ارسال به دیگران پرینت

سازمان ملل | ۷۵ سال پس از تاسیس سازمان ملل

نشریه اکونومیست در شماره این هفته خود، سه سرمقاله را به‌طور مجزا به سه موضوع اختصاص داده است. در نسخه‌ آمریکا، مطلب به جف بزوس، مالک آمازون می‌پردازد و از او به‌عنوان مهم‌ترین سرمایه‌دار قرن بیست و یکم نام می‌برد. نسخه بریتانیای این نشریه نیز به بررسی ریشه‌های تبدیل بریتانیا به کشوری با بالاترین نرخ مرگ‌و‌میر در جهان سرمایه‌داری پرداخته است. اما این نشریه در نسخه دیگر خود وضعیت جهان را، ۷۵ سال پس از تاسیس سازمان ملل‌متحد مورد کنکاش قرار می‌دهد. این مطلب تضعیف سازمان‌های بین‌المللی نظیر سازمان ملل و سازمان تجارت جهانی را بررسی می‌کند که ماهیت پیدایش آنها کمک به خروج جهان از هرج‌ومرج و استقرار نظم در آن بود.

سازمان ملل  | ۷۵ سال پس از تاسیس سازمان ملل

 نشریه اکونومیست در شماره این هفته خود، سه سرمقاله را به‌طور مجزا به سه موضوع اختصاص داده است. در نسخه‌ آمریکا، مطلب به جف بزوس، مالک آمازون می‌پردازد و از او به‌عنوان مهم‌ترین سرمایه‌دار قرن بیست و یکم نام می‌برد. نسخه بریتانیای این نشریه نیز به بررسی ریشه‌های تبدیل بریتانیا به کشوری با بالاترین نرخ مرگ‌و‌میر در جهان سرمایه‌داری پرداخته است. اما این نشریه در نسخه دیگر خود وضعیت جهان را، ۷۵ سال پس از تاسیس سازمان ملل‌متحد مورد کنکاش قرار می‌دهد. این مطلب تضعیف سازمان‌های بین‌المللی نظیر سازمان ملل و سازمان تجارت جهانی را بررسی می‌کند که ماهیت پیدایش آنها کمک به خروج جهان از هرج‌ومرج و استقرار نظم در آن بود.

به گزارش گروه اقتصاد بین‌‌الملل روزنامه «دنیای‌اقتصاد»، هفته‌نامه اکونومیست در جدیدترین شماره خود و در مطلبی به بررسی بحرانی که برای نظم جهانی ظهور یافته است می‌پردازد و می‌نویسد: ۷۵ سال پیش، ۵۰ کشور در سانفرانسیسکو گرد هم آمدند و با امضای معاهده‌ای سازمان‌ملل را متولد کردند؛ سازمانی که از خیلی از جهات فراتر از انتظارات عمل کرده است و ضمن ممانعت از بروز جنگ جهانی سوم، اکنون ۱۹۳ عضو دارد.

با این حال سازمان‌ملل امروز با بحران‌های جدی نظیر مشکلات داخلی، اختلافات جهانی در کنار آمدن با قدرت اقتصادی چین و از همه مهم‌تر، به‌واسطه نادیده‌گیری و حتی انزجار ایالات‌متحده از این سازمان دست و پنجه نرم می‌کند؛ کشوری که خود رهبر و معمار پیدایش آن بود. اکونومیست هشدار می‌دهد که البته پیامدهای تهدید نظم جهانی بر دوش همه سنگینی خواهد کرد، اما حتی اگر ایالات‌متحده خود را کنار بکشد نیز جهان و البته قدرت‌های میانه نظیر آلمان، ژاپن و قدرت‌های نوظهوری مثل هند و اندونزی باید پا پیش بگذارند تا مانع از استقرار بی‌نظمی جهانی شوند؛ کابوسی که خود انگیزه ایجاد سازمان ملل بود. سازمان ملل این روزها دچار انواعی از کارشکنی‌ها و دورویی شده است که مثال بارز آن نادیده گرفته شدن اعمال اسرائیل توسط اعضای شورای حقوق بشر آن است. شورای امنیت این سازمان به کشورهایی نظیر بریتانیا و فرانسه که قدرت‌های روبه افول جهان پس از ۱۹۴۵ بوده‌اند، حق وتو می‌دهد اما برای کشورهایی نظیر آلمان، ژاپن، هند، برزیل یا هر کشور آفریقایی دیگر چنین حقی قائل نیست.

یا این حال نجات نظم بین‌الملل ارزش خود را دارد. اگر کشورها به حال خود رها شوند، وارد حالتی از خصومت‌های شدید خواهند شد. بدون انجام تلاش‌های چندجانبه، مشکلات قدیمی نظیر جنگ داخلی سوریه عمیق‌تر خواهد شد. در همین حال مشکلات جدید نیز با موانع محکمی برای حل‌وفصل مواجه می‌شوند. نمونه آن پاندمی کرونا یا چالش تغییرات آب و هوایی است. با وجود تمام اقداماتی که دونالد ترامپ و دولت او در تضعیف سازمان‌های بین‌المللی مختلف انجام داده‌اند، جهان هنوز به نقطه غیرقابل بازگشت نرسیده است. در این زمینه قدرت‌های میانه‌ و دموکراسی‌های جهانی نظیر آلمان، ژاپن، استرالیا و کانادا می‌توانند برای نجات نظم جهانی کمیته یا سازمانی شکل دهند. اگرچه قدرت سیاسی آمریکا بر این تلاش‌ها سایه می‌اندازد، اما هنوز هم کشورها می‌توانند بدون حمایت کاخ‌سفید کارهایی را عملی کنند. حتی باراک اوباما، رئیس‌جمهوری پیشین آمریکا نیز از کشورها درخواست کرده است تا به آمریکا برای حفظ نظم جهانی کمک کنند.

 

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه