انتخابات شورایاریهای تهران پس از پنج دوره قرار است از دوره بعد دیگر برگزار نشود. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری روز گذشته این رأی را صادر و اعلام کرده این انتخابات مغایر با قانون است.
براساس نظر هیأت تخصصی و امور عمومی این دیوان انتخاباتی با نام شورایاریها نه در اصل ۱۰۰ قانون اساسی و نه در قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراها مصوب ۱۳۵۷ پیشبینی نشده است و برگزاری این انتخابات هزینه عمومی جدیدی را بر شهر تحمیل کرده که محل تأمین آن مشخص نیست و این موضوع بدون پشتوانه قانونی، مخالف اصل ۷۵ قانون اساسی است.
این رأی که حالا موافقان و مخالفان خودش را دارد، عاملی خواهد بود تا انتخابات شورای محلات که دور بعدی آن سال ١٤٠٢ است، دیگر برگزار نشود. انتخاباتی که به جز تهران، تنها در شهر شیراز برگزار میشد و سایر شهرها چنین چیزی نداشتند. با این حال اعضای شورای شهر در تلاشند تا با پیگیری از مجلس بتوانند این انتخابات را بار دیگر زنده کنند و قدرت را به شورای محلات برگردانند. قدرتی که رضا طرشتینژاد، دبیر شورایاری محله طرشت میگوید در این سالها بهشدت از آنها گرفته شده.
او دو دوره عضو شورایاری بوده و آنطور که میگوید، در سالهای اخیر حمایت شهرداری از شورایاریها کم و از سوی دیگر گفته شد به دلیل کمبود بودجه نمیتوانند کمکی به مناطق کنند: «ما در این سالها یک زمین چمن مصنوعی میخواستیم که سالهاست نتوانستیم بگیریم. اهالی محل پولی جمع کردند در حدود ١٠٠میلیون تومان برای ساخت آمفیتئاتر در محله که در سرای محل ساخته شود. پول را شهرداری گرفت و درنهایت هم مجوز ساخت داده نشد و پول را هم برنگرداندند.
اینها کارشکنی است و ما قدرتی برای گرفتن حق اهالی محل نداریم.» طرشتینژاد میگوید، امسال حتی اختیار حق دخالت در امور مالی سرای محله هم از اعضای شورایاری سلب شده و همه اینها یعنی ارگانهای بالادستی از شهرداری تا سایر ارگانها میخواهند شورایاری بیقدرت باشد و توان حل مشکلات محله را نداشته باشد: «آنها قدرت ما را گرفتهاند و حالا با این شرایط بودن و نبودن ما چه فرقی دارد؟ ما درحال حاضر فقط فشار را تحمل میکنیم. نه توانایی حل مشکلات محل را داریم و نه میتوانیم از پسِ درخواستهای مردم بربیاییم.» او از دوستانش در محلات دیگر شنیده و از گلایههایشان از شهرداران نواحی. از اینکه همکاری نمیکنند و بعضا شورایاری برایشان بیاهمیت است. طرشتینژاد اما امیدوار است و میگوید بسیاری از مردم برای مشکلاتشان به آنها مراجعه میکنند و این شورا راهی شده برای تعامل و حل مشکلات محل.
ساختار چینش از بالا باید حذف میشد، نه خود شورایاری
شورایاریها در سالهای گذشته موافقان و مخالفانی داشتهاند که بعضا مقابل هم صف کشیدند و تعدادی خواهان حذف و عدهای هم موافق بودنِ این نهاد بودند. تعدادی فضای موجود در آن را عامل ایجاد رانت و رأیآوری برای شورای شهر میدانستند و همین هم برایشان دلیلی بود تا این نهاد حذف شود.
زهرا توحیدی، دانشآموخته جامعهشناسیسیاسی که مدتها در اجتماعات محلی فعالیت کرده، معتقد است شورایاری با تمام فرازوفرودها و ضعف و قوتهایش نهادی است که مسیرش طی شده و مشکلاتش مشخص بود و حالا فرصتی بود تا این مشکلات حل شوند و نباید با حذف این نهاد از این تجربه چندساله صرفنظر میشد: «وقتی درباره یک نهاد محلی حرف میزنیم، باید به فاکتورهایی توجه کنیم که در جوامع شهری ازجمله تهران بروز مییابد.
مفهوم محله در شهرهای بزرگ و بهطور ویژه در تهران، با مفهومی که تجربه تاریخی آن را در شهرهای مختلف داشتهایم، تفاوتهای مهمی دارد و بهطورکلی این مفهوم به لحاظ ذهنی، کارکردی و ساختاری با چالش مواجه است. از لحاظ ذهنی از یکسو سبک زندگی مردم لزوما متمایل به حفظ رابطه همسایگی نیست و برای آن جایگزینهایی یافته است و از سویی دیگر در بسیاری از موارد جغرافیای ذهنی شهروندان در محدودهای که زندگی میکنند، با مفهوم عینی و خطکشی شده شهرداری فرق دارد.
همین وضع بر کارکردهای یک نهاد محلی نیز بهشدت تأثیر گذاشته است. در تهران امروز و دستکم در بخشهایی از آن نمیتوان انتظار کارکرد یک نهاد محلی به معنای سنتی و متعارف آن را داشت و همین وضع بهطور کلی نمایندگی کردن محلی را به چالش میکشد. از لحاظ ساختاری نیز ما هنوز به نهاد محلی منطبق با ساخت یابی زندگی شهری امروز، دست نیافتهایم.» به گفته او معماران شورایاری در شهر تهران انگیزههای صادقانه و دموکراتیک داشتند اما به لحاظ ساختاری با نهادی پر چالش مواجهیم و حتی بسیاری از شهروندان تهرانی علاقهای به حفظ ارتباطات همسایگی و محلی ندارند و آن را ازجمله روابط غیرمدرن تعریف میکنند.
به این موارد باید ساختار حقوقی متزلزل را نیز اضافه کرد. توحیدی میگوید این نهاد از سویی عامل بازتولید مناسبات و روابط قدرت موجود در محلات شده و قدرتهای پراکنده در محله رسمیتر شدند اما از طرفی در بعضی محلات که ساختار محلی قدرت موجودیت بیشتری دارد، عامل قدرت گرفتن نسبی به جوانان و زنان بوده که این ازجمله وجوه مثبتش بود: «اما به هرحال تاپیش از رشد شتابان شهرها در ایران، مفهوم نسبی محله معنا داشت و سازوکاری بود برای میانجیگری میان اهالی محل و نهادهای رسمی. بعضا شورایاری نتوانست همهجا این نقش را بازتولید کند و فقط در برخی از محلات و در برخی از امور توانست موفقیتهایی به دست آورد.»
نکته دیگر در برنامهریزی و دموکراسیهای محلی توجه به عنصر اساسی «تفاوت» است. درواقع ما برنامهریزی و دموکراسی محلی را انتخاب میکنیم تا همین تفاوت را به رسمیت بشناسیم. ساختارمند کردن این نقش و جایگاه با یک الگوی یکسان و کاملا از بالا نقش و کارکرد نهاد محلی را مغشوش حتی میتواند بیمعنا کند.
نکتهای که در شورایاریها عملی نشد و توحیدی معتقد است ساختاری شکل گرفت و با الگویی ثابت به تمام محلات شهر تعمیم داده شد. این درحالی است که اگر دغدغه دموکراسی محلی وجود دارد باید انعطاف لازم برای شکل گرفتن ساختار از پایین پذیرفته و به آن توجه میشد و نگاه تعمیم یافته برای همه محلات را کمرنگ میکردیم.
از مجلس پیگیری خواهیم کرد
اعضای شورای شهر مدتی پیش جلسهای با بازرسی کل کشور برگزار کردند. در آن جلسه به آنها گفته شد که با اصل برگزاری این انتخابات و شورایاری مشکلی ندارند و ساختار مفیدی است. محمود میرلوحی، عضو شورای شهر فردی است که در آن جلسه حضور داشت و حالا میگوید با وجود این جلسه و صحبتهای انجام شده از نظر نهایی بسیار متعجب است. به گفته او در همان جلسه پیشنهاد شد تا نامهای برای رئیسجمهوری نوشته و از سران قوا برای این مورد مجوز گرفته شود: «نمیدانیم چرا درنهایت این حکم نهایی شد.
به ما گفتند دغدغه این بود که هزینه شورایاریها و انتخاباتش تعیین شود اما ماجرا اصلا هزینه نیست. چرا که هزینه انتخابات در بودجه سالانه شورای شهر آورده شده و برای آن بودجهای تعیین میشود اما واقعیت این است که این انتخابات هزینه چندانی ندارد و نسبت به سایر انتخابات کشور هزینهای برای این انتخابات انجام نمیگرفت و این درحالی است کهسال گذشته برای نخستین بار الکترونیکی هم برگزار شد.»
او میگوید برای دور بعد انتخابات شورایاری نخواهد بود اما آنها در شورای شهر تلاش خواهند کرد تا از طریق شورایعالی استانها، این موضوع را به مجلس بکشانند و تلاش کنند تا شاهد حذف کامل این انتخابات نباشند: «تا جایی که میدانیم در تمام این سالها که صحبت از حذف انتخابات شورایاری بود، مجلس مخالف این حذف بود. این انتخابات در تهران و شیراز فقط برگزار میشده و آنطور که به نظر میرسد تعمیم این انتخابات به شهرهای دیگر مورد پسند بسیاری نبود.
با وجود این، باید تلاش کنیم برای دوره بعدی تا بتوانیم مجلس را متقاعد کنیم.» میرلوحی به کشورهای دیگر اشاره میکند. کشورهایی که پایه شکلگیری شورای شهرهایشان بر پایه همین شوراهای محله است. او از کپنهاگ نام میبرد. شهری که شورای محلات در آن بسیار اصالت دارد و شوراهای محلات اختیارات بالایی دارند: «تهران ٣٥٤ محله دارد و جمعیت بالا. طبیعتا شورای شهر امکان رسیدگی به مشکلات همه محلات را ندارد و این شورایاریها هستند که میتوانند رابط ما با محلشان باشند.
در همین دوره ما بارها و بارها با شورایاران محلات جلسه داشتیم و توانستیم کارها را به خوبی پیش ببریم. چطور میتوان از چنین ظرفیتی چشمپوشی کرد؟» او میگوید در این دوره حتی در شورایاریها، کمیسیونهایی متناظر با کمیسیونهای شورا شکل گرفت تا مشکلات از این طریق با آسانی بیشتری حل شود و این درحالی است که استقبال از حضور هم بسیار بالا بود و در دوره فعلی ٨٥٠ زن شورایار شدند درحالیکه دور قبل ٢٤٩ زن حاضر بودند: «کل شورایاران در تهران ٣٥٠٠ نفر هستند و هر محله هم ٩ شورایار و ٥ عضو علیالبدل دارد.
کسانیکه میتوانستند به نفع هر محله باشند راه گفتوگو با اعضای محلات را باز کنند. درددلها و مشکلاتشان را به ما منتقل کنند و حالا دیگر چنین چیزی نخواهیم داشت. هرچند سازوکار فعالیت آنها هم نواقصی داشت اما بودنشان حتما بهتر از نبودشان خواهد بود.»
شورایاری ها متاسفانه از نام خود در محلات سوء استفاده های مالی و .....می کنند و هیچکس همجلودار انها نیست....