آرمان ملی- مطهره شفیعی:
نمایندگان مجلس پس از پایان دوره ۴ساله نمایندگی چه میکنند و چه شغلی خواهند داشت. بدون شک نمیتوان تضمین کرد که نمایندگان به شهرهای خود بازخواهند گشت چون تجربه خلاف آن را ثابت کرده است. بخشی از نمایندگان پیش از پایان دوره نمایندگی خود به لابی با مسئولان دولتی میپردازند تا در مناصب اجرایی مشغول شوند که البته فشار به وزرا در این لابیها به موضوع عادی تبدیل شده است. این اقدام برخی نمایندگان پسندیده نیست چرا که این نمایندگان فاقد تخصص و تجربه در امور اجرایی هستند و با حضور در این مناصب نه تنها پیشرفتی در امور اجرایی حاصل نمیشود بلکه اقدامات برنامهریزی شده از سوی متخصصان متوقف و فراموش میشود. در آستانه اتمام دوره نهم مجلس شورای اسلامی بود که خبرآنلاین از برخی نمایندگان سوال کرد که پس از پایان مجلس چه شغلی خواهند داشت که پاسخها قابل تامل بود بهعنوان نمونه ۱۶ خرداد ۹۵ چنین منتشر شد: «هدایتا... میرمرادزهی، نماینده سراوان، قول مساعد برای معاونت پارلمانی وزارت جهاد کشاورزی گرفته است»، «عباس صلاحی نماینده تفرش و آشتیان به بخش خصوصی میرود.»، حسین طلا گفت: «یکسری پیشنهادات به من داده شده و هنوز مشخص نیست.»، «ایرج ندیمی نماینده لاهیجان و سیاهکل: ما با برخی مسئولان صحبتهای خود را شروع کردهایم و چند روز آینده جایگاه ما مشخص میشود» و... در راستای لابی نمایندگان برای روزهای پس از دوره نمایندگیشان فرزانه ترکان عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران با «آرمان ملی» به گفتوگو پرداخته است که درادامه متن آن را میخوانید.
پس از پایان هر دوره مجلس برخی نمایندگان حاضر به بازگشت به شهر و شهرستان خود نیستند و با لابی کردن با وزرا و حتی تحت فشار قرار دادن آنها درصدد کسب سمتی در پایتخت هستند. این رایزنیها چه نتایج منفی برای کشور دارد؟
در این دوره مجلس روالی که به آن اشاره کردید در جریان است و این رایزنیها و لابیگریها که اکنون هم در حال رخ دادن است جدید نیست. در پایان هر دوره مجلس با این مشکل مواجه هستیم که برخی نمایندگان شهرها و شهرستانها که با رای مردم همان مناطق به مجلس راه پیدا کردند به ماندگاری در تهران و اخذ مسئولیتهای مهم در پایتخت پس از دوران نمایندگی فکر میکنند و قائل به بازگشت به حوزه انتخابیه خودشان نیستند. در روزهای اخیر شنیدم لابیها و فشار به وزارتخانه و نهادهای اجرایی برای استخدام نمایندگان پس از پایان مجلس دهم آغاز شده است. این نوع استخدامها بدون در نظر گرفتن تخصص افراد و بهصورت غیرمنطقی انجام میشود و سدی در برابر پیشرفت کشور است. اگر میخواهیم به سمت پیشرفت کشور برویم و کارآمدی در مدیریتها را تجربه کنیم باید جلوی این اتفاق گرفته و پیشگیریهای لازم انجام شود.
صدمات این نوع استخدامها متوجه دولت و نهادهای اجرایی است. چرا دولت اقدامی برای پایان دادن به آن نمیکند؟
اکنون با دولت و سیستم اجرایی ناکارآمد و سنگین در برخی نقاط کشور مواجه هستیم که دلیل آن ناکارآمدی برخی مدیران و مسئولانی است که با سفارش و لابی بر سر کار آمدهاند. استخدامهای سفارشی سبب شده تا کشور از حضور مدیران کارآمد و متخصص بیبهره بماند. بهعنوان نمونه اتفاقی که در صنعت خودروسازی رخ داده، عدم سودآوری مناسب و ضررهای شرکتهای صنعتی است که دلیل آن هم سیستم سنگین، فرسوده و حضور افراد غیرمتخصص در مناصب این شرکتهاست. برخی از وزرا و وزارتخانهها متاسفانه افراد غیرمتخصص را در برخی مناصب به کار میگیرند که این مماشات کردنها، درست، قانونی و شرعی نیست. باید پاسخگوی مردمی باشیم که در مشکلات کشور فرو رفتهاند و احتیاج دارند برای رفع مشکلاتشان فکر اساسی شود.
ضررهای این انتصابها متوجه منافع مردم است. جامعه برای پایان دادن به این روند چه باید انجام دهد؟
نیاز است که افکار عمومی به این انتصابها حساس باشند و خود نمایندگان محترم هم به موکلین خود احترام بگذراند و به شهرها و شهرستانهای خود برگردند تا در کنار مردمی باشند که با رای آنها به مجلس رفته بودند. نمایندگان پس از پایان دوره نمایندگی باید شغل قبلی خودشان را ادامه دهند و موجب جلب اعتماد مناسب در مردم شوند.مردم باید احساس کنند که این نمایندگان خود را از آنها میدانند و زندگی در شهر و شهرستان و درکنار مردم آن مناطق را به زندگی در تهران و مناصب دولتی ترجیح میدهند. قابل قبول نیست که هر نماینده پس از دوره نمایندگی خود بهدنبال آن باشد که بهترین ماشین و بهترین منزل را در پایتخت داشته باشد و از مناصب دولتی پرمنفعت بهره ببرد.
به هر حال قانونی برای منع انتصاب نمایندگان در دستگاههای اجرایی و دولتی پس از دوران نمایندگی نداریم که شاید این موضوع یک خلأ باشد.
درباره این موضوع نمیتوان قانونی وضع کرد اما میشود قانونی داشت که استخدامها بر حسب شایسته سالاری و بر این اساس باشد که افراد خواهان سمت، دارای تخصص در حوزه استخدامی باشند بهعنوان نمونه آیا یک فرد که در مطب چشمپزشک کار میکرده و اطلاعات کمی درباره چشمپزشکی کسب کرده، توانایی دارد که به جراحی چشم بپردازد؟ اصلا امکان ندارد که چنین شود. آیا آن نماینده مجلس که با مدرک غیرمرتبط وارد کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شده، میتواند پس از دوره نمایندگی ادعا کند که میتواند دیپلمات موفقی باشد؟ یا اگر وارد کمیسیون صنایع و بازرگانی شده باشد آیا میتواند صنعتگر موفقی باشد؟ باید باور کنیم هر فردی باید در حیطه تخصصی خودش گام بردارد تا بتوان کشور را به سمت پیشرفت سوق داد. ادعاهای افراد نشانگر توانمندی آنها نیست. شرایط فعلی کشور حاد و حساس است و نیاز به سیستم اجرایی و تخصصی چابک و متخصص داریم که کشور را از این وضعیت نابسامان نجات داده و به وضعیت معیشتی مردم کمک کند.
مردم هم باید در انتخاب نمایندگان دقت کنند تا منتخبانشان به فکر منافع شخصی بویژه پس از دوران نمایندگی نباشند.
تا حدی صحیح است. بسیاری از افرادی که وارد مجلس شدند فاقد تخصص قانونگذاری هستند و آشنایی با حوزه خاصی ندارند. در ابتدای مجلس با نمایندگانی مواجه هستیم که نمیدانند در کدام کمیسیون حضور داشته باشند چون مردم قبل از رای دادن به آنها فکر نمیکردند که این فرد دارای چه تخصصی است که بتواند قانونگذاری کند. این روند چنین ادامه پیدا میکند که این نمایندگان پس از پایان دوره نمایندگی درصدد اخذ سمتهای مدیریتی و اجرایی میشوند.
نمونه مشخصی هست که اشاره کنید؟
بله. این موضوع در مورد وزیر صمت بهوضوح دیده شد. ایشان شاید میتوانست در مجلس کارهایی انجام دهد اما آیا ایشان برای تصدی وزارت صمت فرد متخصصی بود یا تجربه کافی داشت؟ تصور میکنم رشته تحصیلی ایشان فقه و حقوق بود. بنابراین نه صنعتگر است، نه بازرگانی میداند و نه در حیطه صنعت تخصص خاصی دارد. مردم باید از دولتمردان مطالبه کنند هر فردی برای انتصاب در هر سمتی مناسب نیست و باید شایستگی آن سمت را داشته باشد تا دیگر رودربایستیها و ارتباطات نتواند جایگرین تخصص و توانایی شود. اگر دولت آقای روحانی و همچنین مجلس از فرصت باقی مانده برای حل مشکلات اجتماعی و معیشتی مردم استفاده نکنند، نمیتوان آینده را روشن دید. وضعیت جامعه بسیار بحرانی و تحمل مردم رو به پایان است بنابراین باید در انتخاب افراد برای سپردن مسئولیتها دقت کافی و تلاش شود تا مردم احساس کنند که قانونگذاران و مجریان قانون در جهت حل مشکلات آنها گام بر میدارند و اینچنین نیست که سلایق شخصی و رودربایستیهای سیاسی و جناحی جایگزین شایستهسالاری و تخصص شده است.
ازقدیم گفته اند.هرکه به فکر خویشه کوسه به فکر ریشه.ودرایران نماینده مردمی یک درصدهست.مقاله ای مناسب بود
انشااله تعالی ودرشتاب سرازیری تلاش سودمند نیست