آذربایجان و ارمنستان یکی از بیسابقهترین نبردهای خود را پشت سر میگذارند. نبردی که هر روز به ابعاد آن اضافه میشود و حالا کار به حملات موشکی به شهرهای دو کشور رسیده است. شمار کشته طبق آمار رسمی بیش از ۲۳۰ نفر اعلام شده و در مواضع دو طرف هیچ نشانی از پایان درگیری و تمایل به صلح دیده نمیشود. در حالی که شمار کشتههای غیر نظامی نیز افزایش یافته، هر دو طرف همچنان مشغول اتهامزنی به طرف مقابل هستند.
تنش لفظی نیز بین مقامات ادامه دارد؛ آذربایجان مدعی بازپسگیری زمینهای قرهباغ است و این منطقه خودمختار و ارمنستان نیز دست از مقاومت نمیکشد. تاکنون پادرمیانیهای بینالمللی نیز بینتیجه مانده و تلاشهای روسیه به عنوان میانجی سنتی دو طرف نیز به ثمر ننشسته است. حالا ایران هم که تاکنون دو طرف را دعوت به مذاکره میکرد وارد گود شده و طرحی برای میانجیگری و مذاکره ارایه داده است. این را سخنگوی وزارت خارجه در نشست خبری خود گفته است.
ایران با ارمنستان، آذربایجان و منطقه قرهباغ مرز مشترک دارد و همه تحلیلگران اتفاق نظر دارند که در صورت ادامه درگیریها پیامدهای سیاسی و امنیتی آن گریبان کشور را خواهد گرفت. در هشتمین روز جنگ آذربایجان و ارمنستان پرسشها درباره وضعیت فعلی درگیری و احتمالهای پیش رو را با فرزاد رمضانی بونش کارشناس مسائل بینالملل و پژوهشگر حوزه اوراسیا مطرح کردیم. او معتقد است که تاکنون تغییری در جغرافیای جنگ رخ نداده و بعید است که تغییر در موزانه قوا در منطقه رخ دهد. در ادامه گفتوگوی «فراز» با این کارشناس مسائل بینالملل را میخوانید.
هشت روز از آغاز درگیری ارمنستان و آذربایجان میگذرد و شمار کشتهها از ۲۰۰ نفر عبور کرده است. هر روز نیز ممکن است بر ابعاد جنگ اضافه شود و درگیری به شهرهای اصلی برسد. آیا در سالهای گذشته چنین جنگی بین دو طرف سابقه داشته است؟
با توجه به حجم، شدت و دامنه درگیریها، بحران اخیر اگر بیسابقه نباشد پس از نبردهای گسترده دهه ۹۰، کمسابقه است. هر چند در چند ماه گذشته نیز درگیریهایی داشتیم که در «طاووس» یعنی شمال آذربایجان و نزدیک به مرزهای گرجستان رخ داد. درگیریهای اخیر اما به نظر میرسد با حمایت گسترده ترکیه در همه ابعاد انجام میشود و به لحاظ نوع و شدت کم سابقه است. این وضعیت جدید به دلیل فعالیت جمهوری آذربایجان در زمینه خرید جنگ افزار و افزایش توان اقتصادی به وسیله فروش نفت است که منجر به افزایش قدرت نظامی این کشور شده است.
آذربایجان در چنین شرایطی تلاش میکند تا قرهباغ را آزاد کند و در غیر این صورت بتواند اهرمی برای فشار بر بازیگران منطقهای و بینالمللی داشته باشد. از طریق این اهرم آذربایجان میتواند در آینده ارمنستان را به دادن امتیازهای گستردهتر وادار کند. به نظر میرسد جمهوری آذربایجان در سالهای گذشته روند کنونی بحران قرهباغ را به ضرر خود ارزیابی کرده است. چرا که روند آرام گفتوگوها و رایزنیها نتوانسته اهداف مدنظر رهبران آذربایجان را برآورده کند. حالا باکو معتقد است اگر جنگ فعلی منجر به دستیابی به اهداف حداکثری نشود نوعی اعمال فشار به رهبران ارمنی قرهباغ است تا پای میز مذاکره بیایند و حاضر شوند امتیاز بیشتری به آذربایجان بدهند.
میتوان گفت که آذربایجان اکنون دست بالا را در نبرد اخیر دارد؟
در روزهای گذشته اخبار مختلفی درباره تصرف زمین و به طور کلی پیروزی در صحنه نبرد منتشر شده است و هر دو طرف در این زمینه ادعاهایی مطرح کردند. با این حال به نظر میرسد تغییر چندانی در وضعیت ژئوپلتیک صحنه نبرد ایجاد نشده و عملا غیر از حملات موشکی به شهرهای اصلی و مهم دو کشور، وضعیت کنونی نتوانسته برد و پیروزی را برای جمهوری آذربایجان رقم بزند. نکته اینجاست که وزنه طرفداران ارمنستان در حوزه منطقهای و بینالمللی بسیار بیشتر از آذربایجان است.
چطور ارمنستان توانسته موزانه بینالمللی را به سود خود تغییر دهد؟
عوامل مختلفی دخیل است. یکی از این دلایل لابی قدرتمند ارامنه در سراسر جهان مطرح است که بعد از کشتار آنها در اواخر دوران عثمانی ایجاد شد. این لابیها در روسیه نیز فعال است و نقش مهمی در حمایتهای گوناگون از دولت ارمنستان را به عهده دارند. از سوی دیگر در اکثریت بودن ارامنه در منطقه قرهباغ نیز عامل دیگری است که باعث شده راهکارهای آذربایجان برای مذاکره به نتیجه نرسد. عوامل دیگری مثل تضادهای دولت ارمنستان با دولت ترکیه و ریشههای تاریخی اختلاف دو کشور نیز مطرح است. همه این عوامل باعث شده تا هر چند اغلب کشورها مواضع بی طرفی نسبت به بحران قرهباغ اتخاذ میکنند اما عملا در صحنه سیاست بینالملل کفته ترازو به سود ارمنستان سنگینی کند.
ممکن است آذربایجان حامی آشکاری مثل ترکیه داشته باشد اما این حامی در سالهای گذشته در بحرانهای مختلفی مثل سوریه و لیبی حضور داشته و با کشورهایی مثل یونان، عراق و مصر اختلاف و تضاد منافع دارد. این اختلافها موجب شده تا ترکیه وجهه دیپلماتیک سالیان گذشته خود را از دست بدهد. به این ترتیب جمهوری آذربایجان در وضعیتی است که اگر ترکیه به صورت مستقیم و همه جانبه نیز وارد جنگ با ارمنستان شود نمیتواند به اهداف حداکثری خود دست پیدا کند.
یعنی ادامه درگیری منجر به تغییر چشمگیری در وضعیت نخواهد شد؟
در چند دهه گذشته طرحهای مختلفی برای حل بحران قرهباغ از سوی بسیاری از پژوهشگران و بازیگران منطقهای و بینالمللی ارایه شده است که ممکن است منجر به نتیجه شود. اما ادامه وضعیت کنونی این بحران حتی اگر تغییری در جغرافیای جنگ و ژئوپلتیک منطقه قفقاز جنوبی ایجاد کند، نمیتواند نتیجه پایداری داشته باشد.
اخیرا اخباری مبنی بر درخواست ارمنستان از روسیه برای مداخله نیز شنیده شده است.
درباره این موضوع اطلاعات دقیقی در دست نیست. روسیه در ارمنستان پایگاه نظامی دارد اما تاکنون در این بحران حضوری حداقلی و دیپلماتیک داشته است. اما در صورتی که دامنه تنش گستردهتر شود و روسیه حمایتهای خود را افزایش دهد نمیتوان برای آذربایجان و ترکیه موفقیتهای سیاسی و ژئوپلتیک را در نظر داشت. چرا که در بحرانهای قبلی مثل سوریه، ترکیه در مقابل روسها بازنده اصلی بوده است.
شما گفتید بعید میدانید که کشوری در این درگیری بر دیگری غلبه کند و تغییر محسوس در وضعیت منطقه ایجاد شود. آیا این درگیریها نمیتواند منجر به تغییر معادلات در منطقه با تمرکز بر ایران شود؟
موضوعی که در ایران بین پژوهشگران و مقامات مطرح است حضور جریانهای تندروی تکفیری و تروریستی در این بحران است که در نزدیکی مرزهای ایران اتفاق میافتد. اگر این رویکرد از سوی کسانی که این روند را پشتیبانی میکنند دامنه بیشتری پیدا کند واکنشهای ایران افزایش پیدا میکند و حتی ایران سعی میکند دیگر کشورها را در این مسئله با خود همراه کند. چرا که ادامه این بحران میتواند پیامدهای امنیتی و سیاسی برای ایران داشته باشد.
ایران همواره آمادگی خود را برای میانجیگری اعلام کرده است. اما امروز به گفته سخنگوی وزارت خارجه طرح مشخصی برای میانجیگری آماده شده. این طرح را نمیتوان نشانهای از احساس خطر ایران دانست؟
تداوم این مسئله همانطور که گفته شد پیامدهای امنیتی، سیاسی و ژئوپلتیک در مرزهای ایران خواهد داشت. اما درباره موضوع میانجیگری ایران باید به سابقه تاریخی آن نیز توجه کنیم. در دهه ۹۰ زمانی که ایران در حال میانجیگری بین دو طرف بود ارمنستان بخشهایی از قرهباغ را تصرف کرد. بنابراین در آذربایجان به میانجیگری ایران با تردید نگریسته میشود. ارمنستان بارها اعلام کرده که میانجیگری ایران را میپذیرد اما احزاب سیاسی در آذربایجان و جریان تندرو و پانآذری به میانجیگری ایران نگاه مثبتی ندارند و ایران را هوادار ارمنستان میدانند.
در این وضعیت به نظر نمیرسد که ایران بتواند اجماع کاملی بین آذربایجان و ارمنستان برای پذیرش میانجیگیری ایجاد کند. اگر راهحلی از سوی ایران ارایه شود در گام نخست نیازمند پذیرش از سوی دو بازگیر اصلی است و در گام بعدی ایران میتواند طرح خود را پیش ببرد، از دامنه تنش بکاهد و دو طرف را در روند رایزنیها قرار دهد تا به راهحل جامعی در این مسئله برسد.
با توجه به اینکه در روزهای گذشته از تعابیری مثل بنبست برای تحلیل وضعیت استفاده شده، فکر میکنید جنگ فعلی با چه نتیجهای ختم شود؟
با توجه به شرایط فعلی، تداوم بحران و ادامه درگیری منجر به بازپس گرفتن سرزمینهای از دست رفته نخواهد شد و موازنه قوا در قفقاز جنوبی به سود آذربایجان به هم نمیخورد. چرا که در طرف مقابل قرهباغ نیز در طول سالها تقویت شده و آذبایجان نیز تا امروز نتوانسته به اهدافی که از پیش در حوزه نظامی تعیین کرده بود برسد. ادعاهایی درباره پیشروی مطرح شده اما به نظر نمیرسد که دامنه آنها چندان گسترده شود که بتواند وضعیت توازن قوا در این منطقه را به هم بزند.
زمانیکه عراق مناطقی از ایران اشغال کرد گروهک الاحوازی در منطقه خوزستان اعلام کرد که ما عرب هستیم و از ایران مسقل خواهیم شد و همچنین حزب دمکراتیک خلق آذربایجان و احزاب کردی کوموله و حزب دمکرات کردستان از چنین ادعایی دست بر نمی دارند که خوشبختانه مردم فهیم ایران خواستار یکپارچگی ایران هستند و نقشه آنها نقش بر آب شده
این مثال را گفتم الآن در قرباغ هم همین مسئله هستش درسته اکثر اهالی ارمنی هستند اما دلیل نمیشه که از آذربایجان جدا بشه