرگ، نتوانستند کاری کنند و حتی تعدادی از آتشنشانها به شهادت رسیدند، چه توقعی داریم وقتی یک منطقه صعبالعبور در دل کوه آتش میگیرد. فضای مجازی باعث نگرانی بیشازحد و افراطی به مسأله آتشسوزی جنگلها و مراتع شده است. نباید در برابر مشکلات محیطزیست هیجانزده برخورد کرد یا بزرگنمایی در بیان مشکلات صورت گیرد. نباید مسائل کوچک را بزرگ کنیم و از کنار مسائل مهم بیتوجه عبور کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید