ویکتور شلهوب در العربی الجدید نوشت: همچنان واشنگتن به انفجار بیروت مثل یک معما نگاه کرده و تاکید میکند که این حادثه نیاز به جمع آوری اطلاعات بیشتر و انجام تحقیقات گستردهای از سوی طرفهای لبنانی دارد. اما همزمان، به اشارههای متناقض و مبهم خود در مورد عمدی بود این حادثه ادامه میدهد. در واقع، اختلاف بین کاخ سفید و وزارت دفاع در ایالات متحده، در خصوص ارزیابی این انفجار، با وجود گذشت چند روز از آن، عادی نیست. در صورتی که این حادقه واقعا مبهم بوده باشد، حداقل باید اظهار نظر مسئولان امریکایی در این باره یکی میبود، اما بررسی گفتههای آنها، درست خلاف این مهم را ثابت میکند.
در ادامه این مطلب آمده است: روز پنجشنبه، وزیر دفاع آمریکا، مارک اسپر تصریح کرد که به نظر میرسد انفجار، همانطور که اغلب مردم تصور میکنند، یک حادثه بوده است. وی افزود: ما همچنان در حال جمع آوری اطلاعات هستیم. این گفته اسپر در واقع نشان دهنده وجود احتمال حمله در جریان این انفجار بود.
اما یک مقام نظامی مهم دیگر در آمریکا نیز انفجار بیروت را یک حادثه و نه یک حمله خواند و به صورت قاطع وقوع حمله را بعید دانست. در ادامه، سخنگوی رسمی پنتاگون از پاسخ دادن به سوالی در مورد اینکه آیا واشنگتن مدرکی دال بر وقوع حمله در انفجار بیروت یافته است یا نه، امتناع کرده و تنها به گفتن این مطلب اکتفا کرد که «این وظیفه مسئولان لبنانی است و من اینجا نیستم تا در مورد مدارک به دست آمده توسط دولت یا دستگاههای اطلاعاتی آمریکا صحبت کنم». به این ترتیب، برای بار دوم باب طرح سناریوی حمله باز ماند و همچنان واشنگتن به اشارههای متناقض خود در مورد نا مشخص بودن طبیعت انفجار بیروت و حادثه یا عمدی بودن آن، ادامه میدهد.
در این میان، ترامپ روز سه شنبه طی صحبتهایی نظریه حمله یا وقوع انفجار بر اثر بمب را مطرح کرده و نظر خود را به تعدادی از ژنرالهای آمریکایی نسبت داد. سپس در روز بعد بار دیگر این نظریه اش را تکرار کرد، نظری که توسط مارک مادوز، مدیر کل کاخ سفید و فردی که به رئیس جمهور نزدیکی زیادی دارد نیز تاکید شد.
در اینجا مشخص میشود که اسپر مسئولیت صحبتهای ترامپ را بر عهده نگرفته و پنتاگون به سرعت آن را رد کرده است. همین مساله موجب طرح این سوال میشود که علت اختلاف نظر بین این دو خوانش مسئولان آمریکایی از انفجار بیروت چیست؟
همزمان، کارشناسان شیمی و مواد منفجره، به بررسی ماده آمونیوم و چگونگی مشتعل شدن آن، تبدیل شدنش به یک قدرت نابود کننده و شرایطی که مستلزم شعله ور شدن آن است، پرداختند. ایشان به این منظور به حوادث مشابهی اشاره کردند که در سالهای گذشته اتفاق افتاده بود و مهمترین آنها، انفجار سال ۱۹۲۱ در آلمان بود که منجر به کشته شدن ۴۰۰ نفر شد و یک انفجار دیگر در ایالت تگزاس که موجب کشته شدن ۶۰۰ نفر شد.
یکی از مسائلی که مطرح شد، آن بود که ماده آمونیوم در صورتی به یک ماده منفجره تبدیل میشود که در معرض گرمای شدیدی قرار بگیرد و میزان زیادی از آن در یک مکان بسته وجود داشته باشد. خلاصه آنکه آمونیوم به یک محرّک برای اشتعال نیاز دارد. اما آیا این عامل محرّک میتواند با آنچه ترامپ بمب خواند، منطبق باشد؟ یک بمب، کارگذاری شده یا موشکی با انبار آمونیوم برخورد کرده است؟
به دلیل کامل نبودن اطلاعات، ارزیابیهای علمی در این باره قطعیت ندارد. بویژه آنکه این انفجار در شرایطی بوقوع میپیوندد که این ماده در اماکنی نگهداری شود که شرایط ایمنی لازم را نداشته و در مجاورت مواد قابل انفجار قرار بگیرد. ظاهرا این ویژگیها در خصوص شرایط انباری که شعله ور شدن آن موجب وقوع فاجعه در لبنان شد، سازگاری دارد.
اما لبنان یک میدان سیاسی داغ است و تا زمان طرح تفسیری قاطع در توجیه وقوع انفجار، همچنان در دایره این تردید باقی میماند که آیا انفجار بیروت نتیجه آتش سیاست در لبنان است؟
دیدگاه تان را بنویسید