16 بهمن ماه سال 1357 و پیش از آنکه انقلاب اسلامی به پیروزی برسد، امام خمینی(ره) در حکمی مهندس مهدی بازرگان را به پیشنهاد شورای انقلاب مامور به تشکیل دولت موقت کرد.
دولت موقت در حالی آغاز به کار کرد که بختیار همچنان خود را دولت رسمی ایران میدانست. در نهایت با پیروزی انقلاب اسلامی در روز 22 بهمن، نظام شاهنشاهی و در نتیجه دولت بختیار سقوط کرد و دولت موقت اداره امور کشور را برعهده گرفت، اما در کمتر از نه ماه و با تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام، دولت موقت به صورت دستهجمعی استعفا دادند و از قدرت کنار رفتند. البته بازرگان پس از آن نماینده مجلس اول شد، اما مواضع تند وی در خصوص دفاع مقدس، انتخابات و حکم قصاص موجب شد تا فعالیتهای نهضت آزادی در کشور غیرقانونی اعلام شد.
به مناسبت آغاز به کار دولت موقت در گفتگو با مهندس محمد غرضی به بازخوانی عملکرد مهندس بازرگان، دولت موقت و نهضت آزادی پرداختهایم که در ادامه متن آن را میخوانید:
مهندس بازرگان خودش را انقلابی نمیدانست و در طول حیاتش و در دوران جمهوری اسلامی نه به انقلابیون نزدیک شد و نه روش آنها را قبول کرد.
مرحوم بازرگان وقتی که در سال 43 محاکمه شد گفت از این به بعد محاکم از قبول مشروطیت دوری میکنند و این آخرین دادگاهی است که مشروطیت و قانون اساسی را قبول دارد.
مرحوم سحابی نیز وقتی که در سال 53 به دیدار فرزندشان در زندان رفتند، گفتند: دستگاه حکومتی به من و مهندس بازرگان فشار میآورد که شما در برابر ترور و این چیزها اظهارنظر و ابراز مخالفت کنید. ما به آنها گفتیم هر وقت شما قانون اساسی را اجرا کردید، تروریسم نیز کمرنگ خواهد شد.
مهندس بازرگان خودش و اطرافیانش را انقلابی تعریف نمیکرد. پس از انقلاب مشروطه به غیر از سردار جنگل که انقلابی عمل کرد، تمامی احزاب و گروههایی که ظاهر شدند، انقلابی نبودند. انقلاب اسلامی تنها از 15 خرداد آغاز شد که نفی حاکمیت به صورت تظاهرات اجتماعی و سردادن شعار "مرگ بر شاه" بود.
تسنیم: چه دلیلی باعث شد تا شورای انقلاب ایشان را به عنوان نخستوزیر دولت موقت خدمت امام خمینی (ره) معرفی کند؟
غرضی: مرحوم مطهری با آقای مهندس بازرگان رفیق بود. در حالی که دیگران هم خیلی موافق نبودند. منتهی آقای مطهری چون نزد حضرت امام(ره) به عنوان رئیس شورای انقلاب مطرح بودند، امام(ره) قبول کردند.
تسنیم: شما در گذشته بحثی با این عنوان داشتید که چپها نمیتوانند دولت را نگه دارند و راستها ملت را داشته باشند. به نظر شما چه دلیلی باعث شد تا بازرگان بیشتر از 9 ماه نتواند سکان دولت را در دست بگیرد؟
غرضی: تسخیر لانه جاسوسی بهانه بود. آنها منتظر بودند که به شکلی از دولت کنار بنشینند. آقای مهندس بازرگان پیش از پذیرش نخستوزیری دولت موقت با مرحوم طالقانی مشورت کرد. آقای طالقانی به ایشان گفت من هم آنها را میشناسم و هم شما را میشناسم. شما قبول نکنید. اما مهندس بازرگان قبول کرد.
مهندس بازرگان کلامش روشن است. ایشان گفتند که ما دنبال باران بودیم، سیل آمد و سیل همه را برد.
حضرت امام(ره) در حکمی که به مهندس بازرگان دادند، تاکید فرمودند ایشان بدون در نظر گرفتن مسائل حزبی دولت خود را تشکیل دهد. بازرگان تا چه حد به این سفارش امام(ره) عمل کردند؟
غرضی: آن سفارش امام(ره)، خطاب به همه است و تنها خطاب به بازرگان نبود. بلکه در حکم انتصاب مهندس بازرگان منعکس شد.
مهندس بازرگان برای تشکیل دولت موقت از کسی دعوت نکرد. برخیها خودشان وارد شدند. وقتی جهاد سازندگی درست شد، دامادشان را گذاشتند رئیس جهاد. پرسیدند چرا ایشان را انتخاب کردید. او گفت من غیر از ایشان به هیچ کس اعتماد ندارم.
بازرگان در اداره دولت از دوستان محفلیاش استفاده کرد. او از ابتدا محفلنشین بود و با استفاده از کارشناسان و متخصصان دولت را اداره نکرد. بازرگان از ابتدای فعالیت سیاسیش از یک محفل جلو نرفت. نهضت آزادی را که ایجاد کردند، اسمش را "نهضت" گذاشتند به این دلیل که از حزب دور باشد، اما به محفلی تبدیل شد که از درونش مجاهدین خلق بیرون آمد.
سی تیر را چه کسی به وجود آورد؟ 15 خرداد را چه کسی به وجود آورد؟ جنگ را چه کسی اداره کرد؟ مشروطه را چه کسی به وجود آورد؟ احزاب، گروهها، اشخاص و صاحبان امتیاز سیاسی که نکردند. مردم عادی کردند. من نتوانستم اسامی شهدای مشروطه را به دست بیاورم اما اسامی شهدای ملی شدن صنعت نفت و سی تیر را به دست آوردم. همه مردم عادی هستند. یک نفر حزبی، گروهی و شخصیت جلو جمعیت نبوده و شهید نشده است.
امکان ندارد صاحب امتیاز بتواند منافع عام را حفظ کند. صاحب امتیاز همیشه خودش و امتیازاتش را حفظ میکند. اشخاص بیشتر به دنبال این هستند تا خود را به مردم را عرضه کنند، مردم نیز آنها را استقبال کنند و این اتفاق نخواهد افتاد.
حضرت امام(ره) اگر موفق شد، به دلیل این بود که به قائده جامعه و نه ستاد جامعه نزدیک بود. به خاطر دارم وقتی که در نجف بودم، سالها میگذشت، فقط چند نفر از زوار امام حسین (ع) میآمدند در حرم حضرت امیر (ع)، از دور سلام و تعارفی میکردند. برخی اوقات هدیههایی هم داشتند که میدادند. حضرت امام(ره) در نجف به شدت غریب بود. وقتی که حضرت امام(ره) درگیر مبارزه با رژیم شدند، کسی استقبالی از ایشان نکرد. بسیاری از افراد پایشان به نجف نرسید. من 5 سال در خدمت حضرت امام(ره) بودم. بعضیها میآمدند تا احوالات خودشان را بر امام(ره) تحمیل کنند. از آمریکا و اروپا کسانی میآمدند و به طور خاص مجاهدین طوری رفتار میکردند که امام(ره) بایستی آنها را تایید کند که ایشان هرگز هیچ حزب و گروهی را تایید نکردند.
مهندس بازرگان تا چه میزان به نقش مردم در اداره کشور توجه داشتند. به خصوص اینکه مردم در سالهای 57 و 58 انقلابی و حضور پررنگ در فعالیتها داشتند. آیا ایشان به مردم توجه می کردند؟ اگر نه، عدم توجه ایشان چه نقشی در عدم موفقیت ایشان در دولت موقت داشت؟
غرضی: آقای بازرگان مهندس بودند. مهندس کسی است که توانایی اجماع عقول همراه خودش را دارد، اما از عقول قاعده جامعه مطلع نیست. آن چیزی که در استعداد جامعه است، هزاران هزار بار بیشتر از آن است که در عقول همراه خود جمع میشود.
ما در انقلاب اسلامی این استعداد را بسیار روشن و مبرهن دیدیم. مردم هم انقلاب کردند، هم انقلاب را نگه داشتند. آنها همه چیزشان را فدا کردند، هیچ امتیازی را هم طلب نکردند.
هیچ دولتی ظرف این چهل سال نتوانست رضایت مردم را به دست بیاورد. یکی بعد از دیگری گرفتار فلسفههای شعاری خودش شد. آنها دوستان خودشان را جمع کردند و فکر کردند حکومت بر مردم با فلسفه، ابزار، دولت و حکم میسر است. وقتی هم که دیدند نشد، مایوس شدند.
آن منبع لایزال که در مردم است، فارغ از فلسفههای موروثی و علمی تبیین شده توسط غرب است و کسانی که با این علوم آشنا بودند، یک عمر تلاش کردند رضایت مردم را به دست بیاورند، اما همه شکست خوردند.
این حرفها دشمن خیلی دارد. هر امتیازطلبی دشمن این حرفهاست. امتیازات از بین میرود. طول و عرض عمر از بین میرود. وقایع میگذرد و خدای نکرده آدم به جای اینکه به رحمت خدا نزدیک شود، به غضب خدا نزدیک شده است.
مهندس بازرگان پس از اینکه از ریاست دولت موقت استعفا دادند در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی شرکت کردند و به عنوان نماینده مردم وارد این مجلس شدند، اما در جریان دفاع مقدس و موضوعات مختلف مواضعی را اتخاذ کردند که مواضع تند و رادیکال بود. در نتیجه پس از آن موضعی که در برابر حکم قصاص گرفتند، حضرت امام(ره) دستور به غیرقانونی بودن نهضت آزادی دادند. در واقع تندروی ایشان موجب شد تا نهضت آزادی نیز به نقطه توقف برسد. مرحوم ابراهیم یزدی نیز پس از ایشان هرچه تلاش کردند تا نهضت آزادی را به عرصه سیاسی بازگردانند، موفق نشدند. چرا مهندس بازرگان که یک چهره دانشگاهی و در مبارزه با رژیم پهلوی، معتقد به اجرای سیاست گام به گام بود، اینگونه به ورطه تندروی افتاد؟
غرضی: همه آنهایی هم که نزدیک به مهندس بازرگان بودند و به نوعی نسبتی با جمهوری اسلامی نداشتند، مانند جبهه ملی، خداپرستان سوسیالیست، چریکهای فدایی خلق و... همهشان به این موضع نزدیک شدند. البته برخی رها کردند، اما برخی اظهار کردند.
تمامی وقایع این چهل ساله اخیر میگوید که در قبال خواست استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی هیچ شعار و هیچ فلسفه و هیچ چیز دیگری برای مردم تبیین نمیشود. این شعار متعلق به تودههای وسیع مردم است که در آنجا جایگاهی برای ادعای اشخاص نیست.
من شاگرد مهندس بازرگان بودم، اما سرباز انقلاب اسلامی هستم. یک تفاوت اساسی بین کسانی که خودشان را فدا میکنند یا دیگران وجود دارد. کسانی که برای دیگران برنامهریزی میکنند خود محکوم برنامههایشان میشوند. غرب و شرق با هم جمع شدند و به انقلاب اسلامی حمله کردند. مردم در مرزها شهید شدند. غوغا وسیعی در بین مردم به وجود آمد. اما عدهای مخالف ایستادگی و مقاومت بودند. اما فقط امام(ره) و سربازانش بودند که ایستادند و جنگیدند. بقیه همه دنبال دولت، مجلس و قوه قضائیه بودند. من بارها با اینها نشستم و صحبت کردم. اینها میگویند شما از پس آمریکا و غرب برنمیآیید. بعد از 40 سال ملت پایدار و زنده است و در چند صحنه بزرگ شرق و غرب و آمریکا را شکست داد.
تسنیم: باتوجه به شناختی که شما از مهندس بازرگان، ابراهیم یزدی و نهضت آزادیها داشتید و با توجه به اینکه آنها پس از دولت موقت قصد حضور در انتخابات ریاستجمهوری را داشتند، آیا آنها برنامهای برای اداره کشور داشتند؟
غرضی: برنامه سیاسی داشتند. آنها مطابق احزاب و گروهها در اروپا یک مایه بسیار قوی و محکم داشتند و به دنبال خود در برابر دیگران بودند. نهضت آزادی جزو مجموعههای امتیازطلب است. هیچ تفاوتی هم بین امتیازطلبان نیست. آنان از هر فکر، اندیشه، فلسفه و ابزار استفاده میکنند.
نهضت آزادیها میگفتند حزب جمهوری اسلامی کنار برود، ما جایش بنشینیم. این شصت سالی که آقای یزدی به تحریر مشغول شد، کتاب نوشت و انصافاً هم زحمت کشید، همیشه گفت من در مقابل دیگران. هیچ وقت نگفت حقوق عامه در برابر حقوق خاصه.
تسنیم: از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید، تشکر میکنیم.
دیدگاه تان را بنویسید