کتابهای بیزبان و رفیق و یار مهربان نخستین قربانیان شرایط نامناسب اقتصادیاند. در سالهای پیش، کم نبودهاند کتابفروشیهایی که چراغشان برای همیشه خاموش شد و هر روز هم به تعدادشان اضافه میشود. حالا هم زمزمههای تعطیلی شهر کتاب فدک با سابقه بیستساله شنیده میشود. کیان افراز، مدیر شهر کتاب فدک بهتازگی از تعطیلی این کتابفروشی با سابقه فعالیت بیستساله خبر داده و حتی از چند وقت پیش همه کالاهایش را حراج کرده است. بنابراین شهر کتاب فدک هم مثل سایر کتابفروشیهای انتشارات افراز در گرگان و اراک تعطیل خواهد شد و بعید است در سالهای بعد با مدیریت دیگری فعالیت خود را از سر بگیرد.
اما تلختر از تعطیلی، ماجرای تأثیر یک فرهنگسرا در فروش این شهر کتاب است: «پنجرههای سمت خیابان این کتابفروشی، با شیشههایی که تماما سبزرنگ است، پوشیده شده است؛ در نتیجه از بیرون هیچ دیدی به داخل فروشگاه نیست.» مدیران این کتابفروشی سعی کردند با تغییر و جابهجایی ورودی، این خسارت را جبران کنند اما شهرداری با آنها موافقت نکرد، بنابراین مدت زمان زیادی را بدون ویترین ماندند. فرهنگسرا حتی اجازه نداده است آنها کوچکترین تغییری در ویترینشان بدهند، نهتنها کمکی نکردند که حتی سمت دیگر کتابفروشی را بستند و ناهارخوری ساختند. بعد هم با برگزاری ماهانه نمایشگاههایی با تخفیف ٥٠درصدی همه درهای نجات شهر کتاب فدک را بستند. کیانافراز میگوید که دیگر با توجه به شرایط حاکم بر جامعه و شرایط اقتصادی موجود، ادامه کار در این کتابفروشی برایم ممکن نیست.
راه نجات از آشفتهبازار کتابفروشیها
فارغ از پرداختن به آمار تعطیلی کتابفروشیها، باید به عوامل دخیل در این ماجرا پرداخت و اینکه چگونه میتوان با آن مقابله کرد. محمود آموزگار، نایبرئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در پاسخ به این دو پرسش «شهروند» به توضیح اصلیترین مشکل حوزه نشر پرداخت: «بازار کتاب پررونق نیست، بنابراین شاید بهتر است ناشران قبل از ورود به حوزه نشر، مدتی کتابفروش باشند، چون در اینصورت متوجه سختی کار کتابفروشی خواهند شد.» از نظر او متقاعدکردن مخاطب برای خرید کتاب در این بازار کمرونق هنر کتابفروش است، آن هم در شرایطی که کتابفروش با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند: «کتابفروشها رقبایی دارند که در این بازار نحیف کتابها را با تخفیف میفروشند و گاهی این اتفاق از سوی ناشران میافتد. موسسات دیگری با فروش کتاب به صورت آنلاین و با قیمت پایینتر این روزها رقیب دیگری برای کتابفروشیها هستند.» اما موضوع دیگر، نمایشگاه کتاب است که به عقیده بسیاری از اهل فن، حتی روی زمانبندی خرید کتاب اقشار هدف کتابفروشی تأثیر زیادی میگذارد: «دانشجویان و دانشآموزان تمام خریدهای خود را به فصل نمایشگاه و خرید از طریق یارانه موکول میکنند. دانشجو ٤٠درصد یارانه خرید کتاب دارد و ١٠درصد هم تخفیف نمایشگاهی است و طبیعتا کتابفروشها نمیتوانند در این شرایط با نمایشگاه رقابت کنند، بنابراین بازار کتابشان هر روز لاغرتر میشود.» البته به همه اینها، قاچاق کتاب و پایین آمدن قیمت تمامشده کتابها را در نمایشگاهها، میان بساط دستفروشهای مترو و فروش آنلاین اضافه کنید: «مجموعه این اتفاقات شما را به جایی میرساند که اگر سرقفلی ملک تجاری را به فروش کتاب اختصاص دهید، نمیتوانید هزینهها را پوشش دهید.»
البته نه اینکه هیچ راهی برای فرار از این مشکلات نباشد؛ در سالهای گذشته بودهاند مجموعههایی که با هوشمندی و راهاندازی فروشآنلاین کتاب از فروشگاه یا ایجاد باشگاه مشتریان، اطلاعرسانی و تبلیغات گسترده از طریق شبکههای مجازی توانستهاند تا حدی از حاشیه ضرر دور شوند؛ مثل پردیس کتاب مشهد. این پردیس یکی از نمونههای موفقی است که با بیش از ٢٤ کارمند از پس هزینههای خود برآمده است. در این پردیس قفسههای لوازمالتحریر، کالاهای لوکس و تزیینی، کتاب گویا و اتاق موسیقی، صنایع دستی و اتاق بازی بچهها در کنار غرفههای منظم فروش کتاب در طبقات اول و دوم مجموعه قرار دارد و کتابهای جدید آنها از طریق باشگاه مشتریان اطلاعرسانی میشود. نایبرئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران هم همین نمونه موفق را مثال میزند و میگوید: «کتابفروشیها هم باید کسب و کار خود را بهروز کنند و راهی برای فروش کتاب پیدا کنند. در همین راسته انقلاب تهران هم تعداد زیادی از کتابفروشیها با همین مشکلات اقتصادی توانستهاند سر پا بمانند.» قطعا لازم است دولت و صنوف مرتبط با چاپ و نشر و فروش کتاب هم اقداماتی انجام دهند تا بازار کتاب را حفظ کنند: «سهم کتابفروشها از قیمت پشت جلد کتاب باید به استانداردهای روز دنیا نزدیک شود. این سهم در حال حاضر ٢٥درصد است، اما در بسیاری از کشورها این سهم ٤٠درصد و در کشورهای اروپایی ٣٣درصد است. البته بهتازگی در کشور فرانسه بهدنبال افزایش سهم کتابفروشها از ٣٣درصد به ٣٥درصد هستند. صنف باید زمینههای افزایش این سهم را فراهم کند.» سازوکار توزیع و فروش کتاب هم با مشکلاتی ازجمله زمانبر بودن چرخه بازگشت پول مواجه است که در طولانیمدت به چرخه نشر کتاب آسیب میزند: «کل گردش مالی حوزه کتاب- در خوشبینانهترین حالت و اینکه تمام کتابهای تولید شده به فروش برسد-حدود ٣ تا ٤هزارمیلیارد است. سازمان امور مالیاتی به جای درگیر شدن با این مسأله، باید فکری به حال فرارهای مالیاتی کند.»
کتابفروشیهایی که مُهر تعطیلی خوردند
کتابفروشیهای بسیاری در سالهای گذشته در تهران و شهرستانها تعطیل شدهاند؛ مثل کتابفروشی ویستار، کتابفروشی نشر رود، کتابفروشی نشر نی، کتابفروشی مهرگان، کتابفروشی مثلث، کتابفروشی آسیا، کتابفروشی بینالملل اهواز و خیلیهای دیگر. سرنوشت ساختمان بعضی از این کتابفروشیها هم درنهایت به کافه و ساندویچی گره خورد. هر کدام از این کتابفروشیها در برههای با نوشتن یادداشتی با کتابها و قفسههای کتابشان خداحافظی کردند. پارسال سعید مقدم، در صفحه اینستاگرام خود درباره تعطیلی کتابفروشی رود نوشت و از مشکلات مالی و حمایت نکردن نهادهای مربوط گفت. البته قصد آنها از فروش کتابفروشی تأمین مکان بزرگتر بود، اما از بخت بد با بحران اقتصادی آن روزها همزمان شد و نتوانستند مکان دیگری را خریداری کنند، بنابراین بهناچار با مخاطبانشان خداحافظی کردند و این اطلاعیه را پشت شیشه کتابفروشی چسباندند: «برخلاف میل باطنیام لازم است خدمت همه دوستان و عزیزان کتابخوان، تعطیلی کتابفروشی رود را با ۲۰سال سابقه اعلام کنم. محل فعلی کتابفروشی رود بهمنظور تجهیز و ارتقا فروخته شد، اما با رشد ناگهانی و انفجاری قیمتها متأسفانه دیگر قادر به تهیه مکان مناسب برای کتابفروشی نیستیم. ۲۰سال حمایت شما عزیزان، تکیهگاه ما بود، اما دیگر بدون تسهیلات و تأمین مالی از طرف نهادهای مربوطه قادر به ادامه راه نیستیم. از این طریق بنده و مجموعه کتابفروشی نشر رود مراتب سپاسگزاری و قدردانی خود را به اطلاع تمامی عزیزان اهل قلم و علاقهمندان کتاب میرسانیم.»
تعطیلی کتابفروشی طهوری هم که از سال ٩٤ در جریان است و همچنان زمزمههای آن شنیده میشود. چند روز پیش شبکههای مجازی به نقل از سید احمدرضا طهوری خبری را منتشر کردند که حکایت از تعطیلی این کتابفروشی داشت. «دیگر جانی برای جنگیدن ندارم، میخواهم انتشارات را حفظ کنم ولی چرخهای کتابفروشی اینگونه نمیگردد، منتظرم تا پایان بهمن ماه تصمیم نهایی را اعلام کنم.» او چند روز بعد در گفتوگو با ایلنا خبر منتشرشده را تکذیب کرد: «نمیدانم به چه دلیل خبر تعطیلی کتابفروشی طهوری بدین شکل در فضای مجازی منتشر شده است. این کتابفروشی تعطیل نمیشود و ما هیچ تصمیمی برای تعطیلی آن نداریم بلکه براساس شرایط کاری محل جدیدی را در خیابان فروردین در میدان انقلاب تدارک دیدهایم و قرار است کتابفروشی از محل فعلی خود به این ساختمان منتقل شود.»
کتاب در سبد کالای خانوار نیست و همین، کار را برای کتابفروشیها سخت کرده است. اگر پای درد دل کتابفروشیها بنشینید، آنها هم حتما به این نکته اشاره خواهند کرد که در شرایط گرانی کاغذ حمایتهای دولتی کم است. حمید خلیلی، مدیر انتشارات شهید کاظمی که سال ۹۶ بهعنوان ناشر برگزیده انتخاب شد، کاهش اقبال مردم به کتاب و کتابخوانی، گرانی کاغذ، افزایش هزینههای اداره کتابفروشی، کمبود تبلیغات در معرفی کتاب و برنامههای فرهنگی را از مهمترین دلایل تعطیلی کتابفروشیها میداند. طبق آماری که دو سال پیش موسسه خانه کتاب اعلام کرد، تعداد کتابفروشیهای کشور در خوشبینانهترین حالت به ۶هزار واحد میرسد. نیمی از این تعداد لوازمالتحریر و یکهزار مورد هم کتاب درسی و کمکدرسی میفروشند، بنابراین دوهزار کتابفروشی دایر در تهران و شهرستانها داریم که ٢٠٠ مورد آن با خطر تعطیلی مواجهند. البته در این شرایط محمود آموزگار میگوید که در چند ماه گذشته تعداد تأسیس کتابفروشیها نسبت به تعطیلی آن بیشتر بوده است: «فقط در شمیرانات تعداد ٣٠ کتابفروشی ایجاد شده است و این نتیجه آوردن بخشی از یارانه نشر برای تجهیز کتابفروشیهاست که وزارت ارشاد آن را انجام داده است.»
دیدگاه تان را بنویسید