زندگی در روزهای کرونایی پنج ماه شد، روزهایی سخت، دلگیر و توام با دلهره برای همه ما که هر روز آن پر از خبرها و اتفاقات تلخ و ناگواری است که میبایست فقط به اجرای کامل شیوه نامههای بهداشتی به زندگی در این روزگار امیدوارم باشیم نا مبادا خدایی نکرده این ویروس منحوس سر و کلهاش در محیط پیرامونی ما پیدا شود. انگار هم این روزهای پر دلهره تمامی ندارد؛ انگار همه عادت کردهایم به شرایطی که خودمان بر استمرار یا پایانش نقش داریم. انگار نه، دیگر حتماً باید خودمان را با این شرایط کابوس وار وفق بدهیم که اگر ندهیم خوش آمدیم به دنیای دیگر...
در این مجال خیلی از هنرمندان به ویژه در حوزه موسیقی دست به کار شدند، یکی موسیقی تولید کرد، یکی کنسرت آنلاین گذاشت، یکی مصاحبههای جنجالی، یکی با متنهای امیدوارانه طرفدرانش را با امید به آینده ترغیب و تشویق میکرد، یکی کارهای عجیب و غریب انجام داد و تا آنجا که میتوانست برای خود فالوور جمع کرد، یکی کارهای خیرخواهانه انجام داد و خلاصه همه به سهم خود شرایط جدیدی از زندگی را تجربه کردند که در روزهای کرونایی به ویژه در فضای مجازی بیشتر به چشم آمد. آنچنان که در این شرایط در رسانهها نیز مطرح و بهانهای شد برای تدوین و بازنمایی گزارشهایی که به بهانه حضور هنرمندان در روزهای کرونایی پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
آنچه میخوانید گزیدهای از فعالیت هنرمندان و فعالان عرصه موسیقی در فضای مجازی به واسطه روزهای کرونایی است که طی روزهای گذشته بیشتر به چشم آمد. شرایطی که گروه هنر خبرگزاری مهر طی ماههای اخیر تلاش کرده منعکس کننده برخی از این رویدادها و اتفاقات باشد.
وقتی مانی رهنما به خاطر ترافیک جاده شمال از ایران میرود!
مانی رهنما خواننده موسیقی پاپ – کلاسیک کشورمان که چندی پیش شایعه مهاجرتش به کشور ترکیه در فضای رسانهای و مجازی کشور منتشر شده بود این هفته با انتشار ویدئویی ضمن تکذیب این شایعه، هدف خود و همسرش برای حضور در کشور ترکیه را انجام فعالیتهای تجاری-فرهنگی برای آن دسته از ایرانیانی که مایل به زندگی در این کشور هستند، اعلام کرد.
این خواننده در ابتدای صحبتهای خود که کمی هم عجیب و غریب به نظر میرسید، گفت: لازم دانستم با توجه به شرایطی که پیش آمده صحبتهایی را با شما عزیزان داشته باشم. البته لازم است بگویم این به آن معنا نیست که توضیحی درباره زندگی شخصیام بدهم. به هر حال هر کسی برای زندگی و آینده خود تصمیم میگیرد که میتواند یک امر کاملاً شخصی به حساب آید. من و همسرم در ماههای گذشته به دلیل شرایط بسیار بد آلودگی هوای تهران که هم به حنجره من و هم حنجره همسرم آسیب زیادی وارد میکرد، محلی را در شمال کشور داشتیم که روزهای پایانی هفته به آنجا مراجعت کرده و بعد از آن برای انجام امور جاری مربوط به آموزشگاه موسیقی و سایر فعالیتهای به تهران بازمی گشتیم. چرا که معتقدم بودیم حضور در اینجا آسیب کمتری به حنجره ما وارد میکرد. اما گاه گداری رفت و آمد بین مسیر تهران – شما به دلیل ترافیک ۱۰ تا ۱۲ ساعت طول میکشید و برای ما خیلی خستهکننده بود. بنابراین با هم فکر کردیم که میتوانیم به چیزهای بهتر فکر کنیم. زیرا من اعتقاد دارم آدم یک بار به دنیا میآید و در این شرایط میتواند یک بار از امکانات استفاده کند. من بر این باورم انسان در این شرایط عین مفید بودن برای خودش میتواند دایره وسعت کاریاش را نیز افزایش دهد چرا که در این شرایط برای خود نیز ارزش قائل خواهد شد. من در همین اثتا بود که به این فکر افتادم با توجه به فاصله هوایی ایران تا ترکیه که در میانگین زمانی سه ساعت قرار دارد، حقیقتاً راحت تراز مسیر تهران به شمال خودمان، به کشور ترکیه میرسیم. ترکیه هم کشور اسلامی است که آداب و رسوم آن به آداب و سنتهای ما بسیار نزدیک است. این کشور دارای مردمی مهماننواز است که خیلی انسانهای با متانتی هستند و همین شرایط باعث شد تا ما در این کشور مستقر شده و زندگی مان در اینجا باشد تا هر موقع در کشورمان ایران فعالیت یا کنسرتی داشتم بتوانم به راحتی رفت و آمد داشته باشم. پس اصلاً من به هیچ عنوان در هیچ جایی اعلام نکردم که مهاجرت یا کوچ کردم و بر نمیگردم. شرایطی که متاسفانه برخی از رسانهها تصور کردند که من با انتشار آن پست دیگر نمیخواهم به کشورم بازگردم.
این خواننده موسیقی پاپ – کلاسیک گفت: من در خدمت کشورم هستم. حتی در این مدتی که در ترکیه حضور داشتم به فکر این بودم تا از فرصتهای خوبی که در اینجا وجود دارد برای اعتلای موسیقی که در آن کار میکنم فعالیتهایی را داشته باشم. به همین منظور تصمیم دارم به زودی در اینجا استودیو و دفتری را نیز تاسیس کنم. اما شرایط قرنطینه سفت و سختی که در اینجا به دلیل شیوع ویروس کرونا به وجود آمد کارمان را با تاخیر مواجه کرد. اما به هر حال ما از اواخر سال گذشته و ۲ روز قبل از بسته شدن مرزها به اینجا آمدیم و کارهایمان را انجام دادیم. هرچند در مقطعی نیز حدود ۲۰ روز در قرنطینه کامل بودیم. اگر در یکی از پستهایم از کشور ایران به عنوان نامهربان یاد کردم هم منظورم به این نکته بود که کشورم با خودش نامهربان بود نه با ما؛ چون ما اینجا میدیدیم که چقدر برای سلامتی اهمیت قائل هستند و اگر در کشور ما کمی با سلامتی و اعمال قوانین سفت و سخت عمل میکردند و با خودشان مهربان بودند هم اکنون مرزهای ما هم باز میشد و ما میتوانستیم به راحتی در رفت و آمد باشیم. تغییری که تلویحاً به این شکل معنا شد که ما مهاجرت کردیم.
رهنما در ادامه پیام تصویری خود ضمن ارائه توضیحات تکمیلی درباره برخی از فعالیتهای تجاری و فرهنگی خود در کشور ترکیه تصریح کرد: دوستان ما به طور کلی به ترکیه مهاجرت نکردهایم. بله خانه ما در ترکیه است. ما قصدمان این است که اینجا را بشناسیم و فعالیتهای تجاری و فرهنگی انجام دهیم و حتی به افرادی که میخواهند در اینجا زندگی کنند کمک کنیم.
محسن چاوشی و استمرار کارهای خیرخواهانه در فضای مجازی
محسن چاوشی یکی از هنرمندانی است که طی سالهای اخیر علاوه بر فعالیتها و حاشیههای متعددی که پیرامون زندگی هنری و شخصی او وجود دارد، اما دست به کارهای خیرخواهانه و خداپسندانهای میزند که در ماههای اخیر با استقبال بیشتری از سوی مخاطبانش مواجه شده و آن راه اندازی کمپینی برای نجات جوانان محکوم به اعدامی است که به دلیل اختلافات خانوادگی و موارد مشابه دست به جرائمی زدهاند که دستگاه قضا برای آنها حکم اعدام صادر کرده است. شرایطی که در بسیاری از موارد میتوانست با پرداخت دیه یا موارد مشابه به آسیب دیدگان جرم، یک زندانی محکوم به اعدام را از پای چوبه دار رها کند.
این خواننده موسیقی پاپ که در هر شرایطی دوست دارد از خود به عنوان یک شخصیت خاص و دور از دسترس رسانهها و مردم معرفی کند، در ماههای اخیر تلاش کرد تا با راه اندازی کمپینهای حمایتی از اعدام تعدادی از جوانان محکوم به اعدام که عمدتاً مرتکب قتل شدند، جلوگیری کند.
چاوشی در این کمپینها که عمده فعالیت آنها در کانالها و فضای مجازی صورت میگرفت با انتشار فراخوانی با نام بردن از اسم فرد زندانی و شرح حال کوتاه زندگیاش از طرفداران و اعضای این کمپین میخواست تا با تامین مبلغ دیهای که محکوم در صورت رضایت شاکیان پرونده پرداخت کند، او را از طناب اعدام نجات دهند. شرایطی که عمدتاً با استقبال مردم رو به رو میشد و مجالی را فراهم میکرد که زندانی محکوم به اعدام با پرداخت این دیه از مجازات اعدام رها شود.
آخرین موردی که این خواننده موجب شد تا شرایط مساعدی برای نجات از اعدام به وجود آید، مربوط به زندانی محکوم به اعدامی بود که طبق رضایت اولیای دم باید مبلغی برای پرداخت دیه تامین میشد. موضوعی که پیش از ورود محسن چاوشی به این ماجرا توسط فریدون آسرایی خواننده موسیقی پاپ پیگیری شده و مبلغی نیز برای پرداخت دیه تامین شده بود، اما به دلیل به حد نصاب نرسیدن میزان مبلغ پیگیری پرونده در شرایط ویژهای قرار گرفت که با اعلام محسن چاوشی در فضای مجازی مبلغ به طور کامل تامین و زندانی مورد نظر از اعدام نجات پیدا کرد.
به هر حال محسن چاوشی با وجود برخی حاشیهها و اتفاقاتی که طی سالهای اخیر همواره با او همراه بوده، از جمله هنرمندانی است که تلاش کرده غیر از موارد معدود و انگشت شمار از فضای مجازی برای استفاده از فعالیتهای خیرخواهانه استفاده کند، فضایی که ایکاش مورد حمایت طیف بیشتری از مخاطبان بود.
تهیهکننده محسن ابراهیمزاده هم کرونایی شد!
چند روز پیش بود که احسان خواجه امیری خواننده مطرح موسیقی پاپ ایران استوری غافلگیرکنندهای را در صفحه مجازی خود منتشر کرد که محتوای آن دلالت بر نفوذ ویروس بیرحم کرونا در جسم او داشت. وی در این استوری که به انضمام تصویری از حال ناخوش خود منتشر کرده بود، نوشت: «کرونا از اون چیزی که فکر میکنید به ما نزدیک تره. بماند به یادگار. امروز روز چهارم بود.»
انتشار این نوشته کرونایی در حالی بود که طی روزهای گذشته کمتر کسی از نزدیکان این خواننده محبوب و پرطرفدار میدانست که وی به کرونا مبتلا شده است. این در شرایطی است که به نظر میآید وی اکنون در مرحله حاد بیماری نبوده و روند درمان او رو به بهبودی است.
در ادامه روند نگران کننده ابتلای اهالی موسیقی به ویروس کرونا هم خبر آمد که مهدی کرد از تهیهکنندگان باسابقه موسیقی پاپ که طی سالهای اخیر مدیریت برنامه و تهیهکنندگی خوانندگانی چون مرحوم مرتضی پاشایی، محسن ابراهیم زاده و مهدی احمدوند را به عهده داشته به بیماری کووید ۱۹ مبتلا شده است.
طبق اخبار منتشر شده در رسانهها مهدی کرد در حال حاضر طبق نظر پزشک معالج خود تحت درمان دارویی و در قرنطینه خانگی قرار دارد. البته پیش از این حساسیت ریوی مختصری در سالهای گذشته داشته که همین موضوع برای او کمی نگرانکننده شده است.
محسن ابراهیم زاده در تازهترین پست خود نوشت: «مهدی کرد برادر عزیزم متاسفانه به بیماری کرونا مبتلا شده، دوست دارم همگی برای سلامتیش دعا کنید و انرژیهای خوب بفرستید. آرزوی سلامتی.»
آهنگساز کردی که افتخارش «ایرانی بودن» است
سهراب پورناظری آهنگساز و نوازنده شناخته شده موسیقی ایرانی که مدتی میشد خبر خاصی از وی در رسانهها منتشر نشده بود، طی روزهای گذشته به واسطه انتشار یک پست در پاسداشت خطه کردستان و هم وطنان کرد خود، تبدیل به یکی از چهرههای شاخص فضای مجازی شد.
او در پست جدیدی که موجب بروز واکنشهایی هم شد، نوشته بود: «تا توانی پا منه اندر فراق… «ههر بژی ایران» من کُردِ کرمانشاه هستم نه «کورد» و به ریشهام افتخار میکنم. ریشه من در خاک شاه بزرگ «خسرو پرویز» ساسانی است و من میراثدار «ایران کهنم» و هر کُردی در هر نقطه از جهان «ایرانیست» چه در عراق و سوریه و ترکیه و چه در سایر نقاط کره خاکی. من و همریشههای آگاهم تا آخرین نفس از «ایران» و فرهنگش پاسداری خواهیم کرد، به زبان پارسی عشق میورزیم و سپاس میگوییم خدای را که بزرگترین لطفش را به ما ارزانی داشت و ما را در این فرهنگ به دنیا آورد.
به زبان کُردی افتخار میکنم که میراثدار زبان پارسی میانه و پارسی باستان است. همریشههای غیور کُرد، بیاییم پیشبرندگان سیاستهای جداییطلبانه انگلیس، آمریکا و اسرائیل نباشیم. بهاندازه کافی در این چند صد سال میانمان فاصله افکندند. ایرانمان را تنها نگذاریم…»
نوازنده خیابانی متکدی نیست!
یکی دیگر از اتفاقاتی که طی یکی دو روز گذشته با واکنشهای تندی از سوی اهالی موسیقی مواجه شد، انتشار تصویر بیلبوردی منسوب به سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری بوشهر بود که در آن نوازندگان خیابانی به عنوان متکدی معرفی شده بود.
در این تصویری گرافیکی که در قالب یک تابلوی تبلیغاتی به صورت کاریکاتور طراحی شده بود، علاوه بر به تصویر کشیدن متکدیان، تصویری از نوازندگان خیابانی نیز در این طرح گنجانده شده بود که با انتشار نوشتهای با این مضمون «کمک به متکدیان خیابانی ریختن پول به جیب افراد سودجو است …» از آنها به عنوان متکدی یاد شده بود.
گرچه هنوز از صحت و سقم انتشار این عکس هیچ گونه توضیحی از سوی سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری بوشهر به رسانهها ارسال نشده، اما تصویر در زمانی سریع دست به دست شده و بسیاری از فعالان عرصه موسیقی به ویژه نوازندگان واکنشهای تندی نشان داده و معتقد بودند که نوازندگان خیابانی به هیچ وجه جزو متکدیان نبوده و به عنوان یک هنرمند در این عرصه شناخته میشوند.
حال باید دید سازمان فرهنگی اجتماعی شهرداری بوشهر نسبت به انتشار این تصویر و واکنشهای متفاوتی که در پی داشته توضیحاتی را ارائه خواهد داد یا خیر؟
چطور از شیوع کرونا در استودیوهای موسیقی پیشگیری کنیم؟
مسعود صابری پزشک متخصص جراحی مغز و اعصاب که قبل از ورود به دنیای خوانندگی که برای او کم هم حاشیه درست نکرد، حضور بسیار پر رنگی در شبکههای مختلف تلویزیونی به ویژه برنامههای مربوط به سلامت داشت. حضوری که در مقطعی برای او حاشیههای زیادی را هم درست کرد و موجب انتشار اظهارات و نقدهایی شد که حضور پر رنگ وی در تلویزیون را غیر طبیعی میدانست.
به هر حال او همچنان از پزشکانی است که مخاطبان از او و اظهار نظرات پزشکی اش در رسانه ارتباط خوبی گرفتهاند، شرایطی که موجب شد وی با اتکا بر این توانمندی رسانهای که در کمتر پزشکی سراغ داریم، اعتماد به نفس برای حضور در عرصه خوانندگی را نیز پیدا کند و ماجرا را تا این جد پیش ببرد که کارش به برگزاری کنسرت نیز برسد. اجرایی که به دلیل انتشار برخی تصاویر و ویدئوها در فضای مجازی که نشان از بی کیفیتی کنسرت داشت برای او حاشیههای زیادی درست کرد. حاشیههایی که همچنان وجود دارد اما جلوی فعالیت این پزشک خواننده در عرصه خوانندگی را نگرفته است.
صابری در روزهای کرونایی بیکار ننشست و طی ماههای اخیر با تولید ویدئوهایی که از محیط بیمارستانی با لباس جراحی درباره اقدامات پیشگیرانه در روزهای کرونایی انجام میداد، تلاش کرد تا به مخاطبانش از مقابله با بیماری کووید ۱۹ سخن بگوید.
وی اخیراً در یکی از تازهترین ویدئوهای خود بود که از مقابله هنرمندان برای شیوع ویروس کرونا در استودیوهای موسیقی و اقدامات پیشگیرانه در این زمینه سخن گفت.
مسعود صابری در این ویدئوی رسانهای که به همت سامانه «موسیقی ما» در فضای مجازی منتشر شد، گفت: اکثر بچههای موسیقی زحمتکش هستند و ساعتها را در استودیوها میگذرانند. بچههای موسیقی و هنر خیلی وقتها تغذیه به موقع و صحیح ندارند یا خواب مناسبی هم ندارند. برآیند همه این موارد باعث میشود که سطح ایمنی بدن کاهش یابد. اغلب اهالی موسیقی جوان هستند ولی به موقع غذا نخوردن و دیر خوابیدن و تغییر سیکل زندگی باعث پایین آمدن سطح ایمنی بدن میشود. از سوی دیگر اکثر استودیوها فضاهای محدود دارند که در زیرزمینها یا فضاهای بسته هستند و تهویه مناسبی ندارند.
همچنین چند نفر در یک فضای سربسته کنار هم هستند و همه این موارد باعث میشود که ریسک و خطر انتقال ویروس در استودیوها بیشتر باشد. خوشبختانه در ماههای گذشته هرچه توصیه بهداشتی داشتیم، سالمندان بیشتر جدی گرفتند. اما متأسفانه جوانترها و اهالی موسیقی که اغلب جوان هستند متأسفانه رعایت نمیکنند و مسافرت میروند و دورهمی دارند. لازمه تولید یک کار خوب در دل همین رفت و آمدها و کنار هم بودن ترانهسرا و آهنگساز و خواننده است ولی الان قصه بدی است و باید جدیتر برخورد شود.
او سپس به لزوم استفاده از ماسک اشاره کرد: اوایل فکر میکردیم انتقال ویروس فقط از طریق سطوح انجام میشود اما هرچه جلوتر رفتیم متوجه شدیم که انتقال از طریق ذرات تنفسی هم خصوصاً در اماکن سربسته مثل استودیوها صورت میگیرد.
پس اگر میخواهند ساز بزنند یا وکال ضبط کنند، بهتر است در استودیو باز باشد و هوا جریان پیدا کند. همچنین بهتر است کولر روشن باشد و با فاصله، نفر بعد ضبط کند. میتوانند به کمک الکل هفتاد درصد یا وایتکس یک درصد سطوح را به کرات ضدعفونی کنند. بچهها نباید با هم دست بدهند و حتی نباید با پشت دست، مشت بزنند. این حرکت هم باعث افزایش خطر انتقال میشود. دوستانی که برای ضبط یا حضور پشت دستگاهها به استودیو میروند حتماً ماسک بزنند. زدن ماسک احتمال انتقال از فرد سالم اما ناقل را کم میکند. این موارد نکات سادهای است که امیدوارم جدی رعایت شود. میخواهم از شما و تمامی خوانندگان خوش صدا که میلیونها نفر دوستشان دارند خواهش کنم که به فرهنگسازی استفاده از ماسک کمک کنند. مردم وقتی ببینند یک خواننده خوش صدا ماسک زده است آنها هم تبعیت میکنند. این کمک را از شما هم میخواهم.
مسعود صابری درباره بحث فاصله فیزیکی در استودیوها هم گفت: فاصله فیزیکی در استودیوها از این جهت اهمیت دارد که ممکن است وقتی من صحبت میکنم، ذراتی از طریق بزاق یا تنفس من در فضا پخش شود. حتی برای فضاهای روباز هم توصیه میکنیم که دو نفر از هم دو متر فاصله داشته باشند. از سوی دیگر حتی اگر بدون علامت هستیم هم باید ماسک بزنیم چون ماسک برای کسانی است که علامت ندارند تا مبادا ویروس را منتقل کنند. نکته دیگر این است که در استودیو بین زمانهای ضبط باید ده تا سی دقیقه فاصله باشد و پنجرهها را باز کنند و هوا جریان داشته باشد و سپس نفر بعد وارد شود. عزیزان هنرمند از استودیو به خانههایشان میروند و باید رفت و آمد حساب شده داشته باشند. به فکر سلامت خانوادههای خود باشند و واقعاً خواهش میکنم که دوستان، ترددهای خود را محدودتر کنند.
اکنون طیف گستردهای از اهالی موسیقی واقعاً زحمتکش هستند و هیچ شغل یا حمایت دیگری ندارند و ماهها است که کار نمیکنند و مثل خیلی از اقشار جامعه مظلوم هستند. از تیمهای اجرایی و خدماتی کنسرتها تا نوازندگانی که عشق آنها ساز زدن برای مردم بود. خوانندهها و کنسرتگذارها و تمامی عوامل مرتبط با اجراهای موسیقی این روزها بیکار هستند و امیدوارم روزهای خوب بیاید و دوباره کنار یکدیگر جمع شویم و مردم هم شاد شوند.
دیدگاه تان را بنویسید