«دلشدگان»، ساخته زندهیاد علی حاتمی، یکی از معدود آثار هنری سینمای ایران است که به تاریخ موسیقی کشور ما، آن هم در دوره قاجار، میپردازد. روایتی دلنشین و البته درام، از مسافرت گروهی از هنرمندان به فرنگ، برای ضبط موسیقی ایرانی در صفحات گرامافون؛ سفری با سرپرستی حسینآقا دلنواز (فرامرز صدیقی) که خود استاد مسلّم موسیقی است و همراهی ناصرخان دیلمان (سعید پورصمیمی)، نوازنده کمانچه، طاهرخان بحرنور (امین تارخ)، خواننده، نوازنده چیرهدست تنبک که از قضا آشپزی زبردست هم است (اکبر عبدی) و عدهای دیگر؛ با پادرمیانی یکی از مقامات دولتی (محمدعلی کشاورز).
اما گروه در مقصد با بدعهدی سرمایهگذار که ظاهراً فرنگی است، روبهرو میشوند و بهناچار، عزم خود را برای ضبط موسیقی ایرانی با هزینه شخصی، جزم و صفحاتی را ضبط میکنند که از بخت بد، هنگام بازگشت به ایران و ضمن عبور از دریای سیاه، در میانه جدال روس و عثمانی و بر اثر اصابت گلوله توپ به کشتی، به دریا میریزد و زحمات آنها را بر باد میدهد.دلشدگان، مشحون از آثار ناب موسیقی ایرانی است و باید آن را بهنوعی، آلبوم موسیقی سنتی دانست؛ موسیقی این اثر را حسین علیزاده ساخت و محمدرضا شجریان، شعرهای سرودهشده توسط علی حاتمی را با اصلاحات زندهیاد فریدون مشیری، همراه آن خواند. روایت زندهیاد حاتمی، آن قدر ظریف و دلنشین است که آدم دلش نمیآید آنها را حاصل خیال بپندارد اما واقعیت چیز دیگری است و درست مانند بیشتر آثار تاریخی سعدی سینمای ایران، دلشدگان نیز در دام خیال دلنواز علی حاتمی گرفتار است و مقهور درهمآمیختن روایتهای تاریخی گوناگون که وی دوست داشت به صحنهپردازی آنها اقدام کند.
۳ گزارش ویژه
رد پای سه گزارش تاریخی را میتوان در داستان دلشدگان یافت. گزارش نخست، به سال ۱۲۸۶ خورشیدی بازمیگردد؛ زمانی که محمدعلیشاه قاجار تازه به تخت نشسته بود و «آقاحسینقلی»، نوازنده مشهور تار و پدر «علیاکبر شهنازی»، ریاست گروهی از نوازندگان را بر عهده گرفت تا به پاریس برود و ردیفهای موسیقی ایرانی را روی صفحه ضبط کند. این سفر البته به نتیجه رسید و یادگارهایی از آن باقی است.
گزارش دوم، به حدود سال ۱۲۹۰ و تصمیم یک تارساز ثروتمند ارمنی بهنام «هامبارتسوم» برای بردن جمعی از نوازندگان ایرانی به لندن و ضبط صدای آنها روی صفحه مربوط میشود؛ سفری که بهرغم انجام، به سرانجام نرسید. میان سرمایهگذار و هنرمندان، اختلاف پیش آمد و همگی با ناراحتی به ایران بازگشتند. گزارش سوم، در سال ۱۲۹۳ اتفاق میافتد؛ در گیرودار آغاز جنگجهانیاول، «درویشخان»، موسیقیدان نامی ایران، تصمیم گرفت همراه گروهی از هنرمندان ایرانی به تفلیس، در گرجستان روسیه برود و کار ضبط صفحات موسیقی ایرانی را به انجام برساند؛ او را در این سفر، هنرمندانی همچون سیدحسین طاهرزاده (خواننده)، اقبال آذر، باقرخان رامشگر و عبدا... دوامی همراهی کردند؛ صفحات ضبط شد اما گروه در برگشت با درگیریهای روسیه و عثمانی برخورد کرد و بخشی از صفحات آنها نابود شد و اندک ماحصلی از آن تلاش هنرمندانه باقی ماند. نقل است که درویشخان برای تأمین هزینه سفر، خانه خود را نزد بانک استقراضی روس رهن گذاشت تا وام بگیرد.
بازی با شخصیتهای تاریخی
روایت علی حاتمی در فیلم دلشدگان، همه این گزارشها هست و هیچکدام نیست! او در واقع از شواهد مختلف موجود در این گزارشها، یک روایت خیالی مستقل ساخته و پیش روی بینندگان قرار دادهاست. وی سعی میکند سرگذشت موسیقی ایرانی را در دوره قاجار، در قالب داستانی درام ارائه کند؛ کاری که از پس آن استادانه برآمده است. حاتمی در تدوین داستان، شخصیتهایش را از گزارشهای مختلف برمیگزیند؛ آقاحسین دلنواز، در واقع همان «آقاحسینقلی» در گزارش اول است و طاهرخان بحرنور، نمیتواند کسی جز سیدحسین طاهرزاده باشد؛ هرچند که سرنوشت تلخ مرگ در غربت طاهر، با ایفای نقش امین تارخ، ارتباطی با فرجام خواننده واقعی، یعنی سیدحسین طاهرزاده ندارد.
علی حاتمی حتی درباره دیگر شخصیتهای داستانش، از افرادی غیر مرتبط با سه گزارش یادشده بهره میگیرد؛ عیسیخان وزیر که مرحوم «جلال مقدم» نقش وی را در فیلم ایفا میکند و استاد تنبکنوازی است، مصداق تاریخی دارد، اما نه آن مصداقی که مد نظر زندهیاد حاتمی است؛ عیسیخان وزیر یکی از رجال خوشنام و دستبهخیر دوره قاجار است که در سال ۱۲۷۱ خورشیدی، دارفانی را وداع گفت و از وی مدرسه و مسجدی با نام «مسجد میرزا عیسیخان وزیر» در خیابان «وحدت اسلامی» فعلی تهران، باقی است و البته، نام و شخصیت وی در هیچکجای قصه حاتمی، وجه تاریخی و واقعی ندارد. زندهیاد حاتمی، وقایع روایت خود را هم از داستانهای مختلف اخذ کرد؛ سردرگمی در فرنگ را از گزارش دوم و نابودی صفحات ضبطشده در جدال جنگ جهانی اول را از گزارش سوم.»
دیدگاه تان را بنویسید