دغدغه ادبیات دینی از گذشتههای دورتر وجود داشته؛ زمانی کتابی چون «داستان راستان» توسط آیتالله مرتضی مطهری نوشته میشود و یا کسانی چون محمود حکیمی وارد این حوزه میشوند و داستانهایی خلق میکنند. بعد از انقلاب نیز با توجه به گفتمان دینی حاکم، نوشتن در این حوزه گستردهتر میشود و افراد زیادی وارد این حوزه میشوند؛ اما اینکه کیفیت کتابهای منتشرشده چگونه بوده جای بحث دارد.
ایسنا با چند نویسنده ادبیات کودک و نوجوان و بزرگسال درباره کیفیت کتابهای دینی و کتابسازی در این حوزه به گفتوگو پرداخته است. اکثر این نویسندگان معتقدند در میان کتابهای منتشرشده تعداد کتابهایی که به دین لطمه میزند، بسیار زیاد است.
در ادامه مروری داریم بر بخشهایی از این گفتوگوها:
مثله کردن دین
قاسمعلی فراست - نویسنده - میگوید: تعداد بسیار کمی داستان داریم که در حوزه دین کار کردهاند و قابل استفاده و دفاع هستند، اما متأسفانه در میان این تعداد اندک، فراوان کتابهایی داریم که به نام دین و آموزش مسائل معنوی، چه برای کودک و نوجوان و چه برای بزرگسالان منتشر میشوند که نه تنها کمکی به حوزه دین نمیکنند بلکه آسیب بسیار زیادی به این موضوع وارد کرده و میکنند. متأسفانه ما مسئول کارنابلد و غیرحرفهای فقط پشت میز شهرداری و تلویزیون و ادارهها و وزارتخانهها نداریم بلکه در حوزه ادبیات و هنر هم آدمهایی داریم که کارنابلدند و به خاطر نسبتهایی که با آقایان دارند، آمدهاند و کارشان این است در قسمتی که وارد شدند کار را خراب کنند.
او خاطرنشان میکند: تعداد اندکی از آثاری را که منتشر میشود، میتوان ادبیات خواند و از خواندنشان لذت برد. بسیاری از این کتابها بسنده کردهاند به سفارش جاهایی که تصورشان از دین مستقیمگویی است؛ مستقیم در داستان آیه بیاورند، مستقیم از خدا بگویند، مستقیم از امام حسین علیهالسلام بگویند و قربه الی الله دین را مثله کنند که این موضوع ادامه دارد.
فراست کتابسازی در حوزه ادبیات دینی را به چند دسته تقسیم میکند و معتقد است: کتابسازی توسط مسئولان غیرحرفهای سرنوشت تلخ برخی از کتابهای دینی است.
قرائت دمدستی از دین
امیر خداوردی - نویسنده و مدرس دانشگاه - هم درباره این موضوع بیان میکند: کتابهایی در حوزه ادبیات دینی مطرح است و معرفی میشود که شما را به تأمل و تفکر درباره موضوع دینی دعوت نمیکند. این کتابها شما را به شکل جزمگرایانه خواب و بیهوش میکند، دریچهها را بر روی شما میبندد و قرائت دم دستی از دین بیان میکند، نه حتی قرائت کلامی. مثلا تصویری که از امام حسین (ع) ارائه میکند نه مبتنی بر مبانی کلامی است و نه مبانی علمی که در حوزههای علمیه تدریس میشود. در قرآن آمده، برخی از «اهل کتاب» سواد خواندن کتاب آسمانی خود را ندارند و چون سواد خواندن ندارند، تخیل و توهم تصویری دمدستی از کتابشان ارائه میدهند و فکر میکنند دین همین است. قرآن این افراد و این نحوه دینداری را مذمت میکند. برخی از دوستان ما بدون اینکه حتی در مبانی دینی دقت داشته باشند، کتاب و داستان دینی مینویسند. آنها تصویری ارائه میدهند که نه به جایی بربخورد و نه به کسی. از این جهت به ادبیات دینی لطمه میزنند.
آسیب برخی از کتابهای دینی
شهرام اقبالزاده - مترجم و منتقد ادبی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان - نیز اظهار میکند: آنچه به عنوان ادبیات دینی، چه شعر و چه داستان، در این سالها نوشته شده، از استثناها که بگذریم، بیش از ۹۰ درصدشان، هم به معنویت و اخلاق صدمه زده هم به ادبیات. این کتابها بچهها را نه فقط نسبت به دین، بلکه از اخلاقیات هم بیزار میکند.
نتیجه معکوس برخی کتابهای دینی
همچنین حمیدرضا شاهآبادی - نویسنده ادبیات کودک و نوجوان - از نتیجه معکوس برخی از کتابهای دینی میگوید و بیان میکند: در کشور ما بنا به ملاحظاتی که وجود دارد، تولید و نشر کتابهای دینی زیاد است، اما برخی از این کتابها نه تنها مناسب کودکان نیست بلکه پیامهای متناقضی را هم منتقل میکند. تربیت دینی موضوع حساسی است و اگر آگاهی و شناخت به همراه نداشته باشد، نتیجه ناخوشایندی خواهد داشت؛ در واقع اگر کتابی منتشر شود که وجه آگاهانه تربیتی نداشته باشد و یا مطالبی را بیان کند که مناسب نباشد، سوءتفاهم ایجاد میکند و ما شاهد نتیجه معکوس کتابها خواهیم بود.
کتابهای دینی بازاری بیشتر در چشماند
سیداکبر میرجعفری - شاعر و نویسنده کودکان و نوجوانان - هم با انتقاد از رسانهها برای معرفی کتاب خوب، میگوید: کتابهای دینی همانند دیگر کتابهای کودک و نوجوان که منتشر میشوند خوب، بد و متوسط دارند. نمیتوان به صورت مطلق گفت کتابهایی که در این حوزه منتشر میشوند اغلب ضعیف هستند. اما واقعیت این است که کتابهای خوب در این زمینه به درستی معرفی نمیشوند و کتابهایی که جلوه بازاری دارند در چشم هستند و در فروش، گوی سبقت را از کتابهای خوب میربایند.
هم دین را ضایع میکنند هم کتاب را
صادق کرمیار - نویسنده - درباره کتابسازی در حوزه ادبیات دینی میگوید: مراکزی هستند که به اسم دین، خدا، پیغمبر و انقلاب بودجههای کلان میگیرند و کتابهای ضعیف و تولیدات سخیف و مبتذل بیرون میدهند تا به عنوان بیلان کاری در قبال پولهایی که گرفتهاند، ارائه دهند و هرگز نمیاندیشند یا نمیدانند که چه بر سر مخاطب میآید، یا اصلا برایشان مهم نیست. برخی از نهادها به اسم کتاب دینی، کتابسازی میکنند و با این کارشان هم دین را ضایع میکنند هم کتاب را. گروهی هم با بهره گرفتن از امکانات نهادهای حکومتی با نویسندهسازی و کتابسازی کسب درآمد میکنند، اما اهل هنر و فرهنگ تردید دارند که اینها دغدغه دینی و فرهنگی داشته باشند. البته شاید بتوان در این یک مورد گفت خوشبختانه هیچکس هم این آثار را نمیخواند، چون اگر کسی آنها را بخواند، بعدها دچار انحراف میشود. ناگفته نماند که در میان آثار این گروه، کتابهای ساختارمند و خوبی هم وجود دارد که پیداست نویسنده بااستعدادی پشت اثر ایستاده است، اما در میان خیل آثار ضعیف دیده نمیشود و نویسنده غالبا جوان و بااستعداد این آثار خوب هم مهجور میماند.
کتابهایی صرفا با ظاهر دینی
محمود حکیمی - نویسنده ادبیات کودک و نوجوان - هم در اینباره اظهار میکند: در سالهای اخیر کتابهایی با تصاویر زیبا منتشر شدهاند که نام کتاب مذهبی دارند، اما محتوایشان بر اساس آموزههای اسلام راستین نیست. معتقدم نویسندهای که دوست دارد آموزههای دینی را برای کودکان و نوجوانان بنویسد باید خود در این زمینه از دانش کافی برخوردار باشد و بعد از اینکه نوشتههایش را در اختیار ناشر قرار داد، ناشرش کتاب را قبل از چاپ به نظر کارشناسان علوم دینی برساند تا از نظر محتوا دچار اشکال نباشد، و بعد از طی کردن این مراحل به چاپ آن اقدام کند.
او خاطرنشان میکند: ما کتابهای دینی خوبی داریم. اما تعدادی چون دیدهاند تیراژ این کتابها بالاست و از آنها استقبال میشود کتابهایی با نقاشیهایی خوب ارائه میکنند، اما متنشان را که میخوانی بر اساس محتوای درستی نیست.
کسانی که با کار مذهبی خیانت میکنند
داود امیریان - نویسنده ادبیات کودک و نوجوان - نیز میگوید: برای نوشتن ادبیات دینی برای کودکان متوجه نیستند که چه باید بکنند و همیشه به مستقیمگویی روی میآورند. کتابهایی که درباره نماز است، همهاش نصیحت کردن است؛ این کار را بکن، این کار را نکن. اگر کار بد کنیم به جهنم میرویم، انگار خداوند ما را آفریده تا پدرمان را دربیاورد. بچهها را با نمایاندن عذاب و ترس از مذهب متنفر میکنیم. برخی هیچ اعتقادی ندارند، اما سراغ کارهای مذهبی میآیند و کارها را خراب میکنند؛ اینها به جای اینکه خدمت کنند، خیانت میکنند و چیزهایی را به دروغ بیان میکنند که منابع درستی ندارند.
دیدگاه تان را بنویسید