نویسنده: سمیه توکلی
ازدواج در دین مبین اسلام امری بسیار پسندیده و ضروری تلقی می شود؛ به طوریکه، در قرآن هم آیات و داستانهایی در این باره نقل شده است.
پیامبر اسلام در این باره فرموده اند که با ازدواج نیم دیگر دین خود را کامل کنید. در مورد شرایط زوجین و ضوابط این عمل در اسلام آیات و روایات فراوانی وجود دارد.
با گذر زمان و پیشرفت جوامع شکل ازدواج دستخوش تغییراتی شده است اما پایه ی آن بدون تغییر باقی مانده است.
در ایران به دلیل تنوع قومی،نژادی و حتی آیینی ازدواج شکل های مختلفی با تشریفات و آداب ورسوم متفاوتی دارد.
از زمان پیامبر اسلام و نزول قرآن، در عربستان ازدواج کودکان در سنین پایین بسیار رایج بوده است. پیامبر،دختر خودشان را در سن ۹ سالگی به عقد حضرت علی (ع) در می آورند.در آن زمان مسائل روحی، روانی و جنسی به صورت امروزی مطرح نبوده اند و اسلام سعی داشت با نشان دادن این موضوع از زنده به گور کردن نوزادان دختر جلوگیری کند. در قرآن در مورد ازدواج در سن پایین صحبتی نشده است و شاید این عمل پیامبر هم تا حدی ریشه در سنت های آن زمان اعراب داشته است.
در جهان امروز پدیده ی کودک همسری یا ازدواج در سنین کودکی در کشورهای جهان سوم رواج دارد. در ایران هم این موضوع به مقدار قابل توجهی در مناطق محروم وجود دارد و باید فقر در این مناطق به حداقل برسد و تا دولت کمر همت در ریشه کنی این تبعیض تقسیم ثروت در مناطق مختلف کشور نبندد امید چندانی نیست چون اکثر این ازدواج ها به خاطر نیاز شدید مالی از طرف خانواده دختر انجام می گیرد.
البته آمار دقیقی از این ازدواج ها در دست نیست زیرا خانواده ها بدون ثبت رسمی، این کار را انجام میدهند.مجلس برای جلوگیری از این موضوع دست به کار شده است و سعی دارد قانونی تصویب کند تا از عوارض و مشکلات عدیده ی این موضوع جلوگیری کند.
با این تفاسیر راه حل چیست؟
اصلاح قانون بعد از ریشه کنی فقر قدمی اساسی ولازم برای مقابله با این موضوع است. باید اجازه قانونی از افراد گرفته شود تا بتوان آن را تا حدی کنترل کرد.
بر اساس ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی دختر ۱۳ سال و پسر ۱۵ سال با اجازه ی ولی و تشخیص دادگاه صالحه حق نکاح دارند.مجلس سعی دارد سن دختر را به ۱۵ سال برساند و شرط اجازه ی ولی را بردارد تا قانون را به درستی و کامل اجرا شود.
این اقدام مجلس برای شروع خوب است اما لازم است در کنار آن با همکاری دستگاه ها و اختصاص بودجه ی قابل توجهی به آموزش و فرهنگ سازی مبادرت شود. این موضوع ریشه ی تاریخی، دینی و اقتصادی دارد و به این راحتی ها از بین نمی رود اما نباید دست از تلاش کشید باید این کار را ادامه داد و اگر در مواردی نتیجه ای نداشت، آخرین مرحله قانون است.
جامعه شناسان، مردم شناسان و روانشناسان معتقدند که حتی اصلاح قانون به ۱۵ سال، حداقل سن دردی را دوا نمی کند. زیرا در این دوره لازم است این کودکی که پا به به دوره ی نوجوانی گذاشته است صرفا در فضا و جو نامتعادل این سن قرار گیرد ورشد کند و باید موضوعات مربوط به مسائل جنسی پله پله آموزش داده شود تا از مشکلات بی اطلاعی نسبت به این موضوعات جلوگیری شود.در این سن کودکان هیچگونه درکی از این مسائل ندارند و حتی از لحاظ فیزیولوژیکی هم آماده ی این موضوع نیستند ؛ پس بهتر است حداقل سن به ۱۸ سال قانونی تغییر کند.
در کنار آگاهی بخشی و اقدام قانونی که یک طرف قضیه است. بزرگسالانی که اقدام به ازدواج با دختر بچه ها می کنند هم باید نکاتی را مد نظر داشته باشند که این امر چه مخاطراتی را در پی دارد.
این موضوع سراسر مشکل و بحران است و هیچ نقطه ی مثبتی در آن به چشم نمی خورد و باید منتظر ماند و دید که مجلس قانونگذار با اتخاذ تصمیم درست می تواند پیشگام برچیده شدن این اتفاق یا بهتر است بگوییم ظلم به کودکان در جامعه شود.
دیدگاه تان را بنویسید