«از آنهایی هستید که چند ماهی است حضور در هیچ کلاس واقعی را تجربه نکردهاید؟ شاید هم از دستهای باشید که فرزندتان مدتی است از آموزش آنلاین استفاده میکند آن هم در یک آموزشگاه یا مدرسه غیر انتفاعی. بعد دائم از خودتان میپرسید این همه هزینهای که کردم چه شد. ما که پا به پای فرزندمان درس خواندیم سختی نگهداریاش را در خانه تحمل کردیم. پس چرا پول اضافه هم بدهیم؟ شاید هم هنگام پرداخت شهریه به مشکل جدی برخوردید؟ خودتان بیکار بودید و پرداخت شهریه هم طبعاً برایتان دشوار بوده؛ یا شاید از خودتان میپرسید چرا باید این همه برای آموزش مجازی هزینه کنید؟ احتمالاً الان در یک وضعیت بلاتکلیف به سر میبرید و نمیدانید برای سال آینده چه تصمیمی بگیرید.
این داستان را از هر سو نگاه کنیم دو سر اصلی دارد که انگار هر دو طرف حرفهای قابل توجهی برای گفتن دارند. والدین و گردانندگان مدارس غیر دولتی. هر دو هم چشم امیدشان به بازگشایی دوباره و عادی شدن شرایط است. دورهای که دیگر مجبور نباشند همه چیز را به قاب مانیتور محدود کنند و دوباره آموزش واقعی رونق بگیرد.
ما بلاتکلیفیم
مرضیه مادر دو فرزند است تا از او میخواهم درباره این که باز هم بچههایش را در مدرسه غیر انتفاعی که پارسال میرفتهاند ثبت نام میکند یا نه سر درد دلش باز میشود، انگار کلی حرف برای گفتن دارد: «راستش را بخواهی این روزها یکی از چالشهای اصلی من و همسرم همین مسأله است. بچهها امسال واقعاً از فضا و امکانات مدرسهای که کلی هزینهاش کردیم بیبهره بودند. اوایل سال که برای آلودگی هوا و مسائل دیگر مدام مدارس تعطیل شدند و بعد هم مسأله بیماری کرونا پیش آمد از الان هم که میگویند فصل پاییز و زمستان خطرناکترین روزهای سال از نظر شیوع بیماری هستند. اگر قرار است بچهها آموزش مجازی ببینند در همین مدارس دولتی بمانند که بهتر است و ما هم هزینه بیهودهای نکردهایم. از سویی دیگر بچهها مدرسه قبلیشان را دوست دارند و تمایل دارند در همان مدرسه درس بخوانند. مدرسهها هم اگر کامل بازگشایی شوند غیر انتفاعیها فاصله اجتماعی را بیشتر رعایت میکنند و تراکم دانش آموز کمتری دارند حالا ببینید که چقدر تصمیم گیری برایمان سخت شده ما کاملاً بلاتکلیفیم.»
زهرا مادر مبینا هم حرفهای مشابهی دارد. فرزندش کلاس اولی میشود و حالا زهرا واقعاً در تصمیمگیری مانده: «راستش یک ابهام بزرگ درباره ثبت نام در مدرسه غیر دولتی و غیر انتفاعی دارم. کاش کسی بود که درست و حسابی آدم را راهنمایی میکرد. اگر هزینه را همین جوری بخواهیم بدهیم و سر آخر بچهها چند ماه هم سر کلاس نروند چه بهتر که مدرسه دولتی درس بخوانند. درباره کلاس های آموزشی دخترم هم همین مسأله اتفاق افتاد و همه هزینههایی که داده بودیم از دست رفت. واقعاً کلاس های آنلاین کیفیت کلاس های غیر مجازی را ندارد.»
درگیری والدین و شهریههای هنگفت
اردشیر پدر ارشیا هم که پسرش امسال کلاس دومی میشود فکرهای متفاوتی دارد: «این مدت خیلی سخت گذشت. دائم باید به بچه میگفتیم بنشین پای برنامه. بچه کلاس اولی که بلد نیست از موبایل و فضای مجازی استفاده کند. در حالت عادی بچه من دست کم شش هفت ساعت در مدرسه بود و بار آموزشش گردن مدرسه. حالا همه اینها افتاده گردن ما به علاوه یک هزینه هنگفت. دائم فکر میکنم پسرم را از مدرسه خارج کنم و برایش معلم خصوصی بگیرم تا از آموزش رودررو باز نماند از آن طرف نمیدانم مدرسه دولتی قبول میکند در این شرایط از پسرم امتحان بگیرد؟ راستش را بخواهید موقعیت متناقضی داریم و از سمتی مدیر مدرسه غیر دولتی که پسرم را در آن ثبت نام کردهام از دوستان نزدیکم است و میدانم در این شرایط از دست دادن دانشآموز برای آنها هم سخت است اما این مشکل را خیلیها دارند.»
مؤسسان مدارس غیر دولتی و والدین بازندگان اصلی
مدرسه غیر انتفاعی بر خلاف اغلب مدرسههای غیر دولتی که دیدهام حیاط خیلی بزرگی دارد با امکانات آموزشی مناسب. کلاسها بزرگ و دل بازند و پر از رنگ. یک محیط مناسب برای درس خواندن. سال اول تأسیس مدرسه است. نازنین بیگی مؤسس مدرسه همان طور که فضای آموزشی مدرسهاش را نشانم میدهد از شرایطی که مدارس غیر انتفاعی این روزها با آن دست به گریبانند میگوید: «مدارس غیر دولتی این روزها همه یک مشکل دارند و آن هم عدم تصمیم گیری مردم است. مردم نمیدانند در شرایط غیر حضوری و تعطیلی مدارس سراغ دولتیها بروند یا غیر دولتیها. خانوادهها هم حق دارند و میگویند فرزندمان ممکن است سه ماه شش ماه یا بیشتر در خانه بماند چه کاری است که بخواهیم هزینه هنگفتی بابت شهریه مدرسه غیر دولتی بدهیم.
با توجه به این که شهریهها امسال خیلی بالا رفته و برای ابتدایی مدارس مجازند تا ۹میلیون تومان هم شهریه دریافت کنند. اما با این حال، بیشترین آسیب در این فرآیند به خانوادهها و مؤسسان مدارس غیر دولتی وارد شده. به هر حال کادر اداری و معلمان با توجه به این که قرارداد داشتند حقوقشان را کامل دریافت میکنند و من بعید میدانم مؤسسی ریسک کند و حقوق ندهد چون حقوق ندادن تبعات حقوقی دارد. دست کم پرسنل ما از اسفند حقوقشان را دریافت کردهاند. در این شرایط مؤسسان مدارس فشار زیادی را متحمل شدهاند؛ چراکه با خانوادههایی مواجه بودند که اصلاً رغبتی به پرداخت شهریه نداشتند و مدام میگفتند بچهها نبودند چرا باید شهریه بدهیم و نمیدانید در این شرایط اگر هم ما شهریه گرفتیم با چه سختی بود. حالا حساب کنید ما حقوق همه پرسنل و هزینه اجاره را از همین شهریهها میدهیم و درآمدهای جانبیمان هم به طور کلی در این مدت قطع شده.
الان اخذ شهریه خرداد را داریم که واقعاً کار مشکلی است. آن هم در شرایطی که کسب و کارهای خیلی از مردم تعطیل شده مثلاً یکی از اولیا به ما گفت سه ماه است حقوق نگرفتهام. به نظر می رسد، مؤسسان مدارس و والدین بازندگان اصلی بودهاند. من خودم هم تأکید میکنم با این که معلمانم خیلی خوب کار کردند اما والدین حق دارند؛ چراکه حضور دانش آموز در مدرسه با خانه ماندنش واقعاً متفاوت است. خیلی از خانوادهها به ما گفتند همه فشار تمرین بر عهده خانوادهها بود. بویژه در آموزش ابتدایی که بچه نمیتواند به تنهایی از فضای مجازی و اینترنت استفاده کند. خیلی از مادرها میگفتند ما هم باید پول بدهیم هم با بچه سر و کله بزنیم.»
او از نگرانیهایش برای سال آموزشی آینده میگوید: «ما نمیدانیم سال بعد والدین برای ثبت نام بچههایشان سراغ ما میآیند یا نه؟
ما در یک بلاتکلیفی به سر میبریم آیا با نیروهایمان قرارداد ببندیم؟ قراردادها تقریباً رو به پایان است و نمیدانیم در شرایط غیر حضوری مثلاً برای مدرسهمان خدمتگزار و آشپز و معلم فوق برنامه استخدام کنیم یا نه؟ الان من کاملاً بلاتکلیفم و نیروهایم هم دائم میپرسند تکلیف ما برای سال بعد چه میشود. اگر آمار ثبتمان در مهر ۹۹ از آن چه انتظار داریم کمتر شود با مشکل جدی روبه رو هستیم و باید با همان میزان حقوق معلمها را بدهیم حتی اگر هر کلاس دو دانش آموز هم داشته باشد من برای هفت کلاسم مجبورم هفت معلم بگذارم. آن وقت باید هزینه هنگفتی را عملاً از جیب بپردازیم که غیر ممکن است.
نکته دیگر که امسال واقعاً درگیرمان کرد نداشتن ابزارهای مناسب معلمان بود مثلاً امسال باید از همه معلمان بخواهم دست کم یک لپ تاپ یا تبلت خوب داشته باشند. اسفند ماه وقتی این اتفاق افتاد خیلی از معلمهای ما فقط یک گوشی معمولی داشتند و میپرسیدند ما چطور با این گوشی ویدئو ضبط کنیم. من خودم فکر میکنم زمان قرارداد با این معلمان از آنها بخواهم یک لپ تاپ و اینترنت مناسب تهیه کنند. همین طور ما باید بتوانیم شبکه مجازی بهتری هم ایجاد کنیم که خود این هم هزینه زیادی دارد.»
مؤسس مدرسه غیر دولتی دیگری که به قول خودش حاصل ۳۰ سال تلاشش در آموزش و پرورش وکل اندوخته اش را این روزها در تأسیس مدرسهای تازه گذاشته، میگوید: «اگر این وضعیت ادامه پیدا کند قطعاً مدارس غیر دولتی زمین میخورند که عواقب آن فقط برای ما نیست و ضمن محروم شدن بچهها از خدمات خصوصی و مناسب معلمان، نیروهای آزاد زیادی بیکار میشوند و دانش آموزان بیشتری به سمت مدارس دولتی میروند و فاصله گذاری اجتماعی باز هم سخت تر میشود.
بلاتکلیفی شاید این روزها خیلیهایمان را درگیر کرده باشد، دور کار شدهایم و نمیدانیم چه زمانی باید به سر کار برگردیم. نمیدانیم دوباره چه زمانی یک کلاس آنلاین را تجربه میکنیم. درباره فرزندان و آموزششان هم همین احساس را داریم هرچه هست کرونا فعلاً همه ما را در یک بلاتکلیفی بزرگ گذاشته، این ویروس و آیندهاش هرچه هست تأثیرش در زندگیمان پررنگ بوده است.»
دیدگاه تان را بنویسید