پینر بینارت در نیویورک تایمز نوشت: جو بایدن سال گذشته متعهد شد که به جنگهای ابدی آمریکا پایان دهد، حق هم با اوست، اما در عین حال تعریف وی از جنگ بسیار محدود به نظر میرسد.
در ادامه این مطلب آماده است: برای دهههای متمادی، آمریکا از ابزاری مثل حملات موشکی و عملیات ویژه علیه دشمنانش استفاده میکرده است. واشنگتن در روشی دیگر معمولا دشمنان ضعیفتر را محاصره اقتصادی کرده و تجارت آنها با دنیای خارج را محدود میکند، آمریکا در حقیقت از طریق این روش به دنبال تسلیم کردن طرف مقابل است. وونکس این سلاح را "تحریمهای ثانویه" مینامد هرچند که اصطلاح دقیقتر آن "محاصره" است.
پس از حمله صدام حسین به کویت، آمریکا اولین محاصره خود را پس از جنگ سرد آغاز کرد. برای ۱۳ سال بعد از آن، عراق که قبل از جنگ تقریباً ۷۰ درصد مواد غذایی و دارویی خود را وارد میکرد برای واردات قانونی هر چیزی به تأیید سازمان ملل نیاز داشت. واشنگتن با ادعای اینکه همه چیز از تانکرهای آب گرفته تا تجهیزات دندانپزشکی و آنتی بیوتیکها ممکن است کاربرد نظامی داشته باشد، از ابزار خود در سازمان ملل متحد استفاده کرد تا تمامی خرید و فروشهای بغداد را محدود کند. جوی گوردون، استاد دانشگاه در کتاب خود با عنوان "جنگ نامرئی" خاطرنشان کرد که بین سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۳، عراق به طور قانونی فقط ۲۰۴ دلار به ازای هر نفر کالا در سال وارد میکرد، رقمی که تنها نیمی از درآمد سرانه هائیتی است. دنیس هالیدی، هماهنگ کننده بشردوستانه سازمان ملل متحد در عراق پس از استعفا در اعتراض به تحریمها در سال ۱۹۹۸، هشدار داد که با این منوال ما در حال نابودی کل جامعه عراق هستیم.
سازمان ملل متحد با حمله آمریکا در سال ۲۰۰۳ به عراق سرانجام به محاصره این کشور پایان داد. از آن زمان تاکنون واشنگتن اغلب ادعا کرده است که مجازاتهای هدفمند را تنها برای محدود کردن خرید و فروش اسلحه به کار میگیرد و تحریمهایش هم نه کل جامعه که تنها بخش محدودی را تحت تاثیر قرار میدهد. در برخی موارد، این تحریمها واقعاً هدفمند است، اما در مورد چند دشمن منتخب واشنگتن از جمله ایران، ونزوئلا، کره شمالی، کوبا و سوریه، کاخ سفید محاصرههایی را آغاز یا آنها را تشدید کرده که دقیقا مانند عراق باعث بدبختی همه مردم این کشورها شده است.
اگرچه توجیهات مطرح شده از سوی آمریکا برای این محاصرهها متفاوت بوده و شامل مواردی، چون منع گسترش سلاحهای هستهای، تروریسم و نقض حقوق بشر میشود، اما روشها مشابه است. همه این کشورها تحت تحریمهای ثانویه آمریکا هستند. واشنگتن تنها افراد، مشاغل، نهادهای دولتی یا حتی کل بخشهای اقتصادی یک دشمن را در لیست سیاه قرار نمیدهد، بلکه به بانکها و شرکتهای خارجی هم هشدار میدهد که در صورت تجارت یا نقل و انتقال پول با کشور تحریم شده از تجارت با آمریکا منع خواهند شد.
مجازاتهای نقض تحریمهای ثانویه آمریکا میتواند بسیار شدید باشد. به عنوان مثال دستگاه قضایی آمریکا در سال ۲۰۱۴ پس از اقدام بانک فرانسوی بی ان پی (BNP Paribas) در نقض قوانین تحریمی آمریکا، این بانک را مجبور به پرداخت تقریباً ۹ میلیارد دلار جریمه کرد.
از نظر تئوری، این تحریمها مانند تحریم علیه عراق در دهه ۱۹۹۰ شامل معافیت برای کالاهای بشردوستانه میشود، اما، در عمل، همانطور که دیده بان حقوق بشر هم توضیح داده است، این معافیتها اغلب مبهم و دست و پا گیر هستند. بسیاری از بانکها و مشاغل خارجی برای جلوگیری از زیر پا گذاشتن قوانین آمریکا، تجارت خود را با کشورهای محاصره شده به طور کامل متوقف میکنند.
در سال ۲۰۱۸، لس آنجلس تایمز گزارش داد که یکی از بزرگترین بیمارستانهای دولتی سوریه در تلاش برای خرید قطعات یدکی برای دستگاههای ام آر آی و سی تی اسکن خود است چرا که همانطور که در گزارش سازمان ملل هم منتشر شده، شرکتهای خصوصی مایل نیستند ریسک معامله با سوریه را بپذیرند. شرکتهای خارجی در واقع نگران این هستند که به نقض سهوی تحریمهای آمریکا متهم شوند. در بهار سال گذشته، با شیوع ویروس کرونا در ایران، سناتور کریس مورفی هشدار داد که تحریمها رسیدن تجهیزات پزشکی به این کشور را اگر نگوییم غیر ممکن، اما بی نهایت سخت میکند. در سال ۲۰۱۹، یک موسسه خیریه مستقر در کالیفرنیا از اینکه نمیتواند صندلیهای چرخدار یا عصا به کره شمالی بفرستد، شکایت کرد.
گروههای حقوق بشری مانند عفو بین الملل و سازمانهای بشردوستانه مانند یونیسف بارها و بارها، محاصرههای کشورهای دیگر توسط آمریکا را محکوم کردهاند. در سال ۲۰۱۹، مجمع عمومی سازمان ملل متحد تحریم آمریکا علیه کوبا را با ۱۸۷ رای مثبت در مقابل تنها ۳ رای مخالف محکوم کرد. در واشنگتن، اما این محاصرهها باعث شرمندگی بسیاری نیست چرا که از نظرشان این نشان دهنده مخالفت آمریکا با دولتهای ستمگر است.
مشکل این منطق اخلاقی این است که محاصره یک رژیم ستمگر معمولاً نه به خود آن ستمگر بلکه به مظلوم آسیب میرساند. در یک مطالعه در سال ۲۰۱۹، اقتصاددانانی مثل آنتونیس آدام و سوفیا تسارسیتالیدو دریافتند که وقتی آمریکا یک دولت خودکامه را تحریم میکند، وضعیت آزادیهای مدنی در آن کشور بدتر هم میشود. مقاله ۲۰۲۰ در مجله مطالعات توسعه نشان داد که تحریمهای آمریکا و سازمان ملل متحد منجر به کاهش امید به زندگی در این کشورها میشود. همانطور که دانشمندان علوم سیاسی دورسن پکسن و کوپر دروری توضیح دادهاند، دیکتاتورها با احتکار منابع کمیاب و استفاده از آنها برای ارائه به دوستانشان فقط به مخالفان خود سختی و عذاب میدهند. یک زن ونزوئلایی که فرزندش از دسترسی به داروی صرع محروم است در سال ۲۰۱۹ به نشریه آلمانی دویچه وله گفت: آمریکاییها فکر میکنند که با این تحریمها به رئیس جمهور مادورو آسیب میرسانند در حالی که این طور نیست، این تحریمها تنها مردم عادی را آزار میدهد.
اگر احتمال موفقیت کافی برای محاصره آمریکا وجود داشته باشد، در آن صورت این رویکرد میتواند قابل دفاعتر به نظر برسد، اما بحث این جا است که معمولا این طور نیست. تحریمهای اعمال شده علیه ایران که آمریکا و سازمان ملل متحد در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما اعمال کردند، به ایرانیهای عادی آسیب رساند، هدف آنها این بود که دولت ایران را متقاعد کنند تا برنامه هستهایش را کنار بگذارد، اما در نهایت تنها تا حدودی موفق به انجام این کار شدند.
علیرغم تلاشهای آمریکا برای برکناری رهبرانی مثل مادورو و بشار اسد آنها امروز کنترل قاطعانه تری نسبت به قبل بر کشور و مردم خود دارند. پس از بیش از یک دهه افزایش مجازاتها با هدف تحت فشار قرار دادن کره شمالی برای انصراف از ساخت و آزمایش سلاحهای هستهای، این کشور امروز حدود ۶۰ سلاح اتمی در اختیار دارد. ایران هم امروز نسبت به زمانی که کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ آغاز نشده بود بسیار به ساخت بمب اتمی نزدیکتر است.
بایدن میخواهد دوباره وارد توافق هستهای ایران شود، اما این منوط به لغو تحریمهای هستهای علیه تهران است. با این حال، وزیر امور خارجه آنتونی بلینکن قول داده است که تحریمهای غیر هستهای متعدد آمریکا همچنان باقی بماند.
اما پرسش این جاست که چرا کنار گذاشتن سیاستهایی که اثبات شده بسیار ناکارآمد و غیراخلاقی هستند دشوار است؟ پاسخ هم واضح است چرا که اساسا کنار گذاشتن آنها مستلزم اعتراف به حقایقی سخت از سوی واشنگتن است. بخشی از این حقایق این است که کره شمالی سلاحهای هستهای خود را کنار نخواهد گذاشت، ایران به عنوان یک قدرت منطقهای باقی خواهد ماند و بشار اسد، نیکلاس مادورو و دولت کمونیست در هاوانا همچنان پابرجا خواهند ماند. به نظر میرسد رهبران آمریکا ترجیح میدهند کشورهایی که اشاره شد را مجازات کنند تا اینکه محدودیتهای قدرت خودشان را بپذیرند.
بهترین حالت این است که آمریکا از محاصره ملتهای ضعیفتر دست بکشد چرا که این کار به آنها آسیب میرساند، اما متأسفانه، تا زمانی که به ما آسیب نرسد، احتمالاً چنین امری محقق نخواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید