نهمین جلسه رسیدگی به اتهامات اکبری طبری و دیگر متهمان به ریاست قاضی بابایی در حال برگزاری است. به گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، در ابتدای جلسه، قاضی ضمن اعلام رسمیت جلسه از نماینده دادستان خواست در جایگاه قرار گیرد.
قهرمانی، نماینده دادستان، در جایگاه قرار گرفت و درباره پرونده متهم طبری درخصوص دریافت رشوه گفت: طبری در ذیل شبکههای مختلف خود، پیگیر شناسایی افراد پروندهدار قضائی بود تا با نفوذ در آنها، ارتشاهایی داشته باشد. در این میان فردی به نام محمد انوشه که به واسطه دستگیری طبری از کشور متواری شده است، وظیفه شناسایی طعمه در شبکه طبری را داشت. انوشه، افراد پروندهدار در دستگاه قضائی را که به لحاظ مالی پرپیمانه بودند، شناسایی میکرد.
او در ادامه به مصداقهایی از نفوذ طبری در برخی پروندههای قضائی به واسطه انوشه اشاره کرد و گفت: در یکی از ملاقاتها، طبری به یکی از متمولین که پرونده قضائی داشته است، گفت انوشه خود من هستم و تمام کارها را باید با انوشه هماهنگ کنید. قهرمانی ادامه داد: در یکی از موارد، فردی به انوشه وصل میشود و با انوشه نزد بازپرس میروند. انوشه در چند مرحله نزد بازپرس میرود و در مرحله اول میگوید طبری سلام رساند. من از طرف طبری مأموریت دارم در این پرونده مساعدت کنید. در مرحله دیگری انوشه نزد بازپرس میرود و میگوید وقتی از آقای طبری گرفتیم که خدمت او برسید و اگر خواستهای دارید، مطرح کنید. قهرمانی خطاب به طبری گفت: شما چهکاره بودید که این کار را میکردید؟
طبری طعمههایش را رها نمیکرد
در ادامه نماینده دادستان میگوید: بازپرس درخواست انوشه را اجابت نمیکند. انوشه بار دیگر میآید و میگوید ماشین جلوی در است، اگر خواستهای دارید، نزد آقای طبری بروید که خواسته شما را اجابت کند. در نهایت بازپرس خواسته انوشه را انجام نمیدهد. قهرمانی درباره اینکه طبری در ازای فعالیت خود چه چیزی دریافت کرده است، گفت: طبری در این رابطه اموالی را به دست آورده است. قهرمانی گفت: انوشه هم در همین راستا دریافتیهای زیادی داشته است. برخی افرادی که به انوشه و طبری برای پروندههای قضائی وصل میشدند، جمله نفیسی دارند و میگویند ما دیگر بیتاب شدیم؛ وقتی طبری به ما وصل شد، ما میخواستیم از طبری رها شویم، ولی او ما را رها نمیکرد.
در ادامه جلسه دادگاه، قاضی خطاب به متهم طبری گفت برای ادای توضیحات در جایگاه قرار گیرد. طبری مدعی شد: انوشه کارمند نهاد ریاستجمهوری و در اصل کارمند سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بود؛ من اصلا او را نمیشناختم. نماینده دادستان از طبری پرسید: چرا زمانی که شما دستگیر شدید، انوشه از کشور خارج شد؟ طبری گفت: نه؛ قبل از بازداشت رفت. نماینده دادستان گفت: انوشه چهارم مرداد 98 از کشور خارج شد و شما 17 تیر دستگیر شدید.
در ادامه طبری درباره برخی اتهامات موجود در پرونده ازجمله پرداخت رشوه 400میلیونتومانی، اعمال نفوذ با سوءاستفاده از روابط خصوصی با مستخدمین دولتی و اعمال نفوذ در پرونده داوود سرخوش، دفاعیاتی را ارائه داد. قاضی بابایی پرسید: چه آشنایی با سرخوش داشتی؟ متهم طبری گفت: یک بار او را دیدم و هیچ مراوده مالی نداشتم و 400 میلیون را از مشایخ گرفتم. از شخصی شکایت داشت که به او گفتم باید به سازمان بازرسی مراجعه کنی. قاضی گفت: بر اساس ردیابی مالی انجامشده، چکی که از سوی سرخوش صادر شده بود، توسط مشایخ برداشت شده و به حساب شما واریز شده است. متهم طبری گفت: بله هر چهار فقره اینگونه بوده است. قاضی گفت: اظهارات سرخوش را قبول دارید؟ متهم طبری افزود: اصلا ندیدهام. قاضی گفت: سرخوش در اظهاراتش گفته که مبلغ دومیلیاردو 600 میلیون تومان از شهرداری طلب داشتم و موضوع را به طبری گفتم که به من پاسخ داد هزینه دارد و باید 400 میلیون تومان بدهی که سرخوش قبول کرده است. متهم طبری پاسخ داد: نظری ندارم و یک بار بیشتر سرخوش را ندیدم، بیان تکمیلی در این بحث را وکلیم ارائه میکند.
قاضی از متهم مشایخ خواست در جایگاه حاضر شود و خطاب به متهم مشایخ گفت: درخصوص اتهام تفهیمشده به طبری و 400 میلیون تومان توضیح دهید. متهم مشایخ گفت: سال 88 دو چک به من دادند که آن را وصول کنم؛ از منشأ چک اطلاعی ندارم و صدوقی و سرخوش را نمیشناسم و مبلغ را به طبری دادم.
وی خطاب به طبری ادامه داد: میگویید با نجفی مشکل داشتم، این صحبتها چیست؟ هم من را خراب میکنید و هم رفیقتان را؛ حداقل حقیقت را بگویید. من اصلا نمیدانستم این 400 میلیون تومان برای چه کسی است. طبری از من خواهش کرد و گفت این کار را برای من انجام بده و من هم آن را انجام دادم. قاضی از متهم مشایخ پرسید: چرا مبلغ را به حساب خود واریز کردید؟ متهم پاسخ داد: او از من خواهش کرد. در ادامه قاضی از محمدباقر صدوقی خواست در جایگاه قرار گیرد و بهعنوان مطلع اظهارات خود را بیان کند. صدوقی در جایگاه قرار گرفت و گفت: جریانات اینجانب با طبری مربوط به دهه 80 است. وی خطاب به طبری گفت: شما چکهای زیادی از بنده به حساب همسرت خواباندید. لازم به ذکر است صدوقی در ادامه توضیحات خود، به این نکته اشاره کرد که شکایتی از طبری انجام دادم، اما از همان روز اول من را تهدید کردند که باید رضایت دهید. آقای قاضی او میلیاردها پول از من خورده که باید آنها را بدهد. قاضی از صدوقی خواست درباره چکها توضیح دهد. صدوقی گفت: طبری همه چکهایی را که از بنده گرفت، به حساب همسرش خواباند. او برای من نوشته بود کارشناس رسمی دادگستری است.
وقتی علیزاده قرار منع تعقیب مشایخ راصادر میکند
در ادامه، قاضی از نماینده دادستان خواست توضیحات خود را بیان کند. قهرمانی در جایگاه قرار گرفت و درباره موضوع مبادله مالی، تحصیل نامشروع مال و رابطه طبری و سرخوش توضیحاتی ارائه داد. وی ادامه داد: سازمان بازرسی کل کشور زمانی که به ردیابی وضعیت مالی سرخوش ورود میکند، مشخص میشود در تاریخ 23/02/88 مبلغ 400 میلیون تومان در یک فقره چک به حساب فرهاد مشایخ واریز شده است. پرونده سرخوش به جریان میافتد و رأی او قطعی میشود. سازمان بازرسی کل کشور در ادامه تحقیقات، ردیابی لایه دوم را شروع میکند. در این ردیابی مشخص میشود در تاریخ 31/02/88 مشایخ 400 میلیون تومان را تبدیل به دو فقره چک میکند که این چکها به حساب بانک پارسیان طبری میرود. قهرمانی ادامه داد: بازپرس شجاع ما موضوع را گزارش میکند، اما این پرونده به شعبه 15 بازپرسی، یعنی شعبه علیزاده (متهم پرونده) میرود. در اینجا بازپرس باید مشایخ را بهعنوان رابط پولشویی احضار میکرد، اما بازپرس پرونده بلافاصله قرار منع تعقیب مشایخ را صادر میکند. وی افزود: علیایحال بازپرس پرونده بدون کمترین تحقیقی از مشایخ که پول از طرف او آمده بود، در مورد موضوع اتهام طبری منع تعقیب صادر میکند. نکته شایان تأمل آنکه پیشنویس همین قرار هم بدون تاریخ و بدون امضا در منزل طبری با همین سربرگ کشف میشود. اینها از موارد سوءنیت بازپرس است.
منبع: شرق
دیدگاه تان را بنویسید