444 روز تجربه بالاترین سطح تنش با کشوری که چندان راضی از انقلاب شکلگرفته در ایران نبود، نتیجه تسخیر سفارت آمریکا بود؛ اقدامی که از سوی دانشجویان پیرو خط امام رخ داد تا در همان ابتدای انقلاب تکلیف رابطه حکومت نوپای جمهوری اسلامی با دولت ایالات متحده آمریکا معلوم شود، اما تسخیر سفارتخانه آمریکا اولینبار نبود که در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۵۸ توسط عدهای از دانشجویان رخ داد، بلکه نخستینبار این اقدام در تاریخ 25 بهمن سال 57 توسط یک گروه مسلح از سازمان چریکهای فدایی خلق ایران به وقوع پیوست تا حدی که ویلیام سالیوان، سفیر وقت آمریکا، با دولت موقت تماس گرفت و از آنها کمک خواست. ترس کارکنان سفارت از این واقعه موجب شد که آنها در اتاق گنبدیشکل مخابره خبر، جمع شوند. این کنش چریکهای فدایی در آن زمان هم اختیار عمل در سفارتخانه را از ید دیپلماتهای آمریکایی خارج کرد و میتوانست همان نتایجی را داشته باشد که تسخیر سفارت در سال 58 ایجاد کرد. البته نتیجه این دو ماجرا با موضع امام متفاوت شد، زیرا برخلاف تأیید ایشان در سال 58، هنگامی که خبر تسخیر سفارت در بهمن 57 را شنید، آن اقدام را تأیید نکرد و دستور داد که بلافاصله مهاجمان از سفارت خارج شوند و برای این کار ابراهیم یزدی، وزیر امور خارجه دولت موقت، موظف شد تا به نمایندگی از دولت به این تنش پایان دهد.
پس از گذشت دو ساعت از تسخیر، نیروهای کمیته انقلاب به همراه یزدی وارد درگیری شدند و توانستند نیروهای چریکهای فدایی خلق را به ترک سفارت ترغیب کنند، بهاینترتیب در ساعت 12 ظهر آن روز، کنترل سفارت آمریکا به دست مقامات دولت موقت افتاد. همان روز، روزنامه اطلاعات در صفحه اول خود تیتر زد که «سفارت آمریکا سقوط کرد» و در زیرتیتر آن نوشت: «سرانجام سفارت آمریکا به تصرف ارتش انقلاب و چریکها درآمد».
صادق طباطبایی، سخنگوی دولت موقت، در گفتوگویی روایت خود را از تسخیر سفارت آمریکا در سال 57 ارائه داده بود. او گفته بود: «اشغال سفارت آمریکا در ۲۵ بهمن ۱۳۵۷ که از ساعت ۱۰ و نیم صبح آغاز شده بود، توسط ابراهیم یزدی، وزیر خارجه دولت موقت به آیتالله خمینی گزارش شد». صادق طباطبایی گفته بود که «ابراهیم یزدی اهداف احتمالی این اشغال و پیامدهای سیاسی آن را برای انقلاب اسلامی و دولت جدید مطرح کرد و توضیح داد که اکنون که انقلاب پیروز شده و در مرحله انتقال و تثبیت دستاوردها هستیم و نباید اجازه دهیم برخی از کارهای ظاهرا انقلابی و افراطی، دولت انقلاب اسلامی را با مشکلات و موانع ناخواسته روبهرو کند». به گفته طباطبایی، «آیتالله خمینی این استدلال را میپذیرد و از ابراهیم یزدی میخواهد که برود و به هر ترتیب ممکن غائله را ختم کند».
طباطبایی در ادامه گفته بود: «به درخواست دکتر یزدی، امام، به حاج مهدی عراقی که پس از انقلاب مسئول زندان قصر بود، دستور دادند که با آقای مهدویکنی، مسئول کمیتههای انقلاب در کمیته مرکزی انقلاب تماس گرفته و از ایشان بخواهد از نیروهای داوطلب مسلح و از اعضای کمیتهها تعدادی در اختیار دکتر یزدی گذاشته شود تا در صورت لزوم از آنها برای رفع مشکل استفاده کند». صادق طباطبایی در توصیف تلقی دولت موقت از اشغال سفارت آمریکا گفته بود: «به خوبی میدانستیم که اولا امنیت کارمندان سفارتخانههای خارجی در هر کشوری برعهده دولت میزبان است. ثانیا، محوطه هر سفارتی به منزله سرزمین و خاک کشور مربوطه است و ورود و تجاوز به آن، درواقع تجاوز به خاک آن کشور محسوب میشود». سخنگوی دولت موقت ایران گفته بود که ابراهیم یزدی در جمع سفیر و کارکنان سفارت آمریکا در تهران از این حادثه «عذرخواهی» کرده بود. طباطبایی گفته بود که «این عذرخواهی ضرورت داشت تا نشاندهنده احترام دولت ایران به قواعد بینالمللی و تلاش برای اجرای آن باشد».
به گفته طباطبایی، ابراهیم یزدی پس از پایان مأموریت آزادسازی کارکنان و دیپلماتهای آمریکا «بلافاصله برای دادن گزارش عملیات به امام به مدرسه علوی و سپس برای اطلاع به مهندس بازرگان به مدرسه رفاه میرود. هم امام خمینی و هم آقای مهندس بازرگان اقدام انجامشده را تأیید و از وی تشکر کردند». او گفته بود که «ویلیام سالیوان، سفیر وقت آمریکا در تهران، در خاطراتش افراد گروگانگیر را چریکهای فدایی خلق توصیف کرده است».محمد توسلی، دبیرکل نهضت آزادی گفته بود: «در روز ١٣ آبان، موقعی که سفارت آمریکا اشغال شد، به طور طبیعی دولت موقت با این اقدام مخالفت کرد و مهندس بازرگان همانموقع تصریح کرد که این عمل خلاف قانون و تعهدات بینالمللی ایران است. ابتدا همه نهادهای مسئول مانند شورای انقلاب مخالف این اقدام غیرمنتظره بودند. همانطور که مجریان اشغال سفارت گزارش کردهاند، قرار بوده بدون اطلاع مسئولان این اقدام صورت گیرد. در روز یکشنبه بعدازظهر بر اساس خاطرات زندهیاد دکتر یزدی، امام خمینی، آقای دکتر یزدی را احضار میکنند و همان دستوری را به ایشان میدهند که در ٢٤ بهمن، درباره چریکهای فدایی خلق که سفارت آمریکا را اشغال کرده بودند، دادند که بروید و آنها را بیرون بریزید. روز دوشنبه، چهاردهم آبان، بر اساس مستندات تاریخی، آقای موسویخوئینیها به دانشجویان مستقر در سفارت میپیوندند و با قم تماس میگیرند و احمدآقا هم همان روز چهاردهم از قم به تهران میآیند و وارد سفارت میشوند. آقای دکتر ابراهیم یزدی، همانطور که در مذاکرات مجلس در شهریور ٥٨ گزارش شده، همانموقع با آقای موسویخوئینیها، تلفنی تماس میگیرند که این اقدام دانشجویان بهعنوان یک اعتراض، اگر یک یا دو روز باشد، قابلقبول است، اما کوشش کنید حالا که اعتراض انجام شده، سفارت را ترک کنید تا دولت به لحاظ قانونی بتواند پاسخگو باشد. در این فضای اجتماعی است که جمعی از دوستان ما که نهضت آزادی ایران را آنموقع اداره میکردند، از جمله آقای مهندس عزتالله سحابی و دوستانشان، اطلاعیهای میدهند و این اقدام را تأیید میکنند، اما دولت، مهندس بازرگان و کسانی که یک نگاه راهبردی، به لحاظ سیاست جهانی داشتند، میدانستند که این اقدام، اقدامی است که جمهوری اسلامی به لحاظ حقوقی و قانونی نمیتواند پاسخگو باشد و میتواند پیامدهای بسیار منفی علیه منافع ملی ما داشته باشد، بنابراین مخالف این اقدام بودند».
البته امام در روز 14 آبان؛ یعنی یک روز پس از تسخیر سفارت با تأیید اقدام دانشجویان گفت: «امروز در ایران باز انقلاب است. انقلابی بزرگتر از انقلاب اول. در این انقلاب شیطان بزرگ آمریکاست». سیداحمد خمینی هم به نمایندگی از امام با حضور در سفارتخانه و شرکت در کنفرانس مطبوعاتی گفت که «تمام مردم ایران از عمل دانشجویان پشتیبانی میکنند... این کار تضعیف دولت نیست، زیرا تمام ملت یکپارچه این عمل را تأیید میکنند و لابد دولت هم از مردم است». ساعتی بعد از مصاحبه مطبوعاتی سیداحمد خمینی، مهندس بازرگان استعفای دولت موقت را اعلام کرد. البته در آن برهه مهندس بازرگان گفت که «دلیل استعفای او اشغال سفارت آمریکا نیست»، اما برداشت عمومی خلاف این امر بود.در نهایت دسته نخست آزادشدگان، زنان و سیاهپوستان بودند که به دستور امام در همان آبانماه آزاد شدند تا آنکه در نهایت در 30 دی سال 1359 و متعاقب قرارداد الجزایر، 52 نفر دیگر پس از 444 روز آزاد شدند.
دیدگاه تان را بنویسید