به گزارش پایگاه خبری انتخاب، در ادامه این مطلب آمده است: «منتها دلایل خوبی وجود دارد مبنی بر اینکه روابط خوب ایران و عمان حتی بعد از مرگ سلطان قابوس هم میتواند ادامه یابد. این رابطه حسنه به زمانی بر میگردد که ایران در جریان شورش ظفار به نفع قابوس وارد عمل شد و حکومت او را تثبیت کرد و دلیل اصلی تحکیم روابط بین مسقط و تهران در تمام این سالها هم همین بوده است. اگرچه قابوس اکنون در قید حیات نیست، اما حکومت به جای مانده از او به خوبی بر اهمیت روابط با ایران آگاه است.»
داستان ظفار به اوایل دهه ۱۹۷۰ باز میگردد، هنگامی که سربازان ایرانی به نیروهای مسلح سلطان کمک کردند تا انقلابی را که در ظفار، منطقه جنوبی عمان رخ داد، سرکوب کنند. محمدرضا پهلوی، آخرین شاه ایران به درخواست سلطان قابوس، برای پشتیبانی سلطان، نیروها و کمکهای نظامی خود را به این کشور گسیل کرد. قابوس که در ژوئیه ۱۹۷۰ پس از کودتای تحت هدایت انگلیس حاکم عمان شده بود، جنگی را تحت حمایت انگلیس علیه انقلابیون مارکسیستی، جبهه مردمی برای آزادی عمان آغاز کرده بود. چریکها از سال ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۶ یک انقلاب ۱۱ ساله ضد استعماری را در ظفار انجام داده بودند و با استعمارگری انگلیس در عمان و منطقه میجنگیدند. با پیروزی قابوس در این درگیری عمان مدرن تولد یافت.
سلطان قابوس هرگز از اهمیت نقش ایران غافل نبود، از این گذشته که تهران به او در پیروزی در برابر شورشیان هم کمک کرده بود. بین سالهای ۱۹۷۲ و ۱۹۷۵، چندین هزار سرباز ایرانی در عمان حضور داشتند و بعد از حضور آنها بود که عملیاتی بزرگ علیه شورشیان ترتیب داده شد. اولین ماموریت ایران آزادسازی خط قرمز PFLOAG بود که یک مسیر استراتژیک برای انقلابیون در بین ظفار شرقی و غربی به حساب میآمد. بعد از این پیروزی بود که حضور ایران در عمان بهطور علنی اعلام و از حالت مخفی که قبلا داشت خارج شد. حتی پس از پایان جنگ، تعدادی از نیروهای ایرانی تا سال ۱۹۷۹ و وقوع انقلاب اسلامی در عمان باقی ماندند، بعد از انقلاب فرمان بازگشت این نیروها صادر شد. هنوز آمار رسمی وجود ندارد، اما تخمینها خبر از چند صد تا دو هزار کشته ایرانی در عمان میدهد.
در بحبوحه جنگ سرد، شاه و سلطان قابوس سیاستهای خود را با نگرانی از چشمانداز نفوذ کمونیسم در منطقه هماهنگ کرده بودند. آنها با تقسیم حاکمیت بر تنگه هرمز، در برابر حملات علیه تانکرهای نفتی آسیبپذیر شده بودند. نگرانی اصلی آنها در سراسر مرز از ظفار تا جمهوری دموکراتیک خلق یمن بود که بهعنوان یمن جنوبی تنها کشور کمونیستی منطقه بود. از نظر قابوس، ایران زمانی به او کمک کرد که هیچ یک از کشورهای عرب همسایه به سمتش نیامدند به همین خاطر هم این موضوع همیشه در خاطرش ماند. وی البته با انتقاد کشورهای عربی مبنی بر دخالت دادن ایران در امور ملت عرب نیز مواجه شد اما از تصمیم خود برای درخواست کمک از شاه ایران دفاع و اظهار کرد که او حق دارد از ایران کمک بخواهد چراکه کشوری مسلمان و همسایه است. در حالی که ارتباط شخصی بین سلطان قابوس و شاه مطمئنا پایههای روابط ویژه ایران و عمان را شکل داد، اما این رابطه فراتر از روابط صرفا شخصی بود چرا که حتی بعد از انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ نیز روابط قابوس با جمهوری اسلامی ایران ادامه یافت. این روابط خوب به لطف حس مثبت سلطان نسبت به ایران و سیاست بیطرفی و اصل همزیستی مسالمتآمیزی بود که مسقط همواره به آن تعهد داشت. در سالهای اخیر، عمان در مسائل دیپلماتیک یک کانال مهم ارتباطی برای ایران بوده است. مهمتر از همه، در سال ۲۰۱۲ یعنی پیش از مذاکرات چند جانبه برای توافق هستهای ایران، عمانیها میزبان مذاکرات پنهان مقامات ارشد آمریکایی و ایرانی در مسقط بودند. کانال عمان همیشه به حل اختلافات بین طرفین کمک کرده و همچنین یکبار امکان تماس تلفنی تاریخی بین رئیسجمهور آمریکا و ایران در سال ۲۰۱۳ را فراهم کرده است. در سایر موارد نیز عمانیها نقش مهمی را در میانجیگری بازی کردهاند. بهعنوان مثال آنها با ایرانیها برای آزادی سه کوهنورد آمریکایی که در سال ۲۰۰۹ در این کشور بازداشت شده بودند، مذاکره کردند.
در آینده نیز ثبات در منطقه همچنان در خط مقدم آرزوهای سیاست خارجی عمان قرار دارد و روابط مستحکم با ایران برای دستیابی به این مهم با اهمیت است. جانشین قابوس، سلطان هیثم بن طارق، شخصا توسط سلطان فقید انتخاب شده است، سلطان قابوس پیش از مرگش نام او را نوشته و در پاکتی در بسته قرار داده بود. در مورد انتخاب سلطان جدید از زمان بیماری قابوس در سالهای اخیر گمانهزنیهای زیادی وجود داشت. با این حال انتخاب بدون حاشیه هیثم نشان داد که سلطنت عمان، برای سلطان فقید خود احترام خاصی قائل است و قصد دارد راهش را ادامه دهد. هیثم در آکسفورد تحصیل کرده و بیش از آنکه تجربه نظامی داشته باشد پیشینه دیپلماتیک دارد، دقیقا مثل خود قابوس. سلطان هیثم پس از ادای سوگند به سرعت اعلام کرد که او نیز به سیاست خارجی سلطان فقید که برپایه روابط دوستانه و همزیستی مسالمتآمیز بود، متعهد خواهد ماند. این موضوع برای رابطه ویژه با ایران چه معنی دارد؟ در ۷ ژانویه، تنها چند روز قبل از درگذشت سلطان، اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه عمان دوباره به دنبال میانجیگری بین ایران و آمریکا است. یوسف بنعلوی، وزیر امور خارجه عمان در کنفرانس تهران به مقامات جمهوری اسلامی گفت که واشنگتن به دلیل نگرانی از درگیری با مسقط در تماس بوده است. این صحبت در حالی بود که تنها یک روز قبل از سقوط پرواز هواپیمایی بینالمللی اوکراین که باعث کشته شدن ۱۷۶ غیرنظامی شد، آمریکا و ایران در آستانه جنگی بی سابقه قرار داشتند. یکی از آخرین اقدامات سلطان قابوس پیام تسلیت به روحانی و خانوادههای قربانیان سقوط هواپیما بود. روحانی نیز بعد از مرگ قابوس در نامهای به سلطان جدید آرزوی برقراری روابط نزدیکتر با ملت برادر عمان را کرد. در این لحظه تاریک از روابط آمریکا و ایران، سلطان هیثم بهعنوان یک رابط و متحد برای دو کشور میتواند نقش مهمی ایفا کند.
در کنار این تنشها بین ایران و آمریکا، قدرتهای اروپایی نیز رسما مکانیزم حل اختلافات برجام را در مورد نقض توافق هستهای از سوی ایران به کار انداختند. بنابراین سلطان هیثم اکنون وارد یک لحظه تعیینکننده و چالش برانگیز میشود. بحث توافق هستهای و روابط تیره ایران با اعراب همه بخشی از این چالشها است. سلطان جدید کشور را در حساسترین برهه منطقه تحویل گرفته و اولین چالش وی در تقاطع بحران منطقهای و بینالمللی است، او باید بین کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، تهران و واشنگتن تعادل ایجاد کند و این کار دشواری است.
دیدگاه تان را بنویسید