دکتر جان کولمن مولف کتاب «کمیته ٣٠٠، کانون توطئههای جهانی» که خود یکی از اعضای پیشین سازمان جاسوسی بریتانیا بوده از اسرار توطئهگرانی پرده برمیدارد که هیچ یک از مرزهای ملی را نمیشناسند، خود را فراتر از قوانین همه کشورها قرار داده و تمامی ابعاد زندگی سیاسی، دینی، بازرگانی، صنعتی، معدنی و بانکداری مردم جهان و حتی قاچاق مواد مخدر را زیر سلطه خود دارند. گروه توطئهگران جهانی که با نام کمیته ٣٠٠ فعالیت دارند، در روند تمامی رویدادهای جهانی تأثیر قطعی دارند. این کتاب اسامی همه اعضاء، شرکتها، موسسات، سازمانهای دولتی و جنبشهای گوناگونی را که «آنها» در زمینه سلطه جهانی خویش به وجود آوردهاند، برملا میسازد.
کتابهای کولمن بین دیگر نظریهپردازان توطئه مانند دیوید ایسکه و جیم مارس به خوبی پذیرفته شده است و در کارهای آنها معمولا به آن استناد میشود. از نظر کولمن بعضی از گروههای معروف شبهنظامی گروههای مخفی فراماسونری هستند که با حمایت توماس ادوارد لورنس، برتراند راسل و جان فیلبی برای عقبمانده نگهداشتن خاورمیانه به منظور غارت نفت و منابع طبیعی آن شکل گرفته است. کولمن از نهادهای بسیاری مانند باشگاه رم انتقاد کرده است. او در مجموع ۲۲ کتاب نوشته است و هماینک هفتهنامهای به نام «گزارش اطلاعات هفتگی» را به چاپ میرساند. دکتر جان کولمن، افسر برجسته سازمان امنیت نظامی بریتانیا، اکنون توانسته است گوشهای از فعالیتهای کمیته ٣٠٠ را آشکار سازد. کمیته ٣٠٠ نزدیک به یکصدوپنجاه سال پیش فعالیت خود را آغاز کرده است. کمیته همواره دستورات خود را از مجراهای غیرمستقیمی مثل موسسه سلطنتی امور بینالملل صادر کرده است. وقتی مقرر شد یک نیروی برتر اداره امور اروپا را زیر نظر بگیرد، موسسه سلطنتی امور بینالملل، موسسه تاویستاک را به وجود آورد که این موسسه هم به نوبه خود، دست به تشکیل سازمان ناتو زد. اعتبارات سازمان ناتو به مدت پنج سال از صندوق مارشال آلمان تأمین میشد.
مخفیترین جامعه در جهان
«کمیته ٣٠٠، کانون توطئههای جهانی» دقیقا میگوید اعضای این گروه چه کسانی هستند و برای آینده ما چه برنامهای ریختهاند، چه روشهایی را به کار میگیرند و چطور مغز «همه» ما را شستوشو دادهاند. وقایعی که از زمان چاپ اول این کتاب تا به حال رخ داده است، صحت پیشبینیهای صورتگرفته و تحقیقات درست نویسنده آن، دکتر جان کولمن، را به وضوح نشان میدهد.
اما اهداف این گروه چیست؟
اهداف گروه توطئهگران جهانی در چند محور قابل تبیین است؛ به عنوان مثال ایجاد حکومتی تمامیتخواه برای سلطه بر تمام دنیا یعنی ایجاد نظم نوین جهانی با کلیسای متحد و یک سیستم مالی یکپارچه تحت هدایت آنها. بسیاری از مردم نمیدانند که این حکومت در دهه ١٩٢٠ و ١٩٣٠ ساخت «کلیسای خود» را آغاز کرده است؛ زیرا آنها میخواهند ایمان مردم را هم در مسیر شرورانه خود هدایت کنند. گام دیگر نابودی کامل تمامی هویتهای ملی و همچنین غرور ملی است تا با مفهومی نظیر نظم نوین جهانی فردیت همه افراد را به منظور ایجاد «توده» از بین ببرند. شروع، انجام و هدایت تخریب دین به استثنای دین خودساخته خودشان یعنی «دین نوین جهانی» از دیگر اهداف آنها است.
از دیگر اهداف این گروه همچنین کنترل افراد از طریق کنترل ذهن آنهاست. همچنین آنچه برژینسکی آن را «تکنوترونیک» مینامید: «ایجاد رباتهای شبیه به انسان (کلونهای ژنتیکی) و سیستمی برای ترور.» هدف دیگر نیز پایاندادن به صنعتیسازی و تولیدات هستهای است؛ در واقع آنچه آنها «جامعه پساصنعتی و رشد جمعیت صفر» مینامند، مگر در صنایع رایانه و خدمات. صنعت باقیمانده در ایالات متحده به کشورهایی مانند مکزیک و خاور دور صادر میشود؛ جایی که کار اجباری رونق دارد.
تبدیل انسان به آمار
همانطور که از سال ١٩٩٣ دیدیم، این امر درواقع با تصویب توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی معروف به نفتا شکل گرفت و از آن زمان به وسیله موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت (گات) و سازمان تجارت جهانی بهبود یافته است. افراد بیکار در مراحل اولیه تخریب صنعتی در ایالات متحده یا به تریاک، هرویین یا کوکائین اعتیاد پیدا میکنند یا فقط در فرآیند از بینبردن جمعیتهای اضافی به آمار تبدیل میشوند. ما امروز این امر را به عنوان گزارش جهانی سال ٢٠٠٠ میشناسیم.
از دیگر اهداف آنها تبلیغ مصرف مواد مخدر و قانونیکردن آن است و تبدیل فیلمهای پورنوگرافی به یک «فرم هنری» که مورد پذیرش واقع شود و به طور گسترده استفاده شود؛ به عنوان آخرین تحول میتوانیم گزارش دهیم که پورنوگرافی تا سال ٢٠٠٤ جای خود را در «فرهنگ عامه» محکم میکند و تئاتر در استرالیا آشکارا پورنوگرافی را نمایش میدهد. به این مسأله «برنامهنویسی واقعیت» گفته میشود. در هلند واقعیت مورد نظر زمانی اتفاق افتاد که فیلم زندگی، رابطه جنسی و مواد مخدر در تاریخ دهم اکتبر ٢٠٠٥ از کانال بیاِناِن، کانال جوانان هلند نمایش داده شد. پس از آن «میزگردهایی» برای ارایه دیدگاههای مختلف تشکیل شد. این فیلم درباره جوان هلندی بیستوشش سالهای است که به میخانه میرود و هرویین مصرف میکند سپس به خانه برمیگردد و در حضور مادرش اِلاِسدی میکشد. این انحرافات برجسته بخشی از برنامه طولانیمدت آنها با هدف دستکاری روان بشر است. موسسه تاویستاک قوانینی را برای این کار در سال ١٩٤٦ ارایه کرد. اساسا این مسائل قبلا در اثر تاریخی اسوالد اشپنگلر «انحطاط غرب» پیشبینی شدهاند و بخشی از یک استراتژی برای از بینبردن فرهنگ هستند.
تمامیتخواهی در انرژی هستهای
با توجه به تلاشهای رژیم کمونیستی پل پوت در کامبوج هدف دیگر مهندسان افکار عمومی ویرانکردن شهرهای بزرگ است. جالب است بدانید که برنامههای قتل عام پل پوت با الهام از موسسات تحقیقاتی باشگاه رم در ایالات متحده طرح شده است. توماس اندرس، مقام ارشد وزارت امور خارجه ایالات متحده، وظیفه برنامهریزی آن را برعهده داشت. همچنین جالب است بدانید که این کمیته سعی کرده است بار دیگر جنایتکارانِ پل پوت را در کامبوج به قدرت برساند تا از محکومیت آنها به قتل عام جلوگیری کند.
سرکوب همه پیشرفتهای علمی به جز مواردی که کمیته مفید میداند، از دیگر اهداف آنهاست. شخصیسازی استفاده از انرژی هستهای در زمینه اهداف آنها نمونهای از فعالیتهای گروه است و کشورهایی که اصرار بر ساخت نیروگاههای هستهای دارند باید از بین بروند.
گروه توطئهگران جهانی کمیته ٣٠٠ اهداف بسیاری را دنبال میکنند تا مردم را به زانو درآورند و از آنها بردههایی سربهزیر برای اجرای منافع خود بسازند. پس از خواندن حقایق دلخراش این کتاب، پدیدههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و غیره دیگر برای شما مبهم به نظر نمیرسد.
نویسنده درک کاملی از دنیایی که همه ما در آن زندگی میکنیم به شما میدهد. خطری جهان را تهدید میکند و کسانی که این موضوع را میدانند، میتوانند برای آن آماده شوند. نویسنده این اثر را با بیش از ٤٠سال تحقیق در بسیاری از بایگانیهای سراسر جهان گردآوری کرده است، از این رو «کمیته ٣٠٠، کانون توطئههای جهانی» درک جدیدی از تاریخ جهان طی ٢٠٠ سال گذشته در اختیار خواننده میگذارد.
* برگرفته از نشریه اپک تایمز
دیدگاه تان را بنویسید