تجارت فردا- قمار و شرطبندی به شکل سنتی آن در بسیاری از جوامع رواج داشته است. در کشور ما محفلهای قمار در قهوهخانهها برقرار میشده و افراد برای سرگرمی و گاهی در وسوسه پول بیشتر دست به قمار میزدند. از همان دوران تاکنون همواره شرطبندی و قمار با نوعی قبح در جامعه ما همراه بوده است و به عنوان یک آسیب اجتماعی شناخته شده است. هرچند از گذشته هم درگیریهایی بر سر این پدیده به وجود میآمده و بسیاری افراد دار و ندار خود را بر سر بازی از دست دادهاند اما با توجه به محدود بودن بازی به تعداد افراد کم و مبلغ پایین این پدیده گسترش چندان بالایی نداشته است اما حالا فضای مجازی بستری برای شیوع و گسترش هرچه بیشتر انواع قمار فراهم آورده است.
هر از چند گاهی با انتشار چند خبر از کلاهبرداریهای سایتهای شرطبندی، موضوع سایتهای شرطبندی به ویژه از نوع ورزشی آن به جریانی رسانهای بدل میشود. آنچه روشن است اینکه این سایتها به ویژه در سالهای اخیر شیوع پیدا کردهاند و مخاطبان آنها بیشتر شده است. گمانههای زیادی در مورد درآمد این سایتهای شرطبندی وجود دارد. سایتهایی که عملاً هیچ اطلاعاتی از تعداد کاربرانشان، تعداد تراکنشهایی که در طول روز انجام میدهند و میزان درآمدی که در پایان به دست میآورند، موجود نیست. با این حال بررسی الگوریتمهای مالی آنها نشان میدهد که این سایتها روزانه بهطور میانگین 200 میلیون تا یک میلیارد تومان گردش مالی دارند. اما همواره نام این سایتها با کلاهبرداریها گره خورده است. بلوکهشدن پول کاربران سایت یکی از شایعترین آنهاست. اما یکی دیگر از این شیوههای کلاهبرداری که در سالهای اخیر بسیار شایع شده؛ فیشینگ در این سایتهاست. شیوه این کلاهبرداری با هدایت کاربران به سایتهای فیشینگ و درگاههای بانکی پرداخت الکترونیکی جعلی صورت میگیرد. کلاهبرداران سایبری با هدایت کاربران در زمان پرداخت وجه شرطبندی به درگاههای بانکی فیشینگ یا همان درگاههای بانکی پرداخت الکترونیکی جعلی اطلاعات بانکی کاربران را سرقت میکنند و مدتی بعد نیز هر آنچه در حساب کاربر وجود دارد را به حسابهای غیرواقعی انتقال میدهند یا این اطلاعات را با قیمتهای کلان به سایر سودجویان به فروش میرسانند و کاربران متضرر نیز با توجه به اینکه دست به اقدامی غیرقانونی (قمار) زدهاند، از شکایت به مراجع قانونی صرفنظر میکنند و کلاهبرداران نیز با سوءاستفاده از همین ویژگی به فعالیتهای غیرقانونی خود ادامه میدهند. این در شرایطی است که این سایتها به سرعت فیلتر میشود اما حل فیلترینگ این سایتها برای گردانندگان آنها و مخاطبانشان شبیه یک شوخی است، یک آدرس تازه یا استفاده از فیلترشکنها از قبل این سیاست را به سیاستی شکست خورده در مواجهه با این پدیده تبدیل کرده است. یکی از روشهای این سایتها برای انجام گردشهای مالی و پرداخت آنلاین پولهای قمار و شرطبندی استفاده از درگاههای واسط خدمات پرداخت به جای استفاده از درگاههای مستقیم است اما آنچه اهمیت دارد این است که این درگاههای حد واسط در نهایت به درگاههای اصلی متصل میشوند که تحت مدیریت شبکه شاپرک فعالیت دارند. بیشتر این سایتها از درگاههای بانکی اجارهای استفاده میکنند و همین مساله ماهیت این سایتها را خاکستری و غیرقابل ردیابی میکند. برای انجام این تراکنشها چندین شرکت پیاسپی تحت نظر شرکت شاپرک، این سایتها را به درگاههای بانکی متصل میکنند تا امکان تراکنش مالی آنلاین برای کاربرانشان فراهم شود. منتها بر اساس روند اداری باید مالکیت دامین و فعالیت آن برای بانکها محرز شود؛ ترفندی که سایتهای شرطبندی بهکار میگیرند، واسطه قرار دادن شرکتهای دیگر یا درخواست درگاه به نام آیپی شرکت واسطه است. جالب اینجاست که آیپی شرکت واسط ممکن است نماد اعتماد الکترونیک هم داشته باشد.
برای کسانی که ای-نماد دارند و با آن درگاه الکترونیک بانکی دریافت کردهاند این امکان وجود دارد که سایت را غیرفعال نگه دارند، دامنه و درگاه الکترونیک بانکی را در اختیار سایتهای شرطبندی قرار دهند. سایتهای شرطبندی هم با در اختیار داشتن دامنه و درگاه واسط، پرداخت را مستقیم با بانک انجام میدهند. حتی بسیاری از این سایتها بدون واسطه و بهطور مستقیم از درگاهها به منظور تراکنشهای مالی استفاده میکنند.
در حال حاضر بیش از ۹۵ درصد تراکنشهای مالی از طریق مجموعه شاپرک و پیاسپیها صورت میگیرد و نظارت این شبکه یک ضرورت اساسی است. با این حال نظارت و اعمال محدودیت از سوی پیاسپیها میتواند با تضاد منافع برای آنها همراه باشد و فرآیندهای نظارت را کند کند. مدیران این شرکتها و مجموعه شاپرک نیز بارها اعلام کردهاند که در صورت تغییر کاربریها نمیتوانند آنها را شناسایی کنند. موضوعی که از نظر فنی چندان دور از دسترس نیست و شاید باید پذیرفت که سود حاصل از این تراکنشها انگیزهها را برای جلوگیری از فعالیت این درگاه گرفته است.
با این حال به نظر میرسد حتی شناسایی و مسدودسازی این درگاهها نیز مانند فیلترینگ نمیتواند پاسخی مناسب برای مقابله با این پدیده به دست آورد. شاید برای یافتن پاسخ باید مخاطبان و کاربران این سایتها را شناخت. اگرچه شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در یک جامعه میتواند عوامل اثرگذار بر چرایی استقبال به قمار باشد، اما آنچه میل و انگیزه برای انجام آن را ایجاد میکند تقریباً در همه انسانها یکسان است. بازار قمار آمریکا از سال 2004 از 67 /50 میلیارد دلار به بیش از 79 میلیارد در سال 2018 رسیده است. آماری که تقریباً در تمامی کشورهای جهان که قمار و شرطبندی در آنها قانونی است تکرار شده است. یعنی حجم بازار شرطبندی در تمام جهان رشدی چشمگیر را تجربه کرده است. بیزنس وایر در پژوهشی مدعی شده بازار جهانی قمار از سال 2014 تا 2018 با رشد بیش از چهاردرصدی به 3 /449 میلیارد دلار رسیده و پیشبینی کرده این رقم تا سال 2022 به بیش از 565 میلیارد دلار خواهد رسید. اگرچه هیچ داده روشنی در این باره وجود ندارد اما شواهد نشان میدهد رشد بازار قمار در ایران نیز در حال گسترش است. اما برای پاسخ به چرایی آن باید به دادههای دیگری رجوع کرد. طبق آمار سالانه «کمیسیون قمار انگلستان» 18 درصد از بزرگسالان تنها بهطور آنلاین قماربازی میکنند و از این میان 25 تا 34سالهها بیشترین سهم را میان ردههای سنی به خود اختصاص میدهند. بر اساس این آمار شرطبندی روی فوتبال با 7 /5 درصد بیشترین سهم را میان شرطبندیهای ورزشی به خود اختصاص میدهد. برای بردن (به صورت کلی)، برای تفریح، کسب درآمد و... به ترتیب دلایل عمده چرایی قمار کردن شهروندان انگلیسی است. اما آنچه در این میان بیش از هر چیز اهمیت دارد، توسعه شبکههای اجتماعی و بهرهمندی بیشتر قماربازها از فناوریهای ارتباطات است. تنها در سال 2018 استفاده از موبایل در قمار آنلاین 44 درصد افزایش پیدا کرده است. اما نکته قابل تامل اینکه 66 درصد از 18 تا 24سالهها و 54 درصد از 25 تا 34سالههایی که آنلاین قمار میکنند شرکتهای شرطبندی را در فیسبوک، توئیتر و یوتیوب دنبال میکنند. 19 درصد از کل قماربازها شرکتهای شرطبندی را در فیسبوک لایک میکنند و 9 درصد از آنها این شرکتها را در یوتیوب و توئیتر دنبال میکنند. دادههای رسمی نشان میدهد طی سالهای 2007 تا 2015 میزان شرطبندی در آمریکا همزمان با دسترسی بیشتر مردم این کشور به شبکههای اجتماعی افزایش پیدا کرده است. واقعیت این است که قماربازها نسبت به کسانی که قمار نمیکنند بیشتر از تکنولوژی استفاده میکنند و میل بیشتری به بهرهگیری از آن دارند. در فقدان رگولاتوری این بازار و شکست سیاستهایی مانند فیلترینگ یا کنترل تراکنشهای مالی در مقابله با شیوع شرطبندیهای آنلاین در ایران، و عقب ماندن فرآیندهای قانونی از جرائم سایبری گزارههای بالا سرنخ مهمی را در این ماجرا آشکار میکند. شبکههای مجازی یکی از مهمترین دلایل توسعه بازار شرطبندی است. بیجهت نیست که این بازار سیاه در میان سلبریتیهای اینستاگرامی و شوهای آنها سبز میشود و کاربرانی خاکستری را که شناخته نمیشوند تا زمانی که از آنها کلاهبرداری شود به خود جذب میکند.
دیدگاه تان را بنویسید