معرفی کتاب خلاء عاطفی
مطالعهی این کتاب را به رواندرمانگران، پدرها و مادرها و تمامی کسانی که به دنبال راه حلی برای احساس پوچی درونی خود میگردند، پیشنهاد میکنیم.
تشخیص و درمان مشکلات بیتوجهی عاطفی از کودکی تا بزرگسالی
یک مشکل مخفی در بسیاری از انسانها وجود دارد که جانیس وب و کریستین موسلو در کتاب خلاء عاطفی آن را تعریف میکنند. نویسندگان با تکیه بر مطالعات خود و سالها تجربه در زمینهی رواندرمانگری، الگوهای خلا عاطفی را شناسایی و تعریف میکنند و راهحلهایی برای مقابله با این مشکل ارائه میدهند. گفتنی است که این کتاب در زمرهی پرفروشترین کتابها در سطح بینالمللی قرار دارد.
دربارهی کتاب خلاء عاطفی
مرور خاطرات کودکی، حتی خاطرات تلخ آن نسبتا ساده است اما مرور آن چیزهایی که رخ ندادهاند نیازمند یک یاری بیرونی است. چیزهایی که رخ ندادهاند به اندازهی تمام اتفاقاتی که از سر گذراندهاید در شکلگیری شخصیت شما نقش دارند. این مواردِ رخ نداده را خلاء عاطفی مینامند. تمام محبتهایی که باید در حق یک کودک روا داشته میشد، اما از او دریغ کردهاند، بیتوجهیهای از سر ناآگاهی و چیزهایی از این دست مصداق بارز خلاء عاطفی هستند.
کتاب خلاء عاطفی (Running on Empty: Overcome Your Childhood Emotional Neglect) به قلم جانیس وب (Jonice Webb) و کریستین موسلو (Christine Musello) نوشته شده است تا به شما کمک کند از تمام چیزهایی که در دوران کودکیتان رخ ندادهاند آگاهی پیدا کنید و دربارهشان حرف بزنید. این کتاب همچنین ابزارهایی برای شناسایی الگوهای خلاء عاطفی را در اختیارتان قرار میدهد و توصیههایی علمی برای درمانگران در نظر دارد تا در صدد رفع این خلاء عاطفی برآیند.
بیتوجهی عاطفی یا خلاء عاطفی نشانههای فیزیکی بسیار کمی دارد. اغلب کودکانی که از لحاظ عاطفی مورد بیتوجهی قرار میگیرند، مراقبتهای فیزیکی و مادی مناسبی دریافت میکنند. حتی ممکن است والدین خوشرفتار و مهربانی هم داشته باشند. بنابراین خلاء عاطفی علائم چندان مشخصی ندارد، اما با وجود اینکه مبهم و نامعلوم است، پیامدهای سنگینی برای کودک با خود به همراه میآورد. برای مثال احساس پوچی و سرخوردگی یکی از این نتایج است. کتاب خلاء عاطفی شرح زندگی و تجربیات افراد درگیر با این مشکل را ارائه میکند و راهحلهای کاربردی و ملموسی برای بهبود این زخمهای نامرئی در اختیار شما میگذارد.
کتاب خلاء عاطفی در نه فصل نوشته شده است. در ابتدا یک پرسشنامه جهت شناسایی خلاء عاطفی در مخاطب آورده شده است. این پرسشنامه به شما کمک میکند دریابید که آیا تحت تاثیر نیروی خلاء عاطفی قرار گرفتهاید یا خیر. سپس بررسی میکند که آیا نیاز عاطفی شما یا کودک شما تامین شده است یا خیر. جانیس وب و کریستین موسلو در ادامه رفتار سالم و ناسالم والدین را برمیشمارند و همچنین تمریناتی را به اشتراک میگذارند که به شناسایی هرچه بیشتر احساسات کمک میکنند.
ناگفته نماند که نویسندگان در فصل آخر کتابْ مطالبی را به درمانگران اختصاص دادهاند و راههای تشخیص خلاء عاطفی را با رویکردی درمانی برمیشمارند.
نکوداشت های کتاب خلا عاطفی
کتاب حاضر به میراث عاطفی به جا مانده از سوی خانواده اشاره میکند و روشن میسازد که نحوهی برخورد والدین با ما چگونه از جنبهی عاطفی و اجتماعی بر بزرگسالی ما تاثیر میگذارد. همچنین با لحنی صمیمی و همدلانه و با صراحت صحبت میکند و موانع عاطفی پیش رو را به ما میشناساند. (جفری پیکر، استاد هاروارد)
دکتر جانیس وب از بیتوجهی عاطفی و اثرات آن بر رشد کودک میگوید. چنین بیان واضح و شفافی بسیار کمیاب است. (اس. ام. کریزبرگ، روانشناس)
کتاب خلا عاطفی برای چه کسانی مناسب است؟
مطالعهی این کتاب را به رواندرمانگران، پدرها و مادرها و تمامی کسانی که به دنبال راه حلی برای احساس پوچی درونی خود میگردند، پیشنهاد میکنیم.
در بخشی از کتاب خلاء عاطفی: تشخیص و درمان مشکلات بیتوجهی عاطفی از کودکی تا بزرگسالی میخوانیم
بیاتریس یک دختر سیاهپوست چهاردهساله بود که بورسیه کامل یک دبیرستان خصوصی معروف و پرآوازه را بهدست آورده بود. بیشتر دانشآموزان این مدرسه بهقدری ثروتمند بودند که در تعطیلات مدرسه به مکانهایی مثل مونتهکارلو یا آلپ سوئیس سفر میکردند اما بیاتریس همانجا میماند و والدین او باید پول پسانداز میکردند تا بتوانند یکبار در سال او را بهجایی مثل دیزنیورلد یا کیپکاد ببرند. او مثل همیشه در مدرسه نمرات خوبی داشت اما کل سال در رنج بود و احساس انگشتنما بودن میکرد و خود را متعلق به آنجا نمیدانست. ولی در کل سال، مادر بیاتریس در آسمانها سیر میکرد. او عاشق این بود که لباسهای شیک بپوشد و در رویدادهای مختلف مدرسه شرکت کند تا در کنار والدین سناتور یا والاستریتی بایستد. او عاشق صحبت کردن با همسایههای خود در این مورد بود که ورود به این مدرسه چقدر دشوار است و بیاتریس چه عملکرد خوبی دارد.
او احساس میکرد در حال ارتباط اجتماعی با آن نوع افرادی است که به آنها علاقه دارد. هر بار بیاتریس سعی میکرد مشکل اجتماعی خود را بیان کند، مادر او میگفت: «این یک فرصت بینظیر برای توست که در زندگی به بالاترین موفقیت برسی! فقط چهار سال است. باید خود را جمعوجور کنی!» بیاتریس دوست داشت سخنان مادرش را از صمیم قلب بپذیرد اما او تنها و افسرده بود و نقاط اشتراک زیادی با دیگر دانشآموزان نداشت. وقتی به والدین خود میگفت قصد دارد در پایان سال به مدرسه عادی برود، مادر او از کوره درمیرفت، گریه میکرد و فریاد میزد: «چطور میتونی با من چنین کاری کنی؟ اینطوری دیگه دوستان بینظیرم را نمیبینم! و همه همسایهها از شکست تو خوشحال خواهند شد چون همگی به تو حسودی میکنند! همه این کارها را به این خاطر میکنی که آدم خودخواه و خودپرستی هستی!» پدر بیاتریس هم کمکی نمیکرد.
دیدگاه تان را بنویسید